واژه «معلق» كه درعنوان نوشتار حاضر به كار رفته است، به این مسئله اشاره داردكه بهای كنونی نفت بالاتر از تعادلی است كه براساس ملاحظات عرضه وتقاضا، توجیه پذیرهستند و با آنچه ما به طوركلی، اصول بازار می نامیم، مطابقت ندارد.
برای آن كه این بالن ها همچنان در هوا باقی بمانند، ضروری است كه منبع
تولید گرما همواره با آنها باشد. برای دست یابی به این مهم، وجود سوخت
دربالن نیز ضروری است.
اگر سوخت كافی در بالن وجود داشته باشد، می تواند
مدت زمان بسیار طولانی در هوا بماند و حتی درمواردی استثنایی به اندازه ای
در این وضع باقی بماند كه كره زمین را دور بزند.
در بازار نفت نیز شاهد
چنین وضعیتی هستیم، بهای كنونی نفت خام به هیچ روی در قوانین علم اقتصاد
تغییری ایجاد نمی كند. بهای نفت می تواند به صورت موقت بسیار بالا رود، به
گونه ای كه ظرفیت عرضه آن به اندازه ای نباشد كه بتواند پاسخ گوی تقاضا در
بازار باشد، اما برای این كه چنین وضعیتی روی دهد، وجود برخی عوامل ضروری
است: ترس از اختلال درعرضه نفت، پدیده اوج تولید در بازار نفت، دلال بازی
دربازار نفت، تنش های ژئوپولتیك، طوفان ها و... . اما بازار نفت نیز درست
همانند بالن دارای هوای گرم تا زمانی می تواند در چنین حالت «معلقی» به سر
بردكه عوامل تأثیرگذار بر بازار وجود داشته باشند و «گرمای» لازم را برای
ادامه «تعلیق» تأمین كنند، اما عوامل تأمین كننده این «حرارت» تا چه زمانی
به حیات خود ادامه می دهند؟
تحولات اخیر دربازار نفت
آخرین بار در ژانویه۲۰۰۲ میلادی، نفت برنت دریای شمال بشكه ای۲۰ دلار داد
وستد شد. از آن هنگام تاكنون، قیمت نفت برنت دریای شمال همواره روبه فزونی
داشته است و درمی۲۰۰۴ میلادی به بالاترین قیمت بعد از زمان جنگ خلیج فارس
درسال ۱۹۹۱ رسید و درآن زمان بهای نفت دریای شمال به ۳۹ دلار هربشكه رسیده
بود. از آن زمان تاكنون، بهای نفت برنت باز هم افزایش یافت و تا حد هربشكه
هفتاد دلار نیز پیش رفت. هر چند در ماه های اخیر بهای نفت خام نوسان هایی
داشته است، بسیاری براین باورند كه تا پایان سال جاری میلادی، بهای نفت از
میزان كنونی آن هم بالاتر خواهد رفت.
با آن كه تمام تحلیل گران مسائل نفتی، اطلاعات گسترده ای درباره عوامل
تأثیرگذار برعرضه و تقاضای نفت دراختیار دارند، دامنه و ادامه روند روبه
رشد افزایش بهای نفت همه آنها را سردرگم كرده است. در ذیل به این عوامل می
پردازیم.
اول، ظرفیت صنعت نفت درهر دو بخش بالادستی وپایین دستی آن محدود است. این محدودیت به دلایل زیر است:
- افزایش پیش بینی نشده تقاضای نفت در بازارهای جهانی، به ویژه بازارهای
آسیا و ازجمله رشد ناگهانی مصرف نفت در چین كه تحلیل گران مسائل نفتی
میزان آن را درست پیش بینی نكرده بودند.
- درك این مسئله كه عرضه نفت خام ازكشورهای غیرعضو اوپك نمی تواند افزایش
و رشد داشته باشد و مشخص شدن این مسئله كه این دسته از كشورهای تولیدكننده
نفت در خوش بینانه ترین وضع، تنها می توانند سهم روبه كاهشی از تأمین
تقاضای رو به رشد نفت درجهان را به خود اختصاص دهند.
- افزایش نسبی تقاضا برای نفت خام كشورهای عضو سازمان اوپك كه درنتیجه آن ظرفیت تولید نفت این كشورها به حد نهایی خود نزدیك شد.
- پایین بودن ظرفیت پالایش نفت كه درنتیجه آن آمادگی و امكان پاسخ گویی به
نیاز روزافزون به فرآورده های نفتی وجود نداشت، به ویژه با توجه به این
مسئله كه بیشتر نفت تولید شده درجهان، نفت سنگین بود، درحالی كه بیشتر
مصرف كنندگان از نفت سبك استقبال می كردند.
دوم، محدودیت شدید درظرفیت تولید وپالایش نفت خام سبب شد تنش بی سابقه ای
در بازار این فرآورده راهبردی ایجاد شود كه عوامل زیر هرچه بیشتر به آن
دامن می زدند:
- ترس مستمر از اختلال درعرضه نفت خام كه از رخدادهای بالفعل و بالقوه،
ناآرامی های اجتماعی و تنش های ژئوپولتیك دركشورهای بزرگ تولیدكننده نفت
حاصل می شود.
