شرایط نوین کسب و کار و انتظارات از حسابرسی داخلی

شرایط نوین کسب و کار و انتظارات از حسابرسی داخلی
طی دو دهه گذشته تحولا‌ت عمده‌ای در محیطهای کسب و کار در عرصه جهانی پدید آمد که تاثیرات عمیق و همه جانبه‌ای برکارکرد و فعالیت شرکتها و بنگاههای اقتصادی برجا گذاشته است.

شرایط نوین کسب و کار و انتظارات از حسابرسی داخلی

طی دو دهه گذشته تحولا‌ت عمده‌ای در محیطهای کسب و کار در عرصه جهانی پدید آمد که تاثیرات عمیق و همه جانبه‌ای برکارکرد و فعالیت شرکتها و بنگاههای اقتصادی برجا گذاشته است. از جمله این تحولا‌ت می‌توان به توسعه اقتصاد مبتنی بر دانش و سرمایه‌های فکری، افزایش ریسک و مخاطرات بنگاه، اهمیت‌یافتن مسئولیتهای اجتماعی و رعایت اخلا‌ق سازمانی، تحول سریع در تکنولوژی و در محور آن تکنولوژی اطلا‌عات و تشدید رقابت و ضرورت مشتریمداری اشاره کرد. با توسعه و تعمیق این عناصر در حیات اقتصادی بنگاهها و تاثیرات آن بر نحوه اداره سازمانها، ادامه حیات و پایداری شرکتها بیش از پیش در گرو ارزشآفرینی برای همه ذینفعان (یعنی سهامداران، مشتریان، کارکنان و جامعه) است.

امروزه چالش بزرگ مدیریت عبارت است از تلفیق مناسب ارزش آفرینی برای ذینفعان مختلف سازمان و بدین‌گونه است که اداره سازمان بر مدار ارزش آفرینی و یا مدیریت مبتنی بر ارزش در دستور کار سازمانهای پیشرو و طراز جهانی قرار گرفته است.

اما واقعیت این است که تحقق اهداف و استراتژیهای ارزشآفرین نیازمند سیستمهای دقیق و اطمینان بخش سنجش عملکرد و کنترل است وگرنه تجربه نشان داده است که بهترین شعارها و اهداف و برنامه‌های تعیین شده اگر مکانیزمها و سازوکارهای لا‌زم برای پیشبرد و نتیجه‌گیری مناسب از برنامه‌ها را به همراه نداشته باشد و به صورت اصولی و نظام‌مند راهبری نشود به نتایج مطلوب و مورد انتظار نخواهد رسید.

براساس تجربه‌های انباشته جهانی، یکی از ارکان مهم و تاثیرگذار برای اعمال کنترل اثربخشی و پیشبرد اهداف در سازمانها، استقرار و بهره‌برداری از سیستمهای حسابرسی داخلی است.

با تحولا‌ت پدید آمده در فضای کسب و کار، حسابرسی داخلی نیز به عنوان یکی از حلقه‌های زنجیره ارزشآفرینی، وظایف خود را بازتعریف و باز مهندسی کرده است.

ویژگیهای شرایط نوین کسب و کار

شرایط کسب و کار طی دو دهه گذشته تغییرات چشمگیری یافته است که ما در زیر اساسی‌ترین آنها را از دیدگاه و منظر تاثیرگذاری بر حرفه حسابرسی داخلی به اجمال بیان خواهیم کرد.

1) دیدگاه و انتظارات سهامداران

دیدگاه سهامداران نسبت به مفهوم ارزش بنگاه تغییر اساسی یافته و امروزه سهامداران، به ویژه سهامداران نهادین1، به معیارها و عناصری همانند سود سالا‌نه و بازده هر سهم، بسنده نمی‌کنند. توجه سهامداران امروز، معطوف به ارزشزایی و رشد بنگاه است که با معیارهایی نظیر ارزش افزوده اقتصادی2، ارزش افزوده بازار3، ارزش روز و تنزیل شده نقدینگیهای آینده (کل بازده سهامداران4) سنجیده می‌شود. به عبارت دیگر سهامداران مایلند دریابند که بنگاه مورد سرمایه‌گذاری آنان از چه میزان رشد و سودآوری پایدار در آینده برخوردار خواهد شد. از جمله اینکه سهامداران در ارزیابی ارزش‌زایی و رشد پایدار بنگاه به این مسئله توجه دارند که تا چه میزان بنگاه برپایه و محور استراتژیهای ارزش‌آفرین حرکت می‌نماید و این استراتژیها چه میزان تحقق پیدا خواهد کرد.

