يك مدير در درجه نخست بايد همانند هر انسان ديگر ايمان و تقوا داشته باشد. مدير مومن، مطيع فرامين الهي است و مي داند كه اگر در جريان كارها شرايط سخت و دشواري برايش پيش آيد و يا زمينه كارها بسيار آماده باشد و امور به سهولت در برابرش پديدار گردد، در هر دو حالت روحيه خود را نباخته و خود را در مسير اجراي فرامين الهي مي بيند و با وقار و اطمينان خاطر كار را ادامه مي دهد.
اميرالمومنين حضرت علي (ع)، اولين پيشواي شيعيان نمونه كامل يك مدير اسلامي است؛ او چه زيبا عشق و حسن و زيبايي، نظم و انضباط، جاذبه و دافعه، حكمت و مديريت، زهد و عرفان و شجاعت و تقوي و عدالت را در منشور حكومتي خود مي گنجاند. نگاهي به بيانات و فرامين اميرالمومنين علي (ع) راجع به مبحث مديريت اين نكته را مشخص مي كند كه چنانچه رهبران، مديران و زمامداران يك جامعه به درستي تربيت نشوند و در مسند امور قرار نگيرند و راه و روش صحيح حكومت داري و مديريت را فرا نگيرند، مردم آن جامعه هرگز روي صلاح و اصلاح را نخواهند ديد. لذا در اين نوشتار سعي داريم به مديريت اسلامي از منظر مولا علي (ع) بنگريم.
اهميت مديريت از ديدگاه امام علي (ع)
امير المومنين علي (ع) مديريت را محور و قطب مي دانند، تمام مسايل را در جامعه اسلامي بر محور مدير و مديريت خلاصه مي كنند و مي فرمايند: «تدبير و مديريت خود سرمايه اندك را افزون مي كند، اما مديريت و تدبير سوء و ضعيف سرمايه انبوه را نيز نابود و زائل مي سازد.»
امام علي (ع) در جاي ديگر مي فرمايند: «رجعت و سير قهقرايي چهار علت عمده دارد كه مهمترين آن سوء مديريت است.»
وظايف عام مديريت اسلامي از ديدگاه امام علي (ع)
1- ايمان و تقوا
يك مدير در درجه نخست بايد همانند هر انسان ديگر ايمان و تقوا داشته باشد. مدير مومن، مطيع فرامين الهي است و مي داند كه اگر در جريان كارها شرايط سخت و دشواري برايش پيش آيد و يا زمينه كارها بسيار آماده باشد و امور به سهولت در برابرش پديدار گردد، در هر دو حالت روحيه خود را نباخته و خود را در مسير اجراي فرامين الهي مي بيند و با وقار و اطمينان خاطر كار را ادامه مي دهد. توصيه اميرالمومنين علي (ع) به مالك اشتر در اين خصوص شنيدني است؛ «اي مالك، مالك نفس خويش باش و آن را به دست هوي مسپار، نفس خويش را با ترك خواهش ها بكش و به هنگام سركشي، عنانش را بكش كه نفس پيوسته به بدي فرمان مي دهد جز آنكه خداي رحم كند و در اجابت نفس در نارواها بخل بورزد و بدان كه همانا بخل ورزيدن نسبت به نفس، مراعات انصاف است در آنچه كه براي آن خوشايند يا ناخوشايند است.
2- اعتصام و اعتماد به خدا و نصرت الهي
اعتصام و اعتماد به خدا و نصرت الهي يكي از ابزارهاي معنوي است كه يك مدير اسلامي مي تواند براي انجام وظيفه خطير مديريت از آن استفاده كند تا از انجام كارها خسته و افسرده و مايوس نشود و سختي هاي بزرگ او را متزلزل نسازد. امام علي (ع) در اين خصوص مي فرمايد: «كسي كه بر خدا توكل كند، ناهمواري ها و سختي ها بر او هموار و دستيابي به ابزار و امكانات رسيدن به هدف براي او آسان مي شود.»