- پدیده «اوج» تولید نفت كه از نشانه های واقعی یا ظاهری پایان یافتن منابع نفتی ناشی می شود.
سوم، ادامه كاهش اعتماد به توانایی صنعت نفت دربرطرف ساختن گلوگاه های
ایجاد شده درزنجیره عرضه سبب افزایش تنش دربازار نفت از راه های زیر شده
است:
- ایجاد شبهه درباره توانمندی های شركت های نفتی بین المللی در دستیابی به هدف های خود درظرفیت تولید و مازاد تولید.
- نگرانی هایی درباره توانایی اوپك، یا حتی تمایل این سازمان، به افزایش كافی و به موقع ظرفیت تولید خود.
به یقین همگان از این مسئله آگاه هستندكه درسال های اخیر مفهوم محدودیت
تولید دربازار نفت خام و نگرانی از اختلال درعرضه آن به مصرف كنندگان، ذهن
بشر را به خود مشغول كرده است.
نخستین نشانه های اختلال و ایجاد «گلوگاه»
درپالایش نفت درتابستان سال۲۰۰۲ و به رغم بالابودن عرضه نفت خام دربازار
نمایان شد. نگرانی از بابت ظرفیت تولید نفت از سال۲۰۰۳ آغاز شد. اختلال
درصادرات نفت ونزوئلا، جنگ عراق، حمله های تروریستی به عربستان سعودی،
نگرانی ها از توان و ظرفیت واقعی تولید نفت در انگلیس و بسیاری رخدادهای
دیگر، ازجمله عوامل این نگرانی بودند.
درسال ۲۰۰۴، ذهنیت «كمبود» دربازار نفت و نگرانی از اختلال در این بازار
تحت تأثیر عوامل مختلفی تشدید شد: كاهش شدید ذخایر نفتی شركت شل؛ نگرانی
از سرگیری تولید نفت در ونزوئلا؛ ادامه ناآرامی های اجتماعی در نیجریه و
ونزوئلا؛ حمله های مستمر به زیرساخت های نفتی عراق؛ بحران درشركت نفتی
یوكاس روسیه و نگرانی از رسیدن سازمان اوپك به نهایت ظرفیت تولید خام خود،
آن هم در زمانی كه گزارش ها همچنان از افزایش تقاضای نفت خام دربازارهای
جهانی، به ویژه ازسوی چین، حكایت داشت.
پیش تر نیز مجموعه رخدادها و تحولات
مشابهی سبب نگرانی از عرضه نفت به بازارهای جهانی شده است: نا آرامی های
اجتماعی درنیجریه؛ نگرانی از اختلال درعرضه نفت از عراق و نروژ؛ ترس از
حمله های تروریستی درعربستان سعودی؛ افزایش تنش غرب با ایران برسر پرونده
هسته ای این كشور؛ تعطیلی برخی پالایشگاه ها درآمریكا و نگرانی گسترده از
محدودیت تولید در بازار نفت درآستانه فرا رسیدن فصل زمستان از جمله این
رخدادها و تحولات محسوب می شوند. باتوجه به وقوع پدیده های جوی مانند
طوفان های «ایوان» درسال گذشته و طوفان «كاترینا» درسال جاری میلادی می
توان گفت: درچندسال گذشته همان مسئله قدیمی، یعنی اختلال پایان ناپذیر
درعرضه بالفعل یا بالقوه نفت را آزموده ایم، اما درسال جاری بهای نفت به
تقریباً دو برابر بالاترین بهای آن درسال گذشته رسیده است.
البته ارزیابی
شدت یا میزان دقیق تأثیر هریك از رخدادهای یادشده بر بازار نفت دشوار است،
ولی منطقی جلوه دادن افزایش شدید بهای نفت درسال جاری، به ویژه با توجه به
برخی تأثیرهای ناشی از نشانه های كاهش رشد تقاضا، افزایش تولید اوپك و
افزایش ذخایر نفت خام، نیز كار دشواری است. به نظر من افزایش بهای نفت خام
درسال جاری میلادی را می توان به تغییری عمیق در تأثیر اوپك و «بازار
آینده» بر فرآیند شكل گیری قیمت های مربوط دانست. پیش از بحث درباره آینده
فرارو، به بررسی مختصر هریك از دو موضوع یادشده می پردازیم.
كاهش قدرت اوپك در بازار نفت
هیچ كس با این گفته مخالف نیست كه در۲۰ سال گذشته اوپك درتلاش های متعدد
خود برای تأثیرگذاری بربازار نفت و هدایت آن در مسیر دلخواه خود همیشه
موفق نبوده و مدیریت عرضه نفت كه این سازمان به كارگرفته، جز دریك یا دو
سال، نتوانسته است دسترسی به قیمت های مطلوب اوپك را آسان كند، اما اعضای
اوپك از اواسط سال گذشته ظرفیت تولید خود را به حداكثر رسانده اند و امكان
بالابردن این ظرفیت وجود ندارد. همین مسئله سبب شده است سازمان اوپك از
ابزار مدیریتی خود، یعنی عرضه نفت خام به بازارهای جهانی، محروم شود.
