آغاز يك كسب و كار جديد چالشي سخت، نوميدكننده و سرشار از نگراني است. اين كار به شجاعت و پايداري لجوجانه نياز دارد. كارآفرينان بايد براي برخورد با مشكلات عذاب آوري آماده باشند كه تنها با استقامت و پافشاري سخت و مداوم برطرف مي شوند.
واژه «كارآفرين» (entrepreneur) دربردارنده معناي موفقيت است. اين واژه به معناي محصولات، ابداعات، كيفيت و خدمات نوين است. در درون يك شركت، اين واژه به معناي نوع خاصي از روحيه، سرزندگي و فضيلت است. «اي. ا. باتلر»، مفسر روزنامه تجاري، آن را «شوق خلقت» مي نامد.
در واقع كارآفرينان كساني اند كه با ايجاد محصولات و خدمات نوين مورد نياز مردم، درآمد خوبي كسب مي كنند. معمولاَ گمان مي رود كه كارآفرينان در راه اندازي شركت ها تبحر دارند. در هر حال، آنها از هيچ، كسب و كاري جديد خلق مي كنند. آنها به رغم مخاطرات بسيار، پيشگام كارهاي جديد مي شوند.
امروزه بيشتر مشاغل جديد را شركت هاي كارآفريني خلق مي كنند. كالاها و خدمات برتر، فن آوري نوين و پيشرفت ها عموماَ از مراكز كارآفريني نشأت مي گيرند. ريشه رشد و شكوفايي ما در شركت هاي كوچك و كارآفرينان كوشايي است كه مشتاقانه نظريات نوين خود را عملي مي كنند.
كارآفريني مزاياي خاص خود را دارد؛ از جمله دستمزد بالا ، امنيت، ايجاد دارايي، استقلال كاري و رضايتمندي. با وجود مزاياي فراوان كارآفريني عده كمي از افراد جامعه به فكر راه انداختن كسب و كاري براي خود هستند. شايد مهمترين دليل اين امر، ترس باشد چرا كه بيشتر افراد جامعه مي ترسند با پرداختن به كارآفريني حقوق ماهيانه خود را از دست بدهند. همچنين آنها نمي توانند ريسك، عدم اطمينان و فكر بي پولي را تحمل كنند و فكر صورت حساب هاي پرداخت نشده و بي پولي، آنها را به وحشت مي اندازد.
در اين نوشتار سعي داريم با برشمردن هفت گام اساسي، دريچه اي نو بر روي كارآفرينان و ديگر افراد جامعه براي راه اندازي و مديريت كسب كاري جديد براي خود و ديگر افراد جامعه بگشاييم و با پرداختن به نكات اساسي و سخنان كارآفرينان بزرگ دنيا، به باورهاي جديدي در عرصه كارآفريني برسيم.
گام اول: آغاز كار يك مبارزه است
آغاز يك كسب و كار جديد چالشي سخت، نوميدكننده و سرشار از نگراني است. اين كار به شجاعت و پايداري لجوجانه نياز دارد. كارآفرينان بايد براي برخورد با مشكلات عذاب آوري آماده باشند كه تنها با استقامت و پافشاري سخت و مداوم برطرف مي شوند.
هر كسب و كار تازه اي را كه شروع مي كنيد علاوه بر مشكلات معمول، مشكلات خاص خود را دارد. هر كارآفرين در شروع كار مجبور است راه خود را از ميان طيف بي پايان مشكلات باز كند. تمام اين مسايل و مشكلات قابل حل اند. كساني كه مقاومت مي كنند و از مشكلات نمي هراسند از سياهي بيرون مي آيند.
نكته مهمي كه يك كارآفرين در آغاز كار بايد آن را در نظر داشته باشد اين است كه گاه، پول پاداشي نيست كه فوراَ بدست آيد. اما تجربه مي تواند از مثقال ها طلا ارزشمندتر باشد. چرا كه نرخ بهره بسيار بالايي دارد كه قطعاَ جايي به كار شما خواهد آمد. هر چه ثروت خود را ديرتر به دست آوريد، آن ثروت بيشتر خواهد بود.
