مدیران و کارمندان در مورد گرایشها، ارزشها و رفتارهایی که نوآوری را ارتقا ميدهد، توافق نظر دارند.
مدیران و کارمندان در مورد گرایشها، ارزشها و رفتارهایی که نوآوری را ارتقا ميدهد، توافق نظر دارند.
در یک فرهنگ نوآورانه، کارمندان ميدانند که بهايدههای آنها ارزش داده ميشود و باور دارند که ميتوانند ايدههای خود را آزادانه بیان کنند و بر اساس آنها عمل کنند و از شکستها درس بگیرند. رهبران با دخالت دادن کارمندان در تصمیماتی که به آنها مربوط ميشود، اين جو را تقویت ميکنند.
همچنین در مورد خصایص فرهنگی که مانع نوآوری ميشود، اتفاقنظر گستردهاي وجود دارد: نظام کاغذ بازی، سلسله مراتب و محیط دلهرهآور. اغلب چنین فرهنگهایی از منابع نوآوری محروم هستند و به منظور ارتقاي عملکرد کوتاهمدت و عدمتحمل شکست از طرحهای انگیزشی استفاده ميکنند. به منظور نزدیک كردن شرکتها به فرهنگ نوآوری، مدیران بایستی مهارتهای جدید را جهت هدایت کارکنان کسب کنند. بسیاری ازاين مهارتها شامل رهبری مهارتهای مدیریتی، مانند آموزش زیردستان و تسهیل همکاری بین گروهها است.
برنامه تغییرات گسترده در شرکتها نهتنها وقت گیر و دلهرهآور است، بلکه اغلب تاثیر کمي دارد. تجربه به ما ثابت کرده است که شرکتها ميتوانند بدون چنین برنامههایی پیشرفت کنند. تنها کافی نیست که مدیران ارشد نوآوری را هدف شخصی خود قرار دهند و در جلسات نوآوری به طور منظم شرکت کنند، گروههای رده بالا نیز باید از آن استقبال کنند. اعضای گروه رده بالا باید بپذیرند که ارتقای نوآوری بخش اصلی استراتژی شرکت است و توجه داشته باشند که چه روشی آن را تقویت ميکند و چه روشی مانع آن ميشود. مدیران باید تبدیل به رهبران نوآوری شوند و سعی کنند کارمندان خود را در فعالیتهای نوآوری دخیل کنند.
نوآوری یک حرکت عظیم با پتانسیل بالا است، اما هوشمندانه است که با قدمهای کوچک به آن نزدیک شد. باید تنها با یک یا چند ايده پیشنهادی آن را شروع کرد و بر اساس آن پیش رفت. برای بسیاری از شرکتها، برداشتن گامهای اول دراين سفر طولانی مهمترين قسمت کار به شمار ميرود.
مترجم: زهره همتیان
۸ اسفند ۱۳۸۹ ساعت ۰:۴۶:۴۷ قبل از ظهر