افول قدرت اوپك را می توان درتلاش های بی فایده ای كه این سازمان پیش تر
برای آرام كردن بازار نفت انجام داد، مشاهده كرد. درضمن نظام سهمیه بندی
رایج دركشورهای عضو اوپك، اعتبار و اهمیت خود را از دست داده است. افزون
براین، تعیین سقف قیمت دراین سازمان از اوایل سال جاری میلادی منسوخ شده و
به حال تعلیق درآمده است. با این حال، بعید به نظر می رسد كه با توجه به
شرایط كنونی حاكم بر بازار نفت خام، سقف قیمت مشخصی در نشست اوپک تعیین
شود. در واقع، هنگامی كه سازمان اوپك خود این مسئله را پذیرفته است كه نمی
تواند كار زیادی درتعیین مسیر قیمت ها انجام دهد، تعیین یك قیمت معیار
جدید برای این سازمان كار بیهوده ای است.
خلاصه آن كه به نظر می رسد اوپك،
بعد از به كاربردن تمام ابزار ممكن برای آرام كردن التهاب های بازارنفت،
به نگرش «آزادی اقتصادی» روی آورده باشد. كشورهای عضو این سازمان تا آنجا
كه ظرفیت تولید آنها اجازه می دهد، برای تأمین نیاز بازار و عرضه نفت به
بازارجهانی تلاش می كنند. این كشورها به مقررات بازار روی آورده اند و
تازمانی كه قیمت نفت خام بالا باشد، از منافع حاصل از فروش این راهبردی
كمال بیشترین بهره را می برند.
از آن گذشته، لزومی نداردكه این كشورها خود
را ازمنافع ناشی از سازكار موسوم به «سازكار بازار»، كه تاكنون به ضرر
آنها بوده است، محروم سازند.تأثیر مهم بازارهای آینده
من همواره براین مسئله تأكید داشته ام كه نفت های پایه و شاخصی مانند نفت
برنت دریای شمال و نفت وست تگزاس اینتر مدیت آمریكا را كه برای تعیین
وضعیت بازار نفت به كار می بریم، همواره نمی توانند منعكس كننده تغییرات
ایجاد شده دراصول فیزیكی بازار باشند؛ درنتیجه خلأ ناشی از ناتوانی سازمان
اوپك، بازار نفت درحال حاضر زیرنفوذ وسیطره برخی بازیگران مالی قرارگرفته
است كه به طورعمده درحوزه های غیرتجاری فعالیت و براساس شناخت خود از بهای
نفت درآینده حركت می كنند و در رویكرد این دسته از بازیگران مالی تعامل
میان عرضه و تقاضا، نقش كوچك تر و كم رنگ تری ایفا می كند.
هنگامی كه علی النعیمی، وزیرنفت عربستان سعودی، دركنفرانس اوایل سال جاری
درپاریس یادآوری كرد: عربستان سعودی وسازمان اوپك توانایی چندانی
درجلوگیری از افزایش سریع و شتابزده بهای نفت ندارند، درباره تأثیر
بازارهای آتی چنین گفت: بازارهای آتی تأثیر چشمگیری بر قیمت های فیزیكی
برجای می گذارند.
بیست و پنج سال پیش بازارهای آینده درتجارت و داد وستد
نفت جایگاهی نداشتند و هنگامی كه این شیوه تجاری درحوزه نفت در اوایل دهه
۱۹۸۰ شكل گرفت، تنها تعداد انگشت شماری از بازیگران در این حوزه فعالیت
داشتند كه كل سرمایه گذاری آنها از۵ میلیارد دلار فراتر نمی رفت. شركت های
نفتی، دولت های تولیدكننده و مصرف كننده نفت، صندوق های تأمین سرمایه،
مؤسسه های سرمایه گذار، دلالان و ... از جمله بازیگران فعال دراین حوزه
بودند. وزیرنفت عربستان سعودی درهمان كنفرانس یادآور شد: «نفت به سپرده ای
برای سرمایه گذاری تبدیل شده وتوانسته است مبالغ عظیمی از سرمایه مالی
صندوق های تأمین كننده مالی ومؤسسه های سرمایه گذارانی را كه تلاش می كنند
سود خود را به حداكثر برسانند و منابع مالی خود را متنوع سازند، به خود
جذب كرده است. تحلیل گران و متولیان صنعت نفت به شدت احساس می كنند كه این
گونه فعالیت ها سبب خواهد شد، به رغم تلاش عربستان سعودی و سازمان اوپك
برای ایجاد ثبات دربازار نفت، این بازار همچنان با افزایش قیمت روبه رو
باشد.