گام دوم: چگونه يك زمينه كاري مناسب بيابيد
كسب و كاري كه شروع مي كنيد حتي االامكان بايد مبتني بر يك فكر تازه باشد. راه رسيدن به چنين ايده يا مفهومي، تمركز بر حل يك مشكل يا برآورده ساختن نيازي در جامعه است كه اخيراَ به آن توجه نشده است. براي آنكه گام دوم كارآفريني را برداريم بايد نكات زير را رعايت كنيم.
1- نيازهاي شما، نيازهاي ديگران نيز هست. مردم خيلي بيش از آنچه متفاوت به نظر مي رسند به هم شبيه اند. يأس ها و اميدهاي شما همان يأس ها و اميدهايي است كه همسايه شما دارد. موفقيت شما به تجزيه و تحليلي كه از خود داريد يا شناختتان از ديگران، بستگي دارد. اگر شما به طور جدي به دنبال موقعيت و موفقيت باشيد، شانس در خانه شما را هم خواهد زد. وقتي آماده مي شويد، آنچه را به دنبالش هستيد خواهيد يافت.
اگر احتياجات، خواسته ها و نااميدي هاي كوچك خود را دقيق بررسي كنيد، فرصتي را كشف خواهيد كرد. در خانه، در محل كار، حتي در زمان تفريح بايد هر روز به واكنش هاي خود توجه كنيد، چرا ناراضي هستيد، چه چيز شما را عصبي مي كند، چه آرزويي داريد، دلتان چه مي خواهد؟ احتياجات شما نيازهاي همگاني است، از ديگران هم غافل نمانيد. اطرافيان در محل كار يا خانه چه مشكلاتي دارند؟ شما چگونه مي توانيد حلال مشكلات آنها باشيد؟ چگونه مي توانيد نيازهاي و خواسته هاي آنان را برآوريد؟
2 - براي پيشرفت، بايد يك شكاف بازار بيابيد، آنگاه كسب و كار شما هدفي خواهد داشت. تقليد از تلاش هاي رقبا كاري بيهوده است. شما مراد خود را بيابيد. به ديگران خدمت كنيد. زندگي را براي مشتريان خود بهتر، ساده تر، شادتر و سودمندتر كنيد. به اين ترتيب پول دار خواهيد شد. كارآفرين بايد در توليد كالا و ارايه خدمات بالاتر از حد وظيفه عمل كند. اين طرز برخورد شكاف هاي بازار را بهتر از هر روش ديگري پر مي كند. فرصت، چيزي بيش از يك روش بهتر براي ارائه خدمات و رفع نيازهاي جامعه بشري نيست. در واقع «از هر دستي بدهيد، از همان دست پس خواهيد گرفت.»
«هنري كايزر» كسي كه تاكنون يكصد شركت تاسيس كرده است در اين خصوص توصيه مي كند؛ « هرچه خدمات بهتري ارائه كنيد، پيشرفت بهتري خواهيد داشت. اگر هدف شما جسورانه و والا باشد، مي توانيد به دنبال خدمات جديدتري براي رفع نيازهاي ديگران باشيد… اعتراف مي كنم كه هر گاه نياز برطرف نشده اي مي بينم. شوق عجيبي به رفع آن پيدا مي كنم. موقعيت هاي ارايه محصولات و خدمات جديد همانند ايده ها و اشتياق هاي انساني بي پايان اند.»
3- كارهاي خدماتي براي شروع ساده تر از كارهاي توليدي اند. تنها تحولي كه در يك شركت خدماتي به آن نياز داريد، ارائه برترين خدمات است. خدمات ضعيف را بررسي كنيد، به فرصت هاي ناگفته اي دست خواهيد يافت.
