آيا دموكراسي براي موفقيت اقتصادي الزامي است؟

آيا دموكراسي براي موفقيت اقتصادي الزامي است؟
به عنوان يك آمريكايي، من هميشه باور داشتم كه دموكراسي، سرمايه داري و پيشرفت ارتباط تنگاتنگي با يكديگر دارند و شما نمي‌توانيد يكي از آنها را بدون وجود ديگري داشته باشيد.
به عنوان يك آمريكايي، من هميشه باور داشتم كه دموكراسي، سرمايه داري و پيشرفت ارتباط تنگاتنگي با يكديگر دارند و شما نمي‌توانيد يكي از آنها را بدون وجود ديگري داشته باشيد. چنين تفكري بخشي از دي ان‌اي آمريكايي‌ها را تشكيل مي‌دهد اما معجزه اقتصادي آسيا همواره اين باور را به چالش كشيده است. از دهه 1960 به بعد بيشتر كشورهاي موفق، رشد اقتصادي چشمگيري را تحت يك دولت ديكتاتور يا نيمه اقتدارگرا تجربه كرده اند.
برخي از كارشناسان به اين نتيجه رسيده‌اند كه تصميم‌گيري موثر و يكپارچه تحت يك رژيم اقتدارگرا به مراتب در رسيدن به رشد و توسعه موفق تر عمل مي‌كند تا يك وضعيت سياسي پر هرج و مرج مانند دموكراسي‌هاي غربي. كشور چين كه چالش اصلي دموكراسي‌ها محسوب مي‌شود، امروز از هميشه قوي تر است. دولت پكن معتقد است كه اين كشور مي‌تواند بدون فضاي باز سياسي به كشوري مدرن با اقتصادي بازار محور تبديل شود. در واقع رهبران چين، دموكراسي را تهديدي براي پيشرفت اقتصاد ملي مي‌دانند.
دموكراسي‌هاي غربي به خاطر وجود مجادلات سياسي مختلف در اخذ تصميمات اساسي ناكام مي‌مانند. نحوه تصميم گيري در چين اكنون مورد توجه حتي برخي دولت‌هاي غربي هم واقع شده است. البته اوج گرفتن اقتصاد هند به وضوح نشان مي‌دهد كه حتي دموكراسي‌هاي پر هرج و مرج هم مي‌توانند رشدي معادل ديكتاتوري‌ها را تجربه كنند.
مورد جالب ديگر كره جنوبي است. تجربه مدرن شدن كره جنوبي نشان داد كه ديكتاتوري مي‌تواند توسعه اقتصادي را پيش ببرد اما تنها تا يك نقطه خاص. در آن نقطه است كه تنها يك فضاي باز سياسي مي‌تواند رشد را ادامه دهد. بنابراين كره درس مهمي را به بقيه اقتصادهاي نوظهور و به خصوص چين مي‌آموزد.
كره جنوبي يكي از كشورهايي است كه با رشد حيرت‌انگيز خود ايده مفيد بودن ديكتاتوري براي توسعه اقتصادي را پايه‌گذاري كرد. اين كشور براي 26 سال تحت سلطه اقتدارگرايان قرار داشت و در اين مدت با رشدي قابل توجه از فقر به موفقيت و كاميابي رسيد و طي اين فرآيند صنايع الكترونيكي، كشتي سازي، فلزي و خودروسازي خود را بنا نهاد. پارك چونگ هي، پايه‌گذار معجزه اقتصادي كره كه از سال 1961 تا 1979 رهبري اين كشور را بر عهده داشت، معتقد بود تا وقتي كه كشور به سطحي از توسعه نرسد، دموكراسي برايش بي‌فايده خواهد بود. او در جايي نوشته است: «دموكراسي براي مردمي كه از گرسنگي و نااميدي رنج مي‌برند، بي‌معني است.»