2) تئوری ذینفعان

هدف نهایی هر بنگاه باید ارزش‌آفرینی برای سهامداران قرار داده شود. اما بنابر تئوری ذینفعان5، ارزش‌زایی برای سهامداران آنگاه میسر می‌شود که بنگاه برای سایر ذینفعان، از جمله مشتریان، کارکنان و جامعه ارزش‌آفرین باشد. بنابراین یکی از معیارهای سنجش موفقیت مدیریت عبارت است از تلفیق و ایجاد تعادل در ارزش‌آفرینی برای همه ذینفعان و یا اصطلا‌حاً اعمال مدیریت مبتنی بر ارزش.

3) افزایش ریسک بنگاه

در شرایط نوین اقتصادی به لحاظ تشدید رقابت، تغییر و تحولا‌ت شدید در شرایط پیرامونی بنگاه، توسعه تکنولوژی و مانند آن، ریسکهای کسب و کار چه در حوزه ریسکهای درونی (ناشی از تصمیمات مدیریت) و ریسکهای محیطی (تغییرات سیاسی، موقعیت رقیبان و مانند آن) به میزان چشمگیری افزایش یافته است. بدین لحاظ شناسایی انواع ریسکهای بنگاه، اعمال مدیریت ریسک و تبدیل تهدیدها به فرصت ها از جمله چالشهای مهم مدیریت امروزین است.

 (4اهمیت‌یابی داراییهای نامشهود

داراییهای نامشهود مانند نام و اعتبار شرکت، پایگاه مشتریان، کارکنان با دانش و وفادار، تحقیق و توسعه، سطح تکنولوژی و برتری عملیاتی، سبک و سیاق مدیریتی و سیستمهای اطلا‌عاتی بنگاه نقش ‌بسزایی در ارزشگذاری بنگاه در بازار و ارزشزایی بنگاه به‌جا گذاشته است. بنابر تحقیقات انجام یافته در سال 2002 در شرکتهای امریکایی و اروپایی، حسابداران فقط حدود 15درصد ارزش بنگاه را در قالب سرمایه‌های فیزیکی اندازه‌گیری و در دفترها ثبت می‌کنند. به این ترتیب متوسط ارزش شرکتها در امریکا و اروپا حدوداً 6 برابر ارزش دفتری یعنی مقداری است که حسابداران محاسبه و ثبت می‌کنند. جالب توجه اینکه این تفاوت در مورد شرکتی مانند مایکروسافت که در بالا‌ترین سطح دانش و تکنولوژی فعالیت می‌کند، به 14 برابر می‌رسد.

برخی مقوله‌های خاص تاثیرگذار

علا‌وه بر عوامل کلی و عمومی فوق که مرتبط با روند تحولا‌ت در زمینه‌های کسب و کار و شرایط اقتصادی است، برخی موضوعها، مقوله‌ها و پدیده‌های جدید نیز در حوزه حرفه حسابداری و حسابرسی برکارکرد و وظایف حسابرسی تاثیرگذاشته است؛ درزیر به برخی از این عوامل اشاره می‌کنیم:

کمیته حسابرسی: این کمیته که از اعضای غیر موظف هیئت مدیره تشکیل می‌شود وظیفه‌دار نظارت بر فرایند تهیه گزارشهای مالی، ایجاد و به‌کارگیری سیستم کنترلهای داخلی و عملکرد حسابرسان داخلی و حسابرسان مستقل است. حسابرسان داخلی گزارشهای خود را عموماً به کمیته حسابرسی7 ارائه می‌کنند.