3- رعايت عدالت و انصاف
رعايت و برقراري عدالت يكي از مهمترين وظايف يك مدير اسلامي است؛ عدالت مبناي همه حركت هاي صحيح مديريت است كه در اثر وجود عدالت همه چيز در جاي خود قرار مي گيرد و هر كس كارش را به درستي انجام مي دهد. مراعات بي طرفي بر مدير واجب است و بايد صرفنظر از اينكه يكي از دو طرف دوست صميمي يا خويشاوند نزديك اوست و اگر حق را به او ندهد ممكن است از وي رنجيده شود بايد به دقت بررسي كند كه حق به جانب كدام است. اميرالمومنين علي (ع) در خصوص اين وظيفه مديريتي مي فرمايند: «كسي كه عادل باشد، دستور و حكمش نافذ خواهد بود.»
4- پرهيز از غرور و خودپسندي
يكي از بيماري هاي مهلك مديريت، گرفتار عجب و خودپسندي شدن و اينكه به محض منصوب شدن به مديريت، خود را بالاتر از ديگران ببيند و به افراد به ديده حقارت بنگرد و به همين دليل تماس خود را با مردم قطع كرده و از آنان دوري گزيند.
مديري كه دچار خودپسندي مي شود از جستجوي مرحله بهتري براي كار خود و بالا بردن سطح آن باز مي ايستد و هم از ديدن و پذيرفتن نوع بهتري از كار مورد نظر باز مي ماند و نيروي كمال گراي عقل خويش را فرو مي نهد.
حضرت علي (ع) در نامه خويش به مالك اشتر مي فرمايند: «اگر قدرت و مقامي كه به دستت رسيده برايت خودپسندي و عجب آورده و كبريا و عظمتي براي خود پنداشتي، ملك خداي را بالاي سرت بنگر، بينديش كه قدرت هايي كه تو در حق خود نداري او درباره تو دارد… كه خدا هر جباري را ذليل گرداند و هر گونه فخرفروشي را زبون سازد.»
5- پرهيز از استبداد و ديكتاتوري
خطرناك ترين روحيه اي كه مدير در اثر ابتلاء به خودپسندي و تكبر پيدا مي كند روحيه ديكتاتوري و استبداد اوست. در چنين حالتي مدير همه معيارهاي حق و منطق و ملاك عدل و اخلاق را زيا پا مي گذارد و براي كسب قدرت بيشتر و اعمال آن به هر عمل نادرست و ظالمانه اي دست مي زند.
وظيفه مدير ايجاد شرايطي است كه افراد، داوطلبانه و آگاهانه از دستورات و قوانين پيروي كنند. زيرا انسان در برابر هر گونه ظلم و زور به طور آشكار يا پنهان، مقاومت مي كند. زورگويي و استبداد از نشانه هاي ناتواني است و به تعبيري آنجا كه منطق نباشد، از زور استفاده مي شود.
امام علي (ع) مي فرمايند:« مبادا بگويي، من نيرومندم، امر مي كنم و دستوراتم اجرا مي شود، زيرا اين روش موجب فساد فكر، تضعيف دين و نزديك شدن به انحراف است.»
اميرالمومنين علي (ع) شخص مدير را به توجه دائم به اينكه او خود زيردست رده هاي بالاتر از خود است و مديران بالاتر از او نيز در قلمرو فرمانروايي و حاكميت الهي قرار دارند، دعوت مي كند و به مالك مي فرمايند: «پس هر آينه تو بالاتر از آنهايي و ولي امر تو بالاتر از توست و خدا بالاتر از كسي است كه تو را به مديريت و فرماندهي و فرمانروايي گمارده است.»
و باز در جايي ديگر حضرت مي فرمايند: «تواضع آدمي را بالا مي برد و تكبر انسان را كوچك و پست مي كند.»
6- دوري از دنياپرستي و طمع
يك مدير اسلامي بايد مراقبت كند تا مال و مقام او را شيفته دنيا نسازد و او را از توجه به آينده و روز مرگ باز دارد و باعث انحراف و تباهي وي گردد. امام علي (ع) در مورد دنياپرستي مي فرمايند: «محبت دنيا عقل را فاسد مي كند و گوش را از شنيدن مطالب حكيمانه ناشنوا مي سازد.»
و از سخنان گهربار آن امام علي (ع) در مورد طمع همين بس كه حضرت مي فرمايند: «آنكه طمع را شعار خود گرداند خود را كوچك نماياند.»
