تغییرهای محیطی و سازمانی به قدری سریع و غیرقابل پیش بینی به روز می شوند
كه نیاز به دسترسی اطلاعاتی برای اخذ تصمیم به سان یك معضل بزرگ سازمانهای
امروزی مطرح است.در همین راستا دانایی منابع انسانی به مثابه رمز موفقیت
سازمانهای پیشرو قابل تفسیر است. كشف و شناسایی تجربه های پیدا و پنهان
سازمان ،دستیابی راههای انتقال ،ذخیره سازی و مشاركت در ظرفیتها و
شایستگیهای فكری میان افراد و گروهها درسازمان ،با توسعه مفهوم آموزش
امكان پذیر است. آموزش صحیح كاركنان و مدیران با توجه نیازهای آموزشی و بر
طبق شرح وظایف محوله در سازمان ها و انتخاب شیوه های آموزشی مناسب می
تواند سیستم را به سمت خط مشی و اهداف از قبل تعریف شده هدایت كند.
بنابراین وجود یك سیستم ارزشیابی برنامه ریزی شده می تواند در تحقق اهداف
سازمان ها كمك شایانی را ایفا نماید از این رو برای تحقق این امر مراحلی
می بایست اجراء گردد كه مهمترین آن برنامه ریزی می باشد ,پس از مراحل
برنامه ریزی ،طراحی ،اجراء حال می بایست حاصل آن را مورد سنجش قرار داد تا
بتوان
۱-هدف نظام آموزشی به درستی انتخاب گردیده است؟
۲-سیاستها و خط مشی اجرایی اتخاذ شده رسیدن به هدفها رامیسر می كند.؟
۳-فرآیند اجرایی برنامه های عملیاتی و طرحهای اجرایی به تحقق هدفها می انجامد؟
۴-محصول نهایی نظام آموزشی كاركنان با برون دادهای پیش بینی شده در برنامه توسعه نظام آموزش مطابقت دارد؟
تعریف ارزشیابی آموزش:
- اندازه گیری ارزش آن برنامه به منظور تعیین درجه تاثیر و سودمندی آن.
- جمع آوری و كاربرد اطلاعات به منظور تصمیم گیری درباره یك برنامه آموزشی.
ارزشیابی آموزش باید بطور مستمر در طول اجرای آموزش بلافاصله پس از پایان
آن و حتی در دنباله آن در محیط واقعی و زنده كار انجام شود تا نقاط قوت و
ضعف برنامه پی برد. بهترین راه ارزشیابی یك برنامه آموزشی اندازه گیری
تغییراتی است كه در رفتار، درجه مهارت و میزان كارایی كاركنان.
مراحل ارزشیابی:
ارزشیابی مقدماتی:
باید قبل از اجرای برنامه میزان اطلاعات آموزش دیدگان را تعیین نمود. هدف
از اجرای آن از یك سو میزان اطلاعات آموزش دیدگان مشخص می گردد تا برنامه
برطبق آنان طراحی گردد و از سو دیگر بتوان ارزشیابی نهایی را با مقدماتی
مقایسه نمود.
ارزشیابی میانی:
در طول اجرای برنامه بطور مستمر،جمع آوری اطلاعات انجام گردد.
ارزشیابی پایانی:
جهت اطلاع ازمیزان مهارت و دانش و ... آموزش دیدگان و در نهایت نشان دادن
اینكه برنامه تا چه اندازه به اهداف خود رسیده است. جهت ارزشیابی آموزش
باید چهار فرآیند را اجرا نمود.
الف) توصیف و تحلیل داده ها: برای تنظیم داده ها می پردازد
ب) تفسیر یافته: معانی موجود در داده ها آشكار می گردد.
ج) قضاوت: ارزش داوری درباره نتایج است.
چ) پیشنهادات
-تفسیر داده ها درباره عوامل نظام آموزش:
- یادگیرنده: هدف آن است كه درباره رفتار كنونی و آینده او قضاوت می شود.كه شامل:
{ هنجار ، خودشخصی ، معیار از قبل تعیین شده} رفتار تا چه اندازه با هدفها مورد نظر مطابقت دارد.
