آلن گرینسپن، رییس کل بانک مرکزی امریکا، ۱۸ سال رهبر اقتصاد این کشور بوده و می توان او را یکی از قدرتمندترین مردان دنیا دانست. وی در این مدت توانسته است واکنش سهامداران به فروپاشی بازار سهام در سال ۱۹۸۷، بحران بازارهای نوظهور در اواخر دهه ۱۹۹۰، ترکیدن حباب شرکتهای اینترنتی در ۲۰۰۰ و حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ را هدایت کند. اما گرینسپن آخر ژانویه از سمت ریاست بانک مرکزی بازنشسته می شود.......
آلن گرینسپن، رییس کل بانک مرکزی امریکا، ۱۸ سال رهبر اقتصاد این
کشور بوده و می توان او را یکی از قدرتمندترین مردان دنیا دانست.
وی در این مدت توانسته است واکنش سهامداران به فروپاشی بازار
سهام در سال ۱۹۸۷، بحران بازارهای نوظهور در اواخر دهه ۱۹۹۰، ترکیدن
حباب شرکتهای اینترنتی در ۲۰۰۰ و حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ را هدایت
کند. اما گرینسپن آخر ژانویه از سمت ریاست بانک مرکزی بازنشسته می
شود. هر چند سن وی به ۸۰ سال می رسد، اما همین حالا در فکر حرفه
جدیدش است.
همسرش آندری میچل، خبرنگار ارشد امور خارجی شبکه تلویزیونی ان بی
سی به بی بی سی گفته است: «آلن می خواهد کتاب بنویسد. وی
درباره سازوکار اقتصادها و بازارهای آزاد اندیشه های زیادی دارد.»
گرینسپن از سال ۱۹۸۷ که سکان هدایت بانک مرکزی قویترین اقتصاد
دنیا را به دست گرفت، در هیچ مصاحبه رادیویی یا تلویزیونی شرکت
نکرده است.
خانم میچل چنین توضیح می دهد: «فکر می کنم یکی از اولین پروژه
هایش یقینا نوشتن کتاب است.»گرینسپن می خواهد در واشنگتن دفتر بزند
و نظرات خود را درباره مسائل عمومی بیان کند. حال که وی سودای
زندگی تازهیی را در سر می پروراند، میراثی که برای جانشین خود
«بن برنانکی» برجا می گذارد، چیست؟
●سیل انتقاد
گوردون براون، وزیر دارایی بریتانیا، درباره گرینسپن گفته که «به
اذعان عموم بزرگترین رهبر اقتصادی نسل ماست» و در مقام رییس بانک
مرکزی امریکا، «موفق ترین دوره خدمت تاریخ» را پشت سر گذاشته
است. اما برخی هستند که می گویند میراث گرینسپن به اندازه
تمجیدهایی که در آستانه کنار رفتن وی نثارش می شود، طلایی نیست.
مسلما هنگامی که او در این سمت مشغول به کار شد، انتقادات زیادی
را به جان خرید. در حالی که تنها دو ماه از انتصابش در سال ۱۹۸۷
می گذشت، بازار سهام امریکا فروپاشید.
تلاش بانک مرکزی امریکا در تسکین اعصاب بهم ریخته بانکها و
کارگزاران سهام برای جلوگیری از توقف کامل نظام مالی جهان سبب
شد تا کارشناسان حسن تدبیر گرینسپن در برخورد با تلاطم بازار سرمایه
را تحسین کنند.
ژان کلود تریش، رییس بانک مرکزی اروپا، می گوید که مهارت گرینسپن
در واکنش بهنگام به بحرانهای مالی از وی استاد استادان و مهتر
روسای بانک مرکزی دنیا ساخته است.
تریش میگوید: «وی در هر شرایطی پاسخ مناسب را یافت و در عین حال
بسیار خلاق و خیالپرداز بود. گرینسپن نقش بسیار مهمی در بهبود اعتبار
بانکهای مرکزی بطور عام ایفا کرده است.»
توانایی گرینسپن در کمک به اقتصاد امریکا و دنیا در عبور از بحرانها
دوباره در جریان تلاطم مالی بزرگ دهه گذشته محک خورد، بحرانی که
از سال ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۸ بازارهای نوظهور کشورهای مختلف از اندونزی
گرفته تا روسیه را در کام خود کشید.
