اين هفتقانون به سادگي ميتواند به شكلي مدبرانه در زمينهيIT استفاده شود. از قانون اول در هيچ شرايطي نميتوان صرفنظر كردوبهترين حالت اين است كه تمام شش قانون بعدي نيز رعايت شوند. اگر بيش ازدوقانون را از فهرست كار خود حذف كنيد، جز شكست، نتيجهي ديگري به دستنخواهيدآورد.
1)پروژههاي IT را با در نظر گرفتن اهداف كسب و كار، درجهبندي و هماهنگكنيد.
تمامپروژههايIT و رسيدگيهاي روزانه به آنها و همچنين به روز رسانيزيرساختهايموجود، به يك فرد باتجربه در امور كسب و كار نياز دارند. اين شخص نه فقطيك مجري فني، كه بازرگاني است كه در استفاده از نظامهاي نوينكسبو كار، به طور مشخص و روشن اقدام ميكند.
2) ازسيستمهابراي تغيير چشمانداز رقابتي استفاده كنيد.
خودتانرابه جاي مشتريان قرار دهيد. به قول "نوردستورم"(Nordstorm) ، فكر كنيد كه چه چيزي باعث غافلگيري و ايجادشور و شوق در مشتريان ميشود. به دنبال فرصتهايي براي پديد آوردن و ارايهيخدمات تازه يا تغيير روش فعلي كسب و كار باشيد. تا آن هنگام كه شمابتوانيد ارزشي بيافرينيد كه رقبايتان در پديد آوردنآن ناتوان باشند، شما داراي يك مزيت رقابتي[1] هستيد.
(3نقاط قوتسيستمهاي موجود را گسترش دهيد.
هنگاميكهسيستمهاي موجود به مرور، سودمندي و اثربخشي خود را ثابت كردند، راهيپيداكنيد كه اين نقاط قوت با هم تركيب و موجب طراحي سيستمهاي نوين شوند.
(4ـ در روشكسب و كار و فناوري از تركيبهايي ساده استفاده كنيد.
اين كاربايد به گونهاي صورت بگيرد كه بتوان آنچه را براي بهبود عملكرد سيستم مورد نيازاست، به دست آورد.
بهيادداشته باشيد كه يك سيستم تنها از فناوري تشكيل نشده است. سيستمها درحقيقتتركيب مردم، فرآيندها و فناوري هستند. براي طراحي سيستمها، فناوريهايساده را با هم تركيب كنيد به گونهاي كه اين سيستمها بتوانندوظايفو مسووليتهاي جاري بيشتري را انجام دهند و از سوي ديگر طوري بارويههاينيروي انساني درهم تنيده شده باشند كه بتوانند وظايف غيرمعمول وپيشبينينشده را نيز كه نياز به توجه ويژه دارند، انجام دهند. ساختن چنينسيستمهايي،آسانتر و كمهزينهتر است.
(5سيستم راطوري طراحي كنيد كه پس از راهاندازي انعطافپذيري لازم را براي توسعه داشته باشد.
سعيكنيدطراحي سيستم را به زيرسيستمهاي مجزا تفكيك كنيد و تا آنجا كه ممكناستكار برروي زيرسيستمهاي جدا از هم را به صورت همزمان يا موازي[2]انجامدهيد. اگر زيرسيستمي به يك زيرسيستم ديگر وابسته است، هيچ يك از آندورا به صورت جداگانه تكميل نكنيد.
(6 سيستمي را كه پيچيدگي آن از ظرفيت سازمان شما فراتر است، پياده نكنيد.
عاقلانهترايناست كه كاري را شروع كنيد كه قابل اجرا باشد. هنگام تعريف اهدافبازرگانيو سيستمهاي مربوط به آنها، آنچه را كه در دسترس و شدني است،هدفقرار دهيد. ممكن است اهدافي كه در نظر ميگيريد شما را با چالشروبهروكنند، اما نبايد نااميد كننده و نشدني باشند.
(7هرگاه پروژهاي با يك رويكرد ويژه با شكست روبهرو شد، براي بار دوم آن را تكرار وبراي عملي شدنش تلاش نكنيد.
زمانيكهپروژهاي يك بار با شكست روبهرو شد، تنها راه اصلي براي رسيدن بهموفقيت،تقويت نيروهاي حاكم بر اجراي آن پروژه يا تلاش سختتر براي ايجادتغييراتنيست.
تكرار يكروش مشخص پس از يك بار شكست به هيچ وجه كار عاقلانهايبه نظر نميرسد؛ زيرا نتيجهاي جز از بين رفتن نيروها و نااميدينخواهد داشت. تنها زماني ميتوان دوباره بر روي يك هدف يا پروژهسرمايهگذاريكرد كه رويكرد[3] به طور كامل تغيير كرده باشد.