متاسفانه تصمیمگیری و قضاوت نادرست، محاسبات اشتباه و چكهای برگشتی dud checks تا ابد جزء مسایل تیمهای مدیریت تجارتهای كوچك هستند.
متاسفانه تصمیمگیری و قضاوت نادرست، محاسبات اشتباه و چكهای برگشتی dud
checks تا ابد جزء مسایل تیمهای مدیریت تجارتهای كوچك هستند. اگر مسایل
مذكور كه همگی ریشه در سهل انگاری دارند نبود درآمد مغازهٔ پدر و مادر پیر
من هم با نیویورك یانكیز New York Yankees; رقابت میكرد !!!اما به راستی
آنچه تفاوت و فاصلهٔ میان یك قدرت شكل گرفته تجاری عظیم و یك پستونشینی
مفلسانه را رقم میزند همانا خطاهای شرم آور دیرینه و تكراری است كه سالهای
سال از روی بیدقتی موجبات شكست افرادی با استعداد بوده است.در اینجا شما
با ۵ خطای رایج كه ممكن است در شما و تجارتتان روی دهد آشنا میشوید و
میتوانید آنها را به راحتی دفع نمایید.
● خطای ۱: تبلیغات همیشه كارساز است:
اگر شما تابحال حول یك محور خاص، محدود و كوچك تبلیغاتی گشته اید و بنابر
هزینه های گزاف تبلیغاتی از نمایش توانائیهای خود محروم مانده اید، باید
به اطلاعتان برسانم كه شما از نظر این دیدگاه كه تبلیغ تبلیغ است و نیازی
به تفكر خلاق ندارد، ضربه می خوریدو نه فقط این بلكه مشكل اصلی شما در هر
یك از مسایل ذیل است:
▪ عدم توجه به این مطلب كه شما میتوانید به چه سطوح بالایی در كسب و كار برسید
▪ عدم شناخت سرویسها و محصولات استراتژیك و رقابتی
▪ عدم شناخت بازار هدف (یعنی غالب مشتریان شما از چه قشری تشكیل میشود و چگونه میتوان با ایشان ارتباط برقرار نمود)
تام اگلهاف Tom Egelhoff ناشر SmallTownMarketing.com می گوید بزرگترین
خطا در تبلیغات آنست كه ما بدون در نظرگرفتن متد و یا حتی جمله ای برای
برانگیختن بازار هدف افدام به تبلیغات نماییم. و شما باید با شناختن دقیق
بازار هدف، رسیدن پیام تبلیغات شما به بازار هدف را از مسئول تبلیغات خود
طلب نمایید و او بتواند بشما اطمینان دهد كه بازار هدف تا حد مطلوبی تحت
پوشش قرار گرفته است.
● خطای ۲: صرفا با تبلیغات مشتریان همچون طوفان به شما هجوم آورده و تقاضای خرید محصولات و سرویسهای شما را دارند:
دقیقا همچون خطای ۱، كه تبلیغات ممكن است به غلط راهبری شود و نیازهای
واقعی سازمان شما را تحت پوشش قرار ندهد، با اولین تبلیغات هم نمی توانید
توقع داشته باشید كه از آغاز سپیده دم كیلومترها صف جلوی سازمان شما شكل
بگیرد.این نكتهٔ مهم را بخاطر بسپارید:موفقیت در گرو فعالیتهای بسیار
سختكوشانهٔ اطلاعاتی –ارتباطی است!بدنبال این جملهٔ كلیدی یكی دیگر از
خطاهای دیرینه در مدیریت واحدها، همانا سهل انگاری و عدم توجه به
ارتباطاتی است كه سازمان شما را به اجتماعات و شبكه های مردمی پیوند می
زند كه این اجتماعات شامل مشتریان احتمالی و اتحادیه های صنفی است.بقول
اگلهاف ارتباط با این شبكه ها باعث میشود بجای تبلیغاتی كه صرفا مشاهده
گران را به سازمان یا تجارت شما می آورد، خریداران بالفعل و با اطمینان
كامل بسمت شما سوق داده شود.زیرا اطلاعات این مشتریان از تبلیغات بیجان
شكل نگرفته است بلكه آنها راجع به خدمات شما چیزهای زیادی شنیده اند و
تبعا به شما اطمینان بیشتری پیدا كرده اند!