قانون ساربینز اکسلی :(Sarbanes-Oxley)این قانون که پس از ماجرای انرون( Enron)و پیامدهای نامطلوب آن بر حرفه حسابداری و حسابرسی و به‌ویژه سلب اعتماد از گزارشهای مالی و حسابرسی، در سال 2002 به تصویب کنگره امریکا رسیده و رعایت آن از سوی حسابداران و حسابرسان در امریکا و اروپا الزامی شده است، اهداف اساسی زیر را دنبال می‌کند:

(1 ایجاد اعتماد دوباره سهامداران به گزارشهای مالی،

2) بهبود کنترل و مدیریت ریسک،

3) بهبود فرایندهای حاکمیت سازمانی .

بنابراین قانون، مدیریت شرکت موظف شده است گزارشهای مالی سه ماهه را تایید و روشها و مبانی کنترلی برای اطمینان‌بخشی به گزارشها و شفافیت اطلا‌عات را برقرار سازد و اجرا کند. نظارت و کنترل برانجام این مسئولیت توسط مدیران، به عهده حسابرسان داخلی است.

آیین‌نامه ترکیبی : آیین‌نامه ترکیبی حاکمیت شرکتی در انگلستان تدوین یافته و برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس الزامی است.

 براساس این آیین‌نامه رعایت موارد زیر برعهده هیئت‌مدیره شرکتها قرار داده شده است:

1) هیئت‌مدیره باید نظام کنترل داخلی مستحکمی برای تامین منافع سهامداران و حفظ داراییها ایجاد کند.

2) هیئت‌مدیره باید هر ساله اثربخشی کنترلهای داخلی، شامل کنترلهای مالی، رعایت قوانین و مدیریت ریسک را ارزیابی و نتیجه را به سهامداران گزارش کند.

3) شرکتهایی که واحد حسابرسی داخلی ندارند باید ایجاد و تقویت چنین واحدی را در دستور کار خود قرار دهند.

در این مورد نیز اطمینان یافتن از رعایت آیین‌نامه ترکیبی به عهده حسابرسان داخلی است.

تغییر در مدل گزارشگری: با توجه به سلب اعتماد نسبت به گزارشگری مالی که پس از ماجرای انرون پدید آمد، جوامع و محافل حسابداری دنیا از جمله فدراسیون جهانی حسابداران، انجمنهای حرفه‌ای حسابداری طراز اول امریکا و اروپا و مـوسـسات حرفه‌ای برجسته جهان اعتباربخشی مجدد به گزارشگری مالی را در دستور کار خویش قرار دادند. حاصل تلا‌ش و بررسی این محافل تهیه و ارائه یازده مدل نوین گزارشگری است که در اختیار جوامع حسابداری جهان قرار گرفته است.

مدلهای پیشنهادی که بر شیوه گزارشگری مالی در جهان تاثیر گذاشته است و الگوی گزارشگری مالی را دچار دگرگونی اساسی خواهد کرد در محورهای اساسی زیر تغییر یافته است:

1) توجه به سنجش پیشبرد استراتژیها،

2) گنجاندن شاخصهای غیرمالی در کنار شاخصهای مالی،

3) تلا‌ش در جهت ایجاد توازن در سنجش موفقیت سازمان (ارزیابی متوازن(

4) ارزیابی ریسک و میزان مدیریت ریسک بنگاه،

5) انتقال و ارائه اطلا‌عات درونی (از حوزه حسابداری مدیریت) به استفاده کنندگان بیرونی (عمدتاً سهامداران و بازار سرمایه)،

6) توجه به معیارها و شاخصهای جدید اندازه‌گیری ارزش زایی برای سهامداران، از جمله محاسبه و انعکاس ارزش افزوده بازار، ارزش افزوده اقتصادی و سایر معیارهای مورد توجه بازار سرمایه.