فرمول موفقيت « در كارآفريني به اين صورت است؛«ارائه خدمات، كمي بهتر و كمي بيشتر» . «اي.دبليو. ستاتلر»، موسس هتل هاي ستاتلر، شعاري دارد كه مي توانيد آن را شالوده فرمول موفقيت خود بدانيد، رمز ساده اي كه اگر به آن مجهز باشيد، مي توانيد محله و يا حتي كشور را فتح كنيد:
«زندگي خدمت است، كسي كه پيشرفت مي كند كسي است كه به همنوعان خود كمي بيشتر، كمي بهتر خدمت كند.»
بهتر آن است كه به سخنان «هنري فورد» نيز در اين خصوص گوش فرا دهيم:
«مشكل خيلي از ما در دنياي كسب و كار اين است كه بيش از هر چيز به دلارهايي فكر مي كنيم كه مي خواهيم كسب كنيم و از همان آغاز، راه را اشتباه مي رويم. من به شما اطمينان مي دهم كه اگر شخص به ارائه خدمات در كسب و كار خود عقيده داشته باشد، نيازي ندارد نگران سودآوري كارش باشد. او قطعاَ به پول خواهد رسيد. ايده خدمات رساني در كسب و كار، بالاترين تضمين موفقيتي است كه شخص مي تواند داشته باشد.»
4- شركتي با محصولي جديد، بايد بر كيفيت تاكيد كند. محصولي توليد كنيد كه بيش از يك مزيت سودآور داشته باشد. به دنبال فروش هاي قابل تكرار و هميشگي باشيد.
«چارلز وال گرين» موسس يك فروشگاه زنجيره اي، در اين خصوص توصيه مي كند:
«بزرگترين فرصت شغلي هر فرد معمولي، دقيقاَ توسط كاري ايجاد مي شود كه به آن مشغول است. كاري كه فرد انجام مي دهد، هر چقدر هم كه دون پايه باشد، باز، در آن كار سريع تر از هر كار ديگر مي تواند پيشرفت كند. آدم متوسطي مثل من كه هيچ هنر خاصي ندارد، بهتر است به كسب و كاري بچسبد كه به آن وارد است.»
5 - كاري كه شروع مي كنيد احتمالاَ هدف ثابت شما نخواهد بود. پس از آغاز كار ايده ها و فرصت هاي جديد به ذهن تان خطور خواهد كرد كه پاداش هاي بزرگ تري خواهند داشت. به دنبال راه هايي براي چند برابر كردن امكان سوددهي باشيد. در جستجوي كسب و كارهاي جديدي باشيد كه امكانات جنبي داشته باشد.
6 - شايد تصميم به خريد كسب و كاري داريد. در صورت داشتن سرمايه لازم، اين كار مزاياي مشخصي دارد. ولي براي موفق شدن، همچنان براي كشف موقعيت ها و متحول كردن آنها، به نبوغ كارآفريني نياز داريد. پيشنهادهاي زير براي موفقيت شما ارايه مي گردد:
- اگر شما وسيله اي را اختراع مي كنيد، در دنياي خالي مخترعان گرفتار نشويد، بيرون برويد و اختراعات را به اهل فن، سرمايه گذاران و ديگران متخصصان نشان دهيد. حتي اگر توصيه هاي نوميد كننده هم دريافت كنيد، مهم نيست. لااقل به واقعيت هايي در مورد محصول خود پي مي بريد. از اين اطلاعات به عنوان عاملي براي پيشرفت استفاده كنيد.
- از در جا زدن در برنامه هاي بزرگ و اساسي كه يكي از مهمترين مشكلات جامعه بشري را حل خواهند كرد، بپرهيزيد، آنها معمولاَ خوره پول اند و بيشتر اوقات قابل اجرا هم نيستند، با پروژه هاي كوچك ولي مورد نياز، شروع كنيد.
- ممكن است كار يا سرگرمي موقتي وجود داشته باشد كه كسي را پولدار كند، ولي اينها همه پديده هايي گذرا هستند، شما چيزي مي خواهيد كه ده سال يا بيشتر به توليد آن ادامه دهيد. در اين صورت است كه سود واقعي به دست خواهيد آورد.
