بانك سپه كه از نخستین بانكهای ایرانی است و با آنكه یكی از اهداف اصلی آن ارایه خدمات بانكی به نظامیان كشور بوده است؛ اما هماكنون این خدمات را بهطور گستده در ایران و برخی دیگر از شركتها ارایه میكند.
بانك سپه كه از نخستین بانكهای ایرانی است و با آنكه یكی از اهداف اصلی
آن ارایه خدمات بانكی به نظامیان كشور بوده است؛ اما هماكنون این خدمات
را بهطور گستده در ایران و برخی دیگر از شركتها ارایه میكند. در این
نوشتار، با دیدگاه مدیران این بانك و تازهترین برنامههای آن آشنا
میشوید.
● سرگذشت بانكداری در ایران
از دهه ۴۰ بانكها نصب و راهاندازی سیستمهای كامپیوتری بزرگ۱ را آغاز
كردند و از آن زمان، كارهایشان را بهصورت مركزی مكانیزه اداره كردند. از
دهه ۷۰ - با پیشرفت فناوری و افزایش نیاز مردم - همزمان بانكها دستگاهای
مكانیزه خود را بهروز كردند و از حالت دستی بهصورت كامپیوتری بیرون
آمدند. در سالهای پایانی دهه ۷۰، فناوریها با سرعت بسیار پیشرفت كرد و
شاید بهخاطر آنكه سیستم بانكی نتوانست خود را به فناوری روز برساند یا
بهدلیل نبود هماهنگی میان سازمانهای ما، بانكداری كشور از فناوری روز
عقب ماند. تا اینكه در چند سال گذشته - با وجود همه مشكلات و تحریمها -
هماهنگیها و دسترسی به فناوری، بهتر، سادهتر و ارزانتر گردید و بانكها
استقلال بیشتری پیدا كردند و با مكانیزاسیون جدید هماهنگ شدند. البته
هماكنون هر شعبه از بانكها برای خودش بهطور مستقل مكانیزه شده، اما
امروزه دیگر بحث بانكداری الكترونیكی در جهان مطرح گردیده است.
● مكانیزاسیون در بانك سپه
بانكداری در اصل یك صنعت خصوصی است و باید تفكر خصوصی بر آن حاكم باشد،
چون زیربنای آن بر مشتریمداری استوار است، پس ما باید با بهكارگیری
فناوری، به مشتریانمان خدمات خوبی ارایه بدهیم و به وی احترام بگذاریم و
گرفتاریهایی آنان را كمتر كنیم. مكانیزاسیون در بانك سپه هم - مانند دیگر
بانكها - از اوایل دهه ۷۰ آغاز شد و هماكنون همه شعبههای آن مكانیزه
هستند و بخشهای گوناگون ستادی آن هم بهطور پراكنده، هركدام مكانیزه
هستند. اما الان ما نیازمندیم كه این اصلاحات را جمع كنیم و گردآوری
اطلاعات و مدیریت آن، هدف اصلی ما است.
● بستر مخابراتی
بزرگترین نیاز ما و دیگر بانكها، شبكه مخابراتی است. یعنی نخستین فاز
كاری ما كه مكانیزاسیون در شعب بوده، انجام شده و فاز دوم این است كه
ارتباط این شعب برقرار شود تا سرویسها را در هر جا و هر زمان به مشتری
بدهند و بدین منظور ما باید یك بستر مخابراتی معتبر داشته باشیم. اما
بدبختانه هنوز شركت مخابرات نتوانسته است، یك بستر مناسب را در اختیار
بانكها قرار دهد و كار ما با مشكلی بزرگ روبرو شده؛ زیرا با توجه به
گستردگی كشور و پراكندگی شهرها باید بستر مخابراتی نیرومندی داشته باشیم؛
هر چند كه اگر بخواهیم خودمان را با یك كشور اروپایی - كه هر یك شاید
بهاندازه یك استان ما هستند - مقایسه كنیم، باز هم از فناوری روز بسیار
عقب هستیم. شركت مخابرات باید سرویسهای منظم و گوناگون ارایه دهد و شاید
هم بهتر باشد كه بستر مخابراتی را بخش خصوصی با تفكر خصوصی اداره كند تا
مشكلاتی كه در جامعه وجود دارد، حل شود.
