شهر سوخته یکی از
شهرهای صنعتی اواخر هزاره چهارم پیش از میلاد در جنوب شرقی
ایران بوده است ودر کارگاه های مختلف آن اشیاء گوناگونی ساخته
می
شده است این شهر ، در اواخر هزاره چهارم پیش از میلاد پایه گذاری شده
است
یعنی تقریبا همان زمانی که شهرهای پیش از دولت دیگری یا شهرنشینی
در
جنوب غرب آسیا شروع به رشد کرده اند شهر سوخته مانند سایر شهرهای
شبیه
به آن در حدود نیمه های هزاره سوم پیش از میلاد
بوده است.
و
پهنه
ای بین سواحل مدیترانه تا دره سند با جمعیتی نزدیک
به ده هزار نفر در آن زندگی می کرده
و اوج گستردگی آن بین سال های 2500تا 2800پیش از میلاد
بوده است نکته مهم درباره شهر سوخته نابودی تقریبا سریع آن است
اسن
شهر 150هکتاری بلافاصله پس از سالهای 2500پیش از میلاد ،ابتدا به
سرعت
رو به زوال رفته و تبدیل به شهرک کوچکی شده و سپس
در سالهای 1900-2100پیش از میلاد کاملا از بین رفته است
.
جز از سنگ
لاجورد و فیروزه ، تقریبا تمام مواد اولیه و خام به کار
رفته
در شهر سوخته از ارتفاعاتی که سیستان رادر محاصره دارند تامین می
شده
است.
جز از عقیق که از بستر رودخانه ها بدست می
آمده بقیه این مواد اولیه از منطقه چاگای در
جنوب دلتای قدیمی تامین می شده است منطقه چاگای حدود
1000متر بالاتر از سطح دریاست و مس و رگه های آراگونیت (سنگ معدنی
شبیه
کالسیت اما با تبلور بیشتر ) برسطح زمین آن دیده می شود ودر بخش
شرقی
آن یعنی در دشت برامچه (بهرامچه) مقدار ناچیزی سنگ لاجورد نیز دیده
شده
است.
گورهای شهر سوخته
این مواد را تاکنون نگاه داشته اند و چنانکه بیشتر نیز اشاره
شد بسیار متحمل است که بخش مهمی از سنگ لاجورد استفاده شده
در
میانرودان ، غرب ایران و سواحل سوریه وفلسطین و نیز مصر از طریق
همین
سیستان ، حداقل تا حدود 2400 پیش از میلاد ، به این سرزمین ها
رسیده
باشد.
لوحه های
سومری که داستان های شاهان اولیه اروک مانند انمرکار و
لوگان
باندا و گیلگمش را در نیمه نخست هزاره سوم پیش از میلاد نقل کرده
اند
از سرزمین در انتهای شرق یاد می کنند که شاهی نیرومند آن را اداره
می
کرده و کنترل سنگ های گرانبها را در دست داشته است این شهر- کشور در
متون
سومری با نام «ارت» خوانده شده و محل آن نیز در شرق شعر بزرگ ایرانی
انشان
یا تپه ملیان امروزی در فارس دانسته شده است.
باستان شناسان و پژوهشگران
تاکنون اماکن و محل های مختلفی را در شهر ارتای سومری
دانسته اند که در میان آنها می توان از منطقه لرستان ،
مناطق
جنوبی مازندران و یا در حقیقت تپه حصار ، مجموعه مناطق همدان
،نهاوند ،کرمانشاه ،سنندج ،شهر سوخته و حتی مناطق جنوبی
دریاچه ارومیه نام دارد .
با پژوهش های
جدیدتر باستان شناسان امروزه مشخص شده است که به دلائل مختلف
هیچ یک از اماکن بالا نمی توانسته محل شهر – دولت سومری
ارت
باشد و شهر سوخته تنها جایی است که تا حدودی از خصوصیات و
توصیفات الواح سومری برخوردار است که البته بنا بر دلیلی
که دکتر یوسف مجید زاده بعد ارائه کرد شهر سوخته نیز نمی
توانسته با ارت منطبق باشد .
