گاهی اوقات پیش می آید که ما در موقعیتی
هستیم که انتظار داریم اوضاع رو به راه باشد چرا که اوضاع همه رو به
راه است ! اما انگار کارهای ما بر عکس شده است . هیچ
چیز درست پیش نمی رود و ما عصبی و کلافه شده ایم . مثلاً الان نزدیک عید
است و «مارگارت» با ید کسب و کار پُررونقی داشته باشد ، اما کارهایش
کندتر از همیشه پیش می رود . او نگران است که در ماه های آتی اوضاع بدتر هم
بشود . یک مثال دیگر ، «گریگوری» ایده جالبی در ذهن داشت و می خواست
این ایده را در تجارت الکترنیک به کار بیندازد و از طریق آن پول در بیاورد .
اما
پس از ماه ها تلاش ، او نتوانست خوب فروش کند و حالا نگران و دلخور
است چرا که فکر می کند وقت و هزینه اش به هدر رفته و ایده اش آنقدر ها هم
جالب توجه نبوده است . این اتفاق تازه ای نیست . بسیاری از صاحبان مشاغل با
آن روبرو می شوند ؛ چه آنهایی که تازه کارند و چه کسانی که با تجربه
اند .
بیشتر کسب و کارها بار اول شکست می خورند .
نکته مهم این است که بدانید چطور فرصت دوباره ای به خود بدهید ؛ فرصتی ناب و
ارزشمند .
گاهی اوقات بار دوم هم موفقیت آمیز نیست و
شاید مجبور شوید سه یا چهار بار سعی کنید . در اینجا پنج مورد را
ذکر می کنیم که توجه به آنها می تواند مفید باشد
چرا که در شروع دوباره هر کسب و کار ناموفق کاربرد دارند
:
1) سعی کنید دامنه فعالیتتان را محدود کنید
. گاهی اوقات بعضی افراد به این امید که مخاطبان بیشتری جلب کنند ، دامنه
کارشان
را خیلی گسترده می کنند و از این رو پس از مدتی گیج می شوند و
حیران
از خود می پرسند که باید چه کار کنند . در آمریکا بیش از هر کشور
دیگری
فروشگاه خُرده فروشی وجود دارد . چون صاحبان آنها می دانند که اگر
در
موضوعی خاص کار نکنند قادر نخو اهند بود در این وانفسای پرهیاهوی بازار
که
بی نهایت گزینه پیش روی هر مشتریست ، به حیاتشان ادامه دهند و در این
میان
اینترنت نیز دنیای بی حد و مرز اما مجازی خلق کرده است که یکی از
کارآمدترین
ابزارهای درآمد زاست . شما باید یک گروه مخاطب محدود را که به
خوبی
از نیازهایشان آگاهی دارید را برای خود در نظر بگیرید تا فقط توان ،
دقت
و بودجه خود را معطوف آن کنید .
2) قیمت هایتان را مطابق با نیاز
بازار
رقابتی تعیین کنید . چند سال قبل مردم می گفتند که کیفیت کالاها یا
خدمات
در درجه اول اهمیت قرار دارد و قیمت نکته ایست که بسیار کم رنگتر
است
. اما حالا وضعیت فرق کرده است . قیمت یکی از اولین فاکتورهاست که
مشتریان
هنگام خرید به آن توجه می کنند . از این رو یک فروشگاه شلوغ تر از
دیگریست
. سعی کنید راه هایی برای صرفه جویی پیدا کنید یا این که کالاها
یا
خدماتتان را دوباره بررسی کنید تا ببینید که چه کار می شود کرد که
بتوانید
آنها را ارزان تر عرضه کنید . وقتی که این کار انجام شد قیمت های
ارزان
محصولاتتان را در آگهی ها و بازاریابی برجسته کنید چرا که این
فاکتور
، یکی از مهمترین عواملیست که مشتری جذب می کند .
3) ببینید که کدام کالا
یا خدمات بیشترین سوددهی را دارد ؛ وسیعاً به آن بپردازید و گسترده و
عمیق کار کنید . انواع متعددی از همان یک کالا یا خدمات عرضه کنید . اگر
کالای اول به خوبی فروش رفت ، دو یا سه تای دیگر مرتبط با همان
عرضه
کنید و کالاها یا خدمات جانبی برای یک محصول اولیه خلق کنید تا آنها
در
کنار اولی ارائه شوند . می توانید در مطبوعات هم برای مخاطبانتان مقاله
بنویسید
و خدمات خود را معرفی کنید .
4) ابزارهایی مناسب برای
بازاریابی
در اختیار بگیرید . بدانید که کسی در دنیای رقابتی و دشوار امروز موفق
تر است که هر چه بیشتر بتواند خودش را نشان دهد و برجسته تر ظاهر شود .
برای پیام های فروش ، ایمیل های بازاریابی یا بروشور هایتان عنوانی
تدوین کنید . عنوانی که ساده ، گویا و قابل فهم باشد و به عبارتی
مختصر
و مفید پیام این کسب و کار را منتقل کنید . وقتی مشتریان پیامی را
دریافت
می کنند ، می خواهند در نگاه اول دریابند که این پیغام چه چیز برای
گفتن
دارد و این کار را عنوان آن باید انجام دهد .
در ضمن دقت کنید که پولتان را
کجا دارد خرج می کنید . مسلماً تبلیغ در رسانه ای گسترده که مخاطبان
بسیاری دارد همه را وسوسه می کند اما سوال اینجاست که آیا همه این
افراد
مخاطبان هدف شما هستند؟ بازاریابی وقتی مؤثرتر و موفق تر است که به
یک
گروه کوچک و تعریف شده محدود شده باشد . مثلاً اگر در یک مجله یا نشریه
تجاری
آگهی کنید مؤثرتر است و ارسال کارت پستال هم روش خوبیست چرا که به
راحتی
خوانده می شود و نیازی به باز کردن پاکت نیست .
5) با تمام وجود سعی
کنید . امروز مردم با انواع آگهی ها و تبلیغات رنگارنگ بمباران
می
شوند و آنقدر سرشان شلوغ است که اگر همت نکنید و از همان اول جا بزنید
، اصلاً شما را نخواهند دید یا به سختی می توانند به شما توجه کنند
و نامتان را در دفترچه یادداشت شلوغ ذهنشان ثبت کنند . باید
بارها و بارها خودتان را به مشتریان احتمالی نشان
دهید و نگذارید فراموشتان کنند . به دنبال راههایی باشید که بتوانید
«دائماً» خود را به مخاطبان هدف نشان دهید . وقتی که
راهش را یافتید ، مکرراً به آن بپردازید . البته باید راهی پیدا
کنید
که بتوانید از پس آن برآیید.
وقتی که بازاریابی مؤثر و قوی نباشد ،
به
زودی آن کسب و کار ورشکسته خواهد شد . وقتی یکبار شکست خوردید ، نا
امید
نشوید . فکر نکنید که دنیا به آخر رسیده و دیگر نمی توانید شروع کنید
. فرصتی دوباره به خودتان بدهید و از نو آغاز کنید . اما این بار متمرکز
کار
کنید، قیمت هایتان را با بازاریابی رقابتی روز سازگار کنید ، آنچه را
که
برایتان سوددهی داشته وسعت دهید ، ابزار بازاریابی را نیرومند سازید و
وسیعاً
و دائماً به آن بپردازید .