شخصيت افراد جامعه به گونه اي است که برخي از آنها اعتقاد دارند که آنها مسئول پاداشها و تنبيهاتي هستند که دريافت مي کنند، در حالي که عده ديگري علت يا دليل آنچه را که برايشان پيش مي آيد فقط بخت، اقبال يا سرنوشت مي دانند.
برخي از صفات شخصيتي هستند که در انتخاب يک شغل، نقشي مهمي ايفا مي کنند و موفقيت در آن شغل را به همراه دارند. از جمله اين صفات عبارتند از:
1- مرجع کنترل
شخصيت افراد جامعه به گونه اي است که برخي از آنها اعتقاد دارند که آنها مسئول پاداشها و تنبيهاتي هستند که دريافت مي کنند، در حالي که عده ديگري علت يا دليل آنچه را که برايشان پيش مي آيد فقط بخت، اقبال يا سرنوشت مي دانند.
افرادي که مرجع کنترل شان «دروني» است معتقدند که مي توان سرنوشت را به ميزان قابل توجهي در کنترل خود داشت. اما کساني که مرجع کنترلشان «بروني» است اعتقاد دارند که نيروهاي خارجي (خارج از وجود آنان) سرنوشت شان را کنترل مي کند.
به طورکلي، افرادي که مرجع کنترلشان دروني است، در حرفه هاي فني و مشاغل مديريتي بهتر عمل مي کنند. براي مثال، نماينده فروشي که مرجع کنترل او دروني است، حتي در شرايطي که بازار تجارت خوب نباشد، خود را مسئول مي داند سهمي از بازار فروش را به عهده داشته باشد. از طرف ديگر، افرادي که مرجع کنترل آنان بروني است در مشاغلي بهتر عمل مي کنند که لازمه کار آنان، اطاعت، همرنگي با جماعت و پيروي مي باشد و همچنين پرداخت حقوق و دستمزد وابسته به عملکرد فرد نيست.
2- درستي و نادرستي
يکي از ابعاد مهم شخصيت براي بعضي از مشاغل، ميزان درجه درستي، صداقت، درستکاري يا راستگويي است. کارکنان نادرست مرتکب اعمال و رفتارهايي نظير دزدي کالاها و پول مي شوند يا رموز تجاري و اطلاعات محرمانه را به سرقت مي برند.اين دسته از کارکنان کارت حضور و غيات خود را دستکاري مي کنند، در ساعاتي که بايد در محل کارشان حضور داشته باشند، از محل کارشان بيرون مي روند، از زير کار در مي روند، سوابق توليد را به دروغ تنظيم مي کنند و چنانچه رازشان فاش شود، ديگران را به خاطر اين اعمال و رفتار، سرزنش مي کنند.
درستي يا نادرستي، يکي از صفات مهم شخصيتي است که براي سازمان ها بويژه بانکها، سازمان هاي امنيتي و خرده فروشي ها بسيار حائز اهميت است بنابراين اين سازمان ها سعي مي کنند افرادي را استخدام کنند که شخصيت آنها، از درجه درستي و صداقت بالايي برخوردار باشد.
3- هيجان خواهي
بعضي از افراد جامعه هستند که همواره در کار خود هيجان دارند و دوست دارند کار و زندگي آنها همراه با تحريک و خطرپذيري هميشگي باشد.
در مواردي ممکن است عطش، اشتياق يا هوس قوي براي هيجان خواهي که در بعضي از کارکنان وجود دارد، براي يک سازمان، نتايج مثبتي را به همراه داشته باشد. براي مثال، سازمانهايي که به کارهاي عظيمي مثل، به کار انداختن مواد منفجره (در معادن)، خاموش کردن چاههاي نفت، کنترل نشت مواد راديو اکتيو (در نيروگاههاي اتمي) و معرفي يک محصول در بازاري که رقابت در آن بسيار زياد است، به اين افراد نياز دارند. اين افراد که از صفت هيجان خواهي براي مقاصد سازنده استفاده مي کنند، داراي سنخ شخصيتي از نوع هيجان خواه مثبت ( T +) هستند. هيجان خواهان مثبت از آن جهت مي توانند بهره ور باشند که غالباً خلاق هستند.
بايد توجه داشت که هيجان خواهي زياد در مواقعي نيز، براي کارکنان سازمان مشکلاتي را به وجود مي آورد؛ مثلاً فردي که در پي هيجان خواهي زياد است باعث سوانح و حوادث زياد مي شود، فقط براي هيجان زياد در حال مستي رانندگي مي کند يا با ثروت و پول سازمان محل کار خود، به انجام فعاليت هايي که لازمه آن خطرپذيري غيرمنطقي است، مبادرت مي ورزد.
افرادي که با هيجان خواهي خود، مشکل آفريني مي کنند، داراي سنخ شخصيتي هيجان خواه منفي (T-) هستند که نمي توانند براي يک سازمان نقش ارزنده و مفيدي بازي کنند.
4- حال و هواي عاطفي
يکي ديگر از صفات شخصيت که در رابطه با کار افراد اثرگذار مي باشد، وضعيت عاطفي يا آمادگي شخصي براي مثبت يا منفي بودن است. شخصي که وضعيت عاطفي او مثبت مي باشد، در بيشتر موقعيتها خوشايند و مطبوع است. در مقابل، شخصي که وضعيت عاطفي او منفي است، در بيشتر موقعيتها ديدگاهش منفي مي باشد.
ديدگاه مثبت داشتن در مورد انجام کارها، باعث مي شود که آن کار در زمان معين و به بهترين شکل ممکن صورت پذيرد در مقابل زماني که شخصي ديدگاه منفي نسبت به انجام کاري دارد، آن کار به سرانجام نخواهد رسيد و يا اينکه راندمان آن کار بسيار پايين خواهد آمد.
با توجه به صفات کليدي که برشمرده ايم مي توان با در نظر گرفتن اين صفات، شغل مطلوب خود را انتخاب کرد. همچنين مديران نيز مي توانند با سنجش هر يک از صفاتي که برشمرديم، افراد را براي انجام کارها استخدام نمايد.
منبع خبر: دانشنامه فارسی اقتصاد
۶ دی ۱۳۸۹ ساعت ۸:۵۸:۵۹ قبل از ظهر