با تشکیل جامعه حسابداران رسمی ایران، شرکتها و موسساتی که به اجبار یا اختیار متقاضی حسابرسی شدن صورتهای مالی خود هستند و آنان را صاحبکار مینامیم، با تعداد زیادی نام موسسات حسابرسی عضو جامعه مواجهند که اکثراً ناشناخته هستند و مدت زیادی از تاسیس آنها نمیگذرد و ضمناً هر روز بر تعدادشان افزوده میشود.
با تشکیل جامعه حسابداران رسمی ایران، شرکتها و موسساتی که به اجبار یا اختیار متقاضی حسابرسی شدن صورتهای مالی خود هستند و آنان را صاحبکار مینامیم، با تعداد زیادی نام موسسات حسابرسی عضو جامعه مواجهند که اکثراً ناشناخته هستند و مدت زیادی از تاسیس آنها نمیگذرد و ضمناً هر روز بر تعدادشان افزوده میشود.
به همین دلیل صاحبکاران به دنبال کسب اطلاعاتی درباره این موسسات هستند و میخواهند اگر ممکن باشد، نهاد ناظر یعنی جامعه حسابداران رسمی ایران، این موسسات را رتبهبندی کند. طرح موضوع رتبهبندی موسسات حسابرسی در سالهای قبل از سوی صاحبکاران بزرگ و در سال گذشته از سوی بورس اوراق بهادار به این دلیل مطرح شده است که به دست آوردن شناخت کافی از موسسات حسابرسی که از آنها فقط یک نام و نشانی و حداکثر نام شرکای آنها در اختیار عموم قرار داده شده است، برای صاحبکاران امکانپذیر نیست.
به علاوه این درخواست در مقررات جامعه حسابداران رسمی ایران ریشه دارد. براساس ماده ۲۲ آییننامه اجرایی موسسات حسابرسی موضوع ماده ۲۷ اساسنامه جامعه حسابداران رسمی ایران، موسسات حسابرسی میتوانند ردهبندی موسسه خود را از جامعه درخواست کنند. ضوابط امتیازبندی براساس آییننامهای خواهد بود که به پیشنهاد مشترک کار گروههای موسسات حسابرسی و کنترل کیفیت و تایید هیات مدیره، توسط شورای عالی جامعه تصویب خواهد شد.
برخی اظهار میکنند که به دلیل آنکه در هیچ یک از کشورهای پیشرفته جهان موسسات رتبهبندی نمیشوند، این کار در ایران هم نباید انجام شود و به عنوان شاهد از کشورهای امریکا و انگلستان مثال میآورند.
البته اگر کشوری در زمینههایی افراد دانشمند یا مجرب نداشته باشد، در آن زمینه لزومی به طرح استدلال به وجود نمیآید و میشود عیناً الگوی کشوری مورد قبول را به آن کشور منتقل کرده و در آن پیاده کرد. اما وضعیت کشور ما و دانش حسابرسی در آن، چنین نیست و آنان که عمر خود را در راه کسب دانش و تجربه در این زمینه صرف کردهاند، میتوانند جنبههای استدلالی موضوع را مطرح کنند و ممکن است لازم باشد شرایط و ضوابطی کاملاً متفاوت با امریکا یا انگلستان در ایران پدید آورند که موجب تامین منافع عمومی کشور شود. اگر چنین نبود، کشور به افراد اندیشمند و صاحب استدلال نیاز نداشت و میتوانست همه چیز را فقط ترجمه کند و برای استفاده در اختیار مردم بگذارد.
