در زمانی که نورها
از درون الماس به سطح آن میرسند چنانچه درون زاویه حد قرار
بگیرند قادر به خروج از الماس نبوده و به درون آن منعکس می شوند.
Cuterها با استفاده از این خاصیت (Total Reflex) الماسها را میتراشند.
چنانچه سنگ
Pavilion کم عمقی داشته باشد، چون نور در درون زاویه حد قرار می گیرد
از Pavilion خارج میشود.
چنانچه سنگ
Pavilionباعمق زیاد داشته باشد نور پس از انعکاس از سطح دیگر
Pavilion خارج میشود.(حالت Nail head بهوجود میآید(
چنانچه سنگی نصب شده
باشد پس از مدتی Pavilion را چربی پوشانده و زاویه
حد
الماس که برای سطح مشترک الماس و هوا بوده و در اینصورت سطح مشترک بین
الماس
و چربی در Pavilion داریم که زاویه حد دیگر ۳۸ درجه است و نور
خارج شده بنابراین پس از مدتی استفاده از جواهرات مقداری از چربی
بدن بر روی Pavilion قرار گرفته و در نتیجه Facetهای
Pavilion فصل مشترک بین الماس و هوا نبوده
بلکه بین الماس و چربی هستند در نتیجه زاویه حد تا حدود ۳۸ درجه
بزرگتر
شده و مقداری از نورهای رسیده به Pavilion از همان جا خارج شده
و سنگ تلولو خود را از دست میدهد..
منابع الماس
در هنگام شکل گیری
زمین قاره ها از هم جدا شده و یا به هم نزدیک شده اند و این
قاره ها در روی یک سطح مذاب شناور هستند. نمونه این حرکات را در
خلیج
فارس می بینیم که قسمت جنوبی به سمت ایران در حرکت است و سالی دو
سانتی
متر این دهانه کم می شود که علت آتش فشان های درون اقیانوس هند است.
فشار
ناشی از حرکات زمین و حرارت داخل زمین موجب ایجاد شرایط برای ایجاد
کریستال
های الماس می گردد و در صفحات اقیانوسی این فشار خیلی بالاتر است
و
بنابراین در زیر صفحات اقیانوسی ما الماس نداریم. موادی را که کریستال
الماس
درون (موارد آتشفشانی هستند) آنها شکل می گیرد را Kimberlite کویند.
این مواد الماس ها را با خود به سطح زمین
حمل می کنند. نوع خاصی از این مواد که در استرالیا می باشند
Lamproite گفته می شوند(مخصوص استرالیا). اکثر
Kimberliteها فاقد الماس هستند. علت خارج شدن این مواد فشارهای درونی
زمین
است. در زمین ما حدود ۴۳۰ منطقه آتشفشانی داریم که حدود ۲۵۰۰ بار
جمعا
آتشفشانی کرده اند و حدود ۶۲% این فوران ها در حدود سواحل اقیانوس
آرام
بوده که معادل حدودا ۲۰۰۰ بار فوران آتشفشانی بوده است.
اکتشاف و
استخراج
اکتشاف الماس بسیار
مشکل و هزینه بر است که امروزه برای این کار از نقشه های
مخصوص و دوربین های مخصوص و حتی تصاویر ماهواره ای استفاده می
شود
تا ذخایر الماس را پیدا کنند و در ضمن پس از پیدا کردن باید ذخایر
توجیه
اقتصادی برای استخراج داشته باشند.
در ذخایر ثانویه
استخراج الماس با روش های قدیمی انجام می شود که از همان غربال
کردن و شن شور کردن استفاده می گردد و تنها ذخایر ثانویه ای که
با
روش مدرن استخراج می گردند معدنی در زئیر است که با ماشن آلات پیشرفته
استخراج
انجام می پذیرد. در سواحل سیرالئون ذخایرMarineوجود دارند که آب
الماس
ها را به سواحل آورده(توسط موج) که استخراج در ساحل انجام می گیرد.
در
ونزوئلا به وسیله غواص ها در عمق سی متر این استخراج انجام می پذیرد.
