تنها
محصولات طلایی به جا مانده از ۲۷۰۰ سال پیش ثابت کرد که آنان اقوامی وحشی نبودند!
بررسی و
مطالعه پیرامون اقلام یافت شده از معبدی که به تازگی کشف شده و تعلق به ۲۷۰۰ سال پیش دارد حاکی از این است نه
تنها بربرها در سوارکاری شهره
بودند بلکه تبحر و استعداد بی نظیری در تولیدات طلایی دارند بربرها ابتدا به فتح اسبها و سپس به فتح سرزمینی
پرداختند که حیطه فرمانروایی آنها
محسوب شد و آن را از رویای مرکزی تا سایبریا
Siberia گسترش دادند.
برای
سایتینزها Seythians اسب
سواری درهر وضعیت و برههای اعم از مرگ و زندگی
و یا هنر- قابل تکریم و تقدیس بوده است. کشف آثار به جا مانده از این قوم در معبدی متعلق به یک زوج از طبقه اشراف
در دره توآ Tova واقع در جمهوری روسیه
Russias Republic بهترین گواه برای اثبات اهمیت بسزایی احترام و تقدس آنان نسبت به اسب سواری است.
مشایعین همیشگی اجساد این زوج اشرافی، انبوهی از کارهای ساخته شده از طلای نفیس
و قدیمی بود. و سیاهه این
اقلام بیانگر آن بود که این زوج وارث ما ترک سلطنتی بودند. از جمله اقلامی که کشف شد تیردانی بود که پشت آن با تعداد
زیادی خوک تزئین شده بود (طبق سلیقه زوج خاکسپاری
شده). سایترینها Scythians موجوداتی
منجمله گوزن، ماهی و اشکال
افسانهای عقاب و شیر را میپرستیدند که شکل آنها بر دیوارههای
معبد کشیده شده بودند.
کشف
اقلام پنهان از چشم یغماگران
کارگران
به کمک کامیونها درصدد هموار کردن قطعه به جا مانده از سایتینها Seythians بودند این قطعه که به اندازه یک
زمین فوتبال بود! در تپهای
پیدا شد که سایتینها از ماسه و سنگ ساخته بودند، برخی چنین تپهای
را کورگان Kurgan مینامند.
دات توآ Dottuva ، دره
تزار Vaalley Of Tsars ، نیز
توسط بومیان به همین عنوان نامیده میشود. به نظر میرسد که شاهان
بسیاری در این مکان مدفون شدهاند.
باستان
شناسان در سال ۲۰۰۱ به خاکبرداری
و تجلس در این کورگان پرداختند. یغما گران از دیرباز به غارت و چپاول معادن سایبریایی پرداختند.
مرکز این کورگان معمولا محل دفن شاهان بوده که چپاولگران اغلب به غارت این نقاط میپرداختند
و باستان شناسان هیچ چیزی در
این نقاط نیافتند.
اما درست ۴۵ فیت Feet
دورتر از مرکز، آنها موفق به کشف
سردابی با دو جسد و ۴۴ پاوند طلا شدند و در محلی دیگر از این کورگان
قبرهای دیگری با بقایای اجساد و دارایی، تتمه لباس و گور اسبها و بسیاری از اقلام دیگر یافت شدند که بعضی متعلق به
سایتینها و برخی دیگر متعلق
به تمدنهای دیگر بود.
پاول لوئیس به سه باستان شناس دیگری نگریست که کنار گودال ایستاده بودند. او گفت: به مشکل
برخوردیم باید پلیس را خبر کنیم.
لوئیس با کند و کاو در کورگانها یا تپههای مدفون واقع در جمهوری توآ Tuva منطقه
کوچکی در سایبریا Siberia با
سردابی ساخته شده از الوار برخوردند.
او در این سرداب به دو اسکلت و مقادیر هنگفتی طلای درخشان برخورد.