7- صبر و شكيبايي
اهميت صبر در مديريت زماني روشن مي گردد كه بدانيم صبر واسطه اصلي در تحقق اهداف، به ويژه در رسيدن به هدفهاي بزرگ است و اين سنت قطعي الهي است كه بدون آن پيامبران هم نمي توانند اهداف مديريتي خود را محقق سازند. پس يك مدير اسلامي براي موفقيت در اهدافش بيش از هر چيز بايد به زيور صبور آراسته باشد. امام علي (ع) در اهميت صبر و شكيبايي در كارها مي فرمايند:« نقش صبر در كارها همچون نقش سر در بدن است. همان طور كه با جدا شدن سر از بدن، بدن فاسد مي شود وقتي صبر را از كارها جدا كنيم كارها تباه مي شود.»
و در جايي ديگر حضرت مي فرمايند: «شكيبا، پيروزي را از دست نمي دهد هر چند زمان درازي چشم به راه بماند.»
8- تواضع و حلم
يكي از ابزارهاي مديريت تواضع و حلم است؛ با توجه به اينكه مدير مي خواهد به واسطه انسانها كاري را انجام دهد، بايد بتواند در برابر رفتارهاي گوناگون آنان واكنش مناسبي داشته باشد و با حلم و تواضع، رفتارها و گفتارهاي نامطلوب آنان را (در حد متعارف) تحمل نمايد. البته اين رفتار زماني مناسب است كه مسايل شخصي مدير مطرح باشد ولي اگر در ارتباط با وظايف سازماني و مصالح جمعي باشد، وظيفه مدير برخورد قاطعانه خواهد بود نه گذشت و بخشايش.
اهميت حلم و سعه صدر به حدي است كه امام علي (ع) آن را ابزار كار مدير مي دانند مي فرمايند: «ابزار مديريت، سعه صدر است.»
9- گشاده رويي
يكي از ارزشهاي اخلاقي در نظام اسلامي، اين است كه مدير اسلامي با خوشرويي با مردم برخورد نمايد و بخاطر كاري كه براي آنها انجام مي دهد بر آنها منتي نداشته باشد. طبيعي است كه مدير يك سازمان در هر شرايطي قادر به حل كليه مشكلات مراجعين نيست ولي مي تواند با گشاده رويي با آنان روبرو شود و به سخنانشان توجه كند تا بدين وسيله از آلام و دردهاي آنان بكاهد و خوشي از خود به يادگار گذارد. اميرالمومنين علي (ع) به مالك مي فرمايند: «براي رعيت بالت را فرود آور و پهلويت را برايشان هموار دار و با آنان گشاده رو باش.»
10- امانت داري
مسند مديريت، امانتي است كه به كارگزار سپرده مي شود و او بايد به نحو احسن از آن نگهداري كند و آن را بعد از خود به اهلش بسپارد. امام علي (ع) در نامه اي كه به فرماندار خود در آذربايجان به نام اشعث بن قيس مي نويسند، مي فرمايند: «پست و مقامي كه به دست تو افتاده براي تو طعمه نيست بلكه امانتي در گردن تو است و خواسته اند كه تو نگهبان باشي براي كسي كه از تو بالاتر است.…»
11- ساده زيستي
يكي از مواردي كه اسلام همواره به آن سفارش فرموده است، ساده زيستي مديران جامعه است. امام علي (ع) نيز مديران اسلامي را به ساده زيستي توصيه مي فرمايند: «خداوند بر پيشوايان دادگر واجب نمود خود را با مردم ناتوان برابر نهند تا فقير را به هيجان و طغيان در نياورد.»
12- خدمت عاشقانه و توجه به محرومين
پس از پذيرش هر مسئوليتي مدير بايد تمام حسابگري هاي نفساني را به كناري نهد و با تمام وجود خود را وقف انجام وظيفه نمايد و بر خلاف كساني كه تصور مي كنند، مديريت يعني دست از كار كشيدن و تنها نظاره گر بودن، و لذا آن را مقدمه تن پروري و راحت طلبي مي پندارند، مدير اسلامي بايد در راه انجام مسئوليت خطيري كه بر عهده گرفته همه هستي اش را در طبق اخلاص بگذارد. مدير اسلامي بايد بيشتر عشق و محبت خويش را متوجه مردم و محروميني نمايد كه بدون هيچ توقعي بار مشكلات جامعه را به دوش مي كشند و پايه هاي نظام اسلامي برا دوش آنان استوار است و در هنگام هجوم دشمنان ايثارگرانه جان خود را نثار مي كنند. امام علي (ع) در فرمان خويش به مالك اشتر مي فرمايند: «مهر و محبت و احسان به رعيت را در دل بپرور، (تو كه در لباس چوپاني) براي آنها درنده شكاري نباش كه خوردن آنها را غنيمت داني، آنها دو گروه بيش نيستند: يا با تو برادرند در دين يا در خلقت با تو برابرند.»
