بازسازی و مدیریت منابعانسانی از فرآیندهای مهم پیشبردامور در هر
سازمان، شركت وكارخانهای است. توجه به فضاسازی درمحیط كار - به
لحاظ تاثیرات بسیاریكه از لحاظ روانشناسی دارد - درروحیه و روند
كاری كاركنان بسیار موثراست.در مقاله زیر كه به وسیله
فضلاللهوطنخواه مدیر روابط عمومی شركتتوزیع نیروی برق استان
اصفهانتدوین و ارسال شده نقش فضاسازیدر پیشبرد امور مربوط به
مدیریت وكاركنان و تعمیق نقش آنان موردبررسی قرار گرفته است.فضا
تولیدی اجتماعی و فضاسازی ازتكنیكهای جغرافیایی است كه امروزه
دانش مدیریت به منظور افزایش كارایی وكیفیت بیشتر كار كاركنان از
آن استفادهمیكند تغییر رنگ، نور، صدا، تزئین محیطدكوراسیون و
سازمان دهی و استقرار تعدادزیادی از كاركنان و مجموعههای قانونمنددر
فضاهای سالنی نمادی از تكنیكهایفضاسازی جغرافیایی است كه در
مقیاسمیكرو از آن استفاده میشود.
بررسیها نشان میدهد وسعت قلمرومیدان عمل و تصورات فضایی از محیط
كاری راندمان فرد را متاثر ساخته و هر قدراین تصورات عمیقتر باشد
فعالیت او را فزایندهتر و كیفیت كار را ارتقاء میبخشد.بر این اساس
با آزمایش مدلسازیهای فضای گوناگون، كاركنان صنایع، ادارات
وموسسات بازرگانی را در محیطهایمختلف قرار میدهد و راندمان آنان
راسنجیده و محاسبه میكنند.از سوی دیگر مسئولیتپذیری افرادنیز به
دیدگاههای فضا شناختی فرد از پیرامون خود برمیگردد به گونهای كه
اگرابلاغ كار گزینی افراد منطقه خاصی ازجغرافیایی كشور را در برگیرد
و فرد را در آنمنطقه مسوول و حاكم سازد تاثیر كارایی اوبیشتر از فرد
دیگری است كه با مزایایمشابه و پست همطراز در حوزه ستادی
یكسازمان خواهد بود.
گذشته از آن كاركنان و كارشناسان وكارگران بعضی موسسات فضاساز
هستند و محیط پیرامون خویش را تغییر میدهند.در صورتی كه افراد خود را
در این فضاسازی بیشتر سهیم بدانند رغبت،علاقه، مسوولیتپذیری،
كارایی بهرهوری و تاثیرگذاری آنان دو برابر خواهد شد.میتوان گفت
افراد خلاق محیط را تغییرداده و بهرهوری خود و اطرافیان را
افزایشمیدهند و افراد ناتوان همرنگ محیط میشوند و باعث كندی چرخ
سیستم شدهبهرهوری را كاهش میدهند.بهرهوری واژه در خور توجهی
است كهبه كارگیری آن روشها و فنآوری و ظرافتهای بسیاری را به
سوی خود فرامیخواند مدیریت با استفاده از این واژه میكوشد
بهرهوری همه جانبه كیفی و كمیرا برای مجموعه و موسسه خود تامین
كند.فضاسازی از مباحثی است كه هموارهمدیریت و علوم مختلف بدان
توجه داشته بخشی از كارایی كاركنان بازدهی منابعانسانی را در گرو
آن میدانند. در حالحاضر فضاسازی به دو صورت ماكرو ومیكرو در علوم
مدیریت ژئوپلتیك دانشاجتماعی، جغرافیا و علوم سیاست موردبحث و
بررسی قرار میگیرد.انسان از دیرباز فضاهای گوناگونی رابرای زندگی،
مدیریت، بهرهوری و حكومت خویش تجربه كرده است.
دانشمندان
نیزبراساس عملكرد انسان و تجارب و تحقیقات مدون، نظریاتی را در
موردعملكرد و مدیریت و بهرهوری در فضاهای گوناگون ارایه داهاند.
ابن خلدونتحقیقاتی را در فضاهای شهری، روستایی و عملكرد اجتماعات
داشته است. هانگتیگ تون كاشف و هواشناس تمدن، انسان را در
محیطهایی امكانپذیرمیداند كه آب و هوای معتدل داشته وحرارت آن
حدود ۲۱ درجه بیشتر نباشد.مونتسكیو جامعه شناس و محقق ودانشمند نیز
به نقش آب و هوا و گوناگونیفضاها در زندگی انسان پرداخته
است.فضاسازی، قلمرو و تصور انسان از محیط خویش كار را بدانجا رساند
كه برخیدانشمندان راه افراط را در پیش گرفتند و فزونی قدرت را در
وسعت قلمرو دانستند.دانشمندان جبرگرا میگویند هر چه قلمروو حكومت
انسان عمیقتر و وسیعتر باشداستعداد و شكوفایی او بیشتر خواهد شد.
