تكنولوژی مدیریت یكی از انواع جدید آن است كه فناوری بسیار قوی دارد و جزو
لاینفك آن است. امروزه اگر بخواهیم سازمانهای كاری مؤثر ایجاد و فناوری
اطلاعات آن را حذف كنیم مانند آن است كه به آینده پشت كرده باشیم. در واقع
مدیریت دانش یك مدیریت استراتژیك است و لازمه اش نیز آن است كه مدیریت
عالی منحصراً از فرصت های ارائه شده توسط فناوری اطلاعات برای اهداف كاری
بهره برداری كامل بنماید. اگر بخواهیم بدانیم كه چگونه نیازهای آموزشی قشر
عظیم نیروی كار شاغل در سازمانها مورد سنجش و ارزیابی قرار می گیرد، به
این نتیجه می رسیم كه برای تدوین و طراحی برنامه هایی كارساز و اثربخش و
مؤثر نیازمند اطلاعاتی وسیع و همه جانبه و بهنگام در ارتباط با نیازها
هستیم.
اهداف نیازسنجی باید مشخص و مراحل آن انجام شود. شناسایی حیطه
وسیعی از هدفها، آنها را برحسب اهمیت رتبه بندی نماید و شناسایی شكاف های
بین وضع موجود و وضع مطلوب، تعیین اولویت ها برای عمل از جمله اهداف
است.در عصر تغییرات مستمر تنها یادگیرندگان، آینده را به ارث خواهند برد،
مابقی خود را برای زندگی در دنیایی مجهز كرده اند كه دیگر وجود ندارد.
پیشرفت تكنولوژی بالاخص در حوزه اطلاعات و ارتباطات محیطی سازمان های عصر
حاضر را به شدت دستخوش تغییرات نموده است. در بطلان بسیاری از باورهای
گذشته اكنون تردیدی نیست به طوری كه باورهای جدیدی جایگزین باورهای
ناكارآمد گذشته شده اند. اكنون بقای سازمان ها در گرو «به روز»سازی پیش
فرض های ذهنی مدیران آنها است.
تكنولوژی اطلاعات اساساً یك تغییر كلی و جامع است. جوانان و نوجوانان باید
مهارتهای لازم را كسب كنند و برای وصول به این هدف از تكنولوژی كمك
بگیرند. در آموزش تكنولوژی دو عامل مهم وجود دارد؛ یكی نیازهای جامعه و
تغییرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی كه در آن رخ می دهد. عامل دیگر مسائل
داخلی مثل كمبود فیزیكی، كارگاه، آزمایشگاه و غیره است كه برنامه ریز باید
به آنها توجه كند. در بررسی فضای آموزشی تجهیزات و امكانات آموزشی این فضا
به دو دسته فضای آموزشی بسته (سنتی) و فضای آموزشی باز (نوین) تقسیم بندی
شده است. مشاهده می شود كه در محیط های بسته برای تجهیزات و امكانات
آموزشی جایگاه مشخص و اساسی در نظر گرفته نشده است. اما در محیط های
آموزشی باز برای فناوری آموزشی جایگاهی خاص و اصلی در نظر گرفته اند و
تجربیات و یادگیری، فعالیت های یادگیری، تأكید بر تفكر و نیز آزمایش كردن
را برای رسیدن به شایستگی یادگیری منوط به بكارگیری فناوری آموزشی در حین
آموزش و تدریس می دانند.
تكنولوژی اصلی ترین عامل تولید ثروت است و ثروت
چیزی بیشتر از پول است كه می تواند عواملی همچون ارتقای دانش، سرمایه
فكری، استفاده مؤثر از منابع، حفظ منابع طبیعی و سایر عوامل مؤثر در
ارتقای استاندارد و كیفیت زندگی را شامل شود. می توان گفت مدیریت سیستمی
است كه بكارگیری تكنولوژی را ممكن می سازد و شامل مسؤولیتی است كه این
فعالیت ها را در راستای خدمت به بشر و برآورده ساختن نیازهای مشتری قرار
می دهد. مزایای تكنولوژی هنگامی تحقق می یابند كه نتیجه آن به دست مشتری
برسد. مشتری می تواند فرد، شركت، یا یك نهاد دولتی باشد. اختراعی كه در
قفسه نهاده شود تولید ثروت نمی كند. تكنولوژی هنگامی به تولید ثروت منجر
می شود كه یا تجاری شود و یا در مسیر تحقق استراتژیك یا عملیاتی یك سازمان
به كار بسته شود و در نتیجه با تكنولوژی به عنوان بذر اولیه تولید ثروت
برخورد می شود كه با پرورشی صحیح و محیطی مناسب، این بذر اولیه به درخت
تنومندی تبدیل می شود. سایر عوامل مؤثر دیگر سبب حاصلخیزتر شدن و برآوردن
نیازهای آن محسوب می شوند.