اطلاعاتی كه پیش تر كسب كرده ایم، نشان می دهند كه بانك ها نیز از
این غافله عقب نمانده اند. برخی تحلیل گران احتمال می دهند كه درآینده نفت
می تواند به عنوان صندوق تجارت ارزی مورد توجه قرار گیرد. از آنجا كه عموم
مردم می توانند در این زمینه فعالیت كنند، امكان جذب هرچه بیشتر سرمایه
گذاران وجود دارد. اعتراف به این مسئله كه عربستان سعودی، بزرگ ترین
تولیدكننده و صادركننده نفت درجهان، دیگر نمی تواند درتعیین قیمت نفت
تأثیر چندانی از خود برجای نهد، برای ریاض ناامیدكننده است. مهم ترین درسی
كه ما از شرایط استثنایی بازار نفت درسال های گذشته، به ویژه از اوایل سال
جاری میلادی، گرفته ایم این است كه سمت وسوی قیمت نفت را به طورعمده عوامل
غیربنیادینی تعیین می كنند كه همواره بر اصول بازار تأثیر می گذارند.
روشن
است كه منطقی جلوه دادن التهاب مستمر بازار نفت براساس سطح عرضه، تقاضا و
تجارت این ماده كار دشواری است. امروزه عوامل خارجی، مانند نگرانی ها و
تنش های ژئوپولتیك، اغراق درباره پایان یافتن منابع نفت و فعالیت های
دلالان نفتی نقش مهمی در نوسان های روزمره نفت دربازارهای جهانی ایفا می
كنند. به ویژه، دلالان نفتی از هرخبر سیاسی و اقتصادی كه در رسانه ها
منعكس می شود، استفاده می كنند تا همگان را متقاعد كنند كه بهای نفت از
آنچه هست، بالاتر خواهد رفت. مطرح ساختن اغراق آمیز نظریه های «اوج تولید»
درسال های اخیر، نمونه ای از این گونه اقدام ها است.
دلالان نفتی با اغراق
درزمینه این حقیقت انكارناپذیر كه منابع نفت نامحدود است و روزی به پایان
می رسد، نوعی پیش گویی «باب میل» ارائه می دهند (پیش گویی «باب میل»، نوعی
پیش گویی است كه به صرف گفتن پیامدهای ناشی از آن حتماً به وقوع خواهند
پیوست) یعنی «بهای نفت افزایش خواهدیافت، زیرا همگان معتقدند كه بهای آن
افزایش خواهد یافت». نتیجه این امر «معلق» ماندن بازاراست؛ بنابراین، باز
هم به پرسشی كه درعنوان نوشتار حاضر مطرح شد، باز می گردیم تا دریابیم
«معلق» ماندن بازار تا چه هنگام ادامه خواهد داشت.
اجماع درزمینه ادامه بهای بالای نفت
هنگامی كه آخرین «سمینار انرژی آكسفورد» حدود یك سال پیش برگزار شد، بهای
هربشكه نفت برنت دریای شمال۴۰ تا ۴۵ دلار بود، اما دراین باره كه علت این
افزایش قیمت نفت چه بوده است، اختلاف نظر وجود داشت. برخی معتقد بودند این
افزایش بهای نفت، كه از زمان افت شدید قیمت ها درسال ۱۹۹۸ بی سابقه بود،
درنتیجه اختلال های موقت درمعادله عرضه و تقاضا به وجود آمده است. درمقابل
برخی براین باور بودندكه برخی عوامل اساسی تر برصنعت جهانی نفت تأثیر
گذاشته و سبب افزایش شدید قیمت ها شده اند. امروزه دیدگاه غالب این است كه
درحال حاضر بازارنفت در بحبوحه یك تغییر ساختار عمده و احتمالاً ماندگار
است؛ بنابراین، براساس این دیدگاه، بهای نفت در بازارهای جهانی همچنان
بالا باقی خواهد ماند. در واقع، نوعی اجماع درحال شكل گیری است كه
بازارهای نفتی «پارادایم جدیدی» را دنبال می كنند كه درآن بهای بالای نفت
یكی از ویژگی های ثابت و همیشگی است. برای توجیه این اندیشه و دیدگاه
جدید، پنج مسئله مطرح شده است كه در زیر به آنها اشاره می شود:
۱- تقاضا برای نفت به طور متوسط سالانه بیش از۲ درصد افزایش یافته است و
پیش بینی می شود این روند ادامه داشته باشد. كشورهای درحال توسعه و در رأس
آنها چین نیز درسال های اخیر به واردكنندگان و مصرف كنندگان مهم نفت تبدیل
شده اند. روند افزایش مصرف نفت در چین به دیگر كشورهای درحال توسعه نیز
سرایت كرده كه نشان دهنده افزایش مصرف نفت درسراسر جهان است. تصمیم چین و
دیگر كشورهای واردكننده نفت برای ورود به عرصه فعالیت های بالادستی نفت
سبب شده است تقاضا برای نفت در بازارهای جهانی بازهم بالاتر رود.