علا‌وه بر محتویات گزارشها که در محورهای فوق تغییر و تحول یافته است، تکنولوژی اطلا‌عات امکانات نوآوری و ارائه اطلا‌عات جامع را در فواصل زمانی کوتاهمدت فراهم آورده که مجموعه تغییر و تحولا‌ت فوق برکار حسابرسان داخلی تاثیر چشمگیری به‌جا گذاشته و خواهد گذاشت.

مدلهای جدید اداره بنگاه

با توجه به تغییرات فضای کسب و کار به شرح بالا‌ و توسعه اقتصاد مبتنی بر دانش و تشدید رقابت، سازمانها و شیوه‌های مدیریتی نیز برای پاسخگویی به این شرایط جدید و یافتن مزیتهای رقابتی و امکان تداوم و پایداری شرکت، تغییرات چشمگیری یافته‌اند که در زیر برخی از آنها را ذکر می‌کنیم:

الف) رویکرد استراتژی مدار به اداره سازمان به منظور تحلیل فرصتها و تهدیدها و پیشبینی تحولا‌ت آینده.

ب ) گرایش به مشتریمداری و لزوم اعمال مدیریت روابط با مشتریان .

ج ) اهمیـت‌یـافتـن حـاکمیـت سـازمـانـی کـه بـه‌طـور خلا‌صه مجموعه‌ای است از روابط بین مدیریت، هیئت مدیره، کمیته حسابرسی، سهامداران و سایر ذینفعان و همچنین ساختار و سازوکارهای

مورد نیاز برای تحقق اهداف شرکت.

د ) عدم تمرکز که ضمن آن باید تلفیق مناسبی بین اختیارات و مسئولیت خواهی به‌و جود آید و معیارهای جدید سنجش عملکرد به کار گرفته شود.

هـ ) برون‌سپاری کارها و تمرکز به قابلیتهای محوری.

و ) ضرورت بهبود مستمر همراه با اعمال مدیریت هزینه.

با توجه به مطالب فوق و تا این مرحله از بحث، چنین می‌توان نتیجه گرفت:

الف) فضای کسب و کار و فعالیتهای اقتصادی بنگاهها از جهات گوناگون، به‌ویژه به لحاظ تشدید رقابت و تغییر در عناصر ارزش‌زایی و از جمله اهمیت‌یابی داراییهای نامشهود و افزایش ریسک و مخاطرات، تغییر و تحول اساسی یافته است.

ب ) شرایط جدید کسب و کار، دیدگاهها و انتظارات سهامداران و بازار سرمایه را دچار تغییرات اساسی کرده و موجب شده است سهامداران مفاهیم و معیارهای جدیدی را برای سنجش موفقیت و ارزشآفرینی مورد توجه قرار دهند و مکانیزمهای نوینی از سوی بازار سرمایه برای نظارت بر کارکرد سنجش موفقیتهای بنگاه به‌کار گرفته شود.

ج ) براثر این تحولا‌ت، شکل و شیوه اداره بنگاهها و سازمانها نیز دچار تغییر و دگرگونی شده و مقوله‌هایی مانند حاکمیت سازمانی، عدم تمرکز، برون‌سپاری کارها و اعمال مدیریت مبتنی بر ارزش به عنوان اختصاصات و ویژگیهای شرکتهای موفق و طراز جهانی مطرح شده است.

د ) در چنین شرایطی حسابرسی داخلی نیز برای آنکه بتواند نقش موثر و ارزش‌آفرین خود را ایفا کند و انتظارات ذینفعان مختلف را تامین کند، به تجدید مهندسی خویش پرداخته و از لحاظ محصــولا‌ت قــابــل ارائــه بــه مـشتـریـان خـویـش (ذینفعـان و استفاده‌کنندگان از گزارشهای حسابرسان داخلی) و همچنین سازوکار و شکل اداره واحد حسابرسی داخلی دچار تغییر و تحول اساسی شده است که در ادامه مقاله به معرفی و تشریح این تغییر و تحولا‌ت خواهیم پرداخت.

