اهداف دولت الکترونیک

اهداف دولت الکترونیک
مشکلات دولت الکترونیک مانند هر پروژه زیربنایی دولتی، دولت الکترونیک می تواند طی مراحلی انجام گیرد و هزینه های پیاده سازی بستگی به فراهم بودن زیرساخت کنونی، توانایی های تهیه کننده و کاربر و روش های ارایه خدمات ( از طریق اینترنت یا خطوط تلفن و یا با ابزارهایی در مکان هایی مشخص ) خواهد داشت هر چه نوع خدماتی که دولت می خواهد ارایه دهد پیچیده تر باشد.
● ایجاد محیط تجاری بهتر
واضح است که تکنولوژی یک تسریع کننده مطمئن در افزایش بهره وری و رشداقتصادی می باشد استفاده از ICT در دولت و ایجاد زیربنای دولت الکترونیکبه ایجاد یک محیط تجاری شکوفا و مدرن (مخصوصا برای شرکت های کوچک و متوسط)از طریق ساده و موثر کردن مبادلات و ارتباطات بین دولت و تجارت کمک مینماید و با از بین بردن افزونگی در فرایندها و اهمیت دادن به ارایه سریع وموثر خدمات دولت الکترونیک شرایطی را به وجود می آورد که باعث جذب سرمایهگذاران/ سرمایه گذاری می گردد.
● مشتری های بر خط (Online ) نه به Inline)ox )
این امر از طریق ارایه موثر خدمات عمومی به شهروندان حاصل می شود که بایدبا پاسخ سریع دولت با کمترین مداخله مقامات دولتی انجام گیرد.
● تقویت حکومت و توسعه مشارکت عمومی
ترقی دادن شفافیت و جوابگویی در دولت از طریق ازدیاد ICT در مدیریت وعملکردها، شانس مشارکت فعال تر شهروندان در فرایندهای سیاسی و تصمیماتدولت را به صورت موثری بهبود می بخشد. بهبود در بازده و بهره وری سازمانهای دولتی طراحی دوباره فرایندها و رویه های سازمان های دولتی ( که ازملزومات دولت الکترونیک است) ارایه خدمات را ساده خواهد ساخت، سودمندیسازمان های اداری را خواهد افزود و باعث صرفه جویی در هزینه های آنان میگردد به ویژه دولت الکترونیک می تواند در موارد زیر کمک ساز باشد: کاراییکارمندان دولت را افزایش می دهد، باتوجه به کاسته شدن از کاغذ بازی هایموجود و مراجعه مستقیم کمتر به ادارات و سازمان های دولتی، کارمندان میتوانند به طور موثرتری به فعالیت های خود بپردازند همچنین درآمدهایی که ازطریق ارایه خدمات (مثلا صدور جواز) به شهروندان و شرکت ها کسب می شودافزایش می یابد و علت این افزایش ساده تر شدن فرایندهای مربوط به ارایهخدمات می باشد که باعث جذب کسانی می شود که قبلا کمتر از این خدمات (بهعلت دردسرهایی که بر سر راه دریافت این خدمات وجود داشت) استفاده میکردند. باعث کاهش هزینه ها در میان مدت و بلند مدت خواهد شد، اگر چه درکوتاه مدت باتوجه به هزینه های صرف شده برای راه اندازی دولت الکترونیک ونیز نیاز به ارایه خدمات در دو سطح (هم به صورت مرسوم و هم بر مبنای دولتالکترونیک ) تا زمانی که کاربران با سیستم جدید آشنا می شوند دولت مشکلاتیدر پیش خواهد داشت اما در دراز مدت به دلیل ارزان تر بودن ارایه خدماتبرای دولت، هزینه ها به شدت کاهش خواهد یافت. عملکردهای دولت را ساده وموثر خواهد نمود، اکثر فراینده ای دولتی در طی سال ها رشد کرده اند ومعمولا شامل مراحل، کارها و فعالیت های زیادی می باشند. ساده سازی عملکرددولت از طریق ICT مراحل زاید را خواهد زدود و فرایندها را ساده خواهدنمود. به رشد شرکت ها و تعاونی های محروم کمک خواهد نمود. ICT ارتباط دولتبا گروه ها و تعاونی های حاشیه ای (کم اهمیت) را امکان پذیر می سازد و بهرشد آنها کمک خواهد کرد باتوجه به اینکه خدمات درخواستی این شرکت ها بسیارسریع تر در اختیار آنان قرار می گیرد و می توانند شرکت فعال تری درفرآیندهای سیاسی داشته باشند، لذا به سرعت توسعه می یابند. نهایتا هدفدولت الکترونیک افزودن فعل و انفعال بین سه بازیگر عمده در جامعه یعنیدولت شهروندان و شرکت های تجاری به منظور تسریع در رشد فرآیندهای سیاسی،اجتماعی و اقتصادی کشور می باشد.
