چنانچه اطلاعات كافي در اختيارتان باشد، ميتوانید یک گروه بزرگ از افراد را به انجام هر عملی تحریک کنید.
چنانچه اطلاعات كافي در اختيارتان باشد، ميتوانید یک گروه بزرگ از افراد را به انجام هر عملی تحریک کنید. حتي اگر - همانگونه كه الكساندر پنتلند اخيرا اثبات کرده است- آن عمل رانندگي در تمام اطراف يك شهر، شهرك يا حومه يك شهر در آمريكا و جستوجو براي يافتن بالونهاي قرمز رنگ عظيمالجثه باشد.
چند سال پيش از اين، وينگ و دارپا، محققان علوم رفتاري پنتاگون يك رقابت شبكهاي را مطرح كردند و طي آن، يك جايزه 40 هزار دلاري براي اولين گروهي كه بتوانند ده بالون قرمز هواشناسي را كه آژانس، در يك روز در مکانهای مرتفع و مخفي در اطراف شهر قرار داده بود بيابند، تعيين کرد.
بيشتر هزاران گروهي كه خيلي سريع نشانهها را يافتند اين نكته را دريافته بودند كه جستوجوي جمعي بهترين راه براي يافتن اين كرههاي به قطر هشت پا بود. بنابراين آنها دست به كار پيشنهاد انعام به جويندگان و شكارچيان بالونها شدند.
اما دستياران پنتلند در «آزمايشگاه پوياييهاي انساني» در ام آي تي - بخشي از آزمايشگاه رسانه ام آي تي- گروه كنترلشان را يك گام جلوتر بردند. در ساختار انگيزشي آنها، هر كس كه وجود يك بالون را به ام آي تي گزارش ميكرد دو هزار دلار دريافت ميكرد، مشروط به اينكه تيم، برنده شود. شخصي كه يابنده را استخدام كرده باشد هزار دلار به دست ميآورد. شخصي هم كه استخدام كننده را استخدام كرده باشد، 500 دلار نصيبش خواهد شد و همين طور الي آخر.
حداكثر ميزان پرداخت با يك چنين فرمولي ممكن است تا 4000 دلار براي هر بالن يعني مبلغی در حدود همان مبلغ تعيين شده به عنوان جايزه برسد.
سيستم انگیزشی ساده ام آي تي به این معنی بود كه شركت كنندگان همان قدر كه به صورت انفرادي اقدام به جستوجو مي کردند علاقهمند و مشتاق به فهرست کردن دوستانشان نيز بودند. طي دو روز اصلي رقابت، گروه در حدود صد هزار داوطلب را استخدام كرد. شش ساعت بعد از اينكه بالونها رها شدند، گروه بيشماري از جويندگان، وجود دهمين بالون را در يك پارك در كاتيتكس گزارش کردند.
سه ساعت بعد، ام آي تي اسامي هزاران شركت كننده و برنده رقابت را ليست کرده بود. پنتلند 58 ساله ميگوید: «برای ما مسلم بود که به کمک یکدیگر خواهیم توانست در ماجرای بالونها برنده شویم.» وي ميافزاید كه اين مساله به اين دليل بود كه تاكتيكهاي اتخاذ شده از سوي ساير گروهها مبتني بر حدس و گمان بود، در حالی که ما بر اساس درسهایی که از تحقیقات در زمینه داده کاوی آموخته بودیم، عمل ميکردیم.
«اگر ما برنده شديم به دليل آن بود كه ما با علم ایجاد انگیزه در افراد برای مشارکت در امور آشنایی داشتیم.»
از سال 1988 پنتلند به تحصيل در يك گرايش تركيبي و غيرمعمول از علوم اجتماعي و داده كاوي كه او آن را «كاوش حقيقت» مينامد اشتغال دارد. دستياران او حس گرهایی را كه او سوسيامتر ميناميد در اطراف گردن صدها سوژه جاسازي کردند و يك نرمافزار كنترل پيشرفت پروژه را در موبايلهاي آنها نصب کردند که حركات هر فرد در هر گروه و حتي اداها و تن صدايش را ثبت و ضبط ميکرد. پس از اين مرحله، آنها به كاوش در نتايج دادههای به دست آمده پرداختند تا حقايقي از اين قبيل را بررسي كنند كه كدام يك از اعضاي گروه نسبت به ديگران كارآمدتر عمل ميكند، چه كسي مدير حقيقي تيم است و همچنين اينكه چه كسي بیش از دیگران بحثها و گفتوگوها را اداره ميکند؟
پنتلند كه داراي مدرك دکتری در رشته هوش مصنوعي و روانشناسي از دانشگاه ام آي تي است، ميگوید: «داده كاوي علمياست که به يافتن روندها و الگوها در مباحث ديجيتالي ميپردازد، اما من بيشتر علاقهمند به يافتن روندها و الگوهاي رفتاري در انسانها هستم. من علم داده كاوي را به دنياي حقيقي بردهام.»