و باز در جايي ديگر مي فرمايند: «اگر مدير نيت پاك داشته و مردم از او آسوده خاطر باشند، تمامي اوقات روزش براي خدا صرف مي شود و عبادت به شمار مي آيد.»
13- پيشگامي در كارها و تسريع در امور مردم
از جمله كارهايي كه مدير بايد در آن پيشگام باشد، سرعت عمل در كار مردم و برطرف كردن مشكلات آنهاست. اين امر علاوه براي اينكه موجب موفقيت و پيشرفت كارهاي مدير شده و از انباشته شدن امور جلوگيري مي نمايد، بلكه باعث جلوگيري از دلسرد شدن و نارضايتي و نااميدي مردم نيز مي شود. امام علي (ع) به مالك اين گونه سفارش مي كنند: «از وظايف اختصاصي تو زمامدار و والي اين است كه نيازمنديهاي مردم را در همان روز كه به اطلاعت مي رسد مرتفع سازي.»
14- حافظ بيت المال بودن
يكي از مهمترين وظايف مدير اسلامي اين است كه حافظ بيت المال مسلمين باشد. امام علي (ع) در اين باره مي فرمايند: «بخشش زمامداران از خزانه مسلمين ستم و فساد است.»
15- وفاي به عهد
يكي ديگر از وظايف و ويژگي هاي مهم مدير وفاي به عهد است. امام در منشور خود به مالك مي فرمايند: «اگر دشمن در پيكار و كشاكش جنگ پيشنهاد صلحي پسنديده داد هرگز رد مكن… اگر مشكلي رخ داد كه ناچار شدي با دشمن صلح برقرار كني يا عهد يا ميثاقي ببندي بايد به پيمان خود وفادار باشي، قرارداد را با كمال درستي محترم شماري و جانت را سپر پيمان سازي.»
16- متين و ساده سخن گفتن
يك مدير اسلامي بايد در هنگام سخن گفتن، آنچنان ساده، سالم و قابل فهم سخن بگويد كه در شنوندگان خستگي و ملال و نهايتاَ بي تفاوتي ايجاد نكند. بايد از به كار به بردن اصطلاحات و كلمات و عبارات نامفهوم و پيچيده خودداري كند تا سنخنش به سادگي و به راحتي قابل فهم باشد. سخن وسيله ارتباط ميان مدير و كارشناس است. مدير بايد در فن خط و سخنوري تمرين نمايد و فصيح صحبت كند. امام علي (ع) در اين زمينه مي فرمايند: «چه بسا كلامي كه تاثيرش از تيرهاي بران افزونتر است.»
17- جلوگيري از رواج تملق و عيب جويي و سخن چيني
يك مدير اسلامي بايد به گونه اي عمل كند كه افراد ناباب، زمينه ايجاد اغتشاش در روابط را بدست نياورند و موجبات ناراحتي، نگراني، سوءظن و بي اعتمادي بين افراد را بوجود نياورند. زماني كه مدير به خودپسندي مبتلا مي شود، عده اي براي خوشامد وي به تملق گويي مي پردازند كه رواج اين امر محيط سازمان را مسموم و ناامن مي سازد. امام علي (ع) در اين مورد مي فرمايند: «پرهيز كن از خودپسندي و تكيه بر چيزي كه تو را به خودپسندي وادارد و از اين كه دوست بداري مردم تو را بستايند، زيرا اين حالت از مهمترين فرصت هاي شيطان است تا نيكي نيكوكاران را از بين ببرد. شيطان انسان را به ستايش دوستي و خودپسندي وامي دارد تا كار نيكي كه انسان انجام داده، بي اثر شود.»