بنابراین تنها
محلی که براساس یافته های باستان شناسان شهداد در استان کرمان است
که
یکی از مراکز مهم تولید اشیاء تزئینی بوده و از سوی دیگر جز از
مختصات
جغرافیایی تشریح شده در لوحه های سومری ، اشیاء ساخته شده از
مواد
خام نامبرده شده در آن الواح نیز به وفور در آن یافت می
شود کاوش های بعدی شهداد و یافته های جدیدتر میرعابدین
کابلی و کشفیات اخیر دشت سبزواران نیز این نظریه
مجید زاده را تایید می کنند و تاکنون نظریه ای یقینی و
عملی دال بر رد این ادعا عنوان نشده است در هر حال ، با
اذغان
این مطلب که در هر صورت محلارت ، اگر نه در شهر سوخته و حتی اگر
نه
در شهر شهداد ،اما به هر حال در مشرق ایران بوده ،به این نتیجه می
رسیم
که روابط بازرگانی و مبادله کالا بین سرزمین های شرقی فلات
ایران
و میانرودان طی هزاره سوم پیش از میلاد به گرمی برقرار بوده است.
با آنکه
تاکنون در شهر سوخته بقایای گورستان قابل مقایسه با
گورستان
سلطنتی اور پیدا نشده ، اما با توجه به گسترش و وسعت گورستان
شهر
سوخته این را باید یک تصادف محض به شمار آوریم ، زیرا در حال حاضر
کمتر
از 500تدفین از25000الی 40000گور تخمینی در این شهر حفاری شده است
در
هر حال چند تدفین پیدا شده در شهر سوخته ویژگیهای خاصی دارند که
می توان گفت آنها را از گورهای معمولی جدا می کنند.
در این میان بویژه
باید از تدفین شماره 731نام برد در میان اشیاء گوناگون پیدا
شده در این قبر، به خصوص باید به یک تخته
بازی چوبی منقوش به نقش ماری که دم خود را گاز گرفته و
مهره همراه آن توجه کرد درست به همان شکل و با همان اندازه تعداد
خانه،تخته بازی دیگری در او پیدا شده و تاریخ آن همانند گور شهر
سوخته
احتمالا به سده های آخر هزاره سوم پیش از میلادمی رسد این شباهت
حیرت
انگیز است که از نزدیکی و ارتباط این دو شهر با یکدیگر سخن می
گویند.
شباهت بسیار
زیاد صفحه بازی شهر سوخته با صفحه بازی او در
میانرودان،یکی
از دلایل ارتباط بین این دو مرکز تمدنی بسیار مهم در شرق
و
غرب خاورمیانه هزاره سوم پیش از میلاد است و هرچند که
بدرستی نمی توان گفت که در این زمینه
و یا بسیاری از زمینه های دیگر ،کدام یک از این دو
سرزمین مبردع و مبتکر این بازی بوده اند .
اما قدمت وجود طاس
های پیدا شده در سرزمین شرق میانرودان و همچنین
قدمت بیشتر و حدود یکصد ساله تخت بازی شهر سوخته
نسبت به بازی اور ،نشان دهنده قدیمی تر بودننمونه
شهر سوخته نسبت به همتای میانرودانی خود است بازی شهر سوخته
حدود
80الی 100سال پس از ابداع آن در شهر سوخته به میانرودان رسیده است
موارد
مشابه دیگر نشان می دهد که حکمرانان میانرودانی پنج هزار سال
پیش ،نه تنها جذب کننده مواد معدنی و پر ارزش زمان
خود بوده اند بلکه به مانندکشور های مهاجر پذیر
امروزی ،جاذب مغزهای متفکر و مبدع زمان خود در
اقصی نقاط عالم به شمار می رفته اند و یا در حقیقت جاذبه های
میانرودان
در دنیایباستان باعث مهاجرت و جذب اندیشه های نو و تازه به
این
سرزمین ثروتمند بوده است .