لوئیس میگوید: ابتدا گوریتوس Gorytus ساخته شده از طلا دیدم (گورتیوس
از تیردان و کمان دان است) سپس با حرکت به سمتی دیگر به انواع و اقسام مختلفی از آویزها و اشیاء تزئینی بسیار
بزرگ (به وزن حدود ۳/۳ پاوند)
و دو سنجاق سر حکاکی شده طلا به طول یک فوت و خنجرهای منقوش و حکاکی شده و فرش بافته شده از تارهای بسیار نازک
فلزات گرانبها، برخوردند.
یکی از باستان شناسان مجربی که
سالیان متمادی در گروه جستجوی روسی لوئیس Leus
به فعالیت پرداخته بود اولین نفری محسوب میشد که پس از ۲۷۰۰ سال به اتاق این افراد اسرارآمیز از معبد سلطنتی پای
نهاد که آنان را سایتینها مینامیم.
بیابان نشینها و سربازهای دوره گرد و جنگجو در اویل قرن نهم پیش
از میلاد مسیح در آسیای مرکزی میزیستند، که به تدریج تمدن این اقوام از غرب به جنوب روسیه و اوکراین Akraine و حتی به آلمان بسط یافته و پیش از حلول عهد مسیحیت
Christian era ناپدید شد.
کنستانتین چوگونوف، رئیس موزه
هرمیتاز در سنت پطرزبورک و رهبر گروه اعزامی از جمله نخستین افرادی بود که به محض اعلام کشف معبد فوق از سوی Levs به این سرداب چوبی اسرارآمیز
پای نهاد. سپس همکاران آلمانی او هرمان پارزنیگر و آناتولی نالگر
از انستیتوی باستان شناسی برلین به سرعت خود را به این مکان اسرارآمیز
رساندند و پس از مشاهده آن تائید کردند که خبردادن به پلیس ضروری
است.
جمهوری
توآ Tuva سرزمینی
محصور و با قلههای پوشیده از برف، خوابیده
به طرف شرق مسکو جزو مناطقی است که از لحاظ دزدی، دام و طیور در آن زمان بسیار مشهور بوده. به محض اعلام خبر کشف
گنجی اسرارآمیز در یکی از چاههای
باز واقع در یکی از مناطق مترو که خارج از شهر، باستان شناسان با ترس و بیم فراوان انتظار وقوع هرگونه حادثهای را
میداشتند. چوگوفوف با شتاب
هرچه تمامتر به شهر توران Turan واقع در
ده مایلی محل اقامت خود شتافت
تا از دوستش نیکولای بوندار نکو تقاضا نماید تا با تفنگ شکاری خود از گنج تازه یافت شد محافظت کند و منتظر پلیس
باشد .
طی سه
هفته آتی و درمیان اتخاذ تدابیر
امنیتی شدید، حدود ۴۴ پاوند طلا از این مکان بیرون آورده
شد. بزرگترین گنجی بود که تا کنون توسط باستان شناسان از معابد ساییریایی
Siberian کشف شده بود. درهای که درآن تعداد زیادی از قبور سایتینی با کورگانهای بیشمار یافت شد به دره تزار Valley of Tsars معروف شد.
زیرا این مکانها مدفن تعداد بیشماری از شاهان بود. تقریبا بیشتر کورگانها به طور ساده متشکل از ستونهای خاکی با
روکشی از سنگ بودند.
شاید صدها
کارگر سنگهای مورد نیاز را از لبه دره استخراج کرده و حاملها این سنگها را کشان کشان حمل کرده و به شکل دایره چیدهاند.
تاجی متشکل از هزاران صخره به ارتفاع ۷
فیت و ۹۰ یارد ساخته شده بود، چوگونوف بعدها گفت: واقعا
انتظار کشف اینهمه عجایب را نداشتیم باستان شناسان همچنین چند قبر سایتینی را کشف کرده بودند که احتمالا پیش از این
توسط یغماگران به تاراج رفته
بود.