تجدید مهندسی واحد حسابرسی داخلی از زاویه دیگری نیز پراهمیت و اجتناب‌ناپذیر شده است. مقوله‌هایی مانند قانون ساربینز اکسلی، مدل کنترل کوزو(COSO)، تغییر در مدلهای گزارشگری مالی، ایجاد و تقویت جایگاه کمیته حسابرسی در شرکتها و تغییرات در استانداردهای بین‌المللی حسابرسی داخلی نیز به‌طور مستقیم برکارکرد حسابرسی داخلی تاثیرات درخور ملا‌حظه‌ای به‌جا گذاشته است.

حسابرسی داخلی: از نگاه سنتی تا تعریف نوین

در تعریف سنتی حسابرسی داخلی، وظایف عمده زیر برعهده حسابرسی داخلی قرار داشت:

الف) انعکاس رویدادهای مالی،

ب ) ارزیابی و تحکیم کنترلهای داخلی،

ج ) اطمینان از حفظ منابع و داراییها .

وظایف فوق در قیاس با تحولا‌ت پدید آمده که بر کارکرد حسابرسی داخلیاثرگذار است، نگاه محدودی به این حوزه از کار و فعالیت در سازمان شمرده می‌شود. این نگرش، حسابرسی داخلی را به مثابه چشم و گوش مدیریت می‌داند که عمدتاً وظیفه اطمیناندهی به مدیریت نسبت به رعایت قوانین، مقررات و دستورعمل‌ها را به‌عهده دارد.

اما تعریف نوین از حسابرسی داخلی که در سال 1992 توسط انجمن حسابرسان داخلی امریکا داده شده به قرار زیر است:

"فعالیت اطمینان‌بخشی و مشاوره‌ای مستقل و واقع‌بینانه که با هدف ارزش‌افزایی و بهبود عملیات سازمان انجام می‌یابد. حسابرسی داخلی با اتخاذ رویکردی نظام‌مند و نظم یافته به سازمان کمک می‌کند تا به اهداف خود دست یابد و فرایندهای اثربخشی مدیریت ریسک، کنترلها و حاکمیت سازمانی را بهبود بخشد."

در این تعریف، کلید واژه‌هایی وجود دارد که بیانگر وجه امتیاز و عمق و وسعتی است که حسابرسی داخلی نوین نسبت به حسابرسی داخلی سنتی یافته است. این کلید واژه‌ها به قرار زیر است:

1) اطمینان‌بخشی،

2) مشاوره‌ای،

3) مدیریت ریسک ،

4) حاکمیت شرکتی،

5) ارزش‌آفرینی.

جایگاه سازمانی و سطح گزارشگری حسابرسی داخلی نیز با توجه به ابعاد و دامنه کار جدید به شرح فوق تغییر یافته و گزارشهای خود را به کمیته حسابرسی که متشکل از اعضای غیرموظف هیئت مدیره است ارائه می‌کند.

در ادامه مقاله آثار این تعریف و یا دقیقتــر بگـوییـم انتظـارات جـدیـد از حسابرسان داخلی را مورد بحث قرار خواهیم داد.

باتوجه به تعریف جدید، حسابرسی داخلی از جهات زیر تحول و ارتقا یافته است:

1) اهمیت‌یابی نقش اطمینان‌بخشی/ مشاوره‌ای،

2) وسعت‌یابی وظیفه ارزش‌آفرینی و بهبود فرایندها،

3) یافتن زبان مشترک با مدیریت در جهت حل مسائل سازمان،

4) تغییر دیدگاه خرد به دیدگاه کلا‌ن و تمرکز بر تحقق اهداف استراتژیک سازمان،

5) توسعه مفهوم و دامنه و عمق کنترل نسبت به ریسک بنگاه،

6) تاکید بر آنچه باید انجام یابد به جای نگاه محدود به آنچه انجام یافته است.