دانشمندان علم مدیریت نیز برایاستفاده از نظریههای فضایی و
بهرهوری بهتر، فضاسازی و تنوع و آرایش فضایی رابه عنوان یك شیوه
پربار از جغرافیا به عاریت گرفته و به خدمت در آورند. تغییررنگ،
نور، صدا، رطوبت، حرارت و...نمونهای از شرایط محیطی است كهكارایی
افراد را تحت تاثیر قرار میدهد. شرایط روانی در فضای حاكم در محیط
كارمیتواند در بازسازی منابع انسانی بسیارموثر باشد.دانشمندان علوم
مدیریت دریافتهاندكه تفاوت در بسترها و فضای حاكم و تصوراتی كه
فرد از فضای پیرامون خویشدارد، ارتباط مستقیم با كارایی و راندمان و
بهرهوری او خواهد داشت بنابراینتكنیكهای فضاسازی را با تعدیلهایی
بكار گرفته از لحاظ محیط كاری در مقیاسمیكرو (Open Ofice) و ماكرو
(عملیاتمیدانی) استفاده كردهاند.امروزه دانشمندان علوم اجتماعی
بهاین نكته رسیدهاند كه اعمال اجتماعی و فضای جغرافیایی اجتماعی
پیرامون مامانند امر و نهی كنندهای نقشها، ارزشها و هنجارهایی را
خواسته و در بسیاری ازاوقات ناخواسته به اعضای جامعه تحمیلمیكند.
بنابراین هر گاه این تحمیلها یااختیارات اعمال شد بهرهوری نیز
تغییرمییابد مسلمٹ باید اختیارات را در اینحیطه افزود تا بهرهوری
منابع افزایشیافته در بازسازی آن موثر باشد. مدیریتیك سازمان
میتواند با مطالعه فضاهایمختلف و نقشی كه در هر فضا پدیدارمیشود
دیدگاههای كاركنان خویش راگسترش و تعمق بخشد. تصوری كه انساناز
فضای پیرامون خویش دارد كاربردها وكاركردهای او را تحت تاثیر قرار
میدهد، به همین علت است كه تصور فضایزندان، خمودگی، سستی و
ناامیدی را درانسان تداعی میكند.مدیریت باید افزایش كارایی
وبهرهوری كاركنان علاوه بر ایجاد فضاهای تفریحی - رفاهی و ورزشی
آینده وبازنشستگی در محیط كار پنج فضای مختلف را ایجاد و در اختیار
كاركنان قراردهد:
۱. فضای اجرایی مناسب
۲. فضای آموزشی لازم
۳. فضای تحقیق و ابتكار
۴. فضای تدریس
۵. فضای گردشگری و استفاده از تجاربدیگران و بازدید از سایر
سازمانها، شركتها و موسسات و امكاناتی كه بتوانكاركنان را با
تجارب دیگران نیز آشنا كرد.
فضای اجرایی مناسب:
در فضای اجرایی به نظر میرسدعمق كار، گذشته و آینده شغل و اهمیت
آن و تاثیرپذیری و تاثیرگذاری كار برایكارمند، مدیر یا كارشناس باید
مشخص شود و تصور درستی از شغلی كه انجاممیدهد داشته باشد و به
محتوای كار اطمینان و اعتقاد كامل داشته باشد.بسیاری از كارمندان
به كاری كه انجاممیدهند معتقد نیستند و میاندیشندتلاش آنان
بیهوده و یا كاغذبازی است. ازلحاظ گستره كار تجربه در شركتهایجدید
نشان داده، به طور مثال فردی كه باحكم مسوول در شیفت مشغول كار
است، بافردی كه با حكم مسوول به عنوان مسوولشعبهای از شعبهها
شركت فعالیت میكند كارایی و راندمان و بهرهوری این دو با
هممتفاوت است.كارایی و بهرهوری مسوول شعبه دراغلب موارد بیشتر از
مسوول شیفت بوده است در صورتی كه شیفت از لحاظ اهمیتو موقعیتی
بسیار بالاتر و تاثیر كاركردی آنبیشتر است. این به این معناست
كهمسوول شیفت تصور صحیح از فضایی كهدر ان مشغول كار است ندارد و
به اهمیتكار خویش معتقد نیست. اما مسوول شعبهبه لحاظ اینكه خود را
مسوول موقعیتی خاص و محدودهای مشخص شده ازجغرافیای استان
میداند، به ایفای نقشبیشتری میپردازد.