۲- عرضه نفت از سوی كشورهای غیرعضو اوپك تنها می تواند سهم اندكی از
تقاضای روبه رشد نفت درجهان را پاسخ گوید. به طوركلی تصور رایج این است كه
بهای نفت تا سال ۲۰۱۵ به اوج خود می رسد، اما برخی تحلیل گران مسائل نفتی
استدلال می كنند این احتمال وجود دارد كه بهای نفت حتی زودتر از این تاریخ
به اوج خود برسد. افزون براین، این استدلال نیز مطرح است كه شركت های نفتی
بین المللی درباره سرمایه گذاری دربخش های بالادستی صنعت نفت با احتیاط
عمل می كنند، زیرا این شركت ها به سختی می توانند تصورهای محافظه كارانه
خود درباره قیمت نفت را تغییر دهند.
۳- افزایش شدید تقاضای جهانی برای نفت درسال های اخیر سبب شده است اوپك
تولید خود را به میزان زیادی افزایش دهد؛ به گونه ای كه درحال حاضر تولید
نفت این سازمان تقریباً با ظرفیت تولید آن برابری می كند، اما استدلال
مطرح دراین باره، بسیار جالب توجه است:
به رغم آن كه كشورهای عضو اوپك منابع كافی برای پاسخ گویی به تقاضا برای
نفت در درازمدت دارند، ترس و نگرانی آنها از كاهش شدید قیمت ها سبب شده
است تمایل به سرمایه گذاری برای افزایش ظرفیت تولید نفت نداشته باشند.
۴- ظرفیت پالایشی نفت درجهان به اندازه ای نیست كه بتواند پاسخ گوی نیاز
روبه رشد به فرآورده های نفتی باشد. دلیل این مسئله به طورعمده كمبود
سرمایه گذاری در بخش پالایش نفت است كه معمولاً سودآوری پایینی دارد، اما
محدودیت های زیست محیطی درباره ایجاد پالایشگاه های جدید در برخی كشورها
نیز در این زمینه بی تأثیر نبوده است. گفته می شود از بین رفتن مشكل پایین
بودن ظرفیت پالایش نفت درجهان، چندین سال طول خواهد كشید.
۵- پنجم استدلال می شود كه قیمت های كنونی نفت خام ثابت باقی خواهند ماند،
زیرا بالارفتن قیمت ها درسال های اخیر سبب ایجاد ركود در اقتصاد جهان نشده
است. طرفداران این استدلال می گویند اقتصاد كشورهای مختلف جهان رشد
چشمگیری از خود نشان داده اند و هشدارهای اولیه درباره فلج شدن اقتصاد
جهانی درصورت افزایش بهای نفت به بالاتر از۳۰ دلارهر بشكه، نادرست ازآب
درآمده اند.
چشم اندازی دیگر از آینده
بهای نفت درسال های اخیر افزایش چشمگیری داشته است، ولی میزان نهایی قیمت
ها هنوز مشخص نشده است. قیمت نهایی نفت حتی اگر به۵۰،۶۰ یا ۷۰ دلار هربشكه
هم برسد، همیشه دراین سطح باقی نخواهند ماند. درزیر دلایل این موضوع بررسی
و ناپیوستگی ها مشخص می شوند:
اول، بالابودن قیمت ها دربازار نفت متوقف خواهدشد، زیرا تقاضا برای نفت درجهان تعدیل خواهد شد:
- رشد تقاضا برای نفت دركشورهای عضو سازمان همكاری و توسعه اروپا درحال
كاهش است. رشد تقاضا در اروپا ثابت، درآمریكا (تاحدودی به علت طوفان
كاترینا) و در دیگر كشورهای عضو این سازمان درحال كاهش است.
- رشد تقاضا برای نفت در چین بار دیگر به سطحی موازی با رشد تولید ناخالص
داخلی این كشور بازگشته است. درحال حاضر، بسیاری براین باورند كه افزایش
شدید مصرف نفت درچین درسال گذشته یك استثنا و یا انحراف از معیار محسوب می
شود.
- كشورهای درحال توسعه توانسته اند از طریق كاهش یارانه ها، وضع مالیات
برسوخت، وضع محدودیت های وارداتی و اتخاذ تدابیر اجباری درباره صرفه جویی
مصرف، رشد تقاضا را كاهش دهند.
- انتظار می رود رشد تقاضای جهانی برای نفت درسال های ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ به نصف
رشد تقاضا برای این فرآورده درسال ۲۰۰۴ كاهش یابد. درسال۲۰۰۴، رشد تقاضای
جهانی برای نفت بیش از۳ درصد بود.
- هرچه بهای نفت بیشتر درسطح كنونی خود باقی بماند، تقاضا برای این
فرآورده نیز پایین تر خواهد ماند، زیرا كشورها به صرفه جویی درمصرف و
استفاده از منابع جانشین روی می آورند. همان گونه كه همگان می دانند، دولت
ها دركشورهای مصرف كننده نفت، روی آوردن به منابع و سوخت های جانشین را
دردستوركار خود قرار داده اند.
