برای تصمیمگیری و قضاوت در سازمان، باید فیلم آن را ببینیم، نه عکس...
عکس ثبت یک لحظه است، بدون اینکه بدانیم پیش و پس آن چه بوده است. فیلمبرداری تداوم و پیوستگی را نشان میدهد. هر صحنهای را که مشاهده میکنی پیوند آن را با تصویر قبل حس میکنی و منتظر تصویری هستی که نشان داده خواهد شد. هر صحنه را که میبینی در حس صحنه قبل هستی و این حس به تو کمک میکند که صحنه بعد را بهتر لمس کنی.
در عکس هیچ حسی از قبل نداری. تصویر را میبینی، تازه میروی در بحر آنچه میبینی و کنکاش میکنی تا در زوایای تصویر چیزی بیابی. در فیلم پیوستگی تو را هدایت میکند به سمت یک مفهوم. اگر وسط فیلم برسی و یک نگاه بکنی و بروی شاید هیچ چیز متوجه نشوی. در عکس میبینی و به افکارت اجازه میدهی تا تفسیر کند و داستانی را پیدا کند که تصویر میخواهد بگوید.
در فیلم تصاویر حرف میزنند و نیازی به خیالپردازی نیست. پیوستگی تصاویر به تو میگوید چه خبر است. برای درک مسائل موجود در یک سازمان باید فیلم سازمان را ببینیم. یک شات از وقایع به ما کمکی نمیکند و حتی ما را شاید به بیراهه ببرد.
مدیرانی که با یک عکس از سازمان تصمیم میگیرند؛ با یک تلفن یا یک نامه و ایمیل، احتمال خطایشان بالا میرود. مدیر باید فیلم سازمان را ببیند. برای اینکه بدانیم نظر عمومییک واحد در مورد یک موضوع چیست، باید به روش اصولی و علمینظرسنجی کنیم. اگر به واسطه صحبت یک نفر در یک جمع چهل نفری در موردی مربوط به آن جمع قضاوت کنیم، آشکارا به خطا رفتهایم. برای تصمیمگیری و قضاوت در سازمان سعی کنیم فیلم ببینیم، نه عکس!
- مقالات مرتبط: