بنابر اعلام دولت، قیمت بنزین قرار است از ۱۰۰۰ تومان فعلی به یک هزار و ۵۰۰ تومان افزایش یابد و این رشد ۵۰ درصدی، هزینه سبد خانوارهای ایرانی را تا حدی بالا خواهد برد. هرچند اعلام این تصمیم، با واکنشهای منفی همراه بود، با این حال در ادامه شرایط به شکلی پیش رفت که حالا خیلیها معتقدند نمایندگان مجلس شورای اسلامی به این بخش از لایحه بودجه (افزایش قیمت حاملهای انرژی بهخصوص بنزین)، رای مثبت خواهند داد و بنابراین قیمت سوخت در آیندهای نزدیک بالا خواهد رفت.در این اوضاع و احوال چند پرسش مهم به وجود میآید، از جمله اینکه با افزایش قیمت سوخت، آیا مشتریان تغییری در رفتار خود در حوزه بازار خواهند داد؟ از آن سو آیا خودروسازان روند تولید خود را تغییر داده و به سمت محصولات کممصرف و بهینهتر خواهند رفت؟ و در نهایت اینکه دولت چه تغییری را در الگوهای حمایتی خود از خودروسازان داده و آیا آنها را بابت تولید محصولات کممصرف و بهینه تحت فشار خواهد گذاشت؟پاسخ به این پرسشها بدون تردید میطلبد که ابتدا وضع فعلی خودروسازی و بازار ایران و رفتار حال حاضر مشتریان را مرور کنیم، تا مشخص شود در چه شرایطی از حیث رقابت و تولید محصولات کممصرف و واردات خودروهای پاک و نسبتا پاک قرار داریم.
بیمیلی به خودروهای کممصرف
بنابر آماری که همین چندی پیش اعلام شد، «مصرف سوخت» کماهمیتترین معیار برای مشتریان ایرانی هنگام انتخاب خودرو است؛ بهنحویکه این مولفه معمولا جزو دغدغههای آنها قرار نمیگیرد. به عبارت بهتر، برای غالب مشتریان ایرانی چندان تفاوتی نمیکند خودرو انتخابی آنها از چه میزان مصرف سوختی برخوردار است و آنها بیشتر به مسائلی دیگر از جمله قیمت و استحکام و زیبایی ظاهری توجه میکنند. این رفتار غیرمتعارف و متفاوت مشتریان داخلی از این موضوع سرچشمه میگیرد که قیمت سوخت در ایران ارزانتر از دیگر کشورهای دنیا است. طبق آمار موجود، در حال حاضر ایران جزو سه کشوری است که ارزانترین سوخت را ارائه میکند و با این شرایط طبیعی است برای مشتریان چندان اهمیتی نداشته باشد خودروشان چه میزان سوخت میسوزاند.
این در شرایطی است که در بسیاری از کشورها، به دلیل بالا بودن قیمت سوخت، مشتریان روی گزینه «میزان مصرف خودروها» بسیار حساس بوده و حتی تغییرات قیمتی (در حوزه حاملهای انرژی)، در مقاطع مختلف روی گزینههای خرید آنها اثری مهم میگذارد؛ بنابراین اگر قیمت سوخت در ایران نیز بالا در نظر گرفته میشد (مثلا بیش از ۲ هزار تومان برای هر لیتر) بدون شک مشتریان داخلی نیز حساسیت بیشتری روی مصرف سوخت خودروی انتخابی خود داشتند؛ زیرا اثر قیمتی آن در هزینه خانوار آنها، در حدی قابل توجه بالا میرفت و دیگر نمیشد به آن بیاعتنا بود.اما اگرچه این بیتفاوتی مشتریان ایرانی به مصرف سوخت خودروها، از ناحیه قیمت پایین حاملهای انرژی بهخصوص بنزین سرچشمه میگیرد، با این حال مساله دیگر اینجاست که اصلا رقابتی نیز میان عرضهکنندگان خودرو کشور در حوزه محصولات کممصرف و بهینه وجود ندارد. به عبارت بهتر، شرایط به شکلی است که حتی اگر مشتریان نیز مصرف سوخت برایشان اهمیتی ویژه داشت، باز هم اوضاع چندان تفاوتی نمیکرد؛ زیرا رقابتی در بین عرضهکنندگان خودرو بر سر ارائه محصولات کممصرف وجود ندارد.
دولت نیز چندان فشاری بابت تولید و عرضه خودروهای کممصرف و بهینه (از حیث مصرف سوخت)، بر عرضهکنندگان خودرو بهخصوص شرکتهای خودروساز داخلی وارد نکرده و گاهی اگر قانونی هم میگذارد، خود کمر به لغو آن میبندد. همین چندی پیش بود که دولت برای تولید خودروهای با مصرف سوخت بیش از ۵/ ۸ لیتر محدودیت گذاشت، اما به فاصله کوتاهی، خود آن را لغو کرد تا پرمصرفها بیهیچ مانعی تولیدشان ادامه یابد. بنابراین در چنین شرایطی، خودروسازان نیز انگیزهای برای تغییر رویه و حرکت به سمت تولید محصولات کممصرف و بهینهسوز ندارند، چه آنکه اولا فشاری از ناحیه دولت احساس نمیکنند و ثانیا وقتی میبینند بازار در اختیار و انحصار آنهاست، دیگر دلیلی نمیبینند در راستای جذب مشتری، اقدامات توسعهای انجام دهند.در مجموع از شرایط فعلی صنعت و بازار خودرو ایران میتوان اینگونه نتیجه گرفت که بهدلیل نبود قوانین سختگیرانه در حوزه مصرف سوخت از یکسو و پایین بودن قیمت حاملهای انرژی بهخصوص بنزین از سوی دیگر و همچنین رقابتی نبودن بازار، نه خودروسازان انگیزهای برای تغییر رفتار خود (در حوزه تولید محصولات بهینه از منظر مصرف سوخت) دارند و نه مشتریان میلی به تغییر گزینههای انتخابی خود در بازار (با ملاک قرار دادن میزان مصرف سوخت) نشان میدهند و اینکه حتی اگر این میل در مشتریان ایجاد شود آنها گزینههای جذاب چندانی برای تغییر رفتار نخواهند داشت و ناچار به سمت همان انتخابهای قبلی برخواهند گشت.
۵۰۰ تومان کم است
اما با توجه به وضع فعلی خودروسازی و بازار ایران و شرایطی که شرح آن رفت، باور عمومی بر این است که افزایش قیمت سوخت میتواند رفتار مشتریان و خودروسازان و البته دولت را (در آینده) تغییر دهد. بر این اساس، گفته میشود که وقتی مثلا قیمت بنزین بالا برود، مشتریان به دلیل بالا رفتن هزینه سبد خانوار خود (از ناحیه افزایش قیمت حاملهای انرژی)، الگوی خرید خود را تغییر داده و به سمت محصولات کممصرف خواهند رفت. این در شرایطی است که کارشناسان یک ابهام بزرگ را در این ماجرا مطرح میکنند و آن میزان افزایش قیمت سوخت است. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، اثرگذاری افزایش قیمت سوخت بر تغییر رفتار مشتریان در بازار خودرو، ارتباطی کاملا مستقیم با نرخ رشد قیمت دارد؛ بهنحویکه اگر قیمت در حدی قابل توجه (مثلا ۱۰۰ درصد) بالا برود، آنگاه میتوان حساس شدن مشتریان به قیمت سوخت را احساس کرد.
در واقع آنها معتقدند افزایش قیمت سوخت تنها در صورتی که با رشدی حداقل ۱۰۰ درصدی همراه شود، میتواند سبب تغییر الگوی خرید مشتریان شود و در غیر این صورت، نمیتوان چندان انتظار تغییر رفتار از آنها در بازار خودرو داشت. نکتهای که این نظر کارشناسان را تقویت میکند، تجربههای قبلی افزایش قیمت سوخت است. روزگاری نه چندان دور، سوخت در کشور با نرخی بسیار پایین عرضه میشد، تا اینکه اتفاق بزرگی به نام سهمیهبندی رخ داد و مشتریان و خودروسازان در آزمونی بزرگ برای تغییر رفتار مصرفی خود قرار گرفتند. هرچند اوایل و به دلیل برخی فشارهای دولتی، الگوی خرید مشتریان و مدل تولید خودروسازان با تغییراتی همراه شد و اوج آن، استقبال از دوگانهسوزها بود، با این حال رفته رفته هم مشتریان و هم خودروسازان به اصل خود بازگشته و همان رفتارهای قبلی را (حالا شاید با شدتی کمتر) به نمایش گذاشتند.در دورههای مختلف بعدی نیز که قیمت سوخت بالاتر رفت، نه خودروسازان و نه مشتریان، هیچکدام حاضر به تغییر الگوهای خود نشده و انگار نه انگار قیمت بنزین در طول یک دهه گذشته چندین برابر افزایش داشته است. در این شرایط اما حالا که دولت قصد دارد حداقل ۵۰درصد به قیمت بنزین بیفزاید، باز هم این پرسش پیش آمده که این اتفاق میتواند به تغییر الگوی خرید مشتریان، الگوی تولید خودروسازان و الگوی حمایتی دولت بینجامد؟
هرچند در نگاه اول اینگونه بهنظر میرسد که افزایش قیمت بنزین از ۱۰۰۰ تومان به ۱۵۰۰ تومان، حداقل سبب تغییر رفتار مشتریان و حساس شدن آنها نسبت به میزان مصرف سوخت خودروها خواهد شد، با این حال با توجه به تجربههای قبلی و همچنین رقابتی نبودن بازار و ضعف در تولید و عرضه خودروهای کممصرف، نمیتوان شانس زیادی برای تغییر الگوها قائل بود. این ناامیدی به تغییر رفتارها پس از افزایش قیمت بنزین، از آن جهت است که اولا افزایش قیمت ۵۰۰ تومانی چندان برای تغییر رفتار مشتریان و به تبع آن تغییر الگوی تولیدی خودروسازان، کافی نیست و ثانیا، به فرض ایجاد انگیزه بابت عوض کردن الگوی خرید، بازار انحصاری و غیررقابتی فعلی، فرصت لازم را برای این رنسانس، در اختیار ایرانیها قرار نمیدهد. از آن سو اما چندان امیدی نیز به اعمال فشار به خودروسازان از سوی دولت در راستای تغییر مدلهای تولید وجود ندارد، چه آنکه تجربه نشان داده معمولا قوانین و مصوبات به نفع شرکتهای خودروساز داخلی تغییر کرده یا لغو میشوند.
در این مورد، حسن کریمی سنجری کارشناس خودروی کشور معتقد است که تجربه نشان داده در ایران افزایش نرخ سوخت در انتخاب نوع خودرو در مقایسه با سایر مولفهها از جمله قیمت، تاثیر کمتری در بین خریداران خودرو دارد. وی در عین حال میگوید: البته نمیتوان از این موضوع نیز به راحتی عبور کرد که افزایش نرخ سوخت در حالی قرار است از سال ۹۷ اجرا شود که با وجود تورم تکرقمی اخیر، قدرت خرید مشتریان چندان افزایش نیافته است.این کارشناس با بیان اینکه نمیتوان انتظار داشت الگوی خرید مشتریان در اثر افزایش قیمت ۵۰۰ تومانی بنزین تغییر کند، میافزاید: اصلا به فرض تغییر این الگو، آیا تامین یک خودروی کممصرف با قیمتی که برای لایههای زیرین هرم تقاضا میسر باشد امکانپذیر است و آیا اصولا دولت، تدبیری برای برخورداری قشر کم توان جامعه از یک خودروی کممصرف و ارزان اندیشیده است؟
این کارشناس اما در ادامه با بیان اینکه پلتفرمهای قدیمی صنعت خودرو اجازه نمیدهند فرآیند کاهش سرانه مصرف سوخت خودروهای داخلی کاهش یابد، میگوید: ارتقای موتور و بهینهسازی مصرف سوخت این خودروها به شدت هزینهبر است؛ بنابراین نه برای خودروساز و نه برای مشتری، نمیصرفد که از این مسیر در جهت تغییر رفتار خرید و الگوی تولید خود گام بردارند.کریمی میافزاید: اگر فضای بازار خودروی ایران رقابتی بود، آنگاه افزایش قیمت سوخت (حتی همین ۵۰۰ تومان) نیز میتوانست خودروسازان را به سمت تولید محصولات کممصرفتر سوق دهد و مشتریان نیز از گزینههای انتخابی بیشتری برای تغییر رفتار خرید خود برخوردار بودند.به گفته وی، دولتی بودن خودروسازان نیز سبب میشود فشار چندانی روی آنها در جهت تغییر رفتار در تولید و توجه بیشتر به شاخص «مصرف سوخت» اعمال نشود و بنابراین بسیار بعید است دولت نیز مدل حمایتی خود را حتی با وجود افزایش قیمت سوخت، تغییر دهد.اظهارات کریمی در شرایطی است که فربد زاوه دیگر کارشناس خودرو کشور نیز معتقد است با افزایش قیمت ۵۰۰ تومانی سوخت، نمیتوان انتظار داشت رفتار مشتریان و خودروسازان و دولت در مساله «سوخت» تغییر محسوسی را به خود ببیند، اما اگر مثلا قیمت بنزین به ۲ هزار و ۵۰۰ تومان میرسید، اثرات آن بر تغییر رفتار مشتریان کاملا احساس میشد. وی میگوید: فضای بازار خودرو ایران رقابتی نیست؛ بنابراین خروجی افزایش قیمت بنزین نمیتواند این باشد که مشتریان به سمت خودروهای کممصرف بروند.
زاوه با بیان اینکه شرایط فعلی خودروسازی و بازار ایران اجازه نمیدهد مشتریان به سمت تغییر رفتار در حوزه مصرف سوخت بروند، تاکید میکند: نه قوانین موجود و نه عملکرد خودروسازان، هیچکدام ضامن تغییر الگوی تولید و عرضه محصولات کممصرف به بازار نیست؛ بنابراین مشتریان در این شرایط غیررقابتی، حق انتخاب چندانی برای تغییر رفتار خرید خود ندارند. این کارشناس در پاسخ به اینکه آیا افزایش قیمت ۵۰۰ تومانی بنزین، به استقبال بیشتر از خودروهای هیبریدی میانجامد، میگوید: همین الان اگر مثلا سمند را هیبرید کنیم، چیزی حدود ۱۳ میلیون تومان به قیمت آن اضافه خواهد شد؛ بنابراین حتی با فرض بنزین ۱۵۰۰ تومانی نیز نمیتوان مشتری را به سمت خرید سمند هیبرید سوق داد. زاوه با تاکید بر اینکه با افزایش قیمت بنزین، استقبال از دوگانهسوزها کمی بالا خواهد رفت، میافزاید: در مجموع بعید است رفتار مشتریان در خرید خودرو چندان تغییر محسوسی را به خود ببیند و طبعا خودروسازان نیز دلیلی ندارند در این بازار انحصاری، خود را به دردسر انداخته و به دنبال تغییر الگوی تولید بروند.