انقراض دولت هخامنشی در ۳۳۱ پیش از میلاد با حرکت اسکندر به طرف شرق
و مرگ
داریوش سوم اتفاق افتاد. پیروزیها و لشکرکشیهای اسکندر ضمن اشاعه تمدن
یونانی یا هلنی مآبی در سراسر خاورزمین تا هندوستان بهصورت متقابل نیز
موجب نفوذ فرهنگ خاوری در عناصر یونانی مقدونی شد.
با وجود مدارک اندک و توزیع غیریکنواخت جغرافیایی نمیتوان تصویر
روشنی از
آثار هنری این دوره را با اطمینان نشان داد چنانکه بسیاری از آثار یونانی
اصل یا آثار نسخهبرداری شده از هنر یونانی، ایران را به دوره سلوکی
نسبت میدهند.
شاخصترین آثار هنری دوره
سلوکی که در نمایشگاه عرضه شده سر مجوف یک مرد از جنس نقره است که سبک هنری
آن بهشیوه هلنی است و در سال ۱۳۵۸ خورشیدی از مرز بازرگان به دست آمده
است. آثاری نیز چون گوشوارههایی با نقوش اساطیری و الهههای یونانی
که از نهاوند به دست آمدهاند نمایانگر گوشهای از هنر فلزکاری این
دوره هستند که بسیار ظریف و بهشیوه هلنسیتی ساخته شدهاند.
حدود ۲۵۰ سال پیش از میلاد اشکانیان از مشرق زمین به قصد براندازی دولت
سلوکی تمام خاک ایران را تصرف کردند و رو به سوریه نهادند. اشکانیان در
ابتدا فرهنگ و تمدن یونانی را پذیرفتند اما به تدریج فرهنگ و تمدن یونانی در
فرهنگ بومی ایران حل شده و از اوایل قرن دوم میلادی فرهنگ و تمدن اشکانی
که آمیزهای از فرهنگ و هنر هخامنشی، میان رودان، هند و بومیان ایران بود،
شکوفا شد.
از بررسی اندک آثار به جای مانده
از تمدن و هنر اشکانی این موضوع روشن میشود که اشکانیان در طول پادشاهی
خود به تدریج نفوذ و فرهنگ و هنر یونانی را محو و ویژگیهای هنر هخامنشی
را احیا کردند. چنانکه از پیکرهها و نقوش برجسته پادشاهان و ملکهها، جنگاوران، شاهزادگان و
تجار اشکانی باقی مانده در ایران، الحضر، پالمیر، نیپور، دورااروپوس و...
استنباط میشود که اشکانیان علاقه زیادی به جواهرات و اشیای زرین و
سیمین داشتند. بیشتر اطلاعات راجع به جواهرات و زیورآلات اشکانی را میتوان از
مجسمهها و سکههای آن دوران به دست آورد. در این دوران زنان و مردان جواهرات زیادی برای
تزیین بهکارمیبردند.
کلاههای بلند جواهرنشان و پوشیده از زنجیر، گوشوارههای بلند سنگین، گردنبند
با آویزهای سنگین، بازوبندهای ضخیم تابدار و حلقهها از زیورآلات مجسمههای
این دوره است. برخی از جواهرات این دوره دارای تراش، نقوش و تزیینات یونانی است، هرچند که
بیشتر شکل برداشتی محلی از این تزیین را دارد. پیکرههایی چون پیکره
کامل زن و مرد و پیکرههای "اروس" که نقشمایههای یونانی است روی
گوشوارهها دیده میشود و نیز گوشوارههایی به شکل خوشه انگور از ویژگیهای
طلاکاری و نقرهکاری اشکانی است که به شکلهای مختلف به سبک هنری هخامنشی نزدیک است.