● خدمات و برنامههای بانك سپه
از سالهای آغازین دهه ۷۰، ما در بانك سپه، همه امكانات را بهكار گرفتیم
و سیستم كارت را ارایه كردیم تا مشتری ابزاری داشته باشد كه در هر زمان
بتواند از حساب خودش استفاده كند و هماكنون نزدیك به ۱ میلیون مشتری
سیستم كارت داریم. از اواسط دهه ۷۰ هم سیستم حساب جاری طلایی (متمركز) را
آغاز كردیم كه هماكنون در نزدیك به ۸۰۰ شعبه ما برقرار است و مشتریان
میتوانند بهكمك آن به نقل و انتقال وجه بپردازند. برای ارایه این خدمات،
از هرگونه بستر مخابراتی موجود بهره بردهایم؛ بخشی از آن را توسط ویست۲
و بخشی را با خطوط X.۲۵ و X.۲۸ و قسمتی را هم توسط خط اجارهای۳ ارایه
میدهیم. ما با همین وضعیت موجود و با همین خطوطی كه داریم، توانستهایم
كه اطلاعات همه شعبههایمان را در مركز گرد آوریم و آنها را بهصورت یك
شعبه مجازی در مركز درست كنیم و آمارهای دلخواه را بهدست آوریم و چند ماه
است كه از سرویس SMS مخابرات هم استفاده كردهایم و فاز یكم و دوم
بانكداری موبایلی۴ را راهاندازی كردهایم؛ بهگونهای كه در فاز یكم، روی
حسابهای عابربانك و حسابهای جاری طلایی، حساب در گردش و مانده را نشان
دهد. یعنی مشتری شماره موبایلش را به ما میدهد و ما هر روز وضعیت حسابش
را به او اعلام میكنیم. گزارش گردش حسابهای جاری هم - كه در فاز دوم
راهاندازی شده - روی كلیه حسابهای جاری، نزدیك به ۱۷۰۰ شعبه در ایران با
سرویس ۵SMS ارایه میشود.
بحث بعدی ما، بانكداری اینترنتی است. برای این كار ما یك ISP و سایتوب
ویژه راهاندازی كردهایم و تا چند روز دیگر، مشتریان عابربانك ما در آن
۱۷۰۰ شعبه، میتوانند صورتحسابهای جاری خود را در آن سایت اینترنتی
ببینند. همچنین امیدواریم كه تا یك ماه پس از آن بتوانیم نقل و انتقال
مالی را هم بیازماییم؛ یعنی مشتری از طریق اینترنت بتواند صورتحسابهای
دیگرش را هم واریز كند. هماكنون میتوانیم بگوییم كه ما زیربنای كامل
بانكداری الكترونیكی را پیادهسازی كردهایم و بهزودی از شبكه ویست
استفاده خواهیم كرد تا شعبهها و مراكز ارتباط كامل داشته باشند و تا
هنگامیكه وضع مخابرات درست شود، آنرا بهعنوان پشتوانه داشته باشیم.
امسال پروژه دیگری هم داریم و امیدواریم كه مشتریان بانك ما - با همین
شبكه كنونی - بتوانند از آن استفاده كنند و كار حوالهها را هم از طریق
این شبكه انجام دهیم؛ تا سال آینده، كه برنامه ما بالابردن كیفیت كاری -
با تبدیل سیستم عامل یونیكس به لینوكس و گذاشتن پایگاهدادههایی مانند
اوراكل۶ در شعبههای مركزی و یكپارچگی سیستمها - است. یكی دیگر از
ابزارهایی كه ما استفاده میكنیم، یك كارت هوشمند۷، بهنام سپهكارت است.
برابر با بررسیهای ما، كارت هوشمند ممكن است رشد بیشتری در كشوری مانند
ایران پیدا كند و علت هم این است كه در آن نیاز چندانی به خطوط مخابراتی
نداریم. كارت هوشمند كارتی است كه یك كامپیوتر كوچك بههمراه دارد و
اطلاعات در همان كامپیوتر ذخیره میشود.
● قوانین و متولی آنها
برپایی بانكداری الكترونیكی، به قوانینی نیاز دارد. این قوانین باید جامع
باشد و هم با سطح كشور و هم با قوانین جهانی، مطابقت داشته باشد و هر كس
برای پیادهسازی آن باید - مانند همه قانونهای دیگر - مجوز داشته باشد.
بهنظر من این مجوز باید در مجلس تصویب شود و سپس هر بانكی بتواند
دستورالعملهای داخلی را خودش تعیین كند. برای نمونه، ما باید قانونی برای
امضای الكترونیكی داشته باشیم؛ این قانونی نیست كه خود بانك عمل كند، بلكه
باید توسط مراجع قانونی تهیه و در مجلس تصویب شود و سپس برای اینكه به چه
شیوهای اجرا شود، هر بانكی بتواند مستقل كار كند. چون در برخی از بانكها
كارهای اجرایی روان انجام میشود و بانكی كه چنین ویژگیهایی دارد، نباید
معطل یك سیستم بماند. من اعتقاد دارم كه در سیستم بانكی، هر بانك باید
بتواند هرچه را كه درون خودش در توان دارد، انجام بدهد، اما در كل، قانون
باید رعایت شود.