18- تثبيت رويه ديگران
يك مدير اسلامي بايد به اين اصل اعتقاد و ايمان داشته باشد كه بزرگاني كه قبل از وي در آن پست بوده اند انتصابهايي را انجام داده اند كه صحيح است، دستورالعملهايي را داده اند كه به رشد سازمان كمك مي كند، بنابراين يك مدير اسلامي نبايد به صرف رفتن مديران قبلي و جايگزين شدن خود به جاي آنان، كليه امور را تغيير دهد و در تمامي انتصابات، دستورالعملها، سازماندهي ها و … تجديدنظر نمايد چرا كه ممكن است برخي از اين انتصابها و دستورالعملها به جا، دقيق، صحيح و مبتني بر بررسي علمي انجام شده باشد و در هم ريختن آنها موجب كندي يا توقف كار سازمان گردد. امام علي (ع) در نامه اي به مالك اشتر مي نويسد: «آداب و رسوم شايسته اي را كه بزرگان نخستين بكار بسته اند و مايه همبستگي و اصلاح حال رعيت بوده درهم مشكن و نيز رويه جديدي را كه به چيزي از آن روشها آسيب مي رسانند وضع منما، زيرا در غير اين صورت پاداش از آن كسي است كه آن رويه ها را برقرار كرده و مسئوليتش بر عهده توست، به خاطر اينكه آنها را نقض كرده اي.»
وظايف خاص مديريت اسلامي از ديدگاه امام علي (ع)
1- تصميم گيري
به جرات مي توان گفت كه مهمترين وظيفه يك مدير، تصميم گيري است. تصميم گيري سه ركن اساسي دارد كه اگر هر سه در اتخاذ يك تصميم مدنظر قرار گيرد، آن تصميم بهينه و به نتيجه مطلوب خواهد انجاميد:
ركن اول تصميم گيري «آگاهي از شرايط موجود و جمع آوري اطلاعات» است. امام علي (ع) در اين خصوص مي فرمايند: «داناترين مردم كسي است كه آينده را بهتر ببيند.»
ركن دوم تصميم گيري « استفاده از تجارت گذشته» است. امام علي (ع) در اين زمينه مي فرمايند: «هر كس كه از وقايع گذشتگان عبرت بگيرد، بصيرت پيدا مي كند و كسي كه بصيرت و بينايي يابد قدرت تحليل و فهم آن را نيز پيدا مي كند و آن كسي كه فهميد عالم مي شود.»
ركن سوم تصميم گيري نيز «مشورت كردن» است. امام به مالك مي فرمايند: «اي مالك، در اموري كه واقعيت آنها بر تو روشن نيست دانايان و آگاهان را جمع كن و با آنان به بحث و اقناع بپرداز، آنگاه نظري كه مورد اتفاق دانايان مسلمين است را به مرحله اجرا درآور.»
و باز حضرت مي فرمايند: «هيچ چيز مانند مشورت درستي و حقيقت را آشكار نمي سازد.»
اما با چه كساني بايد مشورت كرد؟ امام علي (ع) مالك را از مشورت با چند گروه باز مي دارد و مي فرمايند: «و بخيل را در مشورت خود راه مده كه تو را از نيكوكاري باز گرداند و از درويشي مي ترساند و نه نه ترسو را، چون در كارها ناتوانت جلوه دهند و يا آزمند مشورت مكن كه ترا به جمع مال از راه ستم تشويق كند، بخل و ستم و حرص غريزه هايي مختلفند كه در نهاد اشار جمع شده و همه بدگماني به خداست.»
2- گزينش و استخدام
يكي ديگر از وظايف مدير اسلامي، گزينش نيروهاي انساني كاردان جهت سپردن مسئوليت به اوست. امام علي (ع) براي انجام اين كار شاخص هايي را توصيه مي كند تا بتوان افراد شايسته را انتخاب كرد، اين شاخص ها عبارتند از :
الف- فريب ظاهرسازي افراد را نخوريد: يك مدير اسلامي بايد كاملا متوجه باشد كه براي انتخاب افراد تنها به برداشت هاي شخصي خود تكيه نكند بلكه بايد ملاك هاي گزينش را مدنظر قرار دهد. امام علي (ع) در اين زمينه مي فرمايند: «نبايد گزينش آنها را بر اين گمان شخصي خود، كه به نظرت خوب آمده يا شخصاَ به آنان خوش بين مي باشي، انجام دهي، زيرا افراد با ظاهرسازي و خوش خدمتي نظر مديران را جلب مي كنند در حالي كه در وراي آن ظاهر، از خيرانديشي و امانت اثري نيست.»