● خطای ۳:من از روی عشق و علاقه با تو كار میكنم و این اهمیت ندارد كه تو چه میكنی
اگرچه اصل اساسی جلب توجه و ارتباطات مناسب همیشه جزء جدایی ناپزیر وجود
انسان بوده است، ولی برای ارتباطاتی كه در حال حاضر دردسر آفرین و غیر
كارامد هستند نباید شما به تاریخچهٔ ارتباطاتتان با این افراد نگاه كنید و
دردسر و مشكلات زیادی را برای خود و همه كاركنان سازمان بیافرینید. ( ولو
اینكه این افراد روزی برای تجارت شما مفید بوده اند )احتمالا شما مشتریانی
داشته اید كه در طول سالهایی كه با آنها كار میكرده اید، پرداخت حسابشان
قرنها طول می كشیده است! و یا از همین ره آورد شاید كاركنان زیر سطح
استانداردی داشته اید كه امیدوار بوده اید در گذر زمان در عملكردشان
بهبودی حاصل شود و ...برای مرور دقیق ارتباطاتی كه به مرور زمان رو به
خرابی رفته است، زمان بگزارید و تجارت خود را به بهای چنین ارتباطاتی خراب
نكنید. و بقول لیزا كنرك Lisa Kanarek ناشر HomeOfficeLife.com اگر كسی
باعث آشفتگی خواب شما می شود و یا اگر به زبان ساده كارمندی كارش را به
خوبی انجام نمی دهد، شاید اكنون زمان قطع ارتباط باشد.
● خطای ۴: انتخاب یك سایز هیشه كافی برای هر كار
بسیاری از مشكلات ریشه ای همچون گیاهان رونده می مانند كه در بدو كار اصلا
به حساب نمی آیند و طوری این مشكلات به رشد می پردازند كه شما قادر به
تشخیص نمی باشید كه از آن ناحیه ضربه می خورید. هیچ مثالی به اندازه فضای
كاری شما، نمونه بارز این قبیل مشكلات نیست. تفاوت بر سر درك دو حالت از
فضای كار است كه یكی در محدوده ای بسیار كوچك عملیتهای بسیار بزرگ را
هدایت می كند و دیگری با صرف هزینه فراوان و با اشغال فضایی غیر مفید
فعالیت میكند. بدیهی است پس از شروع جدی هر كاری بعلت مشغله زیاد بصورت
كاذب ما به فضایی بیشتر احساس نیاز می كنیم كه با كمی نظم، ترتیب و اعمال
سلیقه در خواهیم یافت كه فضایی كه بنظر كم می آمد حتی اضافه بر حد واقعی
نیاز ما است.
● خطای ۵: اگر خودم همهٔ كارها را انجام دهم بهتر است
در چند سال اول هر تجارت كوچك، خطایی پایدارتر از این نیست كه فكر كنید
اگر همه كارها را خودتان انجام دهید اقتصادی تر عمل كرده اید. مشكل در
اینست كه سرگرم شدن شما به یك كار به معنی از به تعویق افتادن كاری دیگر
است كه این مانع رشد و درآمدسازی شما خواهد شد. ببینید آیا یك استخدام
مناسب بیشتر هزینه بر است یا درآمد آفرین. با توجه به اینكه بازاریابی در
تجارت خالق كار است و كار درآمدزایی میكند، حال اگر شما خود بخواهید هر دو
كار را بعهده بگیرید، مادامكه به رتق و فتق كارهای جاری می پردازید از
بازاریابی باز می مانید و وقتی كارهای جاری به اتمام میرسد كه شما درآمد
زایی لازم را ندارید و برای كسب درآمد نیازمند كاری برای انجام دادن و یا
به عبارتی بازاریابی برای خلق كار هستید و با توجه به زمان لازم برای كسب
بازار، وقت زیادی اتلاف می شود. حال اگر این دو فعالیت تواما صورت پذیرد
درآمدزایی سیر صعودی مطلوب را پیدا خواهد نمود.
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------مرجع: www.bcentral.com
۱۸ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۱:۱۷:۴۶ بعد از ظهر