استخراج از ذخاید
اولیه خیلی پیچیده تر است که باید اولا توجیه اقتصادی کاملا بررسی
شود و بررسی امکانات برای استخراج اهمیت دارد. مثلا وجود محل اسکان در
نزدیکی معدن و وجود آب و برق و وسایل ارتباطات پارامترهای مهمی
است
که اگر شهر در کنار معدن باشد، این امکانات وجود خواهند داشت و هزینه
استخراج
را کم می نمایند. فاکتور دیگر عوامل جوی است. مثلا این ذخایر در
آفرقای
جنوبی (خوش آب و هوا) باشند یا در سیبری فاکتور دیگر عامل سیاسی
است.
برای استخراج از
ذخایر اولیه نحوه کار به صورت Open picانجام می گردد
که
به معنی استخراج روباز که به صورت پله های بزرگ می باشند(ارتفاع ۱۰ متر
و
عرض ۳۰ متر). ولی عمق برای این کار محدود است و حداکثر دویست متر است که
بعد
از آن عمل استخراج به صورت زیرزمینی انجام می گیرد. به عبارت دیگر
برای
استخراج ذخایر اولیه ابتدا پله های عظیمی را دور تا دور ذخیره مورد
نظر
ایجاد کرده به طوریکه ماشین آلات عظیم معدن از طریق همین پله ها به
سطوح
پایین تر دسترسی پیدا می کنند. به این روش Open pic می گویند.
از آنجائیکه با پایین رفتن پله ها محدوده عمل باریک تر می گردد
این روش ماکزیمم تا عمق ۲۰۰ متری میسر است.
تاریخچه
استخراج الماس
بزرگ ترین تولید
کننده الماس کشور استرالیا که حدودا بیش از سی میلیون قیراط در
سال تولید دارد که حدودا ۴۵% الماس های آن Gem Qualityمی باشند
و
حدود ۳۴% الماس جهان را استرالیا تامین می کند.آفریقای جنوبی در دنیا
رتیه
پنجم را در تولید الماس دارد. سهم تولید الماس او امروزه از جهان
چهارصدم
در صد از کل الماس جهان است.
تجارت الماس
در سنگ های تجارت
الماس بزرگترین تجارت ها است. به همین دلیل به آن King of Storeگفته می شود.
در سال ۱۸۶۶ میلادی
زمانی که یک کشاورز به نام Naker به منزل همسایه
خود
رفته می بیند که بچه های همسایه با یک سنگ خیلی براق بازی می کنند که
اولین
الماس آفریقای جنوبی به وزن ۲۱.۵ قیراط بوده به نام Urika.
برای بار دوم سنگی
از خانه همسایه می گیرد به وزن ۸۶.۵ قیراط که این سنگ در
انگلستان به قیمت یازده هزار پوند بفروش می رود که موجب هجوم آروپائیان
به آفریقای جنوبی می شود و اولین معدن در سال ۱۸۷۰ به نام معدن
JuggersFuntin در آفرقای جنوبی پیدا شد و تجارت الماس در این قاره شروع شد
و
در این بین شخصی به نام Cecil Rhodes به قصد کار کردن به
آفریقای جنوبی رفته در سن ۱۹ سالگی از قسمت غربی به
قسمت شرقی می رود که ۸ ماه طول می کشد و موجب می شود که بخواهد آفرقای
جنوبی را مستعمره انگلستان کند. سپس به دنبال الماس در کنار رودخانه ها می
پردازد و از این طریق سرنایه ای به هم می زند.
او به این نتیجه می رسد که هیچ کمپانی کنترل
کامل بر روی بازار الماس نداردحتی Debeers که آن موقع
معدن کار بوده. در این موقع فقط یک رقیب برای Debeers بوده به نام
Bany Barnitoکه شرکت Kimberlin را داشته و
یک
شرکت فرانسوی نیز در معدن Kimberlin فعال بوده که آقایRhodes سهام شرکت
فرنسوی
را خریده و نهایتا Barnito را نیز از میدان بدر
کرد..