بازاریابیهای حرفهای و بازاریابیهای تازهکار هر دو علاقهمندند از اصول و روشهائی آگاه شوند که سود بیشتر کسب و کار آنان را تضمین کند؛ افزودن بر درآمدزدائی، احساس رضایت خاطر کنند. و نیز قادر باشند متکی بر آن اصول و روشها، فعالیت هیجان مدار و ذاتی این حرفه را پر نشاط و متعادل سازند.
۱. هرگز اهمیت پول را دست کم نگیرید
واقعاً هیچ ایرادی ندارد که همواره در مورد ”پول“ حساس باشیم، و به آن
اهمیت بدهیم. از اینها گذشته پول مقولهای است که بیشتر مردم بازاری و
تاجر مسکل حساب آن را نگه میدارند.
۲. هرگز ارزش پول را دست بالا نگیرید
بدون شک ”نقدینگی“ تنها ابزار رایج بده بستانهای بازرگانی است، ولی
چیزهای زیاد دیگری هم هست که میتوان روی آنها حساب کرد، نظیر احترام و
اعتبار نزد دیگران یا احساسات ناشی از ساختن چیزی از هیچ. که اینها را نیز
میتوانید پیگیری کنید، و از منافع ناشی از آنها منتفع شوید.
۳. در کسب و کار هرگز نمیتوانید دوستان زیادی داشته باشید
دوستان وفادار شما ـ که به اندازهٔ خود شما از پیروزیهایتان خوشحال
میشوند ـ بهترین اهرم در کارهای تجاری محسوب میشوند. مردم اگر مجبور
نشابند، حتی در صورتیکه بعضاً معاملهٔ بهتری را در جای دیگری داشته
باشند، ترجیح میدهند با یک دوست طرف معامله باشند تا دیگران.
۴. از بیان عبارت ”نمیدانم“ نهراسید
اگر چیزی را نمیدانید صریحاً بگوئید نمیدانم. از اینکه همهٔ چیزهای عالم
را نمیدانید خجالت نکشید. زمانیکه جهل خود را نسبت به مسئلهای ابراز
میکنید، و از دیگران میخواهید تا چیزهائی را به شما بیاموزند، در واقع،
شکل ماهرانهای از تواضع و فروتنی را نشان میدهید. حتی اگر قصد بلوف زدن
دارید اینکار را از روی جهل نکنید. من غالباً، حتی زمانیکه مسئلهای را
بهخوبی میدانم میگویم نمیدانم، تا علم و اطلاع طرف مقابل خود را محک
بزنم.
۵. کمتر صحبت کنید
وقتی حرف نمیزنید، قطعاً، دچار لغزشهای بزرگی نمیشوید، یا حتی مرتکب
اشتباهات لپی هم نمیشوید. مهمتر از همه اینکه وقتی به صحبت مشغولید،
احتمالاً متوجه آهنگهای جابهجائی مداوم شنوندهها و موقعیت خویش نیستید.
زیاده سخن گفتن دو تا از مهمترین حواس شما، یعنی بینائی و شنوائیتان را
کند و متأثر میکند.
۶. همواره به قولهای خود ـ چه بزرگ و چه کوچک ـ پایبند باشید
چیزهای اندکی در جهان وجود دارد که مرا به اندازهٔ خوشقولی خوشحال
میکند. و برعکس، هیچ چیزی در دنیا به اندازهٔ بدقولی ناراحتم نمیکند.
آدم بدقول، در واقع، قانون نانوشتهٔ تجارت را نقض میکند. نقطهٔ شروع هر
رابطهای، صداقت و وفای بهعهد است، نه بدگمانی.
۷. هر معامله، حیاتی دارد
هر معامله طبیعت خاص خود را دارد. بعضیها به مراقبتهای ویژه و حساسی
نیازمندند، و بعضی دیگر از معاملات، تصمیمگیریهای آنی را میطلبند.
زمانیکه این طبیعت را شناختید، آنگاه خود را با شرایط خاص هر یک از
معاملات تطبیق دهید.
۸. از روز اول خود را مقید به انجام کار با کیفیت کنید
روی هر مسئولیت ـ چه جزئی و پیش پا افتاده، و چه کلی و خطیر ـ تمرکز کنید،
بهنحوی که گوئی آن مسئولیت تنها مسئلهای است که برای شما دارای اولویت
درجه یک است، که واقعاً هم همینطور است. اگر کاری اصلاً انجام نشود، به
مراتب بهتر است تا بهنحوی نامطلوب و بدانجام و عرضه شود.
۹. با مردم خوشرفتار باشید
نه به این سبب که به مردم در طی جریان امور نیازمندید بلکه، به این خاطر
که خوشرفتاری با دیگران خوشایندترین راه در وصول به هدفهاست، باید
خوشرفتار بود. حساس بودن نسبت به احساسات دیگران، همواره سودمند است.
رعایت احساسات انسانهای دیگر:
- راهی است نامرئی در شناخت نیازهای تجاری
آنها؛
- حس وقتشناسی را تقویت و تیزتر میکند؛
- شما را از موقعیتهای
نامطلوب بیرون میآورد. ادب، تواضع و خوشرفتاری، اگر هیچیک از این خواص
را نداشته باشد، لااقل بسیار دلگرم کننده و خوشایند است.
۱۰. همهٔ اعتبارات را بهخود اختصاص ندهید
همواره همکاران خود را در اعتبارات بهدست آمده، سهیم کنید. این را بدانید
که اگر بخواهید به همه بفهمانید که چقدر باهوش و نابغهاید، قطعاً، آدم
هوشیار و نابغهای نیستید.
آیا قواعدی را که برشمردم آخرین کلام در کسب موفقیت در کسب و کار و
تجارتاند؟ قطعاً نه. ولی این ده قاعده را نیز در خاطر داشته باشید.
با صرف نظر از اینکه در موقعیت شغلی خود، با چه اوضاع و احوال خوب و بدی
روبهرو باشید، پذیرش آگاهانهٔ این نکات و بهکار گرفتن هر روزهٔ آنها،
همواره قدرت برندگی و تصمیمگیری به شما خواهد داد.
منبع خبر: # ماهنامه عصر تبلیغات و بازاریابی
۱۸ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۱:۲۷:۲۴ بعد از ظهر