- ايده شما براي ايجاد يك كسب و كار تازه مي تواد واجد يا فاقد مزاياي باشد، اما تا آن كسب و كار را راه نياندازيد، نمي توانيد اين نكته را ثابت كنيد. بايد كار را شروع كنيد و تصميم بگيريد كه يك كارآفرين باشيد.
گام سوم؛ چگونه شركت خود را راه اندازيد؟
شما به عنوان يك كارآفرين بايد محصول يا خدمت خاص خود را، در چارچوب بازار، در كنار محصولات و خدمات رقابتي ديگر، به پادشاهان بازار عرضه كنيد. اين پادشاهان بازار همانا مصرف كنندگان اند. شما بايد با كالاهاي خدماتي پرمزيت، اين فرمانروايان را راضي نگهداريد. «چارلز كترينگ»، يكي از بزرگترين كارآفرينان نوآور دنيا، در اين خصوص مي گويد:
«در كسب و كار، آن كسي كه هرگز درباره اش فكر نمي كنيد و او را نمي شناسيد، مي نشيند و كل جريان را كنترل مي كند. آن شخص، مشتري شما است. هميشه گفته ام تمام سود و زياني كه در دفاتر يك توليد كننده ديده مي شود، حاصل تشويق ها و تحذيرهاي مشتريان است.»
گام هاي اساسي اوليه براي راه اندازي يك شركت كه محصول يا خدمتي جديد را ارائه مي كند، مي توان به شرح زير برشمرد.
1- نخست بايد، طرحي براي كسب و كار ترسيم كنيد؛ هر گاه ايده اي براي ايجاد يك كسب و كار داريد، طرح آن را بنوسيد. اين كار، در آينده به كارتان خواهد آمد.
2- براي نخستين سال عمليات خود بودجه اي تنظيم كنيد. اين كار ميزان پول مورد نياز شما را تعيين خواهد كرد. يك بودجه، بايد مشخص كند كه براي عمليات سالانه چقدر پول نياز خواهيد داشت. سپس بايد اين پول را تهيه كنيد.
3- مرحله بعدي در راه اندازي كسب و كار جديد، تهيه سرمايه است. يافتن سرمايه براي كسب و كار نو آسانتر از آن است كه مي پنداريد. بايد كاري كنيد كه سرمايه گذاران شما را باور كنند و شما را به عنوان يك موقعيت بسيار سودآور ببينند. «ويليام لير» در اين خصوص مي گويد:
«بسياري از افراد نمي دانند كه در آغاز راه اندازي يك كسب و كار جديد، آيا بايد زير بار قرض بروند؟ من مي گويم اين بستگي به شعور فرد دارد. اگر شخصي كاملاَ در مورد كسب و كار جديدش مطمئن است بايد خانه را گرو بگذارد. من بارها براي حفظ كسب و كارم همه چيزم را گرو گذاشته ام. در واقع، زماني را به ياد مي آورم كه به نظرم مي رسيد به همه كس در اين كشور بدهكارم. به هر حال، بدون توجه به چگونگي آغاز كار، دير يا زود شما هم بايد زير بار چنين تعهداتي برويد.»
4- اگر از كارهاي كوچك شروع كنيد، هيچ راهي مگر ترقي نداريد. شروع از كار كوچك بسيار كمتر از آغاز كارهاي بزرگ نياز به پول دارد. چنين شروعي شما را قادر مي سازد بر كل بنياد كسب و كارتان احاطه داشته باشيد.
5- گام اساسي ديگر در راه اندازي كسب و كار جديد، انتخاب يك وكيل است. در همان اوان كار به وكيلي خوب نياز داريد.
6- نامگذاري شركت و به ثبت رساندن آن گام اساسي ديگري است كه براي راه اندازي شركت خود بايد آن را انجام دهيد. به شكل هاي مختلفي مي توانيد شركت جديد خود را پايه گذاريد، ولي به شما توصيه مي كنيم، موسسه اي خصوصي بمانيد.
