تعداد معدودی از شركتهای تجاری، علاقهمند به استفاده از مدیریت ریسک در برنامه کاری خود هستند، اما «مکس رودلف» کارشناس بیمه معتقد است رکود اقتصادی زمان مناسبی برای بهینه سازی است.
تعداد معدودی از شركتهای تجاری، علاقهمند به استفاده از مدیریت ریسک در برنامه کاری خود هستند، اما «مکس رودلف» کارشناس بیمه معتقد است رکود اقتصادی زمان مناسبی برای بهینه سازی است.
در حال حاضر با وجود شرایط بد اقتصادی، صاحبان شرکتهای تجاری کوچک در مورد بروز خطرات احتمالی و یافتن راهی جهت تشخیص و مدیریت آنها در شگفتند. به عقیده «مکس رودلف » کارشناس بیمه، شرکت مشاوره مالی رودلف که عمدتا با شركتهای کوچک و متوسط همکاری دارد : کارآفرینان بهتر است به جای در نظر گرفتن خطرات به عنوان عامل منفی، از خطرات پیشآمده به عنوان فرصتهای مناسب استفاده کنند. وی طی گفتوگویی که اخیرا با «کارن کلن» مقالهنویس بخش پاسخ هوشمندانه مجله اقتصادی Business Week انجام داده است به توضیح درباره چگونگی کمک مدیریت ریسک به شركتهای کوچک میپردازد. گزیدهای از گفتوگویشان به شرح زیر است :
با توجه به مدیریت ریسک، ماموران بیمه چه کمکی ميتواند در حق شركتهای کوچک انجام دهد ؟
• بیشترین کاری که در این زمینه انجام ميدهند کمک به شركتها جهت تشخیص خطرات از لحاظ عملی است. بیشتر صاحبان شركتها از وجود خطرات خاصی آگاه هستند، اما با کمک ماموران بیمه از وجود خطرات دیگر نیز آگاه ميشوند.
•به نظر میرسد باید از خطرات ترسید، اما طبق گفته شما، خطر همیشه مساله نگران کنندهای نیست.
•ما خطرات را از دو جنبه منفی و مثبت بررسی ميكنیم. برای مثال، اگر شما صاحب فروشگاه سخت افزار باشید احتمالا نگران خطراتی هستید که فروش شما را در دوران رکود اقتصادی تهدید ميكند و همچنین به موقعیت مناسبی توجه ميكنید که برای فروش فروشگاه در دوران رکود پیش خواهد آمد.
• لطفا به برخی از خطرات بارزی که شركتهای کوچک با آنها مواجهاند اشاره کنید ؟
•خطرات را ميتوان به چند دسته طبقهبندی کرد. خطراتی همچون کلاهبرداری، از دست دادن کارمندان یا خطراتی که به هنگام از کار افتادگی کارمندان کلیدی اتفاق ميافتد. همچنین خطرات مالی و بیمه نیز وجود دارد، به عنوان مثال چگونه به عنوان مالک شرکت در صورت عدم تحقق برنامه تجارت بلند مدت به اهدافتان دست پیدا ميکنید. در شرایط تجاری کنونی، خطرات خاصی شركتهای کوچک را تهدید ميكند، برای مثال اگر بانک شما قادر به تمديد مهلت بازپرداخت وام نیست، در چنان شرایطی ميتوان با افتتاح حساب در بانکهای مختلف و گسترش روابط با بانکداران دیگر خطر را به حداقل رساند.
•صاحبان کسب و کار هر چند وقت یک بار باید خطراتی که شرکت را تهدید ميكند ارزیابی کنند؟
•یک سال پس از انجام پروژه مدیریت ریسک برای یک شرکت، به مرور و بازبینی پروژه مربوطه میپردازیم که فرآیند تکامل مدت زیادی طول میکشد. با مرور زمان تغییراتی را در برنامه ایجاد ميكنیم و بر اساس اطلاعات برگرفته از دنیای واقعی به تنظیم آن میپردازیم.
روش عملکرد
فرآیند تجزیه و تحلیل خطر چیست؟
از تمامي مدیران بخشهای مختلف یک شرکت در مورد علت نگرانی شان سوال ميكنیم ؟ و اینکه چه موضوعی آنها را متوجه حوادثی کرده که قرار است ظرف 6 ماه تا یک سال آینده اتفاق بیافتد ؟ تا حد امکان سعی ميکنیم اطلاعاتی را از منابع مختلف یک شرکت بهدست آوریم. بر اساس پاسخهای به دست آمده، لیستی از خطرات تنظیم کرده، سپس بر حسب اولویت، تناوب و شدت خطر آنها را طبقهبندی ميكنیم که در هر سازمان این دسته بندی به سه تا پنج گروه مهم تقسیم ميشود. از مدیر عاملان و مدیران مالی از وجود خطرات احتمالی انجام برنامه تجاری پنج تا ده ساله نیز سوال ميشود.
زمانی که از خطرات اصلی آگاه بود، از طریق ایجاد فرهنگ مدیریت ریسک و با استفاده از راهحلهای مناسب در یک شرکت ميتوان خطرات را کنترل کرد.
•آیا شركتهای کوچک باید به منظور انجام تحلیل خطرات اولیه، از مشاوری خارج از محیط شرکت کمک بگیرند ؟
•خیر، به هیچ وجه. اگرچه وجود نظری خارج شرکت مفید است، اصولا تجزیه و تحلیل، فرآیند داخلی به حساب ميآید و احتمالا شركتهای کوچک با دانشگاه محلی درباره برنامه داخلی خود مشورت ميكنند. ميتوان با استفاده از راهنمای موجود در سازمان بیمه، از کمک متخصصین استفاده کرد که این کار هزینه هنگفتی در بر ندارد.
•شركتها اغلب به دلیل راهاندازی یک شعبه دیگر یا شروع خط تولید جدید، دچار شکست ميشوند که عدم موفقیت در این زمینه، ناشی از مثبت اندیشی نسبت به احتمال خطر کردن است که عمدتا عواقب منفی دارد. چگونه ميتوان از وقوع چنین اشتباهاتی جلوگیری کرد؟
•اگر مدیر عاملان فرهنگ مدیریت ریسک را اجرا کنند، آنگاه تماميکارمندان یک شرکت نیز آمادگی لازم را جهت مواجه شدن با خطر و غلبه بر آن پیدا ميكنند. بهتر است فردی در شرکت دارای قضاوت صحیحی باشد و مدیران را به خطر کردن و رقابت تشویق کند، اما به دلیل انجام چنین کاری اخراج نشود.
•آیا ميتوان بر اساس شناخت دوباره صاحبان شركتها از مفهوم مدیریت ریسک، جنبه مثبتی برای شرایط دشوار اقتصادی فرض کرد؟
• اجراي مدیریت ریسک بسیار سخت است، زیرا به صورت دورهای درگیر موقعیت دشوار هستیم. اگر شرایط همیشه عالی باشد مردم مدیریت ریسک را هزینه بر و به عنوان یک مانع در نظر ميگیرند پس باید به فکر بهینهسازی توان آینده شرکت باشیم..
هوتسا عسگرينسب
۲۷ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۷:۵۴:۴۴ قبل از ظهر