یغماگران کل طلاها و جواهرات موجود را چپاول
کرده و فقط بقایای اجساد
انسانی، سلاح و غذا را به گونهای کاملا آشفته و درهم و برهم به جا گذاشته بودند. مشاهده اینهمه آشفتگی و نابسامانی
در آنجا بیانگر خشونتها و مصیبتهای
روی داده در این کورگان بود. پاززینگر میگوید: یغماگران فقط به جستجو در مرکز میپرداختند زیرا میدانستند شاهی
در زیر این کورگان نهفته و طبیعی
است که میتواند محلی مناسب برای کشف و تاراج اشیاء قیمتی باشد.
باستان
شناسان از نقطه نظر رعایت مسائل اصولی برداشتن صخرهها را از محیط پیرامون کورگان آغاز کردند. در روز چهارم کندن
بود که بیلها به چوب برخورد کرد
آنها به سقف سرداب رسیده بودند که از چوبهای فاسد نشدنی لارکس ساخته شده بود و سپس با به کارگیری بیلهای مجهز، به
تعدادی الوار برخورد کردند و با یک
نظر اجمالی دریافتند که به بی نظیرترین آثار عتیقه به جا مانده از سایتینیها برخورد کردهاند که طی دهههای اخیر
کشف شده.
بدون
احتساب بیدها، در کل ۵۷۰۰ اثر ساخته شده از طلا کشف شد که اکثر آنها تمثیل کوچک حیواناتی نظیر ببر و گربههای
پلنگ سان و خوک بودند. احتمالا این اقلام به
جامه اجساد زنان و مردانی دوخته شده بود که در کف این
سرداب به خاک سپرده شده بودند، حدود ۴۳۱ بید آمبرBead of
amber بالتیکی Baltic نیز
یافت شد که احتمال میرود یا بصورت کالای تجاری یا غنیمت
جنگی به دست آورده شده است.
البته
اقلام متعدد دیگری نیز به شرح زیر یافت
شدند ۱۶۵۷ بید تورکیز Turquoise Bead زوبینهای
برنزی، استخوان، آهن، بقایا و
شکستههای جامها و ظروف مجلسی سنگی و غیره چوگونوف میگوید: حتی بدون در نظر گرفتن طلاها، سایر یافتهها نیز از
ارزش بسیار زیادی برخوردارند. قدمت این
اقلام به قرن هفتم پیش از میلاد مسیح باز میگردد.
اطراف اسکلتها را آبشاری از
اشکال حیوانات و بیدها فرا گرفته بود، گویی که
آنان را در هالهای از شکوه و تقدیر به خاک سپرده باشند. پارزینگر در این رابطه میگوید: ما دقیقا نمیدانیم که این
جسد متعلق به ملکه یا زن صیغهای
پادشاه بوده، اما از شواهد چنین به نظر میرسد که هردو از مقام والایی برخوردار بودهاند زیرا آویزها و تزئینات
آنها نیز مشابه بوده است.
طبق
آزمایشات بعمل آمده بر روی استخوان اجساد، سن مرد حدود ۴۰ تا ۴۵ و سن زن حدود ۳۰ تا ۳۵ سال تخمین زده شده، هر دو
همزمان به خاک سپرده شده بودند،
که ازاین نکته میتوان احتمال صحت این فرضیه را دارد که زن را به عنوان قربانی در کنار مرد به خاک سپردهاند تا در
زندگی پس از مرگ به وی ملحق
شود! زیرا در مرد سالاری سایتینی راه دیگری وجود نداشته است.
چوگونوف میگوید:
احتمال میرود که زن را مسموم کرده و کشته باشند و یا خودش داوطلبانه
تصمیم گرفته تا با همسرش بمیرد. ۴ کورگان سنگی دره در یک ردیف و بافاصله یک مایلی با هم قرار داشتند. چوگونوف،
پارزینگر، ناگلر، حدس میزنند
که این ۴ کورگان برای سلسله پادشاهان یک سلسله ساخته شده.