صاحبکاران نمیتوانند از نام موسسههای حسابرسی، نام شرکای آنها و مثلاً تاریخ موسسه، پی به کیفیت کار موسسه و شرایط و وضعیت آن ببرند. به خصوص آنکه حتی نامگذاری موسسات هم به گونهای است که از اسمهایی که بسیار شبیه هم هستند استفاده شده است و موسسهها برای کسب جایگاههای نخست در فهرست اسامی موسسههای حسابرسی هجوم آوردهاند و اسم حدود یک سوم آنها با حروف آ و الف شروع میشود و این وضع امکان اشتباه زیادی را فراهم میکند. از نام شرکا هم نمیتوان پی به شرایط موسسه برد، زیرا اغلب نامها، ناشناخته است، فقط کسانی شناخته شده هستند که به هر طریق اسم آنها زیاد مطرح شده است. تاریخ تاسیس و قدمت موسسهها نیز نشاندهنده چگونگی اوضاع آنها نیست.
موسسههای قدیمی بسیاری هستند که سالها در حالت سکون به سر بردهاند و در شرایطی که در دانش حسابداری و حسابرسی تغییرات بسیار زیادی به وجود آمده است، دانش و کیفیت کار آنها متناسب با شرایط نزدیک به سیسال پیش است. در موارد دیگر از کالبد موسسههای راکد و غیرفعال نیز برای راهاندازی موسسههای جدید استفاده شده است و این امر ذهن مخاطبان را به اشتباه میاندازد. میزان درآمد موسسههای حسابرسی نیز به تنهایی معیاری برای شناخت موسسهها نیست زیرا موسسههای زیادی وجود دارند که در زمینه خدمات مالی مانند خدمات حسابداری، اصلاح حساب، حسابرسی داخلی، طراحی سیستم و نظایر آن فعالیت میکنند و بخش کوچکی از کار آنها را کار حسابرسی تشکیل میدهد و ارائه اطلاعات در صورتی که محدود به میزان درآمد باشد، موجب اغتشاش ذهنگیرندگان اطلاعات میشود. بنابراین باید به صاحبکاران حق داد که در تکاپوی دستیابی به ردهبندی موسسات حسابرسی باشند.
این حق تا زمانی وجود دارد که موسسههای حسابرسی با کیفیت کاملاً متفاوت کار میکنند و امکان حاکم کردن سطح قابل قبول کیفیت کار در موسسههای حسابرسی به هر دلیل فراهم نشده است، وگرنه چنانچه آن شرایط فراهم شود، که تشریح آن و الزامات دستیابی به آن خود بحث دیگری را میطلبد، نیازی به ردهبندی وجود نخواهد داشت. اگر قرار باشد ایران را با امریکا و انگلستان مقایسه کنیم، باید ویژگیهای محیطی آنها را بدانیم و آنگاه این مقایسه را انجام دهیم.
در کشورهای نامبرده موسسات حسابرسی به دلیل آنکه تعداد شرکای بسیار زیادی دارند و چنانچه در وظیفه خود قصور کنند، ملزم به پرداخت خسارت به آسیبدیدگان از تایید نادرست خود هستند و به همین دلیل مجبور به خرید بیمهنامه مسوولیت با پوشش کافی هستند و برای آنکه بتوانند حق بیمه کمتری برای بیمه مسوولیت خود پرداخت کنند. الزاماً نظام کنترل کیفیت در داخل موسسه ایجاد کردهاند و همواره آن را ارتقا میبخشند. با توجه به تعداد زیاد شرکای موسسات حسابرسی، اصولاً موسسات به سازماندهی، دستورالعملها، برنامهها و سایر ابزارهای تصمیمگیری و همچنین سوابق کاری و شهرت خود وابسته هستند نه به اشخاص شریک موسسه، موسساتی که بخش اعظم بازار را در اختیار دارند آنچنان بزرگ هستند که بهجز در سایه یک نظم جدی قابل اداره شدن نیستند.