7- وجود شريك در اوان كار نعمت بسيار بزرگي است. با اين حال، شراكت عموماَ به مرور زمان به هم خواهد خورد. در دوره اي خاص، شما مي توانيد بدون شريك به كار ادامه دهيد. برخي از بهترين و دراز مدت ترين شراكت ها، شراكت زوجي است شامل يك فرد مخترع يك دانشمند و يك فرد خبره در كار فروش يا مديريت.
8- يكي از اولين كارهايي كه در آغاز كسب و كار جديد خود بايد انجام دهيد، جمع آوري اطلاعات است. شما بايد در مورد رقبا، قيمت گذاري، بازاريابي، توزيع و غيره مطلع باشيد. تلفن اين كار را براي شما انجام خواهد داد.
گام چهارم؛ چگونه كارمند بگيريد و روابط خود را تنظيم كنيد؟
بعد از آنكه شركت خود را راه اندازي كرديد، بخشي از مشغله فزاينده شما استخدام، تعليم و نظارت بر كارمندان جديد خواهد بود، كه اين كار شكوفايي شركت شما را به همراه خواهد داشت. براي انجام اين كار بايد نكات زير را رعايت كرد:
1- وقتي شركتي راه انداختيد بايد آن را اداره كنيد و توسعه دهيد. بايد اولين كاركنان را استخدام كنيد و گروه اصلي خود را تشكيل دهيد. كارمندان، در توسعه شركت به شما كمك مي كنند، ولي معمولاَ به مرور زمان كارمندان ديگري جايگزين آنها خواهد شد.
2- بايد بياموزيد كه چه سياستي براي استخدام بهترين افراد اتخاذ كنيد. بيشتر افراد در محيطي كارآفرينانه رشد مي يابند. «ديويد اوگيلوي» به مديرانش در اين خصوص مي گويد:
«اگر شما افرادي را استخدام كنيد كه از خودتان تواناتر باشند، شركت «اوگيلوي ماتر» به شركتي از غول پيكرها مبدل خواهد شد، ولي اگر اشخاصي را به كار گيريد كه از شما كمتر باشند، شركتي پر از كوتوله ها خواهيم داشت.»
3- همه روابط انساني يك دوره ماه عسل دارند. اگر كاستي هايي در اين دوران مشاهده كرديد، اين تنها قسمت بالايي كوه يخ است.
4- از قراردادهاي استخدامي استفاده كنيد، ولي سعي نكنيد از طريق آن رقابت را از بين ببريد. هرگز بدون قولنامه كتبي كه وكيل تان آماده كرده، معامله اي را قبول نكنيد. بياموزيد چگونه از دادگاه استفاده كنيد و چگونه مخارج حقوقي خود را كنترل نماييد.
5- براي انجام امور شغلي خود هميشه نامه بنگاريد. اطمينان يابيد كه رفتار تلفنچي هاي شركت كاملاَمودبانه و عالي باشد. از كارت هاي شكايت پيوسته استفاده كنيد. بررسي شكايات مشتريان بهترين ابزار مديريتي اند.
6- هرگز از مشتريان خود نترسيد با مشكلات رويارو شويد. قيمت گذاري مناسب داشته باشيد. مطالبات خود را وصول كنيد و بر حاشيه سود خود بيفزاييد.
7- از حسابدار خود بخواهيد اصول اوليه را به شما بياموزد. از او اطلاعات مالي دقيق بخواهيد و هميشه از او سئوال كنيد.
8- مامور بيمه آتش سوزي و حوادث خود را واداريد اصول بنيادين بيمه را آن گونه كه در مورد شما صدق مي كند به شما بياموزد.
9- با يك شركت روابط عمومي هم رابطه برقرار كنيد. تبليغات را از اهل فن فراگيريد. به دنبال تبليغات سطح بالا باشيد. با تبليغات خود به ديگران خدمت كنيد.