اين شيوه يعني روش «برچسب بزن و ردپا را دنبال كن» به اين معني است كه پنتلند مجبور نیست بر سنجشهاي ناقصي كه از شبكه اجتماعي مجازی به دست آمده است و يا بدتر از آن، بر منابع اطلاعاتي كه بر اساس سيستم خود گزارشدهي جمعآوری شدهاند، تكيه كند. سينان آرال، پروفسوري از مدرسه بازرگاني استرن از دانشگاه نيويورك ميگوید: «متخصصان كامپيوتر دادههای آماری را خوب ميفهمند، اما پوياييهاي اجتماعي را درك نميكنند. در مقابل جامعهشناسان فرآيندهاي پوياي اجتماع را درك ميكنند، اما با نبود ابزار و تحليل مواجهند.»
به عنوان مثال، سال گذشته آزمايشگاه پنتلند روي گردن هشتاد كارمند در يك مركز پيام متعلق به يك بانك آمريكايي در رودآيلند سوسيامتر نصب کرد. اين برچسبهاي نامرئي از بلوتوث و اینفریرد استفاده ميکردند تا تشخیص دهند افراد مورد آزمایش در هر دقیقه با کدام یک از همکاران خود صحبت ميکنند. این آزمایش برای یک ماه و پس از آن برای یک دوره شش هفتهای ادامه داشت. بعد از سپري شدن اولين ماه، محققان ام آي تي ملاحظه كردند كه افرادي كه با تعداد بیشتری از همكاران خود صحبت ميكردند، هم در مكالماتشان سريعتر بودند، هم احساس استرس كمتري ميکردند و هم میزان رضايت كارفرما از کار آنها مشابه با همكارانشان بود. به نظر ميرسد كه صحبت كردن غيررسمي راجع به مشكلات و راه حل آنها نتايج بهتري را در مقايسه با پيروي از كتابچه راهنماي كارمندان يا فرمانبرداري از رهنمودهاي صادره از مدير مافوق به دنبال دارد.
بنابراين، مركز پيام تلاش کرد تا اين موضوع را در مورد خود به بوته آزمايش بگذارد. به اين شكل كه به جاي ساعات متناوب استراحت و صرف قهوه برای كاركنان كه تا پيش از اين اجرا ميشد اين اوقات را چنان تنظیم ميکردند كه كارمندان امكان گفتوگوي بيشتري داشته باشند. نتيجه اينكه بانك آمريكا چند ماه بعد به دانشگاه ام آي تي گزارش داد كه افزايش بهرهوري ایجاد شده، معادل 15 ميليون دلار در سال افزایش سود به همراه داشته است.
درس گرفته شده از مركز پيام مشابه با طرح شكارچيان بالونهاي پنتلند بود كه به اين منظور طراحي شده بود تا هزاران تعقيب كننده را ترغيب کند تا يك روز تعطيل را صرف تشكيل گروه جستوجو کنند. بدان معنا که باید آنچنان مشوقهايي را فراهم کنیم كه به اشتراك گذاردن اطلاعات و نيز كار تيمي را در ميان افراد تسهيل نمايد.
پنتلند ميگوید: «حوزه جامعهسنجي (sociometric)به ما آموخت كه صرفنظر از جامعه شناسي و تفاوتهای فرهنگي، چه حقايقي واقعا در ميان هستند و البته برخی از اين حقايق غافلگيركننده هستند، همچون اين موضوع كه غیبت کردن موجب بهبود بهرهوري ميشود.» موفقیت در یافتن بالون قرمز و تجربه مركز پيام همچنين تاييدي است بر اينكه مطالعات حس گرهاي پنتلند ميتواند به چيزي بيش از کنجکاوی بیش از حد او در مورد این گونه دادهها، پاسخ دهد. كاوش حقيقت ميتواند به ما بياموزد كه چگونه واقعيت را تغيير بدهيم. پروژههاي آتي با هدف تشويق به استفاده بهتر از انرژي و نيز بهبود عادات بهداشت و سلامت صورت خواهند گرفت. پنتلند ميگوید: «چگونه شما مردم را واميداريد تا سيگار كشيدن را ترك کنند يا به دنبال يك كودك گم شده بگردند؟ شما از اهرم شبكههاي اجتماعي بهره خواهيد برد. ما تاكنون رفتار انسانها را مورد مطالعه قرار داده بوديم، اكنون در حال يادگيري اين موضوع هستيم كه چگونه به این رفتارها شكل بدهيم.»
منبع: www.forbes.com
مترجمان: امین عسگری، نگارحبیبی
۲۰ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۸:۱۱:۲۶ قبل از ظهر