وقتی دانستید چقدر سرمایه قرار است وارد بازار كنید، باید بدانید كجا وارد و خارج شوید. بعضی تحلیلگران دوست دارند به محض اینكه اندیكاتورهایشان سیگنال داد وارد شوند. هرچند این كار امكان سودآوری را می تواند زیاد كند اما توجه داشته باشید كه ممكن است قبل از بسته شدن كندل حاضر روند تغییر كرده و سیگنال شما نابالغ (premature) بوده باشد.
هر سهم قابل معامله و مناسب برای خرید باید دو مشخصه اصلی داشته باشد: ۱-
حجمliquidity)): سهم باید از حجم معامله قابل قبولی برخوردار باشد.
مهمترین مزیتی كه یك سهامدار آماتور (سهامداری كه نمی تواند به تنهایی
روند را تغییر دهد) نسبت به سهامدار حرفه ای (مثل سرمایه گذاری ها و بانك
ها) دارد امكان ورود و خروج از بازار است به طوری كه بازار متوجه نشود.
برای مثال گفته می شود در بازار نیویورك وارد سهامی شوید كه حداقل ۰۰۰/۵۰۰
سهم در روز حجم معامله داشته باشد. در این صورت شما می توانید به راحتی
سهم را خریده و در صورت برگشت هم به راحتی آن را بفروشید.۲-
نوسانvolatility)):فرض كنید سهمی با حجم بالای معامله روزانه خریدید اما
قیمت سهم تغییر چندانی نكرد. در این صورت شما فقط سرمایه خود را بلوكه
كرده و مقداری هم كارمزد به كارگزار داده اید. اینجاست كه داشتن تحلیل به
كمك سهامدار می آید.
● چگونه یك سیستم معامله طراحی كنیم؟
یكی از مشكلات اصلی تحلیلگران ما نداشتن روش مدون و مكتوب برای تحلیل است.
نداشتن روش تحلیل منجر به نداشتن دیسیپلین می شود و اینجاست كه نابودی
تریدر فرا می رسد. سخن ارزشمند جك شواگر را به یاد آورید كه اگر برای
داشتن دیسیپلین وقت ندارید، برای ترید كردن وقت ندارید. گفتار خشنی است
اما واقعیت دارد. زمانی شما می توانید خود را دارای دیسیپلین بدانید كه
سیستم معاملاتی تان مكتوب باشد. زمانی كه تازه خرید و فروش را شروع می
كنید، ابتدا برای خود یك الگوریتم بنویسید كه با كمك آن سهام را فیلتر
كنید و مطمئن باشید هرگاه به سیستم مكتوب وفادار بمانید، سهامی كه می خرید
سود دارد و هرگاه دیسیپلین را رعایت نكنید، ضرر می دهید. اولین سیستم،
سیستم فاندامنتالی است كه برمبنای EPS، سود انباشته، بدهی، درآمد و چندین
فاكتور دیگر فاندامنتالی كار می كند. اولین اشكال این سیستم این است كه
تقریباً وزن همه این پارامترها یكی است. (كه البته غلط است.)
● طراحی یك سیستم تكنیكی
یك سیستم ترید موفق دو هدف بزرگ را دنبال می كند:
- ترند ها را به خوبی نشان می دهد.
- از گیر افتادن در شرایط سایدوی جلوگیری می كند. (در بازار فلت شما فقط به كارگزار لطف می كنید.)
● تشخیص بازه زمانی
بازه زمانی یك تریدر می تواند از ۱۵ دقیقه (فاركس یا تریدر روزانه) تا
ماهانه باشد. اینكه چه بازه ای را انتخاب كنید دقیقاً بستگی به میزان وقتی
دارد كه شما می توانید صرف كنید. در بورس تهران این بازه می تواند روزانه،
هفتگی یا ماهانه باشد. در مورد مثلاً فاركس شما می توانید در بازه های
مختلفی كار كنید. پس به توانایی خود دقت كنید و بازه درست را انتخاب كنید.