نتیجه بحث بالا آن
است که اینگونه تدفین ها،هرچند چند نه در طبقه سلطنتی ،اما
در طبقه خاص ای متداول بوده است مردم عادی جامعه شهر سوخته
نیز
بدون شک برای ساخت و استفاده اشیاء تزیینی خود از سنت های محلی سود
می
برده اند مهره های ساخته شده از سنگ های نیمه گرانبها ی امروزی و
بسیار
گرانبهای دیروزی شهر سوخته به مصرف ساخت گردنبند ،بازوبند ،دستبند
و
یا پابند می رسیده اند و یا به شک مهره های مجرد و
ایزوله تنها در کنار گردن یا لگن خاصره و
یا پاهای مدفونین کار گذاشته می شده اند این همه
ها داخل گورهای زنان و مردان و کودکان پیدا می شوند .
نکته قابل
توجه
انکه هیچ گونه سربند و یا سینه بند مزین به مهره ها آن چنان که
در
میانرودان و یا حتی در روستاهای امروزی تحت تسلط تازیان ، در یمن و
عربستان
و سواحل جنوبی خلیج فارس پیدا می شوند ، در این جا دیده نمی
شوند
و تنها در یک مورد خاص ، یعنی تدفین شماره 1703که در سال 1377 گروه
باستان
شناسان شهر سوخته و دهانه غلامان حفاری کرده اند.
این ظن می رود
که
مهره های پیدا شده مربوطه به منجوق دوزی پارچه و یا لباس زن
مدفون شده است که صحت آن هم هنوز محل تردید است.
مهره های شهر
سوخته به شکل های مختلف و از مواد گوناگونی چون سنگ
لاجورد
،فیروزه ، عقیق ،کریستال صخره ای ،کالسیت ،سنگ آهک ،مرمر،سنگ صابون،کلرایت،صدف
های دریایی،استخوان فلز و در موارد نادری از لاء ساخته شده
اند و مجموعه آن تشکیل دهنده گردنبند یا دستبندهایی از ترکیب
چند سنگ با رنگ های مختلف بوده است بررسی های انجام
شده نشان داده اند که مهره های بیشتر از سنگ لاجورد
،فیروزه و عقیق ساخته شده اند .
یکی از
نکات
بسیار مهم قابل اشاره آن است که در گورستان شهر سوخته و در
گورهای صنعتگران ،جز مهره های مورد بحث ابزار کار این
صنعتگران نیز حفظ شده است در تدفین شماره 2701
گروه سازمان میراث فرهنگی کشور در سال 1377 حفاری کرده
اند تعداد قابل توجهی نوک مته ،اره، تراشه و قطعات نیمه
تمام
مهره ها و ابزارهای مورد لزوم سنگ تراش دیده شده است.
در کارگاه
های شهر سوخته که گاهی داخل خانه های مسکونی قرار داشته
اند
شکسته ها و خرده ریزه و تراشه های سنگ ها با تیغه های فلینت و نوک
مته
ها و نیز مهره های شکسته و ناقص و یا ناتمام در بخش های
حفاری شده دیده می شوند .
اما با گسترش شهر
سوخته و تبدیل آن از یک شهر کوچک به پایتخت
تمدنی رودخانه هیرمند نحو سازماندهی کار نیز به صورت رادیکالی
تغیییر
کرد آثار این تغییر و تبدیل از حدود سالهای 2700 به بعد دیده
می
شود که بقایا و اثر کار در مهره ها به شکل های مختلف در
حیاط خانه ها ،فضای سرباز و اتاق ها کمتر
و کمتر دیده می شود اما در کنار شهر و بخش
غربی آن در همین تاریخ شاهد گسترش و پیدایی قسمت های کوچکی همانند
راسته
های بازارها هستیم که محل کار و داد و ستد صنعتگران بوده است .
