طلا در تفسير نمونه 1

طلا در تفسير نمونه 1
بعد از نجات بنى اسرائيل از چنگال فرعونيان و غرق شدن آنها در نيل، موسى ماموريت پيدا مى‏كند براى گرفتن الواح ...

تفسير نمونه    ج‏1    254    بزرگترين انحراف بنى اسرائيل .....  ص : 253

بعد از نجات بنى اسرائيل از چنگال فرعونيان و غرق شدن آنها در نيل، موسى ماموريت پيدا مى‏كند براى گرفتن الواح تورات، مدت سى شب به كوه طور برود، ولى بعدا براى آزمايش مردم، ده شب تمديد مى‏گردد، سامرى كه مردى نيرنگ باز بود از اين فرصت استفاده كرده، از طلا و جواهراتى كه نزد بنى اسرائيل از فرعونيان به يادگار مانده بود گوساله‏اى مى‏سازد كه صداى مخصوصى از آن بگوش مى‏رسد و بنى اسرائيل را به پرستش آن دعوت مى‏كند. اكثريت قاطع بنى اسرائيل به او مى‏پيوندند، هارون ع جانشين و برادر موسى ع با اقليتى بر آئين توحيد باقى مى‏مانند، اما هر چه مى‏كوشند ديگران را از اين انحراف بزرگ باز گردانند توفيق نمى‏يابند، بلكه چيزى نمانده بود كه خود هارون را هم از بين ببرند.

تفسير نمونه    ج‏2    21    تفسير: فرمان جنگ با ستمكاران .....  ص : 18

در اينكه" فتنه" چيست، مفسران و ارباب لغت، درباره آن بحثهايى دارند، اين واژه در اصل از" فتن" (بر وزن متن) گرفته شده كه به گفته" راغب" در" مفردات" به معنى قرار دادن طلا در آتش، براى ظاهر شدن ميزان خوبى آن از بدى است و به گفته بعضى گذاشتن طلا در آتش براى خالص شدن از ناخالصيهاست واژه فتنه و مشتقات آن در قرآن مجيد، دهها بار ذكر شده و در معانى مختلفى به كار رفته است.

تفسير نمونه    ج‏2    22    تفسير: فرمان جنگ با ستمكاران .....  ص : 18

ولى ظاهر اين است كه تمام اين معانى به همان ريشه اصلى كه در معنى فتنه گفته شد باز مى‏گردد (همانگونه كه غالب الفاظ مشترك چنين حالى را دارند) زيرا با توجه به اينكه معنى اصلى قرار دادن طلا در زير فشار آتش براى خالص سازى، يا جدا كردن سره از ناسره است، در هر مورد كه نوعى فشار و شدت وجود داشته باشد اين واژه به كار مى‏رود، مانند امتحان كه معمولا با فشار و مشكلات همراه است، و عذاب كه نوع ديگرى از شدت و فشار است، و فريب و نيرنگ كه تحت فشارها انجام مى‏گيرد و همچنين شرك يا ايجاد مانع در راه هدايت خلق كه هر كدام‏

تفسير نمونه    ج‏2    456    ترجمه: .....  ص : 456

14- محبت امور مادى، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهاى ممتاز و چهارپايان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است، (تا در پرتو آن، آزمايش و تربيت شوند، ولى) اينها (در صورتى كه هدف نهايى آدمى را تشكيل دهند،) سرمايه زندگى پست (مادى) است، و سرانجام نيك (و زندگى والا و جاويدان)، نزد خداست.

تفسير نمونه    ج‏2    456    تفسير: جاذبه زينتهاى مادى .....  ص : 456

در آيات گذشته سخن از كسانى بود كه تكيه بر اموال و فرزندانشان در زندگى دنيا داشتند و به آن مغرور شدند و خود را از خدا بى‏نياز دانستند، اين آيه در حقيقت تكميلى است بر آن سخن، مى‏فرمايد:" امور مورد علاقه، از جمله زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهاى ممتاز و چهارپايان و زراعت و كشاورزى در نظر مردم جلوه داده شده است" تا به وسيله آن آزمايش شوند (زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنِينَ وَ الْقَناطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ).