ب- افراد باسابقه روشن و درخشان را انتخاب كنيد: يك مدير بايد همواره به خاطر داشته باشد كه بهترين معرف هر فرد اعمال و رفتار اوست بنابراين بايد افراد را بر اساس سابقه كاري آنها انتخاب كند. امام علي در اين زمينه مي فرمايند: «آنها را با نحوه همكاري شان با مديران صالحي كه قبل از تو بر سر كار بوده اند، ارزيابي كن.…»
ج- افراد خوش سابقه در نزد مردم را برگزين: يك مدير اسلامي به هنگام سپردن مسئوليت به يك فرد، بايد به قضاوت عمومي در مورد آن فرد نيز توجه داشته باشد. امام علي (ع) به مالك مي فرمايد: «پس خوش سابقه ترين آنها را در نزد عموم برگزين»
د- امانتداران را انتخاب كن: مدير مسئوليت را بر عهده شخصي قرار دهد كه شايستگي لازم را براي حفظ اين امانت داشته باشد. حضرت علي (ع) به مالك مي فرمايند: «و كسي را كه از همه بيشتر، چهره اش به امانتداري و وفاداري شناخته شده است، انتخاب كن.»
ه- صلاحيت اخلاقي افراد را مدنظر قرار بده: يك مدير اسلامي بايد در انتصاب هاي خود، صلاحيت اخلاقي افراد را مدنظر قرار دهد. امام علي (ع) در اين زمينه مي فرمايند: «مكاتبات و اموري كه حاوي تمامي تدابير محرمانه و اسرار توست را به شخصيت هاي واجد صلاحيت اخلاقي واگذار.»
و- افراد با درك روحي بالا را برگزين: امام علي (ع) مي فرمايند: «اي مالك از كساني برگزين كه تعهدي كه از جانب تو مي پذيرد، يا مقرراتي كه از سوي تو وضع مي كند، سست نباشد و از رهانيدن تو از تعهدات و مقرراتي كه گره در كارت ايجاد كرده ناتوان نباشد.»
ح- مراعات كننده حدود كارها، را برگزين: اميرالمومنين علي (ع) مي فرمايند: «و از كساني انتخاب كن كه به قدر و حدود خود در كارها نادان نباشند، پس هر آينه كسي كه حدود خود را نشناسد حدود ديگران را بيشتر نخواهد شناخت.»
ط- افراد با شهامت را انتخاب كن: امام علي (ع) به مالك مي فرمايند: «و كساني را براي مسئوليتها انتخاب كن كه با پذيرش هر چه كه از رهگذر هواي نفس تو ممكن است براي آنها پيش آيد، كمترين كمك را به تو در آنچه خدا بر دوستانش نمي پسندد بدهند.»
ي- افراد باظرفيت را برگزين: امام علي (ع) مي فرمايند: «كسي را انتخاب كن كه نه بزرگي كار، او را از پاي درآورد و نه فراواني كار او را دچار پريشاني و سردرگمي نمايد.»
ك- افراد دقيق و هوشيار را انتخاب كن: امام به مالك مي فرمايند: «از كساني انتخاب كن كه غفلت او باعث آن نگردد كه نامه هاي كارگزارانت را به نظرت نرساند يا از طرف تو در آنچه براي تو مي ستاند يا از طرف تو مي بخشد نادرست جلوه دهد.»
ل- حق گويان را برگزين: امام علي (ع) مي فرمايند: «پس آنگاه برگزيده ترين آنان در نزد تو بايد حقگوترين آنها در عين تلخي حقايق تو باشد.»
