خلاقيت يعني توانايي خلق چيزي نو، آفريدن ايده و فكري متفاوت از آنچه تا به حال بوده، ايجاد سبك يا روشي جديد براي يك هدف. يا به تعبيري نگاه كردن متفاوت به مساله و رسيدن يه يك راهحل جديد.
خلاقيت يعني توانايي خلق چيزي نو، آفريدن ايده و فكري متفاوت از آنچه تا به حال بوده، ايجاد سبك يا روشي جديد براي يك هدف. يا به تعبيري نگاه كردن متفاوت به مساله و رسيدن يه يك راهحل جديد.
در اينجا به چند تايي از تكنيك هاي عمومي خلاقيت اشاره ميكنيم كه در يافتن ايدههاي جديد ميتوانند به شما كمك كنند. به ياد داشته باشيد كه در هر شرايطي ممكن است يكي از اين روشها به درد بخورد. به هر حال دانستن تمام آنها حتما جايي به كمكتان ميآيد.
تكنيك هاي عمومي خلاقيت
تكنيك طوفان فكري
آيا تا به حال در جلسهاي بودهايد كه در آن از آدمها بخواهند در مورد يك موضوع مشخص نظر بدهند؟ آيا خود شما هم ايده داشتيد؟ جلسه چه طور بود؟ چند تا ايدهي جالب و غير منتظره جمع شد؟
تكنيك طوفان فكري در واقع يك نوع ايدهيابي گروهي و سازمان يافته است. اساس كار طوفان فكري اين است كه با جمعآوري تمام ايدههايي كه هم زمان در جلسه به وسيلهي اعضا ارائه ميشود، راهحل مناسبي براي يك مسألهي خاص پيدا شود.
توجه به چهار اصل در برگزاري جلسات طوفان فكري اهميت دارد.
اول اينكه هر چه بيشتر ايده خلق شود، احتمال پيدا كردن ايدهي مناسب بيشتر ميشود؛
دوم اينكه كه ارزيابي، تمسخر و قضاوت عجولانهي اعضاي جلسه مانع تصور و خيالپردازي افراد ميشود. در نتيجه توليد ايده به حداقل ميرسد؛
از آن جايي كه هر ايدهي جديد خود به وجود آورندهي ايدههاي تازه است، اصل سوم اين است كه توجه داشته باشيم افراد در مواجهه با ايدهي جديد، موضوع جديدي در ذهنشان مطرح ميشود و تعداد بيشتري ايده در ذهن افراد جرقه خواهد زد؛
و بالاخره اصل چهارم، اين كه اگر دو يا چند چيز با هم تركيب شوند، نتيجهي حاصل چيزي بيش از جمع آنها است. به عبارت ديگر، ايدههاي ايجاد شده در گروه، بهتر و بيشتر از ايدههايي است كه مجموع افراد به تنهايي پيشنهاد ميكنند.
در اين مورد كه تعداد افراد شركت كننده در جلسهي طوفان فكري چند نفر بايد باشد، تحقيقات زيادي شده است. نتايج اين تحقيقات نشان ميدهد بهتر است جلسات با 12 تا 15 نفر تشكيل شود.
تكنيك Do IT
اسم اين تكنيك از حروف چهار كلمهي انگليسي تشكيل شده است. علت انتخاب اين چهار كلمه اين است كه براي حل مشكل، ابتدا لازم است موضوع يا مسأله را دقيقاً تعريف و مشخص كنيم. سپس ذهن را براي پيدا كردن راهحلهاي مختلف باز نگه داريم تا بهترين راه پيدا شود.
در زير اين كلمات را تعريف كردهايم. هر يك از آنها به شما ديد خوبي براي استفاده از اين تكنيك ميدهد.
مسأله را واضح مطرح كنيد.
سؤال كنيد چرا اين مشكل به وجود آمده است؟ سعي كنيد مشكل را به مشكلات كوچكتر تقسيم كنيد. حال اين مشكل را در دو كلمه بيان كنيد. هدفها، معيارها و موانع كارتان را مشخص كنيد و دربارهي آنها توضيح دهيد.