تفسير نمونه    ج‏2    458    2 - منظور از القناطير المقنطرة و الخيل المسومة چيست؟ .....  ص : 458

بعضى براى" قنطار" حد معينى تعيين كرده‏اند و گفته‏اند:" قنطار" هفتاد هزار دينار طلا است، بعضى صد هزار و بعضى دوازده هزار درهم دانسته‏اند و بعضى ديگر،" قنطار" را يك كيسه پر از سكه طلا يا نقره دانسته‏اند.

تفسير نمونه    ج‏2    619    شان نزول: .....  ص : 619

اين آيه در باره دو نفر از يهود نازل گرديده كه يكى امين و درستكار و ديگرى خائن و پست بود نفر اول" عبد اللَّه بن سلام" بود كه مرد ثروتمندى 1200 اوقيه طلا نزد او به امانت گذارد عبد اللَّه همه آن را به موقع به صاحبش رد كرد و به واسطه امانت دارى خداوند او را در آيه فوق مى‏ستايد نفر دوم" فنحاص بن عازورا" است كه مردى از قريش يك دينار به او امانت سپرد" فنحاص" در آن خيانت كرد خداوند

تفسير نمونه    ج‏2    652    ترجمه: .....  ص : 652

91- كسانى كه كافر شدند و در حال كفر از دنيا رفتند، اگر چه در روى زمين پر از طلا باشد، و آن را به عنوان فديه (و كفاره اعمال بد خويش) بپردازند، هرگز از هيچ يك آنها قبول نخواهد شد، و براى آنان، مجازات دردناك است، و ياورانى ندارند.

تفسير نمونه    ج‏2    654    تفسير: توبه بى فايده .....  ص : 653

در آيه بعد به دنبال اشاره‏اى كه در آيه گذشته به توبه‏هاى بيهوده شد سخن از كفاره بيهوده مى‏گويد: مى‏فرمايد:" كسانى كه كافر شدند و در حال كفر از دنيا رفتند اگر تمام روى زمين پر از طلا باشد و آن را به عنوان" فديه" (و كفاره اعمال زشت خويش) بپردازند هرگز از آنها پذيرفته نخواهد شد" (إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْ‏ءُ الْأَرْضِ ذَهَباً وَ لَوِ افْتَدى‏ بِهِ).

تفسير نمونه    ج‏2    654    تفسير: توبه بى فايده .....  ص : 653

روشن است كفر تمام اعمال نيك انسان را بر باد مى‏دهد و اگر تمام روى زمين پر از طلا باشد و در راه خدا انفاق كنند پذيرفته نخواهد شد و صد البته اگر چنين چيزى در قيامت در اختيار آنها باشد و بدهند پذيرفته نيست.

تفسير نمونه    ج‏2    655    تفسير: توبه بى فايده .....  ص : 653

بديهى است منظور از اين تعبير (تمام روى زمين پر از طلا باشد و انفاق كنند) اين است كه انفاق آنها هر قدر زياد هم باشد با وجود آلودگى روح و جان و دشمنى با حق بى فايده است و گرنه معلوم است كه اگر مجموع زمين پر از طلا گردد در آن موقع ارزش طلا با خاك يكسان خواهد بود. بنا بر اين جمله بالا كنايه‏اى براى بيان وسعت دايره انفاق و بخشش است.

تفسير نمونه    ج‏4    65    احكام قتل خطا .....  ص : 61

4- در آيه شريفه اشاره‏اى به مقدار ديه نشده است و شرح آن به سنت موكول گرديده كه مطابق آن ديه كامل هزار مثقال طلا يا يكصد شتر و يا دويست گاو و در صورت توافق قيمت اين حيوانات است (البته تعيين طلا و يا بعضى از حيوانات به عنوان ديه طبق يك سنت اسلامى است كه مقياسهاى خود را از امور طبيعى انتخاب مى‏كند نه مصنوعى و قرار دادى تا با گذشت زمان دگرگون نشوند).

تفسير نمونه    ج‏5    186    تفسير: بزرگترين ظلم .....  ص : 183

و اصل" فتنه" در لغت چنان كه" راغب" در" مفردات" مى‏گويد: آن است كه طلا را در آتش بيفكنند و زير فشار حرارت قرار دهند تا باطن آن آشكار گردد و معلوم شود خالص است يا ناخالص؟ اين معنى را در آيه فوق مى‏توان به عنوان يك تفسير ديگر پذيرفت، زيرا آنها هنگامى كه در روز رستاخيز در فشار سخت و وحشتهاى آن روز فرو مى‏روند بيدار مى‏شوند و به خطاى خود واقف مى‏گردند و براى نجات خود اعمال گذشته را انكار مى‏كنند.