▪ مشکلات دولت الکترونیک مانند هر پروژه زیربنایی دولتی، دولت الکترونیکمی تواند طی مراحلی انجام گیرد و هزینه های پیاده سازی بستگی به فراهمبودن زیرساخت کنونی، توانایی های تهیه کننده و کاربر و روش های ارایهخدمات ( از طریق اینترنت یا خطوط تلفن و یا با ابزارهایی در مکان هاییمشخص ) خواهد داشت هر چه نوع خدماتی که دولت می خواهد ارایه دهد پیچیده ترباشد. هزینه ها بیشتر خواهد بود. پروژه های دولت الکترونیک باید از لحاظمالی قابل تحمل باشند باید در ابتدا از یک مدل درآمدزا و کم هزینه استفادهکرد. پروژه های کوچک تر که دارای درآمدی مشخص بوده و نیاز به کمترینسرمایه گذاری اولیه دارند در درازمدت تحمل پذیرتر می باشند، برای مثال وبسایت ها یکی از آسان ترین و ارزان ترین راه های دستیابی به دولت الکترونیکبه صورت موثر با کم ترین سرمایه گذاری می باشند. دولت الکترونیک در هرشرایطی باید مشی شهروند محوری را هدف خود قرار دهد. این به آن معنی است کهدولت الکترونیک باید یک سرویس برخواسته از نیاز و تقاضای کاربر باشد.هرچند شهروندان زیادی از دولت الکترونیک به چند دلیل استفاده نمی کنند کهدر این میان می توان به ناآشنایی با ICT ، نداشتن دسترسی، کمبود آموزش ونگرانی بابت امنیت و محرمانه بودن اطلاعات اشاره کرد در حالی که دولتالکترونیک ممکن است تحویل خدمات عمومی را ساده سازد و خدمات دولتی جدیدیرا ارایه دهد. هیچیک از اینها شهروندان را بر نمی انگیزد مگر آنکه درابتدا دلواپسی هایی را که در بالا به آنها اشاره شد رفع گردد.
• سه فاز دولت الکترونیک دولت ها استراتژی های مختلفی برای ساخت دولتالکترونیک دارند و بعضی از آنها سیاست های جامع بلندمدت اتخاذ نموده اند وبعضی نیز چند ناحیه کلیدی را در پروژه های اولیه مورد توجه قرار داده اند،در کل کشورهایی که به عنوان موفق ترین در این زمینه شناخته شده اند ازپروژه های کوچک برای ایجاد ساختار دولت الکترونیک خود شروع کرده اند. میتوان مراحل ایجاد دولت الکترونیک را به سه فاز تقسیم کرد؛ این فازها بههمدیگر وابسته نیستند و نیازی به کامل شدن یک فاز برای شروع فاز دیگر نیست.
