مجمع عمومی عادی سالانه صاحبان سهام شركت اطلاعرسانی بورس طی هفته گذشته
برگزار شد. به طور طبیعی مدیریت شركت، گزارش عملكرد این مجموعه را كه از
زمان دبیر كل پیشین فعالیت خود را آغاز كرده است، ارائه کرده است. فارغ از
اینكه محتوای گزارش سالانه هیاتمدیره چیست و تا چه اندازه قابل انتشار و
دارای امكان ارزیابی است، همزمانی برگزاری مجمع این شركت با وضعیت فعلی
تولید و نشر اطلاعات سازمان و بازار، موضوع قابل طرحی است كه به دلیل
نارساییهای سالجاری از نگاه بسیاری دستاندركاران بازار كمتوجهی به آن،
هزینههای كمی و كیفی توسعه بازار را افزایش خواهد داد.
رسانهها به عنوان یك نهاد فعال در بازار سرمایه و در تعامل با سازمان كه
مصرفكننده و تولیدكننده اطلاعات است، همواره تلاش كرده است كه نقش نهاد
واسطه میان سازمان و بازار را تاحد امكان به نحو مطلوب ایفا كند و در مسیر
ماموریتها و اهداف سازمان به ویژه شرایط تجدید ساختار گام بردارد، اما
گاه وضع به گونهای میشود كه چرخه تولید و نشر اطلاعات رسمی كه همانند
خون در گردش در بازار سرمایه است، با نارساییهای متعددی روبهرو میشود و
دیگر چشمانداز مطلوبی برای بهبود آن نمیتوان ترسیم كرد. كاستیهای
اطلاعرسانی و انتشار اطلاعات از درون سازمان بورس به امروز باز نمیگردد،
نبود یك سامانه مسوولیتپذیر و پاسخگو در زمینه اطلاعرسانی، مسالهای است
كه از گذشته تاكنون وجود داشته است.
از زمان گچ و تختهای بودن ثبت معاملات تا به امروز كه سیستم رایانهای
معاملات نیز دچار اختلال میشود، مساله اطلاعرسانی سازمان بورس موضوع
بغرنجی بوده است كه به مساله بدون راه حل مبدل شده است. دبیر كل پیشین
بورس تلاش كرد با راهاندازی سایت «ایرانبورس» و سپس راهاندازی شركت
خدمات اطلاعرسانی بورس (ایده فروش اطلاعات) به بخشی از انتظارات بازار
پاسخ دهد.
همزمان اداره روابط عمومی نیز فعالیت خود را پیگیری كرد و میتوان گفت كه
با وجود تمام نقدهایی كه در آن زمان بر نحوه مدیریت بازار وارد بود،
راهاندازی سایتهای اینترنتی چاپ چند مجموعه كتاب نگارش مقاله یا
بیانیههایی كه قرار بود تا چندی دیگر، به صورت سیاست و برنامه اجرا شود!
از نقاط قوت این دوره بود. اما بعد از تغییر دبیر كل در عمل نظام
اطلاعرسانی بورس دچار كمكاری شده و از رخوتی كه در نظام اطلاعرسانی
بورس قوام گرفته تا به امروز وجود دارد.
شاید بخشی از دلایل آن از جمله تغییرات سیاسی در كشور، تغییرات مدیریتی و
بورس و ورود به مرحله تجدید ساختار، منطقی به نظر برسد، اما هر چه زمان
میگذرد این مساله تشدید میشود.
حال افزون بر شركت خدمات اطلاعرسانی، روابط عمومی نیز به عنوان یك اداره،
نهاد موازی مشغول فعالیت است. اما در عمل كارایی در فرآیند تولید و انتشار
اطلاعات مشاهده نمیشود. این هم به این معنی نیست که کارشناسان صدیق روابط
عمومی هیچ فعالیتی نمی کنند. هماكنون بسیار اتفاق میافتد كه آمار و
ارقام در سایت اینترنتی شركت خدمات اطلاعرسانی مغایر است. این موضوع در
رسانهها بارها طرح شده است.
