بعد از عصرصنعتی,عصر اطلاعات یا عصر
فراصنعتیo فرارسید.یعنی عصری که در آن حاکمیت از آن فن
آوری,رایانه,ارتباطات و افراد بسیار ماهری است که به جای تلاش
فیزیکی از قدرت فکر استفاده می کنند.ماهواره ها و سایر شبکه های
ارتباطی,کره زمین را به یک دهکده کوچک تبدیل کرده اند.کوتاه شدن زمان که از
طریق ارتباطات سریع حاصل شده این امکان را به مدیران داده تا در تماس
دایم و فوری با سایر سازمانها یا کشورها بوده و اطلاعات مورد نیاز خود
را بسیار سریع و به موقع دریافت کنند.
در عصر صنعتی,سرمایه, منبع استراتژیک به شمار
میo آمد.درحالیکه در عصر اطلاعات,دانش,منبع استراتژیک است.در عصر
اطلاعات ارزش افزوده از طریق تبدیل اطلاعات به دانش
و همچنین سرعت انتقال آن حاصل می شود.جریان اصلی عصر اطلاعات,مبتنی بر
ارتباطات است.بنابراین اگر شبکه انتقال اطلاعات سرعت کافی نداشته باشد
ارزش سیستمی که طراحی می شود صفر خواهد بود.
عصر بعد عصر داناییo ست.عصر
دانایی,عصری است که در آن بدون استفاده از آخرین دستاوردهای بشر در 3
حوزه دانش چیستی,دانش چگونگی و دانش چرایی نمی توان راه حل مناسب برای
مسایل پیدا کرد.ما این عصر دانایی را پشت سر گذاردن عصر اطلاعات و مقدمه
ورود به عصر خرد می دانیم,یا به عبارتی عصر دانایی میانه عصر اطلاعات و خرد
است.
درهرحال تحولات حوزهo فن آوری
باعث
پیدایش جامعه جدیدی شده که اسامی زیادی به خود گرفته مثل جامعه
علمی,اطلاعاتی
و…کانون این تحولات در اقتصاد است و به راحتی می توانیم بگوییم
تحولات مهمی که در حوزه اقتصاد بوجود آمده به عنوان عامل تحولات
اجتماعی
به حوزه های دیگر سرازیر می شود.
تاکنون تصور براین بوده است
که
فن آوری پیشرفتهo باعث بیکاری می شود و میزان اشتغال را کاهش می
دهد.اما
آمارها نشان می دهد که این نگرانی, بی مورد است.
تحولات فن آوری که
محرک اصلی اش در حوزه ارتباطات بوده,باعث شده که روندهایی برجهان
حاکم
شود که در اینجا به برخی ازین روندها اشاره می شود:
1) جهانی شدن.o
2) جهانی شدن معلول و نتیجه طبیعی انقلاب
اطلاعات وارتباطات است.
3) شبکه ای شدن.o
روند دیگری که در
جهان درحال حاکم شدن است,شبکه ای شدن می باشد.یعنی حجم روزافزونی
از فعالیتها در فضای شبکه ها جریان پیدا می کند که مهمترین این
شبکه
ها, شبکه اینترنت است.
تاثیر تحولات برo نهاد کار.
با توجه به تحولاتی که
ذکر شد,ماهیت کار در حال دانشور شدن است.اتوماسیون اداری باعث
شده
که روز بروز تعداد کارکنان و افراد کم تخصص در سازمانها کمتر شود و
کیفیت
تغییر پیدا کند.