▪ فاز یک: انتشار استفاده از ICT برای بسط دسترسی به اطلاعات دولت دولت هاحجم عظیمی از اطلاعات تولید می کنند و مقدار زیادی از آن بالقوه برایافراد و شرکت های تجاری مفید است. اینترنت و دیگر تکنولوژی های پیشرفتهارتباطی می توانند این اطلاعات را بسیار سریع و مستقیم به شهروندانبرسانند. پیاده سازی های فاز انتشار دولت الکترونیک بسیار در طراحیمحتویاتشان متفاوتند اما کشورهای در حال توسعه عموما می توانند فرآینددولت الکترونیک را انتشار اطلاعات دولتی به صورت آن لاین، مثلا قوانین وقواعد اسناد و فرم ها شروع کنند. قادر ساختن شهروندان و شرکت های تجاری دردسترسی به اطلاعات دولتی بدون مراجعه به سازمان های دولتی و انتظار در صفهای طولانی و یا پرداخت رشوه می تواند پیشرفتی عظیم برای جوامعی باشد کهکاغذ بازی های اداری آنان را با مشکل رو به رو ساخته است. سایت هایانتشار، اطلاعاتی را درباره دولت و اطلاعات تالیف شده توسط دولت را برایعموم منتشر می کند لذا سایت های انتشار به عنوان پیشتاز دولت الکترونیکعمل می کنند.
▪ فاز ۲: اثر متقابل توسعه مشارکت مردمی در دولت سایت های «انتشار» هراندازه غنی در محتویات، تنها قدم اولیه هستند. دولت الکترونیک این پتانسیلرا دارد که شهروندان را در فرآیندهای سیاسی و حکومت داری، از طریق فعل وانفعال با سیاستگذاران، شرکت کند. دولت الکترونیک فعل و انفعالی نیاز بهارتباطی دو طرفه دارد که می تواند از طریق ابزارهایی چون پست الکترونیک ویا فرم های بازخورد برای کاربران فراهم آورد. این فاز از دولت الکترونیکهمچنین ممکن است شامل ایجاد Forum های شهروند دولت باشد. چنین Forum هاییمی تواند باعث ایجاد انجمن های آن لاین گردد که مردم بتوانند عقاید خود رامبادله کنند، آگاهی عمومی را افزایش داده و شانسی جدید برای ازسرگیریفعالیت هایی که به وسیله فاصله محدود شده اند فراهم کند.
▪ فاز ۳: داد و ستد دسترس پذیر کردن خدمات دولت به صورت آن لاین دولت هامی توانند با ایجاد وب سایت هایی که به کاربران اجازه داد و ستد به صورتآنلاین را می دهد جلوتر بروند؛ همچنانکه بخش خصوصی در کشورهای در حالتوسعه از اینترنت جهت ارایه خدمات تجارت الکترونیک استفاده می کنند ازدولت ها انتظار خواهد رفت که همین کار را برای خدمات خود انجام بدهند. یکوب سایت «داد و ستد» یک پیوند مستقیم به خدمات دولت که در هر زمانی قابلدسترس می باشند ایجاد می کند. در گذشته خدمات دولتی همانند ثبت زمین یاتمدید جواز نیازمند انتظار طولانی مواجه با کاغذبازی های عذاب آور و رشوههای مربوطه می شد بدعت هایی همچون کیوسک های خدمات شهروندی واقع در مراکزخرید برزیل یا کامپیوترهای قابل حمل دولتی در هند، دولت الکترونیک رامستقیما برای شهروندان کشورهای در حال توسعه به ارمغان می آورد. مروری برکتاب «تاملی فلسفی درباره اینترنت» هیوبرت دریفوس گمنامی و واقعیت شبیهسازی شده اینترنت امکان پرهیز از تعهد داشتن را فراهم می آورد. دریفوساستدلال می کند که اینترنت دشمن غایی تعهد بی قید و شرط در جامعه مدرنغربی است. درست همانطور که کی یرکگارد در زمان خودش مطبوعات را اینچنین میدانست. هیوبرت دریفوس فیلسوف معاصر آمریکایی و استاد دانشگاه برکلی درزمینه های متفاوتی طبع آزمایی کرده است.