3- عزل و نصب
يكي ديگر از وظايف مهم مديريت، عزل و نصب است. يك مدير اسلامي با صداقت و حسن نيت و با توجه به ويژگي هاي افراد ، آنها را براي تصدي مسئوليتها انتخاب مي كند اما چنان كه شخص ديگري را يافت كه بمراتب بهتر از فرد قبلي از عهده آن مسئوليت بر مي آيد يا آن فرد براي كار ديگري مناسب تر است و در سمت ديگري بهتر مي تواند انجام وظيفه كند بايد بي درنگ در انتصاب هاي قبلي خود تجديد نظر كند و با عزل وي هر كس را در مسئوليت مناسب تر قرار دهد. امام علي (ع) در نامه اي به فرماندار بحرين در جريان تعويضش مي نويسند: «من نعمان پسر عجلان زرقي را بر بحرين فرمانروا كردم و تو را بي آنكه بر تو نكوهشي باشد يا سرزنشي، از كار بركنار داشتم. همانا تو وظيفه فرمانداري را نيكو انجام دادي و شرط امانت را به جاي آوردي. پس اكنون نه به تو بدگمانم نه توبيخي برايت روا مي دانم. نه تهمتي بر تو است و نه گناهي. نزد من آي كه برآنم تا با ستمگران شام درآويزم و دوست دارم كه در اين سفر با من باشي، چه تو از زمره آن مردمي هستي كه در جهاد با دشمن و در برپا داشتن ستون دين، از آنان ياري مي جويم.»
4- ترفيع و ارتقاء
مدير اسلامي بايد از يك سو مقررات سازمان را به نحوي تنظيم نمايد كه كليه افراد امكان داشته باشند با كسب شايستگي هاي بيشتر و ابزار كارايي در زمينه هاي بالاتر، مسئوليت هاي مهمتري را بر عهده گيرند و از سوي ديگر معيار را در نيل به مراتب بالاتر، صرفاَ شايستگي و كارآيي افراد قرار دهد و از هر گونه رابطه گرايي و نورچشمي پروري اجتناب ورزد. امام علي (ع) مي فرمايند:پس زمينه را براي نيل آنها به آرمانهاي خودشان (دستيابي به مسئوليتهاي بالاتر و ابراز لياقت بيشتر) باز كن.»
5- پرداختها و دستمزد
يك مدير اسلامي همچنان كه به ميزان و كيفيت كار كاركنان توجه دارد بايد مسايل انساني آنها را نيز مدنظر قرار دهد و به دقت مسايل و مشكلات و نيازهاي مادي و معنوي آنان را شناسايي نموده و در جهت رفع آنها اقدام كند. امام علي (ع) به مالك مي فرمايند: « بايد (خدمتگزاران وفادار) از حقوق سرشار و زندگي مرفه برخوردار باشند تا هم بتوانند (با فكر آسوده) خود را اصلاح كنند و هم ( در اثر بي نيازي) دست تطاول به اموال عمومي دراز نكنند و اگر سر از فرمان تو بپيچيدند يا در امانت تو رخنه اي وارد كردند هيچ عذري و بهانه اي نداشته باشند.»
6- كنترل و نظارت
يك مدير اسلامي همواره بايد در جريان كارهاي انجام شده قرار گيرد تا چنانچه اشكال يا انحرافي پيش آمد قبل از اينكه عمليات خاتمه يابد يا زياني متوجه سازمان گردد جلوي آن را بگيرد. مدير دقيقاَ بايد بداند كداميك از كاركنان كارش را درست و كداميك ضعيف انجام مي دهد تا بتواند افراد فعال را تشويق و افراد كم كار را تنبيه كند. امام علي (ع) به مالك مي فرمايند: «به جزئيات كارهاي عمال رسيدگي كن، بازرسان مخفي راستگو و وفادار بر آنها بگمار كه بازرسي محرمانه آنها را به امانت و درستي و ارفاق با رعيت وادار كند و از (شر) دستياران مصون دارد.»
7- ارتباطات
يك مدير براي موفقيت خود و سازماني كه در آن مديريت مي كند بايد جريان ارتباطات را همانند جريان خون در بدن، در سازمان خود به كار اندازد و نبايد ارتباط خود را با مردم قطع كند. امام علي (ع) به فرماندار خويش در مكه مي نويسد: «از ارباب حاجت كه خواستار ارتباط با تو است خويشتن را پنهان مكن كه هر آينه اگر در نخستين بار كه مراجعه مي كند از درگاهت رانده شود چنانچه بعد از آن هم نيازش را برآورده سازي ستوده نخواهي بود.»
منبع: سلوك مديريت از ديدگاه اميرالمومنين (ع) ، علي اصغر «رشيد گزكوه»، كانون تبليغات ساحل هنر، اسفندماه 1380
۱۲ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۱۰:۵۰:۳۳ قبل از ظهر