در
همین
جاهاست که کارگاه های سنگ تراشی،سفالگری ،فلز کاری و مهره ی سازی
ایجاد
شده و نیز طی همین دوره است که در شهر خانه های حصار دار و
بناهای
بسیار بزرگی ساخته می شود این نکته که لایه های بالایی شهر ، به
ویژه
پس از متروک شده کامل آن حتی در زیر کف اتاق ها در اثر فرسایش
باد
از بین رفته اند کار تشخیص علت این خرابی و متروک شدن آن را مشکل
می
کند.
واز سوی دیگر
آگاه نیستیم که بر سر طبقه صنعتگر و کارگر این
شهر
چه آمده است اما متون میانرودانی اواخر هزاره سوم و اوائل
هزاره دوم بدون کمترین اشاره به این حوادث ، در آن زمان
می نویسند که سنگ لاجورد و عقیق و
سایرمحصولات ملوخا که بنا به تصورات برخی از باستان
شناسنان
در بخش های جنوب غربی تمدن هندی واقع شده بود از حاصلخیز تر و
پر
رونق تر باشد تا در این سرزمین های جدید تر بتوانند به کارهای
سنتی خود ادامه دهند در حال حاضر و حتی با توجه
به پژوهش های باستان شناسان درباره محل
ملوخا که جانشین ارت شده و برخی آن را با سواحل عمان و برخی
دیگر
آن را با سواحل جنوبی هندوستان برابر می دانند سخن نمی گوییم اما
برخی
از شواهد باستان شناختی ، که بتوانیم محل شهر ملوخارا که جانشین
ارت
شده است جستجو کنیم.
- روش کار و تراش
سنگ های نیمه بهادار
روشن است که
برای پاسخ به درخواست و تقاضای جوامع شهری برای
داشتن
اشیاء تجملی ، همچون جنبه های دیگر زندگی اجتماعی ، طبقه کارگر
متخصص
در در جامعه به وجود آمد از اواخر دوران پارینه
سنگی به بعد سنگ تراشان پاره
وقت آغاز به تراش سنگ ها و تبدیل آنها به اسلحه و ابزار
شکار
کردند و بعد ها با تحولات صورت گرفته از دوران نوسنگی به
بعد و به خصوص از دوران آغاز شهر
نشینی ، گروهای کارگران متخصصی در جوامع ظاهر شدند
و سنگ تراشان از صورت پاره وقت بیرون آمده و به
صنعتگران تمام وقت تبدیل شده
بودند به شکل ابزار کارهای شکسته و سالم ، اره ،
پیکان
، نوک پیکان و قطعات خرده سنگ های گوناگون در میا ن
بقایای لایه های مختلف تپه های باستانی دیده می شود .
جز از آن چنانکه پیشتر
دیدیم
در میان گورهای این جوامع نیز کم و بیش آثار کارهای این
کارگران
تمام وقت ، چه به شکل کامل و تمام شده و چه به شکل
کارهای نیمه تمام و ناقص و چه به صورت ابزار کارهای
گوناگون پیدا می شوند این گروه از
مواد و آثار باقی مانده برای شناسایی ابزاهای کار ، نوع سنگ ها
و
مواد گوناگون و همچنین روش های کار در دینای باستان مفید هستند.
- روش کار در روی
سنگ لاجورد
کار در روی
سنگ لاجورد در چند مرحله جداگانه انجام می گرفته است قطعات سنگ پس از
استخراج ابتدا به قطعات کوچکتری که به آسانی قابل حمل و نقل
بوده
اند تقسیم می شده و در همان مرحله تا حدودی سایش داده می شده اند و
سطح
سنگ از لایه های آهکی و کریستالی که روی آن را می
پوشانیده پاک می شده است .
در مرحله بعدی
متناسب با شکل شی ءی دلخواه که بیشتر اوقات مهره بوده ،
سنگ آماده تراش و کار می شده و با یک اره از جنس فلینت ،
شیاری
اولیه با عمقی کمی بیشتر از یک میلی متر برای برش در سطح آن
ایجاد
می شده و سپس آن را به قطعات کوچکتری تقسیم می کرده اند تیغه
های
مورد استفاده برای ایجاد این شیارها معمولا 3تا4سانتیمتر طول داشته
اند .