به طوركلی، اگر بر این باور هستید كه «بهای نفت همچنان بالا باقی خواهد
ماند» نمی توانید در همین حال معتقد باشیدكه «تقاضا برای نفت همچنان با
نرخ رشد سال های اخیر رشد خواهد كرد». این نخستین ناپیوستگی است.دوم، بالا
بودن بهای نفت متوقف خواهد داشت، زیرا كشورهای غیرعضو اوپك، بیشترین واكنش
آشكار را به بالابودن بهای نفت از طریق افزایش عرضه نفت نشان خواهند داد.
- سرمایه گذاری دربخش بالادستی صنعتی نفت درسراسر جهان درحال افزایش است.
- قرار است درچندسال آینده چندین حوزه نفتی مهم دركشورهای غیرعضو اوپك به
بهره برداری برسند. ازجمله این حوزه های بزرگ نفتی می توان به حوزه های
نفتی در روسیه، حوزه دریای خزر، برزیل، آنگولا ودیگر كشورهای آفریقایی
اشاره كرد. میزان نفت تولیدی در این كشورها می تواند كاهش تولید نفت در
دریای شمال را جبران كند.
- اگر طوفان های ویرانگر صنایع نفت را درهم نكوبند، انتظار می رود كشورهای
غیرعضو اوپك درسال آینده تولید نفت خود را یك میلیون بشكه در روز افزایش
دهند. همچنین پیش بینی می شود این افزایش ظرفیت تولید دركشورهای غیرعضو
اوپك تا چندسال آینده همچنان مثبت باقی بماند.
- تولید نفت غیرمتعارف دركشورهای كانادا، آمریكا، ونزوئلا و ماداگاسكار، افزایش چشمگیری خواهد یافت.
اگر معتقد هستید كه «بهای نفت همچنان بالا باقی خواهد ماند»، پس چرا شك
خواهید كرد كه شركت های نفتی بین المللی سقف قیمت مورد نظر خود را افزایش
خواهند داد تا امكان پذیری اقتصادی اجرای پروژه های جدید و پرهزینه تر، در
حوزه های نفتی متعارف و غیرمتعارف آزمایش شود. این دومین ناپیوستگی است.
سوم، بالابودن بهای نفت متوقف خواهد شد، زیرا طرح های سازمان اوپك برای افزایش و گسترش ظرفیت تولید به پیش می روند:
- تمام كشورهای عضو اوپك طرح ها و پروژه های بزرگی در زمینه افزایش ظرفیت
تولید دنبال می كنند. در واقع، منافع تجاری و راهبردی این كشورها این است
كه این گونه پروژه ها وطرح ها را دنبال كنند.
- درحال حاضر، كشورهای عضو سازمان اوپك، به استثنای عراق، ظرفیت تولیدی
برابر۳۰ میلیون بشكه در روز دارند و انتظار می رود ظرفیت تولید روزانه نفت
در كشورهای عضو اوپك، به استثنای عراق، تا سال ۲۰۱۵ نزدیک به ۵ میلیون
بشكه افزایش یابد.
- اگر اوضاع سیاسی عراق بهبود یابد، هرگونه افزایش ظرفیت تولید نفت در عراق، بالاتر از ظرفیت پیش بینی شده اوپك خواهد بود.
- هرچند موج جدید ملی گرایی در منابع نفتی روندی روبه رشد دارد وكشورها را
به نگرش های تك محورانه در فعالیت های نفتی سوق می دهد، بیشتر كشورهای عضو
اوپك فعالانه تلاش می كنند با شركت های نفتی بین المللی و نیز شركت های
ملی نفت دركشورهای مصرف كننده همكاری و مشاركت داشته باشند.
اگر شما براین باور هستید «كه قیمت نفت همچنان بالا باقی خواهد ماند» چرا
كشورهای عضو اوپك از ترس كاهش شدید بهای نفت درتوسعه ظرفیت تولید نفت خود
فعالیت محدودی انجام می دهند؟ این سومین ناپیوستگی است.
چهارم، بالابودن بهای نفت متوقف خواهد شد، زیرا «گلوگاه های» ایجاد شده در حوزه پالایش نفت سرانجام از بین خواهند رفت.
- درخاورمیانه و آسیا چندین پالایشگاه بزرگ در دست ساخت است كه ظرفیت پالایش آنها روی هم رفته۵ میلیون بشكه در روز است.
- دركشورهای عضو سازمان همكاری وتوسعه اروپا، گسترش پالایشگاه های موجود ترغیب و تشویق می شود.
- تولید موادی كه بهره وری از نفت سنگین را افزایش می دهند، افزایش تولید
میعانات گازی و پروژه های اعلام شده در زمینه جی.تی.ال سبب خواهد شد
اختلاف تقاضا برای نفت خام سبك و سنگین كاهش یابد.
اگر شما براین باور هستید كه «قیمت نفت همچنان بالا باقی خواهد ماند» و
صنعت پالایش نفت درحال وارد شدن به «عصر طلایی» جدید خود است، پس چرا
تردید دارید كه محدودیت ظرفیت پالایش در میان مدت از بین خواهد رفت. این
چهارمین ناپیوستگی است.