بحث فضای جغرافیایی در اینجا بایدبه دو شكل مورد بررسی قرار گیرد:
الف - محیطهای بسته مانند ادارات،سازمانها، موسسات و شركتها كه درحقیقت محل ساختمانی و مركز اداریمدنظر است.
ب - فضای عملیاتی قلمرو و محدودهانجام كار است.
ایجاد سوء تفاهم، پنهان كاری درفضای اجرایی كاركنان را به جای
فعالیتبه كاوش، شایعهسازی و بزرگنماییمسایل كوچك وا میدارد. در
حقیقت بیشتر انرژی فرد به جای آنكه برای رفتن به جلوو تحقق
اهداف سازمان مصروف شود برایدفاع و تثبیت موقعیت خویش
استفادهخواهد شد. باید ترتیبی اتخاذ شود كه فردانرژی خود را صرف
دفاع از موقعیتخویش نداند بلكه آن را برای اصلاحسیستم و اجرای
برنامههای شركت بكارگیرد. از آن گذشته عدم سابقه از مشاغل وعملكرد
قبلی و تجارب موفق و یا ناموفق مدیران گذشته، مدیریت حاضر را با
دوبارهكاری روبرو میسازد و نتیجه این است كههیچگاه فضای كاری
روند تكامل و تعالیرا نمیپیماید و همواره سیستمهای خستهكننده و
دست و پاگیر و ابتدایی درمحیطهای كاری حكمفرما خواهد بود.یعنی بعد
زمان در فضاسازی رعایت نشدهاست اما سازمانهایی كه بعد زمان را
درفضاسازی خویش به شمار آورده و مدنظر قرار دادهاند عمق گذشته و
آینده كار رابیشتر ساخته و كاركرد و بهرهوری آن را دوچندان
نمودهاند.ادواردهال در كتاب بعد پنهانمینویسد سه فضا برای انسان
قابل تصور است: -۱ فضای خصوصی -۲ فضایعمومی -۳ فضای اجتماعی.
تداخل نقشها و عملكردهای این سه فضا كار رادر ادارات و شركتهای
خصوصی و دولتیمشكل میسازد در شركتها و اداراتاتاقهای انفرادی،
میز و صندلی، فایل وبایگانی، فضای خصوصی افراد به حسابمیآید و
نباید بیاجازه در این فضا دخالتكرد. از طرف دیگر مرخصی، بیماری و
كمكاری افراد موجب دخالت همكاران وی دراین فضا خواهد شد. برای
رفع این مشكلباید فضا را تغییر و هر چه بیشتر فضاهایاجتماعی و
عمومی را گسترش داد وكاركنان را توجیه كرد كه دخالت درفضاهای
خصوصی اجتنابناپذیر است.تمركز در بایگانی، واگذاری اختیار،
تعیینجانشین برای هر واحد و كار در فضاهایخصوصی را كاهش و فضاهای
اجتماعیكار را افزایش میدهد و به همین ترتیبمانند دستگاههای
یكنواخت بهرهوری نیز هماهنگ افزایش مییابد. از طرف دیگرفضاهای
اجتماعی، كار سیستم را به جایسلیقهای تداوم میبخشد و فعالیت
افراد رادر معرض دید مراجعان و همكاران دیگرقرار میدهد. مانند روشی
كه هماكنون دربهرهوری تضمین شده همراه میباشد وكار سلیقهای
بهرهوری نیز نمونهای خواهدبود. تزئین فضای اجرایی، داشتن طرحفضا
و مكانی لازم، تنوع رنگآمیزی، نور وصدای استاندارد، كار این
كاركنان را بهدرجه مطلوب میرساند.