دوره ساسانی:
سلسله ساسانی که نامش را از ساسان موبد موبدان معبد آناهیتا در استخر گرفته
از سده سوم تا سده هفتم میلادی در ایران حاکم بود. ساسانیان با وجود بحرانهای
بزرگ اواخر سده سوم جنگ با رومیان و بحرانهای قرن پنجم (جنگ با هپتالیان،
خشکسالی و...) توانستند تاج و تخت خود را بیش از ۴۰۰ سال حفظ کنند. دورههای اوج امپراتوری
آنها زمان سلطنت اردشیر یکم و پسرش شاپور یکم و پادشاهی شاپور دوم در قرن
چهارم و خسرو یکم (انوشیروان) در سده ششم میلادی بود. ساسانیان بهعنوان
فرمانروایان تمام عیار ایرانی جایگاهی ویژه در میان سایر ملل و اقوام به
دست آورده بودند و در حماسه فردوسی و اشعار نظامی و نیز در تاریخهای
مورخان اسلامی و قصههای مردمی جاودانه شدند.
هنر ساسانی هنری درباری بود که همیشه در پی اثبات ارتباط و پیوندش با سنن
هنری دوره هخامنشی بود. با این همه این هنر دستکم در آغاز پیدایش خود بسیار
تحت تاثیر فرهنگ اشکانی بود به این دلیل که هنر و فرهنگ اشکانی در دوره
پسین خویش بیشتر خصلت و ویژگی ایرانی پیدا کرده بود. آثار هنری و صنایع
دستی ساسانیان خواستاران زیادی در عرصه هنر جهانی داشت. درباره جامهای
نقرهای ساسانی، پارچههای ابریشمی و نفوذ آنها بر هنر نساجی غرب، یا
درباره نگینهای نقش برجسته، ظروف بلورین و گچبریهای مشهور ساسانی و مهرها و سکهها بیشتر
از اینها میتوان سخن گفت اما به ناچار در اینجا به برشمردن نام آنها
اکتفا میکنیم. درباره جواهرات و زیورآلات این دوره اطلاعات کمی در دست
است.
منبع اصلی به جز معدود آثار
یافت شده در نقاط
مختلفی مانند عمارلو، املش، کردستان و... نقوش برجسته کنده شده روی سنگ و
سکهها هستند که اهمیت فزاینده خودآرایی و کاربرد زیورآلات را در دوره
ساسانی نشان میدهند. نقوش برجسته اولیه شاه را نشان میدهد که تاج بهنسبت
سادهای بر سر دارد با گوشواره و گردنبند و ریشی که داخل حلقهای جمع شده
است.
این گوش آویزهای سنگین شبیه یک جفت گوشواره
ساخته شده از طلا و مروارید هستند. گردنبندها از مرواریدهایی درشت با
تعداد زیادی جواهرات روی طوقی به ظاهر زرین تشکیل میشده است. از تصاویر
کنده شده شاهان در روی سنگ و فلزات چنین برمیآید که در قرن چهارم میلادی
دیگر تنها یک گردنبند برای نشان دادن بزرگی شاه کفایت نمیکرد به همین علت
شاه یک سینهبند مرکب از بندهای جواهرنشان که سراسر سینه را میپوشاند و
روی شانهها و زیربغل میرفت، استفاده میکرد.
زیورهای خسرو پرویز حتی از این هم بیشتر مزین به جواهر
است. گوشوارهها دراز است، گردنبند دارای تزیینات مفصل، سینهبند و کمربند
جواهرنشان است و شاهبند شمشیر و نیام همراه با سنگهای قیمتی درشت که به
لباس او دوخته شده را به تن دارد. خسرو پرویز حتی در هنگام شکار، گردنبند
بزرگی با آویزهای متعدد، کمربند جواهرنشان مزین به آویزهای متعدد بلند و
بازوبندهای گوهرنشان روی هر دو بازو دارد. از نمونههای موجود در این
نمایشگاه میتوان به یک گردنبند طلا با سنگ بسیار زیبا مکشوفه از عمارلو(بخش
رودبار- رشت) و به یک پیکرک سوارکار زرین (با کاربرد سنجاق سینه) مکشوفه از املش اشاره
کرد.
