قصه دلار در نیم سال اول سال ۹۸ سراسر با آنچه بر سر این ارز در ۶ ماه ابتدایی سال ۹۷ رفت، متفاوت است. این اختلاف را حداقل از طریق سه متغیر، بازدهی، انحراف معیار و فاصله کف و سقف شاخص ارزی در دو مقطع زمانی مشابه میتوان به وضوح مشاهده کرد. شاخص ارزی در نیم سال اول سال ۹۸، بازدهی منفی را تجربه کرده است، انحراف معیار بسیار کمتری را نسبت به ۶ ماه ابتدایی سال ۹۷ به ثبت رسانده و در دامنه نوسانی محدودتری نیز تغییرات قیمتی خود را ثبت کرده است.
بازدهی: شاخص ارزی دیروز در حالی با قیمت ۱۱ هزار و ۴۰۰ تومان به کار خود در شهریورماه ۹۸ خاتمه داد که یک سال قبل در چنین روزی روی قیمت ۱۴ هزار و ۴۹۰ تومان قرار داشت. قیمت آخرین روز شهریور سال جاری نشان میداد که دلار نسبت به ابتدای سال حدود ۱۳ درصد از ارزش خود را از دست داده و نسبت به یک سال قبل بالای ۲۰ درصد افت قیمت را به ثبت رسانده است. این در حالی است که حکایت دلار از لحاظ بازدهی در نیم سال اول سال ۹۷ متمایز بوده است. قیمت نهایی ششمین ماه سال ۹۷ بیانگر نزدیک به ۲۰۰درصد رشد نسبت به ابتدای همان سال بود. رسیدن از قیمت ۴ هزار و ۸۰۰ تومان به نزدیکی سطح ۱۴ هزار و ۵۰۰ تومان در کمتر از ۲۰۰ روز.
برخی از فعالان باوردارند، علت آنکه بازدهی دلار در سال ۹۸ تغییر مسیر داده است، اتفاقا به رشد بیش از اندازه قیمت در سال گذشته مربوط است و از نظر آنها، در سال جاری بخشی از آن شوک تخلیه شده است. عدهای نیز باور دارند معاملهگران بزرگ از بازار خارج شدهاند و بازارساز توانسته است با تاکتیکهایی چون محدود کردن تقاضا و پرهیز از اشتباهات گذشته نوسانات را کاهش دهد. دیگر به اندازه گذشته ارز ارزان به واردکنندگان اختصاص پیدا نمیکند و فاصله قیمتی سامانه نیما با بازار آزاد به کمترین حد ممکن رسیده است. در واقع در سال ۹۸ میزان رانت ارزی که در اختیار افراد قرار میگرفت، کاهش یافته است، هر چند که همچنان رانت دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی وجود دارد. به نظر میرسد یکی از راههایی که دولت و بانک مرکزی در ادامه سال میتوانند از آن برای کم کردن اثر تحریمها بر شرایط کلان اقتصاد و در نتیجه بازار ارز استفاده کنند، محدود کردن هر چه بیشتر همین رانتها باشد؛ این روزها حداقل اکثریت کارشناسان باور دارند که از طریق فروش انرژی ارزان رانت گستردهای توزیع میشود و از میان بردن آن میتواند درآمدهای دولت را افزایش دهد؛ عاملی که در نهایت موجب میشود دست دولت کمتر به سمت منابع بانک مرکزی دراز شود و در نتیجه توان سیاستگذار برای مدیریت نوسانات بازار ارز بیشتر باشد. در نظر داشته باشید که یکی از مهمترین عوامل نوسان دلار در نیمه اول سال ۹۷، این بود که سیاست گذار معاملات در بازار آزاد را قاچاق اعلام کرده بود و تمامی ارز خود را صرف پرداخت تعهدات دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی خود میکرد.