اینگونه موسسات بعضاً متشکل از چند هزار شریک هستند. بعید است که در آن کشورهإ؛ کسانی وظیفه امضای گزارشهای حسابرسی را به عهده داشته باشند که هر زمانی متناسب با شرایط روز شغل یا شغلهای دیگری داشتهاند و بعید است که امضاکنندگان گزارش در آن کشورها بهجز کار حسابرسی، بهطور رسمی و غیررسمی کارهای زیاد دیگری هم انجام دهند. هیچ موسسهای در آنجا پیدا نمیشود که شرکتهای بزرگ را حسابرسی کند و مثلاً از استانداردهای حسابرسی یا مقررات حاکم بر فعالیت واحدهای مورد رسیدگی بیخبر باشد یا تعداد نمونههای انتخابی برای حسابرسی را براساس میل و نظر شخصی خود انجام دهد و از استانداردهای حسابرسی فقط استاندارد گزارش حسابرس مستقل را آموخته باشد و نداند که استانداردهای برآورد خطر و سیستم کنترل داخلی، نمونهگیری، برنامهریزی و مستندسازی و... هم وجود دارد.
خدمات حسابرسی برخلاف اغلب کارهای خدماتی، کیفیتی غیرقابل لمس دارد و بهجز افراد حرفهای و آشنا به موازین و مفاهیم علمی حرفه نمیتوانند از کیفیت کار حسابرسان سر درآورند و چنانچه درجه رضایت صاحبکاران را از نتیجه کار حسابرسان، تنها ملاک و معیار تشخیص کیفیت حسابرسی بدانیم، برخلاف ماهیت این حرفه اندیشیدهایم. رضایت صاحبکار به تنهایی، ممکنست الزاماً به معنای کیفیت قابل قبول حسابرسی نباشد و بعضاً ممکن است در جهت عکس آن باشد. بنابراین در جایی که هنوز شرایط پاسخگویی حسابرسان به میزان شایستهای فراهم نشده است، درآمد موسسات حسابرسی نمیتواند تنها ملاک شناسایی آنها باشد.
تا اجرا شدن ماده ۲۲ آییننامه موسسات حسابرسی، میتوان از سازوکار مناسبی برای فرونشاندن تشنگی صاحبکاران استفاده کرد و آن آزادسازی اطلاعات موسسات حسابرسی است که هم نیاز به حق صاحبکاران و دیگر استفادهکنندگان از خدمات حسابرسی را برآورده میکند، هم متناسب با الزامات دورانی است که آن را عصر اطلاعات و ارتباطات نامیدهاند و موجب شفافسازی و گردش صحیح اطلاعات میشود و هم نهایتاً باعث تشویق موسسات حسابرسی به ارتقای کیفیت نحوه اداره و راهبری موسسه و کیفیت کار حسابرسی از نظر پذیرش کار، انجام آن و بهبود گزارشگری میشود. آزادسازی اطلاعات موجب میشود که موسسات حسابرسی به بهای زیر پا گذاشتن کیفیت در صحنه رقابت حاضر نشوند و فقط با رعایت حفظ همه اصول و موازین حرفهای و رعایت قوانین و مقررات پا به عرصه رقابت بگذارند.