از جمله او یکی از منتقدان تاثیرگذار پروژه هوش مصنوعی بوده است، که محورکتاب مشهور او «آنچه کامپیوترها نمی توانند انجام دهند» (۱۹۷۲) بود. کتابیکه او بعدها دنباله ای هم بر آن نوشت تحت عنوان «آنچه کامپیوترها هنوز نمیتوانند انجام دهند» . او در این کتاب ها و در کتاب ها و مقالات دیگرش ازدیدگاهی پدیدارشناسانه بر تفاوت بنیادی میان انسان های متجسد و دارایکالبد و ماشین های نامتجسد تاکید کرده است، محور اصلی نقد او اولین مقالاتو کتاب هایش در ابتدای دهه ۱۹۷۰ بر پروژه هوش مصنوعی که در آن زمان درجریان بود، متمرکز بود، این پروژه که بعدها آن را «هوش مصنوعی خوب سبکقدیم» (AIFOG) نامیدند. در واقع آن سنت افلاطونی و دکارتی را دنبال می کردکه توانایی های فکری انتزاعی را مهم ترین جنبه هوش انسانی به حساب میآورد. براساس همین عقیده بود که پژوهشگران AIFOG برای اجرای پروژه هوشمصنوعی شان کامپیوترها را با معرف های سمبولیک قواعد و فاکت ها برنامهریزی کردند به این امید که این امر نهایتا به کامپیوترها توانایی کنشهوشمندانه اعطا کند. امروزه پس از چند دهه تلاش درستی انتقاد دریفوس ازاین پروژه آشکار شده و برنامه تحقیقاتی AIFOG تقریبا رو به زوال می رود وپژوهشگران اصلی هوش مصنوعی به سوی الگوهایی از ذهن انسان با پیچیدگی بیشتررو آورده اند.
دریفوس در نقدش بر برنامه پژوهشی AIFOG از این استدلال نیچه تبعیت می کندکه توانایی های عاطفی و شهودی وجود متجسدها در جهان برای کنش هوشمندانهنقشی بنیادی دارند. دریفوس در کتابش «درباره اینترنت» در واقع به بسط دادننظر انتقادی اش درباره هوش مصنوعی در مواجهه با پدیده اینترنت می پردازد.پدیده ای که به قول خودش در مقدمه کتاب، صرفا یک ابداع جدید تکنولوژیکنیست، بلکه معرف سنخ جدیدی از ابدعات تکنولوژیک است. سنخی که می تواندآشکارکننده ماهیت خود تکنولوژی باشد. به نظر او تا به حال ابداعاتتکنولوژیک در ابتدا برای رفع نیازهای مشخص به وجود آمده و سپس عوارض جانبیغیرقابل انتظاری را آفریده اند. مثلا تلفن ابتدا برای تسهیل ارتباطات درتجارت به وجود آمد، اما امروزه به وسیله متعارف کاملا خانگی و حتی برایپرکردن فضای خصوصی بدل شده است. اما در مورد اینترنت که در ابتدا برای بهوجود آوردن ارتباط بین دانشمندان به وجود آمد.
این امر کاملا به حاشیه رانده شده و مشخص شده است که اصولا اینترنت آنقدرفراگیر و مرتبا در حال تعبیر است که به جای آنکه وسیله ای برای آن کشف میشود و به این ترتیب به جوهر تکنولوژی یعنی اینکه دسترسی هر چیزی امکانپذیر شود، نزدیک شده است. دریفوس در اینجا به پیروی از هایدگر به این خطرتکنولوژی مدرن ( و اینترنت به عنوان نمونه ای کامل از آن) اشاره می کند کهسوژه انسانی در خط محو شدن در برابر تولید ابژه های تکنولوژیک مدرن است،یا به عبارت دیگر انسان مدرن در خطر بردگی تکنولوژی مدرن است. کتاب بهچهار فصل تقسیم می شود. دریفوس در فصل اول به «گزافه گویی دربارهابرپیوندها (هایپرلینگ ها)» به شکست هوش مصنوعی در بازیابی اطلاعات دارایمناسبت در اینترنت می پردازد و نشان می دهد که شکل حقیقی و حرکت جسم هایما نقشی اساسی در به وجود آمدن معنا دارد و فقدان تجسد به فقدان مناسبت میانجامد. هنگامی که ما در اینترنت جست و جو می کنیم، بدن ما در این جست وجو شرکتی ندارد. جست و جو توسط یک موتور جست و جو صورت می گیرد که ازقواعد و فاکت های معینی پیروی می کند.