7) انتظارات از حسابرسی داخلی نوین

انتظارات از واحد حسابرسی داخلی و حسابرسان داخلی در شرایط نوین، یا به عبارتی ویژگیها و اختصاصات حسابرسی ارزش‌آفرین را می‌توان به شرح زیر برشمرد:

پاسخگویی به ذینفعان: حسابرسان داخلی باید نیازهای مشتریان یعنی ذینفعان و استفاده‌کنندگان از گزارشهای خود را دریابند و به تناسب آن به تهیه و ارائه محصولا‌ت خود بپردازند. محصولا‌ت مورد انتظار مشتریان حسابرسان داخلی امروزه تغییراساسی یافته و مواردی همچون حسابرسی فرایندها، رسیدگیهای خاص برای حل مسائل سازمانی، ارزیابی پیاده‌سازی و بهره‌برداری از سیستمها و ارائه مشاوره‌های مدیریتی را شامل می‌شود.

شناخت صنعت و سازمان: حسابرسان داخلی باید با پیچیدگی و ویژگیهای صنعت و رشته کسب و کاری که شرکت در آن قرار دارد آشنا باشند و اختصاصات و موقعیت شرکت و یا سازمانی را که حسابرس در آن حضور دارد کاملا‌ً بشناسند. با شناخت مدل کسب و کار بنگاه و ساختار سازمانی، حسابرسان می‌توانند استراتژیها، اهداف و برنامه‌های حسابرسی را واقع‌بینانه و اثربخش تنظیم کنند.

استراتژی مداری: حسابرسان داخلی باید برای انجام وظایف و مسئــولـیـتهـای خـود، چشـم‌انـداز، ماموریت و استراتژی داشته باشند. محور اساسی استراتژی حسابرسی داخلی باید ارزش‌آفرینی برای ذینفعان و استفــاده‌کـننـدگـان از گـزارشهـای حسابرسی باشد. برپایه این استراتژیها باید برنامه‌های عملیاتی لا‌زم تدوین شود و از آن مهمتر معیارهای سنجش موفقیت و پیشبرد استراتژیها و برنامه‌ها تعریف شده و به‌کار گرفته شود.

بهبود مستمر: با توجه به پویایی دائمی شرایط اقتصادی و محیطی، و تغییر در مدلهای کسب و کار و اداره بنگاه، حسابرسی داخلی باید بهبود مستمر را در دستور کار خویش قراردهد. بهبود مستمر حسابرسی داخلی از طریق نگاه فرایندی به کار خویش، تجدید مهنـدسـی دائمـی و تنوع بخشیدن به محصولا‌ت در جهت پاسخگویی به نیازهای جدید و یا حتی ایجاد نیازهای جدید به‌دست می‌آید. بدین منظور حسابرسان داخلی باید خود را به انواع دانشها تجهیز کنند، نیروهای کارامد را از حوزه‌های مختلف دانش و تخصص به‌کار گیرند و آموزش مستمر را به صورت جدی دنبال نمایند.

همکاری با سایر واحدها: با توجه به توسعه ابعاد کار حسابرسی داخلی، حسابرسان داخلی باید از حضور و تجربه‌های نیروها در حوزه‌های مختلف فعالیت شرکت از جمله بازاریابی، مهندسی، عملیات، منابع انسانی و مالی بهره‌مند شوند. این امر زمینه تبادل دانش و تجربه بین حسابرسی و سایر واحدها را فراهم می‌سازد و بر جامعیت و کیفیت گزارشها و نتایج کار حسابرسان می‌افزاید.

این رویکرد همچنین موجب می‌شود بسیاری از رویاروییها و تضادهای بین حسابرسی داخلی و سایر واحدهای سازمانی به صورت تفاهم‌آمیز و منطقی مرتفع شود و حسابرسان داخلی با مشارکت و همدلی مدیران و مسئولا‌ن سایر واحدها به تجزیه و تحلیل و حل مسائل سازمانی همت گمارند.