اطلاعات زیر در مورد موسسات حسابرسی و حسابداران رسمی شاغل انفرادی باید از طریق وبگاه جامعه حسابداران رسمی ایران در اختیار عموم قرار گیرد تا جایگزین درخواستهای کتبی و شفاهی رتبهبندی، شناسایی موسسات از طریق دریافت مستقیم اطلاعات از آنها و نظایر آن قرار گیرد و اطلاعات گنگ، مبهم و سوگیرانه درباره موسسات حسابرسی و حسابداران رسمی شاغل پراکنده نشود:
۱) اطلاعات شرکای هر موسسه حسابرسی و حسابداران رسمی شاغل انفرادی شامل:
▪ نام و نامخانوادگی
▪ سال تولد
▪ جزییات تحصیلات شامل مدرک تحصیلی، نام دانشگاه، سال فراغت از تحصیل
▪ جزییات تجربه شامل محدوده زمانی، نام محل کار و شغل
▪ تنبیهات انضباطی قطعی شده (درصورت وجود) با ذکر تاریخ و شرح
۲) اطلاعات موسسات حسابرسی و حسابداران رسمی شاغل انفرادی شامل:
▪ درآمد آخرین سال شمسی به تفکیک انواع درآمد از جمله درآمد حسابرسی و جمع درآمد
▪ تعداد مشتریان به تفکیک حسابرسی و سایر خدمات
▪ تعداد کارکنان به تفکیک شاغل در حسابرسی و سایر خدمات
▪ تعداد کارکنان حسابرسی به تفکیک رتبه
▪ آخرین امتیاز مکتسبه از کنترل کیفیت وضعیت موسسه
▪ آخرین امتیاز مکتسبه از کنترل کیفیت پرونده کار حسابرسی
▪ تنبیهات انضباطی قطعی شده موسسه با ذکر تاریخ و شرح
به دلیل آنکه امتیازهای کنترل وضعیت موسسات و کنترل کیفیت کار حسابرسی نشان دهنده چگونگی رعایت استانداردهای حسابرسی و آیینرفتار حرفهای و همچنین قوانین و مقررات حاکم برفعالیت موسسات است و به دلیل آنکه تنبیهات انضباطی معمولاً نشان دهنده موارد عدم رعایت آیینرفتار حرفهای است، با در اختیار عموم قراردادن اطلاعات موسسات حسابرسی و حسابداران رسمی شاغل، اهداف زیر بهطور خودکار تامین میشود:
۱) رعایت آیین رفتار حرفه ای.
۲) رعایت استانداردهای حسابرسی.
۳) رعایت قوانین و مقررات مربوط به اشخاص حقوقی بهطور عام و مقررات حاکم بر موسسات حسابرسی عضو جامعه بهطور خاص.
۴) آموزش قاعده مند کارکنان شاغل در حسابرسی و آشنا کردن آنها با مبانی علمی و حرفهای و تغییراتی که در استانداردهای حسابداری و حسابرسی و قوانین و مقررات ایجاد میشود.
۵) تدوین برنامهها و دستورالعملهای مناسب برای انجام کار حسابرسی براساس شرایط هر موسسه.
۶) حفظ صلاحیت حرفهای حسابداران رسمی شریک یا شاغل در موسسه.
۷) ایجاد نظام کنترل کیفیت در موسسه به منظور حصول اطمینان از انجام درست کار حسابرسی و صدور گزارشهای حسابرسی قابل دفاع.
۸) رعایت اخلاق حرفهای در مورد پذیرش و ادامه کار.
آزادسازی اطلاعات در مورد مشخصات موسسه و شرکا، کارها و کارکنان آن نیز موجب ایجاد فرهنگ راستگویی و شفافیت در مورد اطلاعات موسسه و تشویق به تشکیل موسسات حسابرسی بزرگ و ساماندهی حسابداران رسمی در موسسات بزرگ به جای موسسات کوچک یا پراکنده میشود.
باید شرایطی فراهم آوریم که بهطور خودکار موجب ارتقای حرفه حسابرسی شود. نباید اجازه بدهیم که رفتار نامناسب برخی از اعضای جامعه حسابداران رسمی به پای همه حرفه حسابرسی گذاشته شود و موضوع لزوم حسابرسی از اساس مورد تردید قرار گیرد. اینها کارهایی است که جامعه حسابداران رسمی ایران باید انجام دهد تا حرفه حسابرسی در کشور پا بگیرد و اعتلا یابد، وگرنه پرداختن به جزییات موجب کشیده شدن به سمت روزمرگی و مبارزه دائمی و روزانه با مشکلاتی میشود که به دلیل نبود اساس و پایههایی که برای بقا و اعتلای حرفه لازم است، پدید میآید.
نویسنده : جواد بستانیان
پی نوشت ۱- مجموعه قوانین و مقررات جامعه حسابداران رسمی ایران، چاپ چهارم، پاییز ۱۳۸۳، صفحه ۷۷.
منبع خبر: انجمن حسابداران خبره ایران
۱۰ اسفند ۱۳۸۹ ساعت ۴:۴۵:۱۶ قبل از ظهر