مسلمٹ تمام تصمیمگیریها در
فضای اجتماعیامكانپذیر نیست اما اصل تصمیمات باید مكتوب و در اسرع
وقت در اختیار كاركنانقرار گیرد زیرا در غیر این صورت فضای شایعه و
گفتگوی دونفره و چند نفره بهجای فضای كار حاكم خواهد شد.فضای
آموزشی لازم:
مسلم است كاركنان باید بطور مداومبیاموزند و با مباحث جدید آشنا
شوند. اما فضاهای آموزشی نیز از كیفیتی لازمبرخوردار نیست و كار، با
آموزش داده شده هماهنگی ندارد. بهمین دلیل آموزشهایداده شده را
باید مورد بازبینی قرار دهیم واز كاركنان بخواهیم كه روشهای
تدریسشده را بكار گیرند و مهمتر از آن اثباتنماییم كه روشهای
تدریس شده، راحتیكاركنان را فراهم میكند. در حقیقتهماهنگی
موضوعات آموزشی باسرفصلهای كاری بهرهوری روز افزون رابه همراه
میآورد.بازتات فضای آموزشی، فضای كاریو اجرایی را نیز تحت تاثیر
قرار میدهد و نیروی انسانی را این لحاظ نیز متاثرساخته، كارایی و
بهرهوری او را نیز افزایش خواهد داد در پایان بحث فضاسازی وآموزش
به سه نكته ظریف اشاره میكنیم.
الف- آموزش از راه دور كه تقریبٹ درشركتهای مادر آغاز راه است باید جدی گرفته شود.
ب- آموزش رفتار سازمانی برای كاركنانرده پایین فراموش شده است كه باید دوباره احیا شود.
ج- باید همگان بیاموزیم اكثر برخوردهایاداری صرفٹ به منظور انجام
وظیفه است و دشمنی در میان نیست اگر به این مباحثتوجه نكنیم در
حقیقت شاهد فرارنیروهای متخصص در آینده نزدیكخواهیم بود.
بازتاب فضای تحقیق و ابتكار:
اگر كاركنان موظف شوند بخشی ازوظایف خویش را با ابتكار و نوآوری به
انجام رسانند، علاوه بر اینكه تا حدودیمبحث تفویض اختیار و تفویض
مسوولیت كه از مباحث مهم مدیریت است، انجامشده، مشاركت همگی در
مدیریت و ارتقاءكار بیشتر خواهد شد طبیعی است بسیاریاز ابتكارات با
سیستمهای اداری ماهماهنگی ندارند و باید مدیران اینابتكارات را در
صورت عملی بودن با وضعموجود هماهنگ كنند و هم اینكه افرادخود را
موظف بدانند با قوه ابتكار و خلاقیتباید كار كنند و نقش خویش را در
سازمان ومحل كار بیش از گذشته بدانند و اثربخشی خود را در فضای
سازمان دریابند.مطمئنٹ فضای ابتكار، خلاقیت،نوآوری، تحقیق و پژوهش
باید ایجاد شودتا فرآیندهای بعدی انجام گیرد. یعنیكاركنان خود را در
فضای تحقیقاتی و پژوهشی خاصی احساس نمایند.خلاقیت ذهن انسان در
همه عرصهاثبات شده و اگر از این خلاقیت به نحو احسن استفاده شود
در حقیقت بسیاری ازكاركنان فضایی مورد دلخواه خویش را خلق
كردهاند. در این صورت راحتترمیتوانند به انجام وظیفه خویش
بپردازند.شاید مهمترین هدف ایجاد شهركهایعلمی و تحقیقاتی نیز همین
بوده است.اگر نتیجه و بازخورد و برآیند ابتكار وخلاقیت را بررسی
كنیم به نقطهایمیرسیم كه آن نقطه را بهرهوری مینامند.
فضاسازی، تدریس و بازسازینیروی انسانی:
كاركنانی كه آموختههای خویش را بههر شكل ممكن به دیگران
میآموزند علاوه بر اینكه دیگران را آگاه میسازندتوانمندیهای خویش
را نیز تقویت میكنند آموزش، فرد را موظف میكندمطالعات، اطلاعات
وتجارب آموزش دهنده را افزایش و در اختیار دیگران قراردهد و تمركز
آموزش دهنده را در فضای كاربیش از گذشته سازد.اگر همه كاركنان
سازمانها،موسسات، شركتها موظف شوند آنچه میدانند به دیگران یاد
دهند، فضاییشبیه به دانشگاههای كاربردی درموسسات یاد شده ایجاد
میشود كهكاركردها با فنآوری و دانش موجود همخوانی خواهد داشت و
چون روشهابیشتر علمی است، برآیند عملكردها نیزمنطقی خواهد بود.
استفاده از اماكن وموقعیتها و روشهای تدریس و ایجادفضای آموزشی در
یك شركت، سیستم، یاموسسه در حقیقت بهرهوری را به شكلپوششی
گسترش میدهد. بررسیها نشان میدهد بسیاری از مدیران و كاركنان
وكارشناسان محتوای آموزشهای كه فراگرفتهاند را كمتر در اختیار زیر
مجموعهقرار میدهند یعنی بحث روز آمد شدنآموزش كه از وظایف اصلی
مدیریت استفراموش شده است.ایجاد چهار فضای یاد شده، فضایعمومی و
زمینهسازی و فضای خصوصی هر فرد را از لحاظ گسترش و تعمیقمیبخشد و
میدان عمل او را دو چندانمیسازد.