-مدرس (هیات علمی): شامل موارد
خود ارزیابی
نظر خواهی
مشاهده
آزمونهای تخصصی
برنامه آموزشی شامل :
رابطه برنامه آموزشی با نیازهای یادگیرنده(نظرسنجی)
محتوی مطالب
راهبردهای یاددهی-یادگیری
- فرآیند نظام آموزشی شامل:
۱- رفتار مدرسان
۲- رفتار سازمانی
۳- سطح نظام
برونداد نظام آموزشی شامل:
پیامد نظام آموزشی
برونداد نهایی
۱-۲- ویژگیهای كاركنان(عاطفی - )
۲-۲- دانش تولید شده
۳-۲- خدمات تخصصی عرضه شدهبرونداد واسطه ای
ب) تفسیر داده ها برای تصمیم گیری:
پس از تفسیر داده ها در موارد مختلف حال باید در مورد هر عاملی از نظام
آموزشی تصمیم گیری نمود. و براساس آن اقداماتی بصورت اصلاحی یا پیش گیرانه
جهت ارتقاء سطح كیفی نظام اتخاذ می گردد.
بنابراین مدیر باید در موقع اتخاذ تصمیم به عوامل مهمی نظیر:
زمان (ملاك مهم در اجرا و اقدامات لازم)
هدف
اولویت
ملاك تصمیم گیری:
-لغو پذیری تصمیم
گستردگی افراد مشمول تصمیم مورد اتخاذ
مدت زمان اثر تصمیم ها
اهمیت پیامدهای یادگیری
-تفسیر داده ها جهت كیفیت:
آیا آنچه را كه انتظار داریم بدست آورده با بدست خواهیم آورد؟
بنابراین برا دست یابی به كیفیت جامع و در خور سازمان می بایست عملكرد
سازمان را در دو ناحیه مورد ارزشیابی قراد داد. ارزشیابی درونی كه توسط
خود اعضای تشكیل دهنده نظام انجام می گردد.ارزشیابی بیرونی كه توسط هیات
همگانی از خارج سازمان(می تواند مشتریان باشد).
ارزشیابی از دید پاتون:
عبارت است از : گردآوری اطلاعات فعالیتها ،ویژگیها و بروندادهاب برنامه به
منظور قضاوت درباره بهبود اثربخش برنامه و یا اطلاعاتی برای تصمیم گیری
برنامه ریزی آینده.
نقش ارزیابی آموزشی در سازمان:
نیازهای ویژه ای ایجاد می شود.(نیاز سنجی)
بازده فعالیتهای آموزشی(تكوینی)
نظارت(پایانی)
الگوهای مدیریت جهت ارزیابی نظام آموزشی:
۱-الگوی سیپ:
بطور كلی این الگو از جامع ترین الگوهای ارزیابی بشمار می آید كه در آن با
توجه به دیدگاه سیستمی به منظور تسهیل تصمیم گیری مورد استفاده قرار می
گیرد.بنابراین این الگو در برنامه ریزی توسعه نظام آموزشی كاركنان شامل
چهار نوع ارزیابی به شرح ذیل می باشد:
۱-۱- زمینه(محیط) : سنجش نیازها و مسائل موجود،فرصتها و... تدوین هدفهای آموزش .
۲-۱- درونداد: سنجش قابلیتهای موجود،راهبردهای برنامه جهت تحقق هدفها،روشهای اجرای برنامه.
۳-۱- فرآیند : تشخیص یا پیش بینی مشكلات اجرایی.
۴-۱- برونداد : مطلوبیت نهایی برنامه.
بنا به ارزیابی های ذكر شده میدان اجرای آنان گسترده ،و هدف كلی( تسهیل در تصمیم گیری) برنامه مشخص می باشد.
۲-الگوی هدف-آزاد:
هدف اصلی الگو آثار واقعی برنامه است نه آثار مورد انتظاربنابراین میدان
عملیاتی آن محدودیتی ندارد و این الگو بیشتر بر روشهای كیفی تاكید دارد و
قضاوت در این الگو در برگیرنده تمام آثار برنامه می باشد.و می توان آن
رامكمل دیگر الگوها دانست.
۳- الگوی مبتنی بر مدافعه:
دراین الگو ارزیابی به شیوه فرآیندهای قانونی انجام می گردد.
۴- الگوی اجرای عمل:
در این الگو توصیف چگونگی عملیات آموزشی در برنامه می باشد.
۵- الگوی طبعیت گرایانه و مشاركتی:
این الگو بر مشاركت افراد تحت تاثیر در برنامه های ارزشیابی تاكید دارد.
۶- الگوی هدفگرا:
میزان نیل به اهداف یك برنامه را مشخص می كند.
۷- الگوی اعتبارسنجی:
بطور كلی صلاحیت تخصصی سازمانهای آموزشی است(برنامه ،سازمانها و...).
۸- الگوی مبتنی بر نظر خبرگان:
الگوی ارزیابی در آن تحلیل انتقادی است.
۹- الگوی مدیریت گرا:
اثربخشی كل یا قسمتی از برنامه می باشد.