این قطعات سپس
با سایش و اره کردن به قطعات کوچکتری تقسیم می شده
اند
تا اندازه دلخواه برای ساختن مهره مورد نظر به دست آمده
است پس از تهیه هسته اصلی مهره ، ابتدا
گوشه های بلوک کوچکی سنگی را با همان روش
بریده و زاویه های به وجود آمده را می ساییدند تا اینکه سطح
خارجی بلوک کوچک سنگی را به شکل دلخواه نزدیک می شده است در این
مرحله و پیش ازصیقل نهایی، کار سوراخ کردن
که ظریف ترین و سخت ترین قسمت کار بوده ،آغاز
می شده است .
مرحله ایجاد سوراخ
و حفره حساس ترین مرحله کار مهره سازی بوده و در بسیاری از مواقع
صنعتگر به دلائل گوناگون موفق به انجام این
کار نمی شده و کار را به صورت نیمه تمام رها می
کرده و یا مهره شکسته و ناقص
را دور می انداخته است و همین قطعات به ظاهر بی مصرف و
از
بین رفته امروزبه باستان شناسان کمک می کنند تا به دقایق و
ظرایف این کار در جوامع باستانی پی ببرنند آثار این
گونه کارهای نیمه تمام و یا شکسته و از بین رفته درشهر
سوخته بسیار دیده شده است.
کار سوراخ
کردن
مهره ها به مته های چرخان با نوک مته های بسیار ظریف ازهر دو سوی
مهره
انجام می گرفته است طول نک مته ها به طور متوسط 11 میلی متر بوده
و
با دقت فراوان از آنها استفاده می شده است صنعتگران برای کم کردن ریسک
شکستن
و ناقص شدن مهره ، کار سوراخ کردن مهره ها را در دومرحله جداگانه
انجام
می داده اند.
کار سوراخ
کردن یک بار از یک سو و دیگر بار از سوی دیگر
به تناوب آغاز می شده تا اینکه دو سوراخ در یک نقطه به هم متصل
می
شده اند تنها پس از اینکه سوراخ کردن با موفقیت به
سرانجام می رسیده است ظریف کاری و تمیز کردن
نهایی آغاز می شده و مهره ابتدا با دقت
تمام صیقل داده می شده و سپس به به احتمال زیاد سطح خارجی
آن با قطعات چرم چربی کاملا براق و
شفاف می شده است.
این روش کار مراحل
مختلف آن جز از مرحلهنهایی یعنی برق اندازی و شفاف کردن
سطح خارجی مهره، در شهر سوخته دیده شده است
در تپه حصار نیز با ظرافت کمتری رایج بوده است
در حقیقت روش مهره سازی در همه جا یکسان بوده اما به نظر می آید که
نوع
ابزار کار در هر جایی بسته به سنتهایمحلی ، با جای دیگر تفاوت
داشته
است نمونه هایی از تفاوت های جزیی روش سبک کار در کارگاه های
شهر سوخته و تپه حصار دیده شده است.
در شهر سوخته بیش از
200نوک مته در زمینی به مساحت 100 متر مربع از اتاق های
دوره دوم استقرار جمع آوری شده و هزاران تراشه و خرده سنگ
لاجور
و عقیق ،چه به صورت مهره های شکسته و چه به صورت خرده ریزه
،دیده شده است علاوه بر آن تعداد 71 قطعه فیروزه ،که حدود
20% فیروزه های پیدا شده شهر سوخته را تشکیل می دهد نیز
از همین قسمت جمع آوری شده است .