10- بانكداران كمك زيادي به كارآفرينان نمي كنند. روابط بانكي خود را به آرامي و دقت بسازيد. از آبرو و اعتبار خود حفاظت كنيد. «هاروي فايرستون» در اين خصوص مي گويد:
« مهمترين دارايي اصلي مردي كه در كسب و كار موفق مي شود، اعتبار است. آغاز كار با اعتبار بالا، شانس موفقيت نهايي را بيشتر مي كند تا تنها داشتن پول آماده، چرا كه اعتباري خوب باعث مي شود يك تاجر مشكلات مالي خود را حل و فصل كند و ذخيره اي مالي براي نيازهاي آتي كنار بگذارد.»
11- شخصيت والاي خود را حفظ كنيد، عدالت را تضمين كنيد.
گام پنجم؛ چگونه با تكيه بر سه اصل راه خود را هموار كنيد
سه مهم و اساسي وجود دارد كه نه تنها دورنماي مورد نظر يك شركت را مشخص مي كند، بلكه اصول مستحكمي را براي اداره سازمان پايه مي گذارد. آن سه اصل مهم عبارتند از:
اصل نخست: صداقت و درستكاري
هيچ شركتي بدون صداقت تام نمي تواند در دراز مدت پيشرفت كند. هرگز اين افسانه را باور نكنيد كه اعمال خلاف از عناصر معمول موفقيت در كسب و كار است. همه شركت هاي بزرگ به بالاترين حد درستكاراند. بدون آن نمي توان خدمتگزاري صادق بود. صداقت هرگز نبايد بدون خلوص و تنها در حرف باشد. درستكاري بايد ريشه اي عميق در شركت جديد شما داشته باشد. براي موفقيت هيچ چيز حياتي تر از آن نيست.
«توماس.بي. واكر» ميليونر چوب بر (مالك بيش از 000/900 هكتار جنگل در مينه سوتا و كاليفرنيا) مي گويد:
«نه تنها آدمي مي تواند درستكار باشد و ثروتمند شود، بلكه تقريباَ ناممكن است ثروتمند شد، مگر آنكه درستكار باشد. اين امانتداري، درستكاري و تعهد است كه موجب مي شود مردم به شما اطمينان كنند و تجارت را رونق مي بخشد و روابط كاري را فعال مي كند.»
«هاروي فايرستون» نيز در اين خصوص توصيه مي كند:
«يك كاسبكار موفق آن نيست كه در يكي دو سال رونق بازار پول زيادي درآورد يا از خوش اقبالي، از نخستين پيشگامان آن زمينه تجاري باشد؛ بلكه كسي است كه در زمينه اي پررقابت، بدون داشتن هيچ برتري نسبت به رقبا، صادقانه و قانوني از ديگران پيشي گيرد و حرمت خود و اجتماع را حفظ كند.»
اصل دوم: اجتناب از كمك هاي دولتي
شركت تازه كار بيشماري سعي مي كنند. از دولت كمك مالي دريافت كنند. اگر از اين فلسفه پيروي كنيد، قوانين طبيعت انساني به ضرر شما خواهند بود. شما ناگزير بايد براي آنچه به دست مي آوريد، بهايي بپردازيد و اين برايتان گران تمام مي شود. به دست آوردن چيزي در قبال هيچ، پاداش شما را به تعويق مي اندازد و حتي شايد آن را براي هميشه از شما بگيرد.
«هانري كايزر» در اين خصوص مي گويد: « مردان قدرتمند، قابل و شجاع، نياز به كمك مالي ندارند. آنها فقط مي خواهند امكان كار كردن، خلاقيت، پس انداز كردن، خرج كردن و رهايي از قيود را داشته باشند و به انرژي آزاد خود براي كسب و كار بزرگ زندگي احتياج دارند.
اصل سوم: سهيم كردن كارمندان در سود
وقتي شركت شما به سودآوري مي رسد، بايد در تقسيم آن با كارمندان سخاوتمند باشيد. كارمنداني با دستمزدهاي بالا، پرانگيزه اند. اگر به كارمندان اجازه دهيد به پاداش هاي بالا برسند خودتان هم از اين طريق منتفع خواهيد شد، ساير سودها و پاداش هاي شركت را هم قسمت كنيد.