تفسير نمونه    ج‏5    246    تفسير: آگاهى از غيب .....  ص : 245

نخست اينكه آنها به پيامبر ص پيشنهاد معجزات عجيب و غريبى مى‏كردند، و هر يك به ميل خود پيشنهادى داشتند، حتى قانع به مشاهده معجزات مورد در خواست ديگران نيز نبوده‏اند گاهى خانه‏هايى از طلا، و گاهى نزول فرشتگان و زمانى تبديل سرزمين خشك و سوزان مكه به يك باغستان پر آب و ميوه، و گاهى موضوعات ديگر از پيامبر ص تقاضا مى‏كردند. چنان كه در سوره اسراء ذيل آيه 90 شرح آن خواهد آمد.

تفسير نمونه    ج‏5    398    شان نزول: .....  ص : 397

جمعى از مفسران در شان نزول اين آيه نقل كرده‏اند كه عده‏اى از قريش خدمت پيامبر ص رسيدند و گفتند: تو براى موسى و عيسى، خارق عادات و معجزات مهمى نقل مى‏كنى، و همچنين درباره انبياى ديگر، تو نيز امثال اين كارها را براى ما انجام ده تا ما ايمان آوريم، پيامبر ص فرمود: مايليد چه كار براى شما كنم؟ گفتند: از خدا بخواه كوه صفا را تبديل به طلا كند، و بعضى از مردگان پيشين ما زنده شوند و از آنها در باره حقانيت دعوت تو سؤال كنيم، و نيز فرشتگان را به ما نشان بده كه در باره تو گواهى دهند، و يا خداوند و فرشتگان را دستجمعى با خود بياور! ...

تفسير نمونه    ج‏5    408    در اينجا به چند نكته بايد توجه كرد: .....  ص : 407

 (2) بايد توجه داشت كه زخرف در اصل به معنى زينت و همچنين به معنى طلا كه وسيله زينت است آمده، سپس به سخنان فريبنده كه ظاهرى زيبا دارد نيز" زخرف" و" مزخرف" گفته شده است.

تفسير نمونه    ج‏6    372    چگونه گوساله طلايى صدا كرد؟ .....  ص : 371

نكته ديگرى كه در اينجا بايد به آن توجه داشت اين است كه سامرى از آنجا كه مى‏دانست قوم موسى ع سالها در محروميت به سر مى‏بردند و به علاوه روح ماديگرى چنان كه در بسيارى از نسلهاى امروز آنها نيز مى‏بينيم بر آنها غلبه داشت و براى زر و زيور احترام خاصى قائل بودند، لذا او گوساله خود را از طلا ساخت، تا توجه شيفتگان و بردگان را به سوى آن جلب كند.

تفسير نمونه    ج‏7    130    تفسير: دعوت به سوى حيات و زندگى .....  ص : 126

" فتنه" در قرآن مجيد در موارد متعددى بكار رفته گاهى به معناى آزمايش و امتحان و گاهى به معناى بلاء و مصيبت و عذاب آمده است اين كلمه در اصل به معناى داخل كردن طلا در كوره است تا خوبى و بدى آن آشكار شود سپس به معنى آزمايشها كه نشان دهنده چگونگى صفات باطنى انسان‏هاست بكار برده شده است، و همچنين در مورد بلاها و مجازات‏ها كه باعث تصفيه روح انسان و يا تخفيف گناه اوست بكار مى‏رود.

تفسير نمونه    ج‏7    182    6 - آيا اختصاص نيمى از خمس به بنى هاشم تبعيض نيست؟ .....  ص : 181

بنا بر اين كسانى كه قادر به كار كردن هستند، (بالفعل و يا بالقوة) مى‏توانند در آمدى كه زندگى آنها را بگرداند داشته باشند هرگز نمى‏توانند از اين قسمت خمس استفاده كنند و جمله‏اى كه در ميان بعضى از عوام معروف است كه مى‏گويند سادات مى‏توانند خمس بگيرند، هر چند ناودان خانه آنها طلا باشد، گفتار عوامانه‏اى بيش نيست، و هيچ گونه پايه‏اى ندارد.