یعنی وضعیتی شبیه یک انسان مبتدی در مدل کسب مهارتی، که دریفوس در فصلبعدی آن را مفصلا شرح می دهد. چنین موتور جست و جویی نمی تواند عناصر مختصموقعیت را مورد ملاحظه قرار دهد و به این ترتیب عملکردی در سطح پایینمهارت خواهد داشت. مسئله دیگر که دریفوس در این فصل به آن می پردازد ایناست که اینترنت حاوی مقادیر هنگفتی از اطلاعات ابرپیوند یافته (هایپرلینکشده) است، بدون آنکه کتابداری وجود داشته باشد که آنها را طبقه بندی یاانتخاب کند. سازمان بندی اطلاعات در اینترنت تک سطحی و انعطاف پذیر است وامکان اجازه همه لینک های ممکن را می دهد. هرچیزی را حفظ می کند و همه متنها را در دسترس قرار می دهد. چنین خصوصیاتی به گفته دریفوس زمینه را برایرشد یافتن گسترش بین متنی و جست و جوی بازیگوشانه و غیرمتعهد بدون هدفواضح فراهم می کند. به این ترتیب اینترنت «سوژه مدرن با هویت ثابت را کهمیل به داشتن مدلی کامل و قابل اعتماد از جهان دارد» موجب نمی شود، بلکهسوژه پست مدرنی متلونی را می آفریند که آمادگی گشایش به افق های همیشهجدید را دارد. در فصل دوم کتاب با نام «یادگیری از راه دور چقدر از آموزشدور است؟» دریفوس درباره پدیدارشناسی آموزش مهارت ها و نیاز به شاگردیکردن مستقیم برای کسب کردن سطوح بالای مهارت بحث می کند.
او معتقد است که بدون درگیر شدن و حضور، مهارت آموزی ممکن نیست. دریفوس دراین فصل یک مدل کسب مهارت شامل پنج شیوه کارکرد را از مرحله «مبتدی» تامرحله خبرگی شهودی که آن را «فرد عملی» می نامد ارایه می دهد. فضایسیبرنتیکی در اینترنت حوزه تعاملات بدون خطرپذیری است که در آن تعهدیواقعی وجود ندارد و بنابراین یادگیرندگان امکان رسیدن به مرحله ای بالاتراز «کاردانی» را ندارند. به قول دریفوس «اگر حضور از راه دور ]در اینترنت[نتواند تدریس در کلاس درس و حضور در سالن سخنرانی را به نحوی انتقال دهدکه از طریق آن مشارکت جویی شاگردان توسط معلمان متعهد و حضور شاگردان نزداستادانی امکان پذیر شود که سبک عمل آنها به طور روزمره برای این شاگردانآشکار باشد تا مورد تقلید قرار گیرد، آنگاه یادگیری از راه دور تنها میتواند کاردانی به وجود آورد و تبحر و خرد عملی کاملا دور از دسترس خواهندماند.» تاکید دریفوس بر اهمیت حضور جسمی روزمره در نزد استادان برای کسبسطوح مهارتی در حد استادی و خرد عملی است. دریفوس روشن می کند، حضور جسمیبه صورت شاگردی کردن تنها راه به دست آوردن یک سبک است. منظور از «سبک»خصوصیات رویکرد استاد و شیوه مشکل گشایی توسط اوست. ب