در سال ۱۹۷۱ باستان
شناس روسی از این کورگان، به آرزانArzhan۱ را کشف کردند که قدمت
آن به اواخر قرن نهم قبل از میلاد مسیح یا آغاز قرن هشتم باز میگردد.
این یکی از نخستین معابد سایتینی است که مورد تحقیق و تخصص و کشف قرار گرفته است.
اگرچه این مکان قبلا مورد تاراج و یغما قرار
گرفته بودند اما باستان شناسان بادر
دست داشتن شواهد کافی به طور یقین اطمینان داشتند که
این مکان در واقع مجموعهای از قبور سلطنتی با مرکزیت قبر شاه در وسط بنا، بوده است. در رابطه با آرزانArzhan۲ چوگونوف و همکارش در مورد
مکان کشف با شکوه خود متعجب
بودند. آیا این بدین معنا بود که قبوری با ارزش تر در
بخش میانی کورگان قراردارد؟
باستان شناسان، تابستان گذشته به کندن بخش میانی پرداختند و در نهایت با دو فرورفتگی اندک
در سطح زمین برخورد کردند و به دو
قبر دست یافتند. حفاران به کندن محل یکی از این قبور فرضی پرداختند.
آنها ۶ ،۱۰ و حتی ۱۲ فویت کندند و پایین رفتند. اما زمانیکه به انتهای گودال رسیدند، هیچ چیزی نیافتند و سپس به
سراغ فرو رفتگی دوم رفتند و به
سوراخی بکر دست یافتند.
چوگونوف که براستی گیج شده بود، میگوید: ما تا کنون هرگز با چنین مواردی مواجه نشده بودیم.
پارزینگر در نهایت تعجب میگوید:
چنین به نظر میرسد که این سوراخها دامی برای گمراه نمودن یغماگران
و دزدان بوده و یا شاید مردم میدانسته اند که یغماگران همیشه از مرکز به جستجو میپردازند و به همین دلیل قبر
حکام و شاهان را به یک سمت
دیگر منتقل کردهاند.
چوگونوف ضمن تائید نظریات فوق معتقد است که شاید بتوان به شرح زیر نیز این مورد را توجیه نمود. با
پذیرش طراحی این قبور به عنوان
دامی برای گمراه نمودن یغماگران، میتوان بدین نتیجه رسید که سایتینیها
علیرغم ساختن این کورگانها، نسبت به اتفاقات آتی چندان مطمئن نبودند و با اتخاذ این سیاست تصمیم داشتهاند
قبرتزار خود را در مکانی پنهان
نمایند که مطمئنترین مکان باشد و شاید در همان زمان توسط گروههای دیگری مورد اخطار و تهدید قرار گرفته بودند.
البته در اواخر قرن ششم پیش از میلاد مسیح یا اوایل قرن پنجم بود که قبایل
بسیاری به این سرزمین حملهور
شدند. این قبایل چه افرادی بودند؟ این افراد تورکیکها
Turkic ساکنین امروزی توآ Tuva نبودند،
زیرا این قوم قرنها بعد به این مکان آمدند.
چوگونوف
میگوید: شاید این افراد مزاحمین اولیه یعنی بیابانگردانی بودند
که از قزاقستان مرکزی آمده بودند. باستان شناسان با تعمق در رابطه با راز بخش مرکزی خالی کشف شده، توجه خود را به
بخشهای کم تراکم قبور سایتینیها
یعنی در زیر صخره معطوف کردند. اجساد نهفته در تمام قبور از جمله
شاه و ملکه همزمان به خاک سپرده شده بودند.
درآن
مکان اسکلتهای متعددی بود که با جواهرات
نفیسی آراسته و تزئین شده بودند. کارشناسان میدانند
که در آن زمان اجساد مردم عادی را هیچگاه با جواهرات نمیآراستند
آنهم با اقلام نفیسی مثل گوشوارهها و گردنبندهای چسبان طلا.