اما در نهايت، ديكتاتوري كره جنوبي سقوط كرد. در سال 1987 بعد از تظاهرات گسترده دموكراسي خواهان در خيابان‌هاي سئول، بالاخره انتخابات آزاد برگزار شد. بعد از آن چه اتفاقي افتاد؟ كره جنوبي اقتصادش را به يك مرحله بالاتر ارتقا داد و حدس من اين است كه بدون ايجاد دموكراسي، چنين اتفاقي ناممكن بود.
كره جنوبي يكي از معدود كشورهايي بود كه از «در حال توسعه» به «توسعه يافته» تبديل شد. بسياري از اقتصادهاي در حال ظهور به سطح قابل قبولي از توسعه و رفاه دست مي‌يابند اما قدم آخر را براي تبديل شدن به يك كشور پيشرفته بر نمي‌دارند. كره اين قدم را برداشت و نوآوري را وارد اقتصادش كرد. اكنون شما مي‌توانيد محصولات پرآوازه شركت‌هاي كره‌اي مانند ال جي، سامسونگ و هيوندا را در همه جاي دنيا ببينيد.
آيا اين جهش تحت يك حكومت ديكتاتوري ميسر بود؟ احتمالا به سختي. خلاقيت و نوآوري چيزي نيست كه شما بتوانيد توسط دولت ايجاد كنيد. به‌طور حتم سرمايه‌گذاري در تحقيق و توسعه نقش به سزايي دارد اما شما نمي‌توانيد مردم را وادار كنيد كه خلاق‌ترباشند.
اين تحول بايد در طرز فكر افراد رخ بدهد. خلاقيت بايد در درون افراد شكل بگيرد كه تحقق چنين امري بدون يك فضاي باز سياسي بسيار مشكل است. براي خلاق بودن، شما نيازمند دسترسي قابل قبول به اطلاعات، اطمينان خاطر براي بيان آنچه در ذهن داريد و تمايل به ريسك پذيري هستيد.
ترس ناشي از كنترل سياسي جلوي پرورش تفكر خلاق را مي‌گيرد. سانسور و محدوديت دسترسي به اطلاعات، جلوي پيشرفت دانش و مجادلات طبيعي آن براي برآمدن ايده‌هاي جديد را خواهد گرفت. برخي از كره اي‌ها معتقدند كه كشورشان بدون دموكراسي به خلاقيت فعلي دست نمي‌يافت.
اگر اين ادعا درست باشد آنگاه پيام مهمي براي چين به همراه دارد. دولت پكن برنامه‌ريزي كرده است كه اقتصاد چين بيش از پيش به سمت نوآوري و خلاقيت حركت كند. اين را مي‌توان از مبالغ هنگفتي كه به تحقيق و توسعه، فن آوري اطلاعات و انرژي‌هاي پاك تخصيص يافته است، فهميد. شهرهاي چين در حال ايجاد مناطق ويژه تكنولوژي پيشرفته هستند تا از اين طريق مراكز توسعه نرم افزار و تحقيق توسعه را جذب كنند. اما آيا چين مي‌تواند جهشي مانند جهش كره جنوبي را تجربه كند، آن هم بدون اصلاحات سياسي؟ آيا اقتدارگرايان مي‌توانند خلاقيت و نوآوري را تحت يك سرمايه داري دولتي پرورش دهند مانند آنچه كه كره جنوبي تحت يك دموكراسي انجام داد؟
اين پرسش فوق العاده مهمي براي آينده چين و اقتصاد جهان است. عقيده شخصي من اين است كه چين كار سختي در دستيابي به موفقيت كره جنوبي در پيش خواهد داشت. اگر چين مي‌خواهد به يك اقتصاد كاملا توسعه يافته تبديل شود، نمي‌تواند اصلاحات سياسي را ناديده بگيرد.
منبع: تايم 
منبع خبر: تهران‌امروز
  ۱۸ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۷:۴۶:۴۸ قبل از ظهر
شما اولین نفری باشید که نظر میدهد

 همین حالا نظر خود را ثبت کنید:

نتایج یافت شده: 0 مورد