پنجم، افزایش شدید بهای نفت سبب افزایش نگرانی درباره ایجاد یك ركود جهانی
بالقوه درعرصه اقتصاد شده است. تأثیر ظاهری افزایش كنونی بهای نفت
براقتصاد جهانی، درقیاس با شوك های نفتی گذشته چندانی بحث و بررسی نشده
است، زیرا فشارهای تورمی ناشی از افزایش بهای نفت مهار شده است و رشد
اقتصادی جهانی همچنان ادامه دارد. تأثیر اندك یا دیرهنگام افزایش بهای نفت
بر اقتصاد جهانی چندین دلیل دارد كه ازجمله آنها می توان به موارد زیر
اشاره كرد:
- درحال حاضر، بهای واقعی نفت (نه بهای اسمی) از اوج بهای آن در دهه۱۹۸۰ کمتر است.
- افزایش بهای نفت تدریجی بوده است.
- كشورهای صنعتی با كاهش شدت انرژی خود توانسته اند خود را در برابر آسیب های ناشی از افزایش بهای انرژی مصون كنند.
- نرخ بهره درچند سال گذشته نسبتاً پایین باقی مانده است.
- وضع مالیات های سنگین برمصرف فرآورده های نفتی سبب كاهش تأثیرها برقیمت
برای مصرف كننده شده است. با این حال، برخی علائم نشان می دهند كه افزایش
كنونی بهای نفت نوعی تأثیرگذاری معكوس بر اقتصاد جهانی را آغاز كرده است:
- بهای واقعی نفت در زمان كنونی به بهای آن در اویل دهه ۱۹۸۰ نزدیك می شود.
- افزایش بهای نفت در زمان حاضر تدریجی تر از افزایش بهای آن در دهه ۱۹۸۰ بوده است ولی این روند هنوز پایان نیافته است.
- تورم درحال افزایش است هرچند این افزایش كنترل شده است.
- پیش بینی می شود رشد اقتصادی تقریباً درتمام كشورهای جهان، به استثنای
كشورهای صادركننده نفت، روندی نزولی داشته است و به۱ یا ۲ درصد تولید
ناخالص داخلی برسد.
- سیاست مالی توسعه گرانه آمریكا كه از طریق بودجه عظیم و كسری تراز تجاری
این كشور محركی برای رشد اقتصادی جهان محسوب می شود نمی تواند تا ابد
ادامه داشته باشد.
برخلاف دیدگاه های متعارف «اگر قیمت های نفت همچنان بالا باقی بمانند»،
ركود اقتصادی محتمل تر به نظر می رسد، درست همان گونه كه بالابودن قیمت ها
سبب تغییر سریع رفتار مصرف كنندگان خواهند شد. این نكته را می توان یكی
دیگر از ناپیوستگی هایی دانست كه در اندیشه آن دسته از تحلیل گرانی كه
محدودیتی برای افزایش بهای نفت و تأثیر مخرب آن بر اقتصاد جهانی قائل
نیستند، وجود دارد. نباید فراموش كرد كه جهان قبل از تمام ركودهای اقتصادی
چهار دهه گذشته، نوعی افزایش مستمر بهای نفت را ازسرگذرانده است.
ژئوپولتیك: ناشناخته بزرگ
التهاب دربازار نفت یك شبه از بین نخواهد رفت و تا هنگامی كه تنش های
ژئوپولتیك ادامه دارند، این التهاب ها نیز همچنان بر بازار نفت حكمفرما
خواهند بود.
- همان گونه كه یادآوری شد، علائمی نمایان شده اند كه نشان می دهند افزایش
بهای نفت تأثیر خود را بر اقتصاد جهانی گذاشته و سبب تعدیل رشد تقاضا برای
نفت و ترغیب سرمایه گذاری جهانی در بخش های بالادستی و پایین دستی صنعت
نفت شده است.
- افزایش فیزیكی بهای نفت باید به تدریج متوقف یا معكوس شود، اما نگرانی
بازار از اختلال درعرضه نفت درشرایط ژئوپولتیك كنونی همچنان ادامه خواهد
داشت.
- فرآیند سازگار شدن با سطح پایین تر و پایدارتر قیمت ها، با توجه به
تأثیر تحولات كوتاه مدت در بهای نفت و ادامه تنش های ژئوپولتیك جاری
دربرخی كشورها (كه پیش بینی آنها نیز دشوار است) به گذشت زمان نیاز دارد.