مدیریت تكنولوژی مدیران را در تلاش هایشان برای بهبود بهره وری، افزایش
اثربخشی و تقویت جایگاه رقابتی هدایت می كند. این مدیریت در سطح ملی بیشتر
بر نقش سیاست های عمومی در پیشبرد علم و تكنولوژی متمركز است و تأثیرات
كلی تكنولوژی بر جامعه و به ویژه نقش آن در توسعه اقتصادی پایدار را مورد
بحث قرار می دهد. مدیریت تكنولوژی در سطح ملی مقولاتی همچون تأثیر
تكنولوژی بر سلامتی و ایمنی و پیامدهای زیست محیطی آن را دربرمی گیرد.
سیاست های تكنولوژی در سطح دولت و سازمان در واقع چارچوبی برای استفاده از
تغییرات تكنولوژیك در جهت منافع جامعه و كاركنان سازمان هستند. در مباحث
مدیریت تكنولوژی تلاش می شود به سؤالات زیر پاسخ داده شود:
تكنولوژی چگونه خلق می شود؟ چگونه می توان آن را برای ایجاد فرصت های كسب
و كار به كار بست؟ چگونه می توان استراتژی تكنولوژی را با استراتژی كسب و
كار یكپارچه نمود؟ چگونه می توان از تكنولوژی برای كسب مزیت رقابتی
استفاده كرد؟ تكنولوژی چگونه می تواند انعطاف پذیری سیستم های تولیدی و
خدماتی را بهبود بخشد؟ چگونه می توان سازمانهایی طراحی نمود كه با تحولات
تكنولوژیك سازگار باشند؟ چه وقت باید به سراغ تكنولوژی رفت و چه وقت باید
آن را كنار نهاد؟ تمامی این سرفصل ها در یكدیگر تنیده و بافت مدیریت
تكنولوژی را تشكیل می دهند. این مقولات دارای پیامدهای مهمی برای مدیران و
مهندسان هستند. مهندسان با مؤلف های فیزیكی تكنولوژی سر و كار دارند ولی
باید بتوانند تكنولوژی را با سیستم های اقتصادی و بازار مرتبط سازند.
مدیران نیز باید بتوانند پیامدهای تكنولوژی را برای كسب و كار خود پیش
بینی كنند. مهمترین دلایل توجه به مدیریت تكنولوژی در دنیای كنونی عبارتند
از سرعت گرفتن تحولات تكنولوژیك، تغییر در قلمرو، تغییر در رقابت و شكل
گیری بلوك های تجاری. در نتیجه استفاده از تكنولوژی آموزشی مناسب، مورد
كاوی (case study)، كارگاه آموزشی، Business Game و ابزارها و روش های
مورد استفاده در برنامه های آموزشی سازمان مدیریت برای ایجاد جذابیت بیشتر
و افزایش ضریب توسعه است ضمن اینكه موارد فوق، ابزار بسیار مؤثری در تثبیت
مفاهیم و تمرینی برای بكارگیری آنها در حین عمل محسوب می شود. فرآیند و
یادگیری باید در برنامه اتفاق بیفتد.
به همین منظور ارائه مطالب و منابع
متنوع و استفاده از ابزارهای كمك آموزشی با به چالش كشیدن مخاطبین، تلاش
در تثبیت و بكارگیری مفاهیم جدید دارد. انطباق فعالیتها با قوانین و
مقررات آموزشی كشور براساس فرآیند نیازسنج، هدف گذاری برنامه آموزشی،
كتاب، منابع آموزشی و تصویب آنها در مراجع ذیربط با استفاده از تكنولوژی
آموزشی مناسب بررسی نیازهای آموزشی كاركنان استان و اعلام به مركز برنامه
ریزی و آموزش نیروی انسانی و برگزاری دوره های موردنیاز جهت دستیابی به
تكنولوژی اطلاعات مؤثر است.