● افزایش یا كاهش شعبهها؟
بانك سپه بانكی است كه زیربنایش نظامی بوده و از سرمایههای نیروی نظامی
است و به این افتخار میكند كه به نیروهای نظامی و انتظامی سرویس میدهد و
بسیاری از شعبههایش هم در پادگانها است و حقوق این نیروها را در
شعبههای پادگانی میپردازد. من بهروشنی نمیتوانم بگویم كه آیا با توجه
به فناوریهای نوین، بانك میخواهد شعباتش را بیافزاید یا كم كند؟ زیرا
سیاستگزار نیستم و این مسایل باید در هیات مدیره بررسی شود، زیرا صاحب
سهام بانك سپه، دولت است. اما اعتقاد شخصی من این است كه اگر ما بتوانیم
بانكداری الكترونیكی را گسترش دهیم و برای آن فرهنگسازی كنیم، نیاز
چندانی به این همه شعبه نخواهیم داشت. و اگر ما و دیگر بانكها بتوانیم،
شعبههایمان را - بهكمك فناوریهای نوین - در یك شبكه سراسری بههم وصل
كنیم، نزدیك به ۱۵۰۰۰ شعبه در سیستم بانكی ایران خواهیم داشت و بیگمان،
دیگر هیچ نیازی به افزایش شعبه نخواهیم داشت.
هماكنون هم دیگر سخن از افزایش شعبه در بانكها از میان رفته و رقابت در
بانكداری بدون شعبه (الكترونیكی) در میان است و این هم یكی از پروژههایی
است كه ما بر آن كار میكنیم و قصد داریم كه بهزودی یك شعبه نمونه برپا
كنیم كه مشتری بتواند از خانهاش در این شعبه نمونه، حساب باز كند و به
كارهایش بپردازد. اما پول گرفتن و پول دادن، تنها یكی از كارهای سیستم
بانكی است، ما خدمات دیگر بانكی هم داریم كه مشتریان میتوانند آنها از
خانه انجام بدهند. ما میتوانیم شعبه بدون پرسنل داشته باشیم و در
طرحهایمان است كه این شعبه نمونه را درست كنیم.
● مشكلات بانكی و
ناخوشنودی مردم
ناخشنودی مردم ما از سیستم بانكی، بهدلیل ناكارآمدی آن است و من فكر
میكنم كه این ناكارآمدی، بهعلت رشد نقدینگی در جامعه پدید آمده است.
یعنی چون مردم به بانكها اعتماد دارند، دیگر پولشان را در خانه نگه
نمیدارند، اما برای كنترل این نقدینگی باید ابزارهای مكانیزه را بهكار
گرفت. برای نمونه، تاكنون نزدیك به ۲۵۰۰ دستگاه عابربانك در سطح ایران نصب
شده، در صورتی كه حتی در كشورهای كوچك اروپایی، چند ده هزار دستگاه از آن
وجود دارد و این دستگاهها در همهجا - از شعبههای بانكی تا سوپرماركتها
- هستند؛ و در اصل، بخش خصوصی به آنها سرویس میدهد. در هر فروشگاه هم،
یك دستگاه POS۸ وجود دارد؛ بهگونهای كه اگر یك نفر بخواهد مغازهای باز
كند، نخست باید یك دستگاه POS بخرد و اگر آنرا نداشته باشد، نمیتواند
كار كند، چون مردم همه بهجای پول نقد از كارت استفاده میكنند و هر كس
چند كارت گوناگون دارد. اما من فكر نمیكنم كه ما در سراسر ایران و همه
بانكها، بیش از ۳ میلیون كارت داشته باشیم.
بهنظر من، در این زمینه باید بخش خصوصی فعالتر شود و بتواند دستگاههای
POS را در جاهای گوناگون بیشتر كند، تا رشد كار ما افزایش یابد و مردم
دیگر نیازی نداشته باشند كه از دستگاههای ATM۹ پول بگیرند و بهآسانی
بتوانند با كارتشان خرید كنند. این از كمبود ابزار است كه مردم ناراضی
شدهاند و صفهای جلوی باجهها بهدرازا میكشد. هنگامیكه حجم جابهجایی
نقدینگی افزایش مییابد، سرویس دادن به مردم از طریق بانك هم بالا میرود
و گذشته از آن، ابزارهای ما هم كمتوان هستند و از اینرو، مردم پشت باجه
معطل میشوند تا پول آب و برق و گاز را بپردازند. همه این خدمات را
میتوان بهسادگی ارایه داد و آنها را از پشت باجهها حذف كرد. اما
هماكنون میبینیم كه ما هنوز به آن نقطه تكامل نرسیدهایم و در بیشتر
بانكها، هر باجهای یك كار را بهصورت اختصاصی انجام میدهد. البته یكی
از برنامههای بانك سپه این بوده كه هر باجه، همه كارهای بانكی را انجام
دهد.