یکی از زیباترین و نفیسترین
آثار هنری این
دوره که در نمایشگاه هم در معرض دید علاقهمندان قرار داده شده ظروف نقرهای
هستند که با ظهورشان از نیمه دوم دوره ساسانی یعنی اواخر سلطنت شاپور
دوم هنر رسمی ساسانی را به نوعی دیگر به نمایش میگذارد. هنوز نمیدانیم
سازندگان آنها چه مردمی بودند یا هدف از ساختن آنها یا الگوی اولیه
آنها چه بوده ولی این را میدانیم که از زمان شاپور دوم در وسط ظرف تصویر
شاه را نقش میکردند که یا در حال شکار است و یا بر تخت نشسته و چند تن از
بزرگان دربار در اطرافش هستند. بنابراین میتوان گفت هدف از ساختن این جامها
هم سیاسی بوده و هم جنبه تشریفاتی و درباری داشته است. نقوش دیگر مانند رامشگران و
نوازندگان، نقوش گیاهی و حیوانی و پرندگان هم روی جامهای سیمین این دوره به چشم
میخورد. اشیای به نمایش درآمده
در این نمایشگاه از محوطههایی با حفاری کنترل شده به
دست نیامدهاند. آنچه که در ایران به دست آمده، تصادفی یا اتفاقی بودهاست.
درخارج از ایران این اشیا از مناطق مختلفی چون ارمنستان، پرم در اورال ،
اکراین، ترکیه و افغانستان به دست آمدهاند و هم اکنون به جز موزه ملی
ایران مجموعههایی از این اشیا در کتابخانه ملی پاریس، موزه برلین، موزه
بریتانیا و بالاخره مجموعه بزرگ موزه ارمیتاژ لنیگراد وجود دارد.
آثار سیمین موجود در موزه ملی ایران به صورت زیورآلات مانند النگو، گوشواره،
سنجاق سینه و... و ظروف به شکلهای مختلف مانند بشقابها، کاسههای نیمکروی، کاسههای
بیضیشکل، تنگ و ریتون... هستند و از نظر سبک کار به دو گروه سبک رسمی و
درباری و سبک محلی و غیررسمی تقسیم میشوند. شیوه ساخت ظروف سیمین بهطورمعمول چکشکاری بوده
که سپس به شیوههای مختلف تزیین میشد. قسمتهای برجسته نقوش بهصورت
قطعات پیشساخته آماده شده و سپس به ظرف الصاق میشد. بخش دیگر از نقوش
با کندن و تراش زمینه ظرف و تزیینات سطحی با قلمزنی ایجاد میشد.
مطلا کاری از کارهای دیگر در تزیین
ظروف بود. این کار با کشیدن مایع مخلوط طلا و جیوه بر سطح ظرف ایجاد میشد و
با حرارت دادن آن و تبخیر جیوه، طلا بر سطح ظرف میچسبید. برخی از ظروف
نقرهای دارای کتیبه هستند که به خط پهلوی و سغدی است. متن کتیبههای بسیار
کوتاه و شامل نام مالک و یا وزن ظروف است. موضوعات تزیینی ظروف صحنههای
شکار، رامشگران، ضیافت، حیوانات افسانهای و خیالی، شاه بر تخت نشسته،
اعطای منصب و گلها و پرندگان بوده است.
بشقاب سیمین منقوش که در سال ۱۳۳۳ در کنار یک کارخانه آجرپزی در حومه شهر
ساری به دست آمد. صحنه روی این ظرف، صحنه شکار شیر توسط شاه سوار بر اسب با
تیر و کمان است. نوع تاج شبیه به تاج اردشیر دوم است که در روی نقوش
برجسته طاق بستان و سکهها دیده شده است.
کاسه سیمین به شکل نیم کره با نقوش برجسته نوازندگان با سازهای مختلف که در
چهار قسمت ظرف دیده میشود. تزیینات برگ نخلی در هر چهار قسمت فاصله بین
نوازندگان را پر کرده است. برگهای میانی در هر بخش با میناکاریهایی به شکل
قلب تزیین شده، لبه بالایی کاسه به یک رشته دانههای مروارید در سرتاسر
لبه ختم میشود. در وسط کاسه روی یک مدال یک قرقاول نقش شده است. این
نقوش یادآور تصویر "دیونوسوس پیروز" است که منشا آن در هنر رومی است. این
نقوش روی بشقابهای سیمین ساسانی سدههای پنجم تا هفتم میلادی نیز دیده میشود.
روی تزیینات مرگ نخلی یک نوشته به روش سوزنکاری دیده میشود که نام صاحب ظرف و وزن آن نوشته
شده است: "ونداد اورمزد" بهعنوان مالک و وزن آن ۲۷۴ دراخما است.