با انجام
آزمایش های مختلف و بررسی بسیار دقیق در روی نوک مته های
جمع
آوری شده در این بخش روشن شده که از آنها برای تراش سنگ لاجورد و
عقیق
استفاده می شده است در روی 60عدد از نوک مته هاآثار گرد سنگ لاجورد
ودر
روی تنها یکی از آنها اثر گرده عقیق وجود داشته است
همین گونه گرده ها در روی نوک مته های پیدا شده
از تپه حصار نیز دیده می شود.
بررسی و
بازدید دقیق میکروسکپی در روی سوراخ های مهره هانشان داده
که
چرخ مته ها ، که به دو صورت و شکل مختلف وجود داشته اند و شکل آنها
در
تصاویر به جای مانده از قبر های مصری متعلق به همین ادوار
، باقی مانده به صورت متداوم و یکنواخت بوده است.
صنعتگر مهره
مورد نظر که در روی یک قطعه چوب ثابت
قرار می داده است نوک مته سنگی ظریفی بوده که روی
یک دسته چوبی کار می گذاشته اند و کمان به چرخش در می
آمده و مهره را سوراخ می کرده است.
در یکی از گورهای
سقارا در مصر ، صنعتنگر از سه سنگ تقریبا بیضی
شکل
به عنوان وزنه استفاده کرده که طناب یا تسمه ای دور آن
پیچانده شده بودو هر سه سنگ به بدنه مته اصلی متصل
بودند و با چرخش سریع این وزنه های سنگین ،مته و
نوک آن را به چرخش در آمده و سوراخ مورد نظر را ایجاد
می کرده است .
نمونه های این وزنه
ها در سطح شهر سوخته نیز بدست امده
است و در کاوش های سال 1378 نیز یکی از این وزنه ها همراه
با سایر ابزار سنگ تراشی در مربع IUA گورستان شهر
پیدا شده است.
- روش کار
در روی سنگ فیروزه
روش
کار در روی سنگ فیروزه و سنگ لاجورد تقریبا یکسان بوده و
احتمالا
در کارگاه های مشترکی انجام می گرفته ، اما چنان که بیشتر
نیز
گفته شد مقدار فیروزه در شهر سوخته از سنگ لاجورد بسیار
کمتر بوده است . یکی از تفاوت های اساسی
فیروزه با سنگ لاجورد آن است که اگر
فیروزه مدت زمان بسیار طولانی در معرض اکسیژن و هوا قرار
گیرد به تدریج رنگ خود را از دست
داده و پودر می شود .
تفاوت دیگر در
اندازه های این سنگ ها درزمان
استخراج آنهاست و چون سنگ فیروزه در زمان استخراج
به
اندازه های کوچک و حداکثر به بزرگ تخم پرندگان به دست می
آمده و یا حداقل قطعات پیدا
شده در کاوش ها از این اندازه بزرگتر نبوده اند
نیازی
به برش اولیه و قطعه قطعه شدن نداشته است.
همانند تپه
حصار ، در شهر سوخته نیز، کار سوراخ کردن مهره های فیروزه
با همان روش و همان نوک مته های مورد استفاده برای کار در
روی سنگ لاجورد ، انجام می گرفته است .
در روی هیچ یک
از نوک مته های پیدا شده در شهر سوخته اثر
پودر فیروزه دال بر استفاده از این مته ها برای سوراخ کردن
مهره های فیروزه ای دیده نشده اما از آنجا که در روستاهای
آسیای
مرکزی نزیدک به معادن فیروزه قزل قوم ازبکستان و در تمدن کلته
مینار
همزان با شهر سوخته از همان ابزار و همان روش برای سوراخ کردن
فیروزه
استفاده می شده می توانیم این روش کار را در مورد شهر سوخته
نیز
صادق بدانیم.
- روش کار در روی
عقیق
برای کار در
روی سنگ های عقیق ،مراحل دیگر و ابزاری کاملا متفاوت
با
کار برروی سنگ لاجورد و فیروزه و لازم بوده است علی رغم مصرف
بسیار بالای عقیق در جوامع باستانی ، به دلیل وجود
معادن نسبتا زیاد این سنگ ، روش کار و تکنیک ساخت اشیاء
عقیقی از دشت های سند تا میانرودان و طبعا
شهر سوخته یکسان بوده است . کارگاه ها و گورهای صنعتگران عقیق در
اور
و اوروک و کیش و شهداد و شوش و شهر سوخته و چانهودارو و
لوتا همگی نشان از وجود این کارگاه ها و این
صنعتگران می دهند.
