اینکه همه در یک سازمان احساس مسئولیت عمومی در باره همه آنچه در سازمان می گذرد داشته باشند از ایده آلهای هر مدیری می باشد.
اینکه همه در یک سازمان احساس مسئولیت عمومی در باره همه آنچه در سازمان می گذرد داشته باشند از ایده آلهای هر مدیری می باشد. در اکثر گفتگوها در مورد انچه یک سازمان می خواهد دست یابد اینکه همه افراد از نگهبان دم در تا مدیر عامل در مقابل مسائل سازمان احساس مسئولیت کنند بسیار سخن گفته می شود . ولی ایا با بیان ایده الهایمان و تکرار آنها می توانیم به این مهم دست یابیم . آیا می توانیم با سخنرانی در اینمورد به این مهم دست یابیم .
ایا با گفتن اینکه شما در مقابل هر آنجه در سازمان می گذرد مسئول هستید آنهم به همه و با یک شرح ثابت ما را به این هدف میرساند . به نگهبان بگوییم تو در مقابل هر انچه در شرکت می گذرد مسئولی . به کارمند اداری بگوییم ببین من همه امیدم در این شرکت به توست . به مدیر تولید و….. همین کلمات را بگوییم ایا به این احساس مسئولیت همگانی دست می یابیم ؟ مسلم است که با گفتن اینموارد به همه کس این هدف حاصل نمی گردد .
پس چه باید کرد ؟ برای حصول این هدف باید با ایجاد سیستمها ی مناسب این حس مسئولیت همگانی را نهادینه کرد وگرنه تا مدت محدودی کاربرد خواهد داشت و بمرور زمان این حس فراموش خواهد شد . روشهایی مانند ایجاد تیمهای فرآیندی و یا نگاه فرآیندی و نه وظیفه گرایانه در سازمان به این قضیه کمک می کند .
وقتی مشکلی پیش می اید تشکیل تیمهای حل مشکل با کمک افراد موثر و درگیر با موضوع- سیستم موثر و واقعی پیشنهادات و توجه به نظرات تمام افراد در سازمان در مرحله تصمیم سازی –گوش دادن به صحبتهای کارکنان نه در شکل ظاهری و نمایشی که با اعتقاد کامل – هویت بخشی به تیمها و بخشهای مختلف و آشکار سازی نقش آنها در نظام کلی شرکت – ایجاد حس تعلق در کارکنان به روشهای مختلف مانند ایجاد واحدهای خودگردان که ضمن ایجاد حس تعلق قسمتی با تعریف شاخصهای مناسب که در جهت اهداف و استراتژی شرکت هستند در کل در خدمت سازمان قرار می گیرند .و..می تواند مشارکت و حس مسئو لیت را در سازمان نهادینه کند وگرنه صرف گفتن اینکه همه در مقابل همه چیز مسئول هستید دردی را دوا نمی کند و به اشفتگی در سازمان منجر می شود .
۲۵ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۲:۵۱:۱۰ قبل از ظهر