گام ششم؛ چگونه بر نگراني هاي خود غلبه كنيد؟
آغاز كارآفريني، به شجاعت و همت بسيار كارآفرين نياز دارد، اما زماني كه او در اين مسير قدم گذاشت، هيچ امنيتي و هيچ تضميني وجود ندارد، تنها مخاطره است و انبوهي از ناشناخته ها. همه چيز روي يك مسير خطي پيش مي رود. كارآفرين تنها، مشكوك، مسخره يا فراموش شده است. او تنها به خود اعتقاد دارد، به ايده اي ايمان پيدا كرده و به رويايي نامحسوس به مثابه يك لنگر متكي شده است. احساسات مهيج و نشاط آوري كه مدتي بر تازه كاران مستولي است، جاي خود را به شك و ترديدي عذاب آور مي دهد. نداشتن يك شغل، چك حقوقي و امنيت، ترس ايجاد مي كند و اراده را سست مي نمايد. نگراني و فشار روحي كارآفرين را عذاب مي دهد. از همان روز نخست، ناراحتي و درد شروع مي شود. براي غلبه بر اين نگراني ها رعايت نكات زير توصيه مي شود:
1- بين مصيبتي كه تجربه مي كنيد و ميزان موفقيت نهايي شما ارتباطي وجود دارد. در آغاز شما با مشكلات فراواني روبرو مي شويد. در كار خود كلك نزنيد، اگر حتي از ساده ترين اطلاعات هم آگاهي نداريد، سئوال كنيد.
2- تنها با جواب رد شنيدن است كه مي توانيد حساسيت خود نسبت به جواب رد را از بين ببريد. به عنوان يك كارآفرين خيلي زود پوست كلفت خواهيد شد.
3- مشكلات مالي با پشتكار برطرف خواهند شد. همه كارآفرينان با موانع مالي روبرو بوده اند. هر چه بيشتر رنج بكشيد، بيشتر ياد مي گيريد.
4- ايده خام شما براي كسب و كاري نو به سرعت موضوع تمسخر اطرافيان واقع خواهد شد. هميشه اين گونه بوده است. به ياد داشته باشيد كه هيچ انسان عاقلي باور نداشت احتراع هنري فورد چيزي بيش از يك سرگرمي باشد. پدر بزرگ «جيمزاس. كمپر» يكي از قدرتمندان بيمه و بنيانگذار «كمپر كمپانيز» به او اين گونه توصيه مي كند:
«وقتي مي بيني بيشتر همكارانت، بيشتر هم دوره ها يا رقباي كاري ات يا بيشتر مردم كشور به يك سو مي روند، به گوشه اي خلوت برو، ترجيحاَ به جايي كه بتواني با طبيعت ارتباط برقرار كني، و از خودت بپرس: چرا آنها به آن سو مي روند، آيا جهت آنها درست است؟»
5- تنها راه فرار از مصائب، كار كردن است. تلاش هاي مضاعف شما را از چنگ مشكلات شغلي مي رهاند. «لي دي فارست»، مخترع لوله خلاء كه پخش راديويي جديد را ممكن ساخت، مي گويد:
«اوقاتي وجود داشت كه حس مي كردم از حد تحمل خود گذشته ام. برخي مشكلات بزرگ مي نمودند. به نظر مي رسيد اراده لازم براي شروع دوباره را از دست داده باشم. ولي هر بار، پس از بررسي اجمالي اوضاع، راه فراري پيدا مي كردم. هر چقدر اوضاع وخيم به نظر برسد، اگر خوب جستجو كني، هميشه اميد نجاتي وجود دارد.»
6- وقتي كسي به شما نه مي گويد تازه اول كار است، هنر غلبه بر «نه» چيزي است كه بايد در آنها مهارت يابيد. بايد سعي كنيد «نه» را به «بله» تبديل كنيد.