تاخیر و ناهمزمانی در اطلاعرسانی انفعال در برابر اخبار رسانهها، به روز
نبودن اطلاعات درون سایت (هنوز مقالات شخصی و قدیمی یك فرد در سایت
خدماترسانی حك شده است)، پایین بودن قابلیت و توان موتورهای جستوجوگر
سایتها، كهنه بودن اطلاعات شركتها، انتشار غیررسمی اخبار شركتها قبل از
نشر رسمی، استفاده از اطلاعات محرمانه شركتها بخشی از نارساییهای مشهود
است.
همین نارساییها در بخش خبررسانی و اطلاعات خبری به چشم میخورد.
خبرهای سازمان به طور رسمی منتشر نمیشود و اخبار سازمان از سوی افراد
مسوول خارج از سازمان بیان میشود، خبرها به طور قطره چكانی و غیرحرفهای
(به عنوان نمونه خبر سرمایهگذاری اعراب در بورس تهران، خبر مربوط به
پذیرهنویسی یا دعوت از هیات موسسه شركت بورس كه بازار مدتها در انتظار
مشخص شدن وضع پذیره نویسی بود) منتشر میشود.
به كارشناسان سازمان فرمان دادهاند كه با رسانهها صحبت نكنید، رییس سازمان عنوان خود را با سخنگوی بورس به رسانهها معرفی میكند.
سخنگوی بورس كه باید همیشه با رسانهها در ارتباط باشد، به دلیل این كه
مدیر سازمان است و مسوولیت سنگینی ایفا میكند، كمتر سخن میگوید.
هرازگاهی با خبرگزاریها به صورت كنترل شده مصاحبه میشود. ماهها از
انتصاب دبیر كل یا ریاست سازمان میگذرد اما دریغ از برگزاری یك كنفرانس
خبری!
ماهیت اطلاعاترسانی بازار از «خبر رسمی» به سمت تغییر كارشناسی و شایعه تغییر پیدا كرده است.
چند كارشناس بازار مسوولیت ارائه تفاسیر به خبرنگاران رسانهها را بر عهده گرفتهاند.
گاه همین تفاسیر مشكلاتی را برای سازمان ایجاد میكند كه برخی از مواقع
نمیتواند جلوی دامنه و گستره خبرهای تفسیری را بگیرد و بازار شایعه محور
شده است.
یك سوژه تحلیلی گاه برای مدتها، خط خبری رسانهها را شكل میدهد. (به
عنوان فرآیند پذیره نویسی بازار فرار بورس و رویای بازار ۱۰۰میلیارد
دلاری) در حالی كه دغدغه وسائل بازار بسیار مهمتر از این گزارههای
تحلیلی یا خبری است.
سازمان در مرحله تجدید ساختار قرار دارد. بدون شك خبرهای مربوط به
تصمیمسازیها و تصمیمگیریها میتواند زمینه مشاركت عمومی را در فرایند
شكلگیری یك نظام مدیریتی فراهم كند. اما ظاهرا در درون سازمان یا هیچ
تصمیمی اتخاذ نمیشود یا اینكه تحولات درون ساختار بسیار كند و كشدار است
یا اساسا تغییرات بسیار سربهتو است و كسی نباید خبردار شود.
معلوم نیست كه اگر همین گزارشهای ادواری فدراسیون بورسها نبود، چه خبری
در بازار منتشر میشد؟ آیا سازمان برای آینده بازار برنامهای ندارد؟ اگر
دارد چرا منتشر نمیشود. آیا سازمان در مرحله آزمون و خطا است؟
به نظر میرسد در شرایط كنونی كارهای زیادی برای اجرای قانون جدید وجود
دارد كه باید مدیر سازمان بورس در نحوه مدیریت تولید و انتشار اطلاعات
سازمان تجدیدنظر جدی كند. جدای از استقرار یك پایگاه اینترنتی جدید (كه
كاربری آن آسان باشد) باید برای شیوه نشر اطلاعات تدابیر ویژهای
بیاندیشد. نقد روز ما «نقد مشوقانه» است.
چرا كه مدیریت بازار باید بپذیرد كه در خارج از سازمان، انتظارات مخاطبان
بازار نسبت به تولید و انتشار اطلاعات تقویت شده است. به این ترتیب
مسوولیت رسانهها برای اقناع مخاطبان افزایش یافته است. كسی باور نمیكند
كه در سازمان خبری نیست.
بهتر نیست كه در یک نقطه به رسانهها اعتماد شود؟