بار دیگر به «معلق» بودن بازار نفت و مثال و مقایسه ای كه در آغاز این
نوشتار به آن اشاره شد، باز می گردیم. در آنجا یادآوری شد یك بالن برای آن
كه در هوا باقی بماند، نیازمند «گرما» است و بهای نفت نیز برای آن كه
همچنان بالاباقی بماند، نیازمند «گرمایی» (یا به زبان ساده تر«عواملی»
است) كه بتواند وضع كنونی خود را حفظ كند. مهم ترین منبع «گرما» در بازار
نفت، چه بخواهیم و چه نخواهیم، «التهاب» است و امروزه مهم ترین منبع
التهاب درجهان خاورمیانه است كه تحولات و رخدادهای عراق، التهاب آن را دو
چندان كرده است، اشغال عراق هنوز ادامه دارد، درگیری های داخلی دراین كشور
قطع نشده است و آمریكا نیز هیچ گونه راهبردی در زمینه خروج نیروهایش از
عراق ارائه نكرده است. این مسائل سبب شده اند جهان بیش از پیش از خطرها و
تهدیدهای ناشی از بحران عراق و تأثیرهای آن در بی ثباتی اوضاع عالم نگران
شود. به یقین عواملی دیگری به افزایش بهای نفت كمك می كنند كه ازمیان آنها
می توان به موارد زیر اشاره كرد:
طوفان های دریای كاراییب؛ تهدیدهای كارگران صنعت نفت درنیجریه و نروژ مبنی
براعتصاب؛ ناآرامی سیاسی در اكوادور و اختلال در فعالیت پالایشگاه ها
درآمریكای شمالی، این رخدادها و حوادثی از این دست چندین دهه است كه
درصنعت نفت روی می دهند. اما اگر تنش و بی ثباتی درخاورمیانه نبود، این
عوامل نمی توانستند «گرمای» لازم را برای بالا نگاه داشتن «بالن» قیمت ها
در این دوره زمانی طولانی ایجاد كنند.
برای مثال، مدت های طولانی است كه
نظریه های مطرح شده درباره «اوج تولید» نفت و پیش بینی های ارائه شده مبنی
بر نزدیك شدن به زمان پایان منابع نفتی، مورد توجه تحلیل گران مسائل نفت و
انرژی قرار گرفته است، ولی این دیدگاه ها هیچ گاه مسئله انفجار قیمت های
نفت را دامن نزدند. اما امروزه این تفكرها را برای توجیه یا تشریح علل
افزایش بهای نفت به كرات مطرح می كنند. چرا درحال حاضر بیش از سه یا چهار
دهه گذشته به نظریه های «اوج تولید نفت» یا «پایان اعجاز عربستان سعودی
دربازار نفت» توجه می شود؟ به نظر من، دلیل این مسئله اشغال عراق و نگرانی
كلی از كاهش امنیت جریان نفت از منطقه خاورمیانه درقیاس با گذشته است.
درپایان یادآوری می شود كه اساس بازار كنونی نفت خام بر بنیان های
ناپایدار مبتنی است:
- بازار تازمانی «معلق» می ماند كه ذهنیت «كمبود» باقی بماند و تنش های ژئوپولتیك همچنان پا برجا است.
- با این حال، بالا بودن قیمت ها دربازار نمی تواند همیشگی باشد. هنگامی
كه رشد تقاضا تعدیل شد، ظرفیت تولید افزایش یافت و «گلوله های» موجود در
بخش پالایش از بین رفت، آن گاه روند امور معكوس خواهد شد.
- ممكن است قیمت های درمیان مدت به طور ناگهانی كاهش یابند، زیرا «پیش
گویی های باب میل» می توانند هم درباره كاهش و هم درباره افزایش بهای نفت
ارائه شوند، با این حال نباید انتظار داشت بهای نفت به قیمت قدیمی هر بشكه
۲۰ دلار بازگردد، زیرا دوران «نفت آسان و ارزان سپری شده است».
- تعیین زمانی كه در روند معكوس روی خواهد داد، دشوار است. لحظه ای را كه
باید مراقب آن بود لحظه ای است كه اجماع گسترده میان تولیدكنندگان، مصرف
كنندگان و تحلیل گران درزمینه «ادامه قیمت بالای نفت» ایجاد می شود. ما
هنوز به آن مقطع نرسیده ایم، اما درحال نزدیك شدن به آن هستیم.
- هنگامی كه نشانه های روند نزولی قیمت نفت آشكار شوند، اوپك احتمالاً
تلاش خواهد كرد سقف قیمت۴۰ تا ۵۰ دلار در هربشكه را برای خود تعیین كند،
اما با توجه به تأثیر گسترده بازارهای آینده باید منتظر ماند ودید كه آیا
سازمان اوپك خواهد توانست روند كاهش قیمت نفت را موفق تر از روند افزایش
آن مدیریت كند.
منبع: نشریه بررسی های اقتصادی خاورمیانه (میس)، ۳ اکتبر ۲۰۰۵
تو ضیح: نوشتار حاضر را نورالدین ایتلاوسین، وزیر پیشین انرژی الجزایر و
رئیس کنونی شركت مشاوره ای«نالكوسا»(Nalcosa)، در بیست و هفتمین «سمینار
انرژی آكسفورد» در۱۵ سپتامبر ارائه كرده است.
منبع خبر: شبکه اطلاع رسانی شانا
۱۷ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۹:۱۴:۵۷ قبل از ظهر