7- اگر مي خواهيد كارآفرين موفقي باشيد، بايد به شركت خود در حيطه ملي بنگريد و دريافت خود را نسبت به كسب و كارتان ارتقاء بخشيد و فضايل ساده يك كارآفرين موفق را ياد بگيريد. «آدولف آخر» بنيانگذار نيويورك تايمز، در خصوص فضايل ساده يك كارآفرين موفق مي گويد:
«شما درخواهيد يافت كه موفقيت تنها با تمرين فضايل معمولي يعني ساخت كوشي، شعور، علاقه، اعتماد به نفس و صداقت به دست مي آيد. منابع اين مملكت چنان نامحدود، موقعيت ها چنان بي شمار و امكانات تحصيل و تجهيز چنان فراوان و اتلاف و غفلت چنان متداول اند كه براي شكست نه تنها در رسيدن به اهداف خرد مالي، بلكه در دستيابي به كامل ترين شكل موفقيت هيچ بهانه اي وجود ندارد.»
8- تجربه كافي شما را خردمند خواهد ساخت. اگر دوام آوريد، به كار ادامه دهيد و روحيه جنگندگي را حفظ كنيد، در نهايت مي توانيد به يك ابركارآفرين تبديل شويد.
گام هفتم؛ چگونه كسب و كار جديد خود را اداره كنيد؟
مرحله مهم و پاياني كارآفريني، مرحله اي است كه يك كارآفرين كسب و كار جديد خود را راه اندازي كرده است و بايد در اين مرحله آن را اداره كند تا به اهداف مورد نظر خود نايل گردد. براي اداره بهتر كسب و كار جديد در اين مرحله توصيه هاي زير را همواره مدنظر داشته باشيد:
1- كارمندان به قواعد و خط مشي ها نياز دارند. با استخدام اولين كارمندان، به چيزهايي مثل آيين نامه داخلي و شرح وظايف و پرونده پرسنلي نياز دارند. كارمندان بايد تحت آموزش قرار گيرند. حالت اسمزي (تاثيرپذيري) روش آموزشي ضعيفي است. اجتناب از اشتباه را تمرين كنيد. از روش هاي امنيتي استفاده كنيد. كمي بدبين شويد.
2- نگذاريد تصميمات مهم خراب شوند. بر تصميمات مالي نظارت كنيد. يك سيستم سفارش خريد تعيين كنيد.
3- براي پيروي از خط مشي شركت، به مديران خود متكي باشيد. مواظب تصميمات خودخواهانه خود و كارمندان تان باشيد.
4- فلسفه يك شركت بزرگ و فعال، تحت فشار تقويت مي شود. اين پيام و ديگر پيام هاي حياتي را به طور مرتب براي زيردستان تكرار كنيد. دوره هاي آموزشي و تعليمي را پيوسته ترويج دهيد.
5- دست كم هفته اي يك بار شركت خود را بازرسي كنيد. هيئتي از كارگران تشكيل دهيد تا از طريق آنها بازخورد داشته باشيد.
6- تا آنجا كه مي توانيد خودتان تصميم بگيرد، ولي بياموزيد كه برخي مسئوليت ها را به زيردستان واگذاريد. مديران معتقد خود را از روي عملكردها انتخاب كنيد.
7- با رشد شركت، يك سيستم گزارشگر دقيق تهيه كنيد، اطلاعات دقيقي بر پايه زمان بندي مرتب به دست آوريد. موجودي ها را محافظه كارانه اداره كنيد.
8- تمام سعي خود را براي اجتناب از نابرابري ها و بي عدالتي ها بين كارمندان به كار بريد. كم كاران را اخراج كنيد. كمي سخت گير الزامي است.
منبع خبر: پيش به سوي كارآفريني (راهنماي راه اندازي و مديريت كسب و كار براي خود) ، جيمز آر. كوك، مترجم: ميترا تيموري
۱۲ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۸:۵۱:۵۵ قبل از ظهر