●جوشش نامنطقی
اما برجسته ترین نمره گرینسپن به مهارتش در مهار ترکیدن حباب بازار سهام در اواخر دهه ۱۹۹۰ داده شده است.
اولین تلاشهای وی برای سرد کردن این بازار گداخته به سال ۱۹۹۶
باز می گردد، زمانی که در نطقی معروف گفت: «چگونه می توانیم
بفهمیم جوشش نامنطقی، ارزش دارایی ها را بیجا منبسط کرده و بعد
همان گونه که در دهه پیش در ژاپن صورت گرفت، در معرض انقباضهای
نامنتظره و طولانی قرار داده است؟»
در نتیجه تدابیر وی، بازارها تنها مدت کوتاهی افت و بعد به رکوردهای تازهیی صعود کردند.
در همان حال گرینسپن بینشی تازه درباره نیروی جدید اقتصاد امریکا، افزایش بهره وری، تجسم می کرد.
کارگران امریکایی به مدد انقلاب فناوری اطلاعات بیش از پیش کالا و
خدمات را کارآمدتر تولید می کردند. استفن روچ، اقتصاددان ارشد در
بانک مورگان استنلی، به بی بی سی گفته است بینش گرینسپن
درباره بهره وری سبب شد تا سرمایه گذاران باور کنند که وی از صعود
بازار سهام به ارتفاعهای بلندتر حمایت می کند.
روچ می گوید: «ما یک رییس کل بانک مرکزی داشتیم که در واقع به
تشویق سرمایه گذاران می پرداخت و مزایای الگوی تازه رشد فزاینده
بهرهوری، سود بیشتر شرکتها و چرخهیی مجازی را که در نهایت به رشد
قیمتهای سهام می انجامید، می ستود.»
●آفت نیکنامی
حباب بازار سهام امریکا در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ سوراخ شد، اما آیا
گرینسپن می توانست برای پیشگیری از تباهی سرمایه سهامداران بیشتر
تلاش کند؟
منتقدانش می گویند بله.
اما لرد جورج، رییس بانک مرکزی بریتانیا، می گوید: «برای روسای
بانک مرکزی، تمرکز توانشان روی مهار و دستکاری قیمت داراییها
فوقالعاده خطرناک است. فکر می کنم اگر آلن گرینسپن با خود می
گفت «خب، حالا که بازارها به این جوشش نامنطقی اعتنا نمی کنند،
من هم آنها را به زانو درمی آورم»، که شاید با سرد کردن اقتصاد
ناگزیر به آن می شد، آن وقت آن اقدام از نظر ضربه اش به سرمایه
ها پرهزینهتر می شد، زیرا ممکن بود رشد اقتصادی امریکا را محدود کند.»
یک ماجرای جنجال آفرین دیگر حمایت گرینسپن از طرح جورج بوش،
رییس جمهور امریکا، برای کاهش مالیاتها در سال ۲۰۰۱ بود. اکنون که
امریکا با کسری بزرگ تراز تجاری مواجه شده و بیشتر از دخلش خرج
میکند، منتقدان از گرینسپن خرده میگیرند.
همین مشکلات کسری، هم مالی و هم حساب جاری، است که می تواند
برای جانشین وی بن برنانکی دردسر بیافریند. به عبارتی، نیکنامی
گرینسپن شاید کاملا مصون نماند، هرچند این کسریها مسئولیت مستقیم
وی نیست.
پل فولکر، سلف گرینسپن در بانک مرکزی امریکا و یکی از معتبرترین
حسابرسان دنیا، هشدار می دهد: «باید ببینیم همه این تحولات به کجا
ختم میشود ولی اگر مشکلی پیش آید، من آن را اصلا به گردن بانک
مرکزی نخواهم انداخت. اما باید دید در دراز مدت این مساله چگونه از
کار در میآید.»
آندری میچل، همسر گرینسپن می گوید که شاید شوهرش در حرفه خود بعد
از بازنشستگی از بانک مرکزی حرفهایی جنجال آفرین درباره مسائل
عمومی بزند.
این احتمال هست که جنجال مربوط به میراث وی ادامه یابد.سر
هووارد دیویس، مدیر دانشکده اقتصاد لندن، ۱۰ سال معاون بانک مرکزی
بریتانیا و رییس اداره خدمات مالی این کشور بوده است. وی
برنامهیی با عنوان «سالهای گرینسپن» برای بی بی سی تولید کرده
است.
۱۴ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۸:۸:۲۹ قبل از ظهر