نگرش مثبت، حوزهی ارتباطی شما را توسعه میبخشد. در مثبتگرایی، علایم
دوستانهای از خود بروز میدهید. مشتریان، همكاران و مدیران در این حال
بیشتر پذیرای شما هستند. ویل راجر میگوید: بیگانه دوستی است كه هنوز
مشتاق ملاقاتش هستم. این نوع طرز فكر، چیزی جز نگرش مثبت نیست. آنچه را
كه هنوز بر لب نیاوردهاید، نگرش شما بیان میكند. این امر در نگاه، راه
رفتن، طرز ایستادن و حرف زدن شما نمایان است. اگر شاد و سرحال هستید، طرز
برخورد شما گیرا بهنظر میآید. نهتنها دیگران را جذب میكنید بلكه نسبت
به شما دوستانهتر خواهند بود، چون قبل از هرچیز احساس میكنند كه درحال
حاضر، شما آنها را دوست دارید.بعضی، دوستیابی و حفظ روابط دوستانه را كم
اهمیت میشمارند، و آنقدر جایگاه مهارتهای فنی را بااهمیت میدانند كه
از مسائل انسانی و عاطفی بیاعتنا میگذرند.
با توجه به این موضوع، برای
این افراد مشكل است كه بفهمند چرا اغلب دیگران فاقد ذوق و شوق شغلی هستند،
درحالیكه كارشان ازنظر تكنیكی صحیح است.در محیط كار خیلی اهمیت دارد كه
بدانیم چگونه روابط شخصی را از روابط كاری جدا سازیم. روابط شخصی بر اساس
عواطف و احساسات روحی بین دو نفر پایهریزی میشود. از آنجا كه این نكات
قابل لمس نیستند، بعضی افراد به تعهدات متقابل در روابط كاری فكر میكنند.
آنها نسبت به روابط شخصی بیاعتنا هستند.به این سبب اغلب اوقات، افراد،
واقعبینی خود را از دست میدهند و بهجای اینكه سعی در بهبود روابط كاری
داشته باشند، درمورد رفتار شخصی افراد، نكتهسنج میشوند اختلافها شكل
میگیرند. آنهایی كه در وهلهی اول میتوانند انگیزهی روابط خصی را
بفهمند، خیلی مستعدترند، تا عدم توافقها را با توجه به سایر خصایل
پسندیدهی شخصی بپذیرند و توجه خود را معطوف به مقتضیات شغلی كنند، بدین
وسیله میتوانند بر مشكلات فایق آیند.
این موضوع درعوض، یك تفاهم نسبی را
بین همكاران ممكن میسازد.بعضیها ترجیح میدهند دوست و معاشرین جدیدی
بیابند تا اینكه دوستیهای قبلی را تجدید و ترمیم كنند. این امر در روابط
كاری بهمنزلهی دستهبندی و تفرقه بین اعضای یك تیم، یا پی در پی از این
شغل به آن شغل رفتن است. كسانیكه توقع زیادی از آیندهی شغلی خود دارند،
اهمیت حفظ روابط مثبت و مفید را تشخیص میدهند. وقتی ترمیم دوستی لازم
است، كارمندان باذكاوت در ترمیم روابط مصمم هستند. آنها اقدام به این امر
مینمایند بدون توجه به این نكته كه باعث و بانی آن كدورت بودهاند، یا
خیر. بینش آنها این است كه روابط،اهمیت بیشتری دارد تا واقعهای كه موجب
كدورت شده. روابط كاری مانند سایر روابط،آسیبپذیر و ظریف هستند و به توجه
و مراقبت دائمی نیاز دارد. وقتی قصور شود و خدشهای بردارد، ترمیم جای زخم
و بهحالت اول برگرداندن آن كاری بس دشوار است.
علاوهبر مهارتهای مفید شغلی، موفقیت شغلی بستگی به كیفیت و حسن روابط
كاری نیز دارد. اولین و مهمترین قدم در این راه، بهبود نگرش و طرز برخورد
مناسب است. اگر بهدنبال خوبیها و بهترین جلوههای همكاران خود باشید،
شانس كمتری برای یافتنش دارید، درنتیجه آن مهرهی تیمی كه مدیریت انتظار
دارد نخواهید شد. احتمالا بهرهوری كاری شما درحد مطلوبی باقی میماند،
ولی آنقدر كه باید و شاید در كارایی سازمان خود سهیم نخواهید بود.این
گفتهی معروف، كه «هیچكس همه فن حریف نیست»، واقعیت دارد. ما همه به
دیگران احتیاج داریم. این امر، بهخصوص در محیط كار حكم میكند. آنهایی
كه شبكهی گسترده و مستحكمی از حامیان خود بنیان مینهند، درحقیقت
برنامهی استحكام نگرش خود را بنا مینهند. خوشبین باقی ماندن بدون تماس
مستمر و روزانه با دیگران كار مشكلی است. همكاران مانند دوستان شخصی و
اعضای خانواده میتوانند در شما انگیزهای ایجاد كنند، چشماندازی نشان
دهند و یا توجه شما را بهموضوعی معطوف كنند تا نگرش شما خوشبینانه شود.
احتمال زیادی دارد روزی را كه با رخوت شروع میكنیم، فقط بهخاطر همكاری
كه خوشخلق بوده به یك روز درخشان تبدیل شود. حقیقتا روحیهی افراد در
اطرافیان تاثیر میگذارد.خوشبین بودن در محیط كار مثل تیغ دولبه است، از
یك طرف كمك میكند تا روابط انسانی مناسبی ایجاد كنید كه نهتنها منجر به
یافتن دوستان جدیدی میشود، بلكه موفقیت شغلی را هم در بر دارد، از طرف
دیگر هر رابطهی دوستانه و مطلوبی كه بهوجود میآورید، نیروی كمكی برای
نیازهای روحی و بینش درحال تكوین شما بهشمار میرود.