در اين مرحله با تمركز بيشتر بر موضوع و درك عميق آن ميتوان به تعريف درستتري از آن رسيد. تعريف دقيق مسأله، به قدري به حل خلاق آن كمك ميكند كه گفته ميشود نود درصد حل مسأله، خوب فهميدن آن است.
از زاويههاي مختلف مسأله را ببينيد.
فكر خود را محدود نكنيد. در مورد مشكلتان، از ديگران سؤال كنيد و از پاسخهايشان براي توليد ايدههاي جديد استفاده كنيد. ايدهها را هر چند خندهدار ليست كنيد. ايدههاي جديد را با هم تركيب كنيد و در دستههاي مختلف گروهبندي كنيد. ايدهها را ارزيابي نكنيد، يعني هر چيزي به نظرتان رسيد، فكر نكنيد مسخره است يا عملي نيست. تشويق در ايده دادن و ليست كردن آنها، در توليد انبوهي ايده بسيار مؤثر خواهد بود.
از بين ايدهها بهترين را پيدا كنيد.
به هدف و معيارهايتان توجه كنيد. ايدههاي جمع شده را بر اساس آنها تجزيه و تحليل كنيد. نقاط ضعف هر ايده را پيدا كنيد و فكر كنيد چگونه ميتوان آنها را به نقطهي قوت تبديل كرد. در مورد نقاط مثبت اغراق كنيد، شما را در اجراي ايدهتان دلگرم ميكند.
ايده را به راهحل عملي تبديل كنيد
بعد از ارزيابي و انتخاب بهترين ايده، حالا وقت اين است كه به عملي كردن ايده فكر كنيد. اين مرحلهاي است كه فكر و ذهنيت شما ميخواهد به يك چيز جدي تبديل شود. يك ايدهي خوب اگر بد اجرا شود نه تنها سودي ندارد، بلكه گاهي موجب زيانهاي جبران ناپذير ميشود.
تكنيك توهم خلاق
خيلي وقتها آنچه ما فكر ميكنيم واقعيت است، واقعيت نيست. واقعيتها با پنج حس انسان درك ميشوند. فرض بر اين است كه حواس پنجگانه گزارش دقيق و درستي از محيط اطراف به انسان ميدهند. آيا واقعاً همينطور است؟
چيزهايي كه چشم شما ميبيند و طوري كه مغزتان آن را تفسير ميكند باعث اين خطا يا توهم ميشود. چشم ميبيند، اما وظيفهي ذهن چيز ديگري است. كار ذهن مرتب كردن، دستهبندي و قابل فهم كردن جرقههايي است كه پس از ديدن، مغز آن را ايجاد ميكند. بنابراين تصاويري كه در ذهن شما است، كپي مستقيم اشياء نيست، بلكه كدهاي خلاصهاي است كه از طريق شبكهي عصبي به مغز ميرسند.
همهي افراد در همهي مواقع درك يكساني از يك موضوع ندارند و ارتباط ادراكي چشم و مغز هميشه منجر به دركي منسجم از واقعيت نميشود. حتي گاهي اين دو با هم تضاد هستند.
از طرفي تجربيات قبلي در موضوع رؤيت شده بسيار تأثيرگذار است. در واقع بيشتر اوقات، تمايلات، انتظارات و تجربيات قبلي باعث ميشود ما آنچه را مايليم ببينيم، نه آنچه را كه واقعاً در خارج وجود دارد.
شايد تنها راهي كه به وسيلهي آن بتوان واقعيت را شناخت، حذف پيش فرضها، تمايلات و يا فيلترهاي پنهاني است كه بر موضوع اثر گذاشته است.
براي اين منظور، اولين قدم اين است كه متوجه باشيم حواس پنجگانه نشان نميدهد واقعيت بيروني دقيقاً چيست. اين خود از ضرورتهاي يك فكر خلاق است.
منظور و هدف اين تكنيك اين است كه شما بتوانيد با قدرت توهم و خيال طور ديگري به مسائل نگاه كنيد، تا بلكه اصل و واقعيت موضوع را دريابيد. اين سعي باعث ميشود الگوي ذهني جديدي در مغز شما ساخته شود و در نهايت اين فعل و انفعالها موجب كشف ناگهاني و غيرمنتظرهاي گردد.