فضای گردشگری و استفاده ازتجربیات دیگران:
بازدید، گردش علمی و آشنایی باتجارب دیگران روشی است كه همه
كشورهای پیشرفته از آن به نحو احسناستفاده میكنند.فضای
جغرافیایی گوناگون ایران باتوجه به شرایط فنآوری جدید، در بخشهای
مختلف راهنمای بسیاری ازمشكلات اداری و سازمانی و كلید بسیاری از
معماهاست. اما عدم شناخت فضاهاییاد شده همواره شركتها و موسسات را
برآن داشته تا بدون مطالعه تجارب دیگرانتمام راه را بپیمایند. بر
این اساسهیچگاه روند تكامل و تعالی در مدیریتمنابع انسانی طی
نشده است و چون روندیاد شده طی نشده و بر این اساس مدیریتبه حد
بهرهوری نرسیده است و هنوز بهشكل دیوان سالاری گذشته
استفادهمیشود.در یك مطالعه موردی در وزارت نیروبه طور مثال در
مییابیم كه شركتهایتابعه هر یك دستاوردهای خاص خود رادارا هستند
حتی اگر شركتها بتوانند ازاین امكانات و فضای موجود، یكدیگر راتكمیل
نمایند و كاركنان سازمانهایخویش را از تجارب و دستاوردهاییكدیگر
مطلع سازند، افق دید و بهرهوریاطلاعات و فضای فراروی افراد
راگستردهتر از وضع موجود میسازد. برایمثال فضایی كه یك فروشنده
لباس باتبلیغات پیش روی مشتری و كاركنان خودقرار میدهد بسیار
گستردهتر از فضایعملی وزارت نیرو نشان داده میشود ایناشكالی است
كه كاركنان ما با آن مواجههستند.در اینجا نقش روابط عمومیها
درفضاسازی و بهرهوری روزافزون هویدامیشود. فرد در مرحله استخدام
آزمایشیباید در فضاهای گوناگون را در عرصه كارآزمایشی تجربه كند.
نكته مهم دیگرشرایط زمانی، مكانی، سطح تحصیلات وویژگیها جسمی و
جنسی افراد در طولخدمت مكانی جغرافیایی و تاثیرات آنها رادر فضاهای
مختلف دچار نوسان میسازد.یكنواختی فضای جغرافیایی محل كار باتوجه
به عوامل مزبور فضای پیرامون فرد راكوچك و كم اهمیت جلوه میدهد.
به طورمثال كار یك اپراتور در پست ۶۳ كیلوولتكه از فضای عملیاتی
كوچكی برخورداراست، با یك اپراتور در دیسپاچینگمركزی با شرایط كار
مشابه، حقوق مساویو تحصیلات همطراز برابر نیست و افقدید این دو
برای كار یكسان نخواهد بود وبنابراین بهرهوری آن یكنواخت نیست.به
این نكات ظریف كه فضاسازیذهن افراد را تحت تاثیر قرار میدهد
بایدبه دقت توجه كرد. نگهبان ستاد مركزیاگر احساس كند كه مسوولیت
تمامنگهبانان هم شیفت خود را در سطحاستان یا منطقه یا ناحیه خاصی
از كشوربه عهده دارد، علاوه بر اینكه كارایی وبهرهوری او را بیشتر
میسازد كارایی تمامنگهبانان را نیز تحت تاثیر قرار داده وآنان را
همواره آماده نگه میدارد.خلاصه انسان موجودی است كه بهخلاقیت
خویش واقف و علاقهمند است تابه سرنوشت خویش حاكم باشد.
بنابراینشرایطی كه مالكیت فرد را در محیط كار وتاثیرگذاری او را در
فضای پیرامون اثباتكند، مطمئنٹ علاوه بر طرح اذهاناندیشمند، سایر
كاركنان را نیز برای تلاشو كوشش همه جانبه مهیا میسازد.مدیریت در
هر سیستم با مطالعه مباحث وفضاهایی كه در بالا بدان اشاره شد
لازماست نیروهای فضاساز، مخترع و مبتكرخویش را شناسایی و به هر
نوع ممكن ازآنها حمایت كند و تكنیكهای فضایی وفضاسازی را در
افزایش كارایی و راندمان وبهرهوری كاركنان بكار گیرد.