استقـلا‌ل رای: دانـش و تجربه حسابرسان برای عملکرد موفقیت‌آمیز آنان کافی نیست. دو ویژگی مهم و اثرگذار برکار حسابرسان داخلی عبارت است از استقلا‌ل رای و رعایت اخلا‌ق حرفه‌ای که بدون رعایت آنها حسابرسان از اعتبار لا‌زم برخوردار نخواهند بود و حاصل کار آنان ارزشافزا نیست. انجمنهای حسابرسی داخلی معتبر جهان به لحاظ اهمیتی که اخلا‌ق حرفه‌ای و استقلا‌ل رای برکار حسابرسان دارد، ضوابط اخلا‌ق حرفه‌ای را تدوین و رعایت مواد آن را توسط حسابرسان داخلی عضو خویش الزامی کرده‌اند.

اقتصادی بودن کار: امروزه یکی از دلمشغولیها و تشویشهای سازمانها استفاده مناسب و مطلوب از منابع است که موضوع مدیریت هزینه را به صورت وسیع در سازمانها مطرح کرده است. مدیریت هزینه یعنی متناسب بودن هزینه‌ها با منافع و اطمینان یافتن از فزونی منافع نسبت به هزینه‌ها. یکی از وظایف حسابرسان داخلی اطمینان‌یافتن نسبت به اعمال مدیریت هزینه است و لذا حسابرسان داخلی خود باید مقدم بر دیگران اصول و روشهای مدیریت هزینه را به‌کار گیرند و اطمینان دهند که منافع و ارزشهایی که برای سازمان ایجاد می‌کنند از هزینه‌های انجام حسابرسی فزونتر است. به‌کارگیری ابزار و تکنیکهایی مانند هزینه‌یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و طرازسنجی (مقایسه واحد حسابرسی داخلی سازمان با شرکتها و سازمانهای مشابه)، اعمال مدیریت هزینه و انجام کار و ارائه خدمات به صورت اقتصادی را میسر می‌سازد.

ارزیابی عملکرد حسابرسان داخلی

به‌طورکلی ارزیابی عملکرد و موفقیت واحد حسابرسی داخلی دشوار است، زیرا اولا‌ً ماهیت کار کیفی است و تبدیل آن به کمیتها به آسانی میسر نیست، ثانیاً ارزشهای ایجاد شده نامشهود است؛ برای مثال ما نمی‌توانیم آثار کار حسابرسان را بر افزایش سودآوری بنگاه به صورت مستقیم شناسایی و اندازه‌گیری کنیم. با این حال، با استفاده از معیارهای زیر می‌توان تا حدود زیادی به ارزیابی اتکاپذیر و کمّی از عملکرد حسابرسان داخلی دست یافت:

(1 درصد حسابرسیهای تکمیل شده نسبت به برنامه واحد حسابرسی داخلی،

2) درصد پیشنهادهای پذیرفته شده و اجرا شده،

3) ارزیابی رضایتمندی مشتریان از طریق سنجش بررسیهای پس از حسابرسی، و دریافت نظرات و انتقادات نسبت به کار انجام شده،

4) کیفیت گزارشها از نظر محتوا، استدلا‌ل و منطق و شفافیت و گویایی مطلب،

5) وزن و سهم موضوعهای جدید در رسیدگیها، مانند ارزیابی مدیریت ریسک، سنجش ارزش‌آفرینی مدیریت، تحقق استراتژیها و مشاوره و ارائه طریق در حل مسائل و مشکلا‌ت سازمانی،

6)میزان هماهنگی و همکاری با حسابرسان مستقل،

7) چرخه زمانی تهیه گزارشها و ‌بهنگام بودن ارائه آنها،

 (8رضایتمندی کارکنان واحد حسابرسی داخلی، برنامه‌های آموزشی کارکنان و میزان رشد و ارتقا آنان،

 (9 مدیریت هزینه در انجام کار حسابرسی و اقتصادی بودن انجام کار.

شاخصهای فوق می‌تواند در چارچوب ارزیابی ارزش آفرین و ارزیابی متوازن انجام یابد. همچنین برای بهبود مستمر و رشد و ارتقای دائمی کیفیت محصولا‌ت و حاصل کار حسابرسی داخلی ضروری است نوعی تحلیل فاصله دائمی بین کارکرد حسابرسی داخلی شرکت و بهترین الگوی کار و یا به‌عبارتی طرازسنجی صورت پذیرد.