بنابراين، براي اين كه بتوانيم خلاقانه با موضوعات برخورد كنيم و راهحلهاي جديد براي مسائلمان پيدا كنيم، گاهي احتياج است با قدرت خيال و توهم موضوع را از زواياي ديگري هم ببينيم. هر چند كه ديدن از آن زاويه اشتباه به نظر آيد. شايد به همين دليل است كه بسياري از افراد خلاق كارهايي ميكنند كه در ابتدا احمقانه به نظر ميرسد.
تكنيك دفترچهي يادداشت
شما كسي هستيد كه جايي كار ميكنيد، شايد هم فقط درس ميخوانيد، و يا بيشتر اوقات خود را در خانه سپري ميكنيد. تا حالا شده است به جاي موضوع اصلي كه مشغول آن هستيد، به چيزي كه در حاشيهي موضوع اصلي قرار گرفته است دقيق شويد و فكر كنيد؟ چه قدر به آن فكر كرديد؟ چه ايدههايي به ذهنتان رسيد؟ ميدانيد اگر همين فكرهايي كه در حين كار روي موضوع اصلي ناگهان ذهنتان را مشغول كرده و بعضي وقتها اتفاقاً ايدههاي جالبي از آن خلق شده، به چه درد ميخورند؟
وقتي كه روي مسألهاي تمركز ميكنيد و براي آن دنبال راهحل ميگرديد، ناخودآگاه ذهنتان را عادت ميدهيد كه:
1. پذيراي صورت مسألهي جديد باشد و نسبت به آن حالت تدافعي به خود نگيرد.
2. در پردازش اطلاعات ورودي از پديدههاي بيروني، دقيق و ظريف عمل كند و به همهي نكات توجه كند.
دفترچهي يادداشت ايده به شما اين امكان را ميدهد كه بعد از يك بازهي زماني مشخص، چندين راهحل متفاوت براي يك موضوع گرد آوريد. نوشتن هم ذهن شما را مرتب ميكند، هم جلوي آفت فراموشي را ميگيرد.
اين دفترچه، نه دفترچهي يادداشت روزانه است كه قرار ملاقات هفتهي بعد در آن نوشته شود، و نه دفترچهي تلفن. بلكه محيطي است كه در آن به خودمان اجازه ميدهيم ساده و كودكانه فكر كنيم، به ذهن اجازهي خلاقيت دهيم و فكرهاي خوبي را كه ممكن است تعداد زياديشان در مدت كوتاهي توليد شوند ثبت كنيم. هرچه اين فكرها نامأنوستر باشند و قالبها و پيش فرضهاي اضافي مرسوم را بشكنند، با ارزشترند.
دفترچهي ايده به ما كمك ميكند كه به اطرافمان دقيقتر نگاه كنيم و سعي كنيم نكات ريز و ظريف پديدهها را درك كنيم. كلنجار رفتن با يك مسأله كه هيچ اجبارِ بيروني براي حل سريع آن نداريد، بهترين راهي است كه ميتواند ذهن شما را هميشه باز و خلاق نگه دارد.
تمرين دفترچهي يادداشت:
سعي كنيد هر روز زمانهاي خاصي را به پُر كردن خلاقانهي دفترچه اختصاص دهيد. در عين حال هر ايدهي جديدي كه به ذهنتان ميرسد، شكار كنيد و در دفترچه نگه داريد. اگر در مورد مشكل خاصي فكر ميكنيد، صورت مسأله را هم خيلي خلاصه بنويسيد يا با نشانهي خاصي منشأ ايده را مشخص كنيد.
بهتر است دفترچه را از نوعي انتخاب كنيد كه احساس راحتي بيشتري در شما ايجاد ميكند. سعي كنيد دفترچه را هميشه همراه داشته باشيد. هيچكس نميداند فرصت كِي از راه ميرسد!
پس از تمام شدن دفترچه، آن را مرور كنيد و ايدهها را دستهبندي كنيد. از آن پس با داشتن مجموعهي باارزشي از فكر خودتان به عملي كردن اين ايدههاي خام بپردازيد.
۱۲ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۲:۱۹:۳۷ بعد از ظهر