بیشتر ما در محل کار خود افرادی را ميشناسیم که نسبت به کار بی تفاوت هستند و چندان خود را درگیر کار نميکنند و اگر بخواهیم صادق باشیم، بسیاری از ما ميدانیم حس عدم ارتباط چگونه احساسی است.
بیشتر ما در محل کار خود افرادی را ميشناسیم که نسبت به کار بی تفاوت هستند و چندان خود را درگیر کار نميکنند و اگر بخواهیم صادق باشیم، بسیاری از ما ميدانیم حس عدم ارتباط چگونه احساسی است.
از آن جایی که قسمت بزرگی از زندگی ما در محیط کار سپری ميشود، تجربه دورانهای بیعلاقگی به کار امری کاملا طبیعی است. از دیدگاه یک مدیر، بحث بر سر این نیست که چگونه ميتوان از این بیتفاوتیها جلوگیری کرد، بلکه سوال این است که چگونه ميتوان پس از ایجاد این احساس بار دیگر به کارکنان انگیزه داد.
کارکنان را در اطلاعات خود شریک کنید: بسیاری از افراد علاقه خود را به کار به این خاطر از دست ميدهند که احساس ميکنند آنچه انجام ميدهند بیاهمیت است. شما به عنوان یک مدیر، واسطه میان سازمان و کارکنان هستید؛ بنابراین تلاش کنید افراد را در گود تصمیمگیری نگه دارید. بگذارید کارکنان شما از اهمیت کار خود آگاه شوند و بدانند که آنچه آنها انجام ميدهند چگونه با اهداف سازمان گره خورده است.
پیمانهایی که بستهاید را ادا کنید: خیلی ساده ميتوان گفت که اگر شما پیمانی را که با یکی از کارکنان خود بستهاید، بشکنید در واقع اعتمادی را که فرد به شما به عنوان مدیر و به کل سازمان داشته را از بین بردهاید.
از فرد سوال کنید: این ممکن است واضحترین (و حیاتیترین) راهحل ممکن برای انگیزهدهی دوباره به کارکنانی باشد که بیتفاوت شده اند. از آنها علت را جویا شوید و واقعا حرف آنها را بشنوید. با انجام همین کار ساده ميتوانید به فرد نشان دهید که شما واقعا به این موضوع اهمیت ميدهید.ممکن است کارمند شما احساس انزوا کند، کسل شده باشد یا احساس بیاهمیت بودن کند یا به راحتی سازمان دیگر برای او اهمیتی نداشته باشد. با استفاده از شیوههای بالا و تنها با صحبت و معاشرت با او شما ميتوانید کمک کنید که فرد بیشتر با کار درگیر شود، بهرهوری بالاتری داشته باشد و رضایت بیشتری احساس کند.
منبع:American Management Association
نگار حبیبی
۲۸ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۳۳:۲۳ قبل از ظهر