ايتالياييها به خانواده دوستي در جهان شهرهاند و ميتوان گفتاين رويکرد رابطه محور، به دنياي تجارت نيز کشيده شده است.
ايتالياييها به خانواده دوستي در جهان شهرهاند و ميتوان گفتاين رويکرد رابطه محور، به دنياي تجارت نيز کشيده شده است.
در واقع اگر بگوييم در هيچ کشور اروپايي (احتمالا به جز اسپانيا) بهاندازه ايتاليا کسب و کارهاي خانوادگي کوچک تا متوسط وجود ندارد، سخني به گزاف نگفتهايم. اين بدان معنا نيست که همه بنگاهها با باندبازي خانوادگي و رابطه بازيهاي قديمياداره ميشوند؛ اما هنوز قرائن حاکي از تفوق فرهنگ تجاري مبتني بر مجموعهاي از ارتباطات و احساسات محکم درايتاليا است.
بنابراين، با وجودي که شرکتهايايتاليايي به سمت و سوي يک رويکرد سلسله مراتبي منظم سوق مييابند؛ چارت سازماني لزوما گوياي عملکرد واقعي و جزئيات انجام امور در سازمان نيست.
در واقعيت، ساختار سازمان از شبکهاي از روابط تشکيل ميشود که در تمام اجزاي سازمان نفوذ ميکنند، چنان که حتي گزارشهاي رسمي سازماني نيز جايگاه ويژهاي را براي پيوندهاي ناملموس، اما مستحکم احترام و وفاداري شخصي در نظر ميگيرند.
عناوين شغلي هميشه بيانگر جايگاه، نفوذ و ميزان قدرت در اختيار شخص نيستند؛ بلکهاين پارامترها بيشتر براساس اين که «چه کسي را ميشناسيد» يا اين که «رابط شما در زنجيره چه کسي است» ميباشد.
علاوه بر پيچيدگيهاي ذکر شده، عواملي چون قرابتهاي ديرپاي سياسي و تعصبات ناحيهاي نيز بر تمام ساختارهاي تجاري ايتاليا (کشوري با سطح قابل ملاحظه صنايع ملي، در قياس با ساير کشورهاي اتحاديه اروپا) سايه ميافکنند.
يک اثر جانبي اين رويکرد خانواده گرايي و عشق زيست بوم، اين است ايتاليا كه يکي از ساکنترين جمعيتهاي مديريتي را در بين تمام کشورهاي صنعتي دارد و اين ميتواند منجر به بروز مشکلاتي براي شرکتهاي سرمايه گذاري خارجي، در امر تعديل و بهينه سازي دفاترشان (فرضا بين رم و ميلان) گردد.
ساختارهاي فضاي کسب و کار در ايتاليا
همانگونه که پيشتر اشاره شد،ايتاليا به داشتن تعداد قابل توجهي شرکتهاي کوچک تا متوسط که به صورت خانوادگي اداره ميشوند به خود ميبالد، اما هنوز بسياري شرکتهاي بزرگ (نظير فيات، بنتون و...) نيز هر يک عمدتا متعلق به خاندان خاصي هستند.
در واقع به دليل فقدان تاريخي سرمايهگذاريهاي توام با ريسک در ايتاليا، بسياري از سازمانها با اتکاي صرف به سرمايههاي خانوادگي آغاز به کار کرده و از سود حاصله نيز فقط به عنوان سرمايه ورودي براي سازمان خود بهرهبرداري کردهاند.
در چنين فضاي متکي بر ثروتهاي خانداني، اصلا جاي شگفتي نيست که خانوادهها خواستار حفظ تدابير کنترلي در اعتلاي درجه خود باشند.
در راستاي همين فضاي آکنده از رسوم خانوادگي، سيستم مديريت در ايتاليا به گونهاي شديدا سلسله مراتبي تکامل يافته است که در آن اگر هم تصميمات مهم از بالا اتخاذ نشده باشند، در بسياري موارد از ردههاي مياني مديريت به ردههاي عالي تحميل ميشوند.
ممکن است وقت زيادي صرف به توافق رسيدن با يک مدير ايتاليايي عاليرتبه شود؛ تا اينکه در مرحله بعد مشخص شود که تصميمات را اشخاصي اتخاذ ميکنند که تاکنون نامي هم از ايشان برده نشده بود.
بنابراين در ايتاليا، زمان مفيدي که در مراحل اوليه کار با يک شرکت، صرف يافتن تصميم گيرنده واقعي (و نه شخصي که روي کاغذ در مقام تصميمگيري قرار دارد) ميشود، نسبت به ساير کشورهاي اروپايي بيشتر است.
۳ اسفند ۱۳۸۹ ساعت ۶:۴۵:۲۷ قبل از ظهر