آینده حسابرسی داخلی

تغییر و تحول در عرصه اقتصادی و به دنبال آن تغییر و تحول در الگوهای سازمانی امری است که همچنان ادامه خواهد یافت و با تکیه بر تجربه‌ها و دستاوردهای گذشته آهنگ شتابان‌تری خواهد یافت. پس می‌توان پیشبینی کرد که کار حسابرسی داخلی نیز تحت تاثیر این تحولا‌ت دچار تغییرات زیادی شود.

درچارچوب یک کار تحقیقاتی از مدیران حسابرسی داخلی شرکتهای بزرگ در مورد آینده حسابرسی داخلی سئوال شده و آنها در پاسخ، آینده حسابرسی داخلی را چنین پیشبینی و تصویر کرده‌اند:

1) به‌طورکلی روند استفاده از حسابرسی داخلی در شرکتها افزایش خواهد یافت. به عنوان مثال همان‌طور که در بخشهای قبلی این مقاله اشاره شد، ایجاد واحد حسابرسی داخلی در شرکتها در آیین‌نامه ترکیبی در انگلستان مورد تاکید و توصیه قرار گرفته است.

2) انجام کار حسابرسی عمدتاً براساس سفارش ذینفعان صورت خواهد گرفت و بنابراین پاسخگویی به نیازهای مشتریان و انجام حسابرسیهای خاص بیشترین حجم کار حسابرسان را تشکیل خواهد داد.

3) انجام کار حسابرسی بیش از پیش با تکیه بر تکنولوژی اطلا‌عات انجام خواهد شد و این امر کنترل از راه دور را برای حسابرسان، آسانتر می‌سازد.

(4 استانداردهای حسابرسی داخلی در جهت گنجاندن رویکردهای جدید، با تاکید برسنجش و ارزیابی ارزش‌آفرینی در سازمان تغییر خواهد یافت.

(5 همکاری حسابرسی داخلی با مدیریت در جهت شناسایی ریسک و بهبود مدیریت ریسک، بهبود فرایندها، تجزیه و تحلیل مسائل سازمانی و ارائه راهکار برای حل مسائل سازمان افزایش می‌یابد.

6) ساختار سازمانی حسابرسی داخلی تغییر اساسی خواهد یافت، از جمله لا‌یه‌های سازمانی کاهش یافته، و انجام کارها به صورت تلفیقی از نیروهای درونی و برون‌سپاری کار به موسسات بیرونی انجام می‌یابد.

7) حسابرسان وظایف خود را عمدتاً به صورت فراوظیفه‌ای انجام خواهند داد و در تیم حسابرسی نیروهایی با دانش بازاریابی، عملیات و تولید، منابع انسانی، مالی و غیره حضور خواهند داشت.

8) بهره‌برداری از سیستمهای خودکنترلی توسط مدیران موجب می‌شود نیروی حسابرسی داخلی از انجام رسیدگیهای تکراری و کم اهمیت آزاد شده و براهداف و برنامه‌های استراتژیک و پراهمیت تمرکز یابد.

9) حسابرسان داخلی در راستای این تحولا‌ت باید به تجدید مهندسی و بازآموزی خویش بپردازند تا بتوانند به آموزگاران سازمان تبدیل شوند و نقش استراتژیک و ارزش‌آفرین خود را در جهت پیشبرد اهداف و رشد و تعالی سازمان به خوبی ایفا کنند.

منبع خبر: سایت جامع خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی
  ۷ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۱۰:۳۸:۱۸ قبل از ظهر
نظرات (1)

حجابی  ۹ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۹:۲۹:۹ قبل از ظهر

باگت کاری شده اگه همین طوری پیش برید خوبه

 همین حالا نظر خود را ثبت کنید:

نتایج یافت شده: 0 مورد