اگر بازه شما ۳۰ دقیقه ای است شما باید مثل یك حرفه ای جلوی مانیتور باشید
و اگر ۴ ساعته است، باید روزی ۶ بار قیمت ها را چك كنید.
● تشخیص روند
اولین هدف یك سیستم خوب تشخیص مناسب روند بود. برای تشخیص روند
اندیكاتورهای متنوعی هستند كه برای مثال می توان از انواع میانگین متحرك
نام برد. با چند بار بك تست گرفتن و دیدن اینكه اندیكاتوری كه برای تشخیص
روند استفاده كرده اید چقدر موثر است، می توانید اندیكاتور را بهینه كنید.
● تایید روند
باید روند تشخیص داده شده را تایید كنید. دلیل این امر هم نیفتادن در دام
بازار sideways است. برای تایید روند اندیكاتورهای زیادی وجود دارند مثل
MACD، RSI و stochastics. با گرفتن بك تست در یك بازار رونددار می توان به
راحتی كارایی این اندیكاتورها را دید.
● مشخص كردن ریسك
اكثر تریدرها علاقه ای به گفت وگو در مورد ضرر ندارند ولی تا شما ضرر
خودتان را قبول نكنید، سود نخواهید كرد. ترید در هر بازاری (چه ارز، چه
سهام، چه آتیه و ....) بر سه پایه تحلیل، مدیریت سرمایه و روانشناسی است.
مشخص كردن ریسك یعنی اینكه تریدر بداند كه در صورت اشتباه بودن تحلیل چه
میزانی از سرمایه اش را از دست خواهد داد. این میزان بسته به سرمایه و
طبیعت بازار تفاوت می كند. این میزان می تواند درصدی از سرمایه یا تعداد
پوینت مشخص باشد. اما باید حتماً وجود داشته باشد.
● تعیین نقاط ورود و خروج
وقتی دانستید چقدر سرمایه قرار است وارد بازار كنید، باید بدانید كجا وارد
و خارج شوید. بعضی تحلیلگران دوست دارند به محض اینكه اندیكاتورهایشان
سیگنال داد وارد شوند. هرچند این كار امكان سودآوری را می تواند زیاد كند
اما توجه داشته باشید كه ممكن است قبل از بسته شدن كندل حاضر روند تغییر
كرده و سیگنال شما نابالغ (premature) بوده باشد. به نظر من ریسك وارد شدن
در یك ترید پیش از تمام شدن كندل زیاد است. برای خروج می توان از محدوده
های حمایت و مقاومت استفاده كرد یا درصد (پیپس در فاركس) مشخصی را مد نظر
گرفت یا خروج را با اندیكاتور تشخیص داد. برای خروج با ضرر هم می توان از
محدوده های حمایت و مقاومت استفاده كرد یا تعداد پیپس مشخص را در نظر داشت
یا از اندیكاتور استفاده كرد
● سیستم تان را بنویسید و آن را به كار ببرید
این قدم سخت ترین قدم است. دقت كنید كه سیستم تان را جزء به جزء بنویسید و
به تمام اصول آن پایبند باشید. مثلاً اگر صد درصد مطمئن بودید كه این سهم
بالا می رود ولی سیستم شما هنوز سیگنال نداده، نباید وارد شوید. اگر وارد
شدید به سیستم تان خیانت كرده اید. حالا:
۱- سیستم تان را بك تست كنید و با بك تست كارایی آن را بالا ببرید.
۲- چند ماهی (حداقل ۲ ماه) سیستم را روی كاغذ (یا با حساب دمو) تست كنید.
۳- اگر سیستم تان در دو ماه خوب جواب داد، یعنی سیستم تان نه فقط در گذشته
بهینه شده كه برای آینده هم خوب است و می توان به آن اعتماد كرد.
در این قدم ها شما هر سه ركن ترید را رعایت كرده اید. قدم های یك، دو و سه
تحلیل هستند. قدم چهار و پنج مدیریت سرمایه و قدم شش روانشناسی.
۱۹ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۷:۳۵:۵۰ قبل از ظهر