برای ساخت مهره های
عقیق ، ابتدا قطعات قلو سنگ های پیدا شده در بستر
رودخانه
ها و بلوک های رگه دار را جمع آوری می کردندو سپس همانند هسته
های
اولیه و اصلی سنگ چخماق و بر مبنای بزرگی و کوچکی آنها را می
آورده اند این مهره ها سپس ساییده شده و به شکل استوانه
ای یا کروی و گاهی به شکل دیسک درمی آمده اند.
سایش این
سنگ با ساییدن آن در روی سنگ های سخت متامورفیک صخره ای
انجام
می گرفته که اثر خراش آنها در صورت عدم سایش و صیق دادن
در مرحله بعدی برروی مهره های عقیق نیمه تمام و یا
شکسته دیده می شوند کار سوراخ کردن مهره عقیق نیز مانند مهره
های لاجور وفیروزه پس از انجام صیقل نهایی
آن آغاز می شده .و برای این کار از نوک مته هایی به طول 2 تا
4 سانتی متر به قطر 2 تا 4 میلی نتر استفاده می شده است.
این نوک مته ها
بسیار
مقاوم ت از نوک مته های استفاده شده برای لاجورد و فیروزه بوده
اند
با گذشت زمان و استفاده زیاد از نوک مته ها برای سوراخ کردن عقیق
ها
کیفیت آنها مرغوب تر و قابلیت کاربردی آنها بهتر می شده
است زیرا به شکل استوانه ای کاملا صاف و
لوله ای در می آمده و طول آنها نیززیادتر می شده است .
روش سوراخ
کردن مهره های عقیق همان روش ایجاد دو
سوراخ از دو سوی مهره بوده که اجازه می داده سوراخ های
حتی به عمق حدود 10سانتی متر در روی
مهره های عقیق ایجاد شود در موقع سوراخ کردن ،
به تناوب ابتدا دی ریک سو و بعد در سوی دیگر مهره، سوراخ های
اولیه ای به عمق یک سانتی متر حفر می شده و سپس
مرتب محل نوک مته از یک سو به سوی دیگر جابه جا
می شده تا هر دو سوراخ به هم راه پیدا کنند عمل
سوراخ
کردن به این دلیل از یک سو انجام نمی گرفته که از فشار
زیاد بر یک سوی مهره کاسته شودبه این
ترتیب خطر شکستن آن کمتر شود.
گورهای مختلفی متعلق
به سنگ تراشان شهر سوخته پیدا شده است گور شماره 12 مربوط به
سال های2500-2400سال پیش از میلاد مربوط به یک سنگ تراش
بوده
است گور شماره 77(2400تا2300پیش از میلاد) مربوط به یک عقیق تراش و
مهره
ساز کلرایت و گورشماره 2701 مربوط به مهره ساز دیگری بوده
که وسایل و ابزار کار و مواد اولیه کار
وی همگی در انبانی احتمالا چرمی ،
که پوسیده و از بین رفته است در زیر پای وی دفن شده بوده است.
با بررسی آثار باقی
مانده سنگی می توان به نتایج گوناگونی رسید که حاصل
نظم و نظام نوین اجتماعی (شهرنشینی) بوده که عبارتند از
تجارت و مبادله کالا با سرزمین هایی در
فاصله های مختلف ، ایجاد تخصص و کار تمام
وقت صنعتگران در شهر ها که با جداسازی کارگاه
های صنعتی از محله های دیگر شهر
صورت می گرفته و بالا خره تقسیم بندی طبقاتی
اجتماعی
و افراد صنعتگر بر اساس نوع کاری که انجام می داده اند.