انحراف معیار: در کنار بازدهی شاخص ارزی که به روشنی تمایز روند دلار در دو نیم سال را نشان میدهد، شاخص انحراف معیار نیز بیانگر آن است که نوسانات دلار در نیم سال اول سال ۹۸ تقریبا نصف همین مقطع زمانی در سال ۹۷ بوده است. انحراف معیار دلار در بهار و تابستان امسال در مجموع به حدود هزار تومان رسید. این شاخص برای همین مقطع زمانی در سال گذشته بالای ۲ هزار تومان بوده است. انحراف معیار شاخصی است که پراکندگی قیمتها را اندازهگیری میکند وهر قدر میزان آن کمتر باشد، نشان از تغییرات قیمتی محدودتری دارد. بازارساز نیز در سال جاری بیشتر از آنکه به دنبال شدت بخشیدن به افت قیمتها باشد، هدف کاهش دامنه نوسانات بازار را پیگیری کرده است. این استراتژی یکی از مهم ترین عواملی بود که موجب شده است توجه معاملهگران و سفتهبازان از بازار ارز به تدریج کاهش پیدا کند.
فاصله سقف و کف قیمتی: اگر فاصله بین بیشترین و کمترین قیمت دلار در نیم سال اول ۹۷ و نیم سال اول ۹۸ را مقایسه کنیم، تفاوت سطح نوسانی بازار در دو مقطع زمانی به وضوح قابل مشاهده است. قیمت دلار در سال جاری در بازه ۱۱ تا ۱۵ هزار و ۷۰۰ تومانی نوسان کرده است که فاصلهای حدودا ۴ هزار و ۷۰۰ تومانی را بین سقف و کف قیمت نشان میدهد. این در حالی است که در ۵۰ روز اخیر نیز دامنه حرکتی دلار بسیار محدودتر شده است و به حدود ۸۰۰ تومان رسیده است. این در حالی است که در نیم سال ابتدایی سال ۹۷، بازار ارز در محدوده ۴ هزار و ۸۰۰ تومانی آغاز به کار میکند که همچنان کف قیمتی آن در ۱۸ ماه اخیر نیز محسوب میشود و به یکباره تا بالای مرز ۱۴ هزار تومانی رشد کرد؛ در واقع بین کف و سقف قیمت دلار در نیم سال اول ۹۷ بالای ۹ هزار تومان فاصله وجود دارد. به این ترتیب فاصله بین سقف و کف قیمت دلار در ۶ ماه ابتدایی سال ۹۸ حدودا نصف همین مقطع زمانی در سال ۹۷ بوده است. از ۱۵ مرداد ۹۸، کف و سقف جدیدی در بازار ارز به ثبت رسیده است که فاصله بسیار کمتری با هم دارند. قیمت دلار در تاریخ یاد شده وارد کانال ۱۱ هزار تومانی شد و در تمام طول شهریور نتوانست از آن خارج شود، در نتیجه میتوان گفت بازار ارز پس از حدود ۲ هزار تومان کاهش از ابتدای سال طی ۵۰ روز اخیر به یک ثبات نسبی رسیده است. یکی از نشانههای ثبات بازار ارز این است که میزان بازدهی منفی دلار در شهریور نسبت به ماههای قبل کمتر شده است. دلار در شهریور حدود ۲درصد از ارزش خود را از دست داد؛ این در حالی بود که این ارز در ماههای خرداد و تیر به ترتیب، ۶/ ۵ و ۶/ ۸ درصد از ارزش خود را از دست داده بود و سهم افت مردادماهی نیز حدود ۵ درصد بود.
افت ۵۰۰ هزار تومانی سکه
سکه نیز مانند دلار از ابتدای سال روند کاهشی به خود گرفت. سکه از ابتدای سال حدود ۶۰۰ هزار تومان از ارزش خود را از دست داده است و از قیمت ۴ میلیون و ۶۵۰ هزار تومان عقب نشینی کرده و تا نزدیکی سطح ۴ میلیون و ۵۰ هزار تومان پایین آمده است. در آخرین روز شهریورماه، سکه ۲۰ هزار تومان از ارزش خود را از دست داد و به بهای ۴ میلیون و ۶۰ هزار تومان رسید.