ه قول دریفوس «یک معلم الهام بخش مانند ویتگنشتاین نسل های متعددی ازدانشجویان را به جای می گذارد که نه تنها سبک او بلکه حتی اطوار او راتقلید می کند» . فصل سوم کتاب «حضور از راه دور نامتسجد و متروک شدن امرواقعی» به توصیف بدن به عنوان منبع حس ما از تسلط بر واقعیت می پردازد واینکه چگونه فقدان پیوستگی و هماهنگی پس زمینه ای _ که خصوصیت حضور از راهدور است - به فقدان درک واقعیت افراد و اشیا می انجامد. اینترنت نمی توانددستیابی به تسلط کامل را موجب شود، دریفوس در این فصل از برداشت مرلوپونتیاز «حداکثر تسلط» استفاده می کند که مقصود از آن گرایشی جسمی برای به دستآوردن تسلط مطلوب بر جهان است. هنگامی که ما به چیزی می نگریم، گرایشداریم. بدون فکر کردن به این کار بهترین فاصله را برای دریافت شی هم بهعنوان یک کل و هم بخش های مختلف آن پیدا کنیم، این حداکثر تسلط یا احاطهگرایش بدن ما، از طریق حرکت کردن مداوم، تجربه های ما در این جهان را بهصورت تجربیاتی از اشیای پایدار سازمان دهد. دریفوس در پیروی ازپدیدارشناسی جسم مرلوپونتی این بحث را مطرح می کند که اگر جسمی از حضور]واقعی[ باید در حضور از راه دور وجود داشته باشد. ما باید مداوما امکانبه دست آوردن تسلط بر هر چیز را که در مقابل ما قرار می گیرد، فراهم کنیم.چنین وضعیتی هنوز در فضای سیبرنتیکی به وجود نیامده است و احتمالا هرگز بهوجود نخواهد آمد. تعامل میان بدن ها، آنچنان که مرلوپونتی آن را بیان میکند، به عبارت دیگر تعامل و روزمره متجسد را نمی توان در فضای سیبرنتیکیکسب کرد. هر چقدر هم که این رابطه با تصاویر سه بعدی، صدای استریو، کنترلرباتی از راه دور و... غنی شده باشد.
فصل پایانی کتاب با نام «نیهیلیسم در بزرگراه اطلاعاتی: گمنامی در برابرتعهد در عصر حاضر» به طور مشروح توضیح می دهد که چگونه معنا نیاز به تعهدو تعهد واقعی به خطرپذیری واقعی نیاز دارد، در حالیکه اینترنت ما را بهاجتناب کردن از خطر تعهد واقعی سوق می دهد. گمنامی و واقعیت شبیه سازی شدهاینترنت امکان پرهیز از تعهد داشتن را فراهم می آورد. دریفوس استدلال میکند که اینترنت دشمن غایی تعهد بی قید و شرط در جامعه مدرن غربی است. درستهمانطور که کی یرکگارد در زمان خویش مطبوعات را اینچنین می دانست.
منبع خبر: # مرکز توسعه و تبادل دانش فناوری اطلاعات
  ۱۹ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۲۰:۴۹ قبل از ظهر
نظرات (2)

علی  ۹ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۷:۴۶:۱۳ قبل از ظهر

به اینا میگن مدل طنابی ، خیلی قطوره ، کی دیگه از اینا میخره ، بجاش میشه نیم ست سفارش داد .

سیامک  ۹ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۱۰:۱۰ قبل از ظهر

هنوز هم خیلی ها هستند که این مدل ها رو دوست دارن ، واسه کسی که پوله سفارشش رو داره دیگه مهم نیست با وزن یه نیم ست یه دستبند سفارش بده . موافقید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 همین حالا نظر خود را ثبت کنید:

نتایج یافت شده: 0 مورد