رایجترین اشتباهاتی كه تاجران تازهكار در هنگام بودجهریزی بوجود میآورند چیست و من چطور می توانم از آنها دوری كنم؟
● رایجترین اشتباهاتی كه تاجران تازهكار در هنگام بودجهریزی بوجود میآورند چیست و من چطور می توانم از آنها دوری كنم؟
▪ اگر پنج سال گذشته چیزی به ما آموخته باشد، این است كه طرحهای بازاریابی و تجارب مطلوب، معنی ندارد درصورتیكه آنها با استراتژی مالی بلند مدت معقولی همراه نباشند. تعدادی از این طرحها میتواند در دورههای كوتاه مدت قرار بگیرد، اما حقیقت همیشه در آخر ظاهر میشود. بنابراین همچنانكه ما برای یك اقتصاد نوین واقعی تدارك می بینیم، كارآفرینان چگونه از پیشینیان خود درس میگیرند؟ اجتناب از این پنج خطای معمولی به شما كمك خواهد كرد كه اندیشه میلیون دلاری خود را از تبدیل به یك خطر میلیون دلاری حفظ كنید.
۱) پیشبینیهای اغراقامیز Enron اولین شركتی نبود كه بدقولی كرده و خدمات سطح پایینی را ارائه كرده و متاسفانه آخری هم نخواهد بود. سرمایهگذاران گاهاً بواسطهٔ طرحهای كوتاه مدت فریب می خورند اما نهایتاً تقریباً همواره شركتهای سرمایه گذار دچار ضرر میشوند. در حقیقت بودجهها و پیشبینیها ممكن است تلاش شما برای تامین درآمد را به درازا بكشانند. اما زمانی كه پول حاصل میشود این پول حلال خواهد بود و شما باید طرح سودآوری را به مدت چندین سال دنبال كنید.
۲) نادیده گرفتن نیازهای بودجهای ضروری از طرف دیگر، اگر طرح نشان بدهد كه شما برای گرفتن یك كالا در بازار به ۵۰۰۰۰ دلار نیاز دارید درخواست ۳۰۰۰۰ دلار نكنید. سرمایهگذاران و بانكداران فقط از این موضوع متعجب خواهندشد،كه چرا برای پروژهای بدون سود كه با شكست مواجه خواهد شد باید به شما پول بپردازند. سرمایهگذاران آگاهتر شده و۵۰۰۰۰ دلار را بشكلی جلوهگر خرج میكنند به جای اینكه ۳۰۰۰۰ دلار را دور بیاندازند.
۳) فرض كردن اینكه وجود درآمد نشاندهندهٔ وجود گردش پول است در واقع درهر معامله، یك تاخیر زمانی بین اتمام معامله و وصول پول نقد وجود دارد. این واقعیت تجارت است و نباید به عنوان یك مشكل فرض شود. متاسفانه، بسیاری از مشاغل این تاخیر زمانی را ندارند و با مشكلات جدی گردش پول مواجه میشوند چرا كه آنها پولی را خرج میكنند كه هنوز ندارند. شاید آنچه كه بیشتر باعث دردسر میشود این است كه بسیاری از این معاملات به راحتی حدود ۳۰ روز به تاخیر میافتد. كمی اندیشه، صلاحدید و پیشنگری میتواند شركت را به سمت بقاء سوق دهد. مرحلهٔ بعد نیاز دارید كه مدیریت مالی را تجدید كنید. میدانید چگونه؟ اصول اساسی مدیریت مالی، نوشتهٔ Eagene F و Brigham and Joel Fو Houston را بخوانید.
۴) بیتوجه بودن (بیخیال بودن) ماندههای پایان روز اغلب بیشتر از آنچه واقعاً هستند ظاهر می گردند. مالیات فروش بر درآمدها و محدودیتهای كارمندان ممكن است بطور موقت در حسابهای شما قرار گیرد اما نهایتاً به دولت بدهكار خواهید شد. در ترازنامههای شما نباید این سرمایهگذاریها بعنوان موجودی فرض شود. در غیر اینصورت شما خطر بودجهریزی برای طرحها و هزینههای آینده را اجرا میكنید كه از عهدهٔ آنها برنخواهید آمد.
۵) بد اداراه كردن تبلیغات تبلیغات به نظرامری ابتدایی میآید: اما تبلیغات منجر به فروش میشود. از این رو بودجه زیاد، هزینههای تبلیغ را به عنوان درصدی از فروش در همین دوره نشان میدهد. عملیات بازاریابی/تبلیغات میبایست قبل از اینكه فروش پیشبینی شود حداقل در یك دوره آغاز شود. وقتی كه هزینههای شخصی اضافی به داخل حساب كشیده میشود، قبل از هر درآمد، بودجهٔ تبلیغات سالم نیاز میشود. با شكست در بودجه، اقلام مناسب در یك چهارچوب زمانی استراتژیك، داراییهای مورد نیاز را بهرهبرداری خواهد كرد تا به اهداف فروش دست یابد و می توانند منجر به خرج بالا در ماههای بعدی میگردد. ایجاد یك تصور قسمت سخت كار است. كارآفرینانی كه بودجهشان را مانند دیگر مؤلفههایشان با دقت كامل مورد عمل قرار میدهند كسانی هستند كه ماندگار میمانند.
۱۷ اسفند ۱۳۸۹ ساعت ۳:۳:۵۱ قبل از ظهر