با مطالعه گروههای کوچک فعال، به دلیل عدم توجه به فعالیت زنان، پی بردیم.
قابل توجه کارفرمایان زن: وظیفهای که در سازمان به عهده دارید و همچنین بالا بردن تواناییها، موفقیت شغلی شما را رقم ميزند.
چگونه به این مطلب پی بردیم؟ طی مطالعاتی که در رشته مدیریت تجاری، دانشکده بازرگانی دانشگاه جورج تاون McDonough انجام شد به نقش و انگیزه زنان از انتخاب شغل و تاثیر آن بر تخصص خود پی بردیم و اما نتیجه؛ زنان اغلب به عنوان هماهنگكننده، در زمینه تدریس و مدیریت فعال هستند که بهرغم اهمیت، کمتر به آن توجه ميشود.
مانند بسیاری دیگر از ایدههای کسب و کار پروژه تحقیقی ما نیز از گفتوگوهایی در حین قهوه خوردن در زمان بیکاری آغاز شد. در گفتوگوهای خودمانی با تعدادی از دانشجویان زن رشتهMBA ، همگی ميگویند که به هنگام انجام وظایف و قبول مسوولیت در گروههای کوچک احساس یک منشی را دارند. یک هماهنگکننده در واقع مسوول هماهنگی، قالببندی، نوشتن ، ویرایش و تحویل کار افراد گروه است.
طی یک نظر سنجی اینترنتی که از گروههای متمرکز و مصاحبه با مدیران اجرایی به عمل آمد، تیم ما بهدنبال یافتن تاثیر جنسیت افراد بر گروههای کوچک، چگونگی درک مدیران از جنسیت گروههای پویا و همچنین نقش هماهنگکنندگان در ارتقاي سازمان بود.
طبق اطلاعات بهدست آمده از بررسیها، ايفاي وظیفه هماهنگکننده توسط زنان در پروژههای کوچک 5 برابر بیشتر از مردان به ترتیب 19درصد به 4 درصد است. 36 درصد از مردان نیز نقش مدیریتی را در سازمان بازی ميکنند که این رقم دو برابر تعداد زنان است.
بهطور جالب توجهی، گفته ميشود 31 درصد از زنان در مقایسه با 19 درصد از مردان وظیفه مدیر عملیاتی یا مدیر پروژهاي را به عهده دارند و به ترتیب 41 و 34 درصد باقی مانده از مردان و زنان مسوولیتهای دیگری مانند تحلیلگر دادهها، طراح، مجری و کارشناس هستند.
طبق تحقیقات، هماهنگكننده نسبت به دیگر افراد گروه از اهمیت کمتری برخوردار است، بنابراین مشارکت زنان در گروههای کوچک نادیده گرفته ميشود. وقتی ازهر دو گروه زنان و مردان پرسیده ميشود کدام سمت در موفقیت تیم تاثیر بسزایی دارد هر دو، مدیریت را انتخاب ميکنند. وقتی برای هماهنگكننده کمترین اهمیتي در نظر گرفته نشود، به میزان قابل توجهی از دیگر افراد گروه عقب ميماند.
هماهنگکنندگان همگی نکته سنج، منظم، کمالگرا و تحلیل گر هستند؛ اما این ویژگیهای مثبت به دلیل عدم حس مشارکت با گروه کمرنگ ميشود و در نتیجه برداشت منفی از وجود چنین وظیفهاي به وجود ميآید.
طی مطالعه از یک گروه، یک خانم مسوول ميگوید افراد گروهش تصور ميکنند که او درکی از ماهیت پروژه ندارد و مجبور است به عنوان هماهنگكننده به کارش ادامه دهد. برخی حتی نقش هماهنگكننده را طفره رفتن از «کار واقعی» توصیف ميکنند.
مدیران اجرایی خصوصیات مثبت و منفی یک هماهنگكننده را برشمردند، اما در مجموع تاکید ميكنند هر فردی جهت افزایش شانس پیشرفت در کار، باید مهارت و تواناییهای خود را بالا ببرد تا مورد توجه قرار بگیرد، نه اینکه منفعلانه یا بهطور غیرمحسوس پروژهاي را برنامهریزی و اجرا کند.
تحقیقات نتوانست عوامل ایجاد انگیزه را در هماهنگكننده شناسایی کند. گرچه بیش از دو سوم افراد به نظر ميرسد که وظایف خود را در گروه بر اساس اینکه کجا ميتوانند مفید باشند انتخاب ميکنند. یک مدیر اجرایی اشاره کرد زنان حقیقتا به دلیل اینکه جزئی گرا و با وجدان تر هستند و سعی در درک نیاز مشتری دارند، وظیفه شان را بهتر ایفا ميکنند.
با در نظر داشتن این موارد به زنان در تماميسطوح از كسب و كار سفارش ميکنیم که از نقش هماهنگكنندگی فاصله بگیرند (حتی اگر بدان معنا باشد که پا را از حیطه راحت کاری، فراتر بگذارند) تا بتوانند ارزش واقعی خود را به همکاران و همتاهایشان نشان دهند. سعی در قبول مسوولیتهای جدید داشته باشید تا نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید و به منظور مشخص شدن وظایف افراد، بهتر است یک گروه با یکدیگر کار کنند و وظایف را نوبتی کنند. مطمئن شوید که تمام افراد، فرصتی برای تغییر شیوه و اجراي مدیریت در محیطی امن دارند.
به زنان و مردانی که در یک گروه با یکدیگر کار ميکنند پیشنهاد ميکنیم از نظر درک وظایف خاص گروه، در یک سطح باشند، چون تاثیر مستقیمي بر روی اهداف بلند مدت دارد. با تعيين چگونگي مشارکت خود در گروه ميتوانید موفقیت آینده خود را ترسیم کنید.
منبع: www.forbes.com
مترجم : هوتسا عسکری نسب
۱ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۶:۵۲:۱ قبل از ظهر