● فرهنگ سازی
مساله دیگری كه در برپایی بانكداری الكترونیكی اهمیت دارد، فرهنگسازی
است. مكانیزاسیون خودش فرهنگسازی میخواهد و فرهنگسازی هم هزینههایی
دارد. برای نمونه، هماكنون در دستگاههای عابربانك ما امكان پرداخت قبض
برقرار است، اما بدبختانه، كمترین آمار را در این زمینه داشتهایم و شاید
دلیلش این است كه هم اطلاعرسانی كم بوده و هم فرهنگسازی. حتی برخی از
همكاران ما هم كه از این سرویس آگاهی داشتهاند، از كارت خود استفاده
نمیكنند، چون فرهنگسازی نشده است.
● دیگر مشكلات
جدا از فرهنگسازی در جامعه، تفكر دولتی بودن، كه بر بانكها حاكم است -
با آنكه ما یك بانك منسجم داریم - اما بهدلیل كمبود اختیارات در سیستم
بانكی، یك مقداری مدیران ما را در تصمیمگیریها سست میكند. همانگونه كه
میدانید، مدیران ما نه اختیارات كامل بر منابعشان دارند و نه بر نیروی
انسانیشان.در كشور ما، یك مدیرعامل بانك نمیتواند كارمندی كه كارش را
درست انجام نمیدهد را - بدون اجرای دادگاه تخلفات - اخراج كند، زیرا وی
كارمند دولت است. بهنظر من، باید یك تفكر خصوصی با قوانین خصوصی و مدیریت
خصوصی بر بانكها استوار باشد و اختیار مدیران بیشتر از اینچه هست، باشد
و خوشبختانه گویا در این زمینه، كارهایی در حال انجام است. یكی از دلایل
پیشرفت بانكهای خصوصی هم همین بوده است: تفكرشان خصوصی است؛ تسهیلات
تكلیفی ندارند، مدیریت بر منابعشان آسانتر است و هركسی كه میخواهند را
استخدام میكنند. اما استخدام در بانك ما پیرو برخی مقررات است. برای
نمونه بانكهای خصوصی میتوانند كارمند بازنشسته را استخدام كنند، در
صورتی كه ما نمیتوانیم. این بحث خود قانون است. برای مثال، قانون میگوید
اگر كسی را میخواهی استخدام كنی، سنش نباید بالای ۲۵ سال باشد. این قانون
است، كسی نمیتواند آنرا لغو كند. حتی مدیرعامل بانك هم نمیتواند آنرا
نادیده بگیرد؛ در صورتی كه یك بانك خصوصی میتواند یك فرد بازنشسته را -
كه كولهباری از تجربه را از همین بانكهای دولتی بهدست آورده است -
استخدام كند.
● پیشبینی آینده نظام بانكی ایران
من به آینده بسیار خوشبین هستم. در این راه، گامهای خوبی برداشته
میشود. همین ایجاد بانكهای خصوصی و دادن اختیارات به مدیران، گام بزرگی
بوده است. با این قوانینی كه هماكنون اجرا میشود و بخشنامههایی كه صادر
میشود، ما آسانتر كار میكنیم، زیرا احساس میشود كه دیگر كسی جلویمان
را نگرفته است. امیدوارم كه روزی بانكها بتوانند به مردم خدمات واقعی
برسانند. چون امروزه دیگر همه مردم با بانكها ارتباط دارند و سیستم بانكی
باید در خدمت مردم باشد. بیگمان اگر مسایل و مشكلاتی كه برشمردم، برطرف
شود، ما میتوانیم یك نظام بانكداری مبتنی بر قوانین درست داشته باشیم و
نیازهای مردم را پوشش دهیم. ما هم از شما - بهعنوان كسانی كه در ارتباط
با مردم هستید - میخواهیم كه برای گسترش بانكداری الكترونیكی، فرهنگسازی
كنید و از سیستم بانكی آن چیز كه مردم میخواهند را بجویید و پیگیری كنید.
منبع خبر: پایگاه اطلاعرسانی ITanalyze
۱۶ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۵۰:۵۰ قبل از ظهر