تفسير نمونه    ج‏7    365    3 - اقتباس اين خرافات از ديگران .....  ص : 364

در حديث ديگرى چنين آمده است كه" عدى" ابن حاتم مى‏گويد: خدمت رسول خدا ص آمدم در حالى كه صليبى از طلا در گردن من بود، به من فرمود:

تفسير نمونه    ج‏7    389    ترجمه: .....  ص : 389

34- اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد بسيارى از علما (ى اهل كتاب) و راهبان، اموال مردم را به باطل مى‏خورند و (آنان را) از راه خدا باز مى‏دارند، و آنها را كه طلا و نقره را گنجينه (و ذخيره و پنهان) مى‏سازند، و در راه خدا انفاق نمى‏كنند، به مجازات دردناك بشارت ده.

تفسير نمونه    ج‏7    392    كنز ممنوع است .....  ص : 390

اين موضوع به قدرى دامنه‏دار است كه جمعى از علماى روشنفكر مسيحى صريحا به آن اعتراف كرده‏اند كه روش سنتى كليسا در مبارزه ناجوانمردانه با اسلام يكى از علل بيخبر ماندن غربيها از اين آئين پاك است. سپس قرآن به تناسب بحث دنيا پرستى پيشوايان يهود و نصارى به ذكر يك قانون كلى در مورد ثروت‏اندوزان پرداخته، مى‏گويد:" كسانى كه طلا و نقره را جمع‏آورى و پنهان مى‏كنند و در راه خدا انفاق نمى‏نمايند آنها را به عذاب دردناكى بشارت ده" (وَ الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ).

تفسير نمونه    ج‏7    392    كنز ممنوع است .....  ص : 390

" ذهب" به معنى" طلا" و" فضه" به معنى" نقره" است. بعضى از دانشمندان لغت (طبق نقل طبرسى در مجمع البيان) در باره اين دو لغت تعبير جالبى كرده‏اند و گفته‏اند: اينكه به" طلا"" ذهب" گفته مى‏شود براى آن است كه به زودى از دست مى‏رود و بقايى ندارد (ماده" ذهاب" در لغت به معنى رفتن است) و اينكه به" نقره"" فضه" گفته مى‏شود به خاطر آن است كه به زودى پراكنده و متفرق مى‏گردد (" انفضاض" در لغت به معنى پراكندگى است) و براى پى بردن به چگونگى حال اينگونه ثروتها همين نامگذارى آنها كافى است!.

تفسير نمونه    ج‏7    393    كنز ممنوع است .....  ص : 390

پيدايش" نقره" و از آن مهمتر" طلا" به اين فكر تحقق بخشيد و اين دو فلز به ترتيب پول ارزان قيمت و گران‏قيمت را تشكيل دادند و به وسيله آنها گردش معاملات رونق بيشتر و چشمگيرترى پيدا كرد.

تفسير نمونه    ج‏8    120    در اينجا به چند نكته بايد توجه كرد: .....  ص : 119

تنها سؤالى كه در اينجا باقى ميماند اين است كه طبق روايتى پيامبر ص يك سوم اموال ابو لبابه و يارانش را پذيرفت، در حالى كه مقدار زكات در هيچ- مورد يك سوم نيست، در گندم و جو و خرما و مويز گاهى يك دهم و گاهى يك بيستم است، و در طلا و نقره تقريبا 5: 2 درصد مى‏باشد، و در چهار پايان (گاو و گوسفند و شتر) نيز هرگز به يك سوم نمى‏رسد.

تفسير نمونه    ج‏8    255    اين آيه دليل بر نفى معجزه نيست .....  ص : 254

ثانيا- در چند آيه قبل خوانديم كه آنها به قدرى لجوج بودند كه به پيامبر پيشنهاد مى‏كردند كتاب آسمانى خود را به كتاب ديگرى تبديل كند و يا حد اقل آياتى كه اشاره به نفى بت پرستى است تغيير دهد! ثالثا- طبق اصل مسلمى كه در تفسير آيات داريم" القرآن يفسر بعضه بعضا": آيات قرآن يكديگر را تفسير مى‏كنند ما مى‏توانيم از آياتى مانند آيات 90- 94 سوره اسراء به خوبى بفهميم كه اين بت پرستان لجوج طالب معجزه براى هدايت نبودند لذا گاهى مى‏گفتند ما به تو ايمان نمى‏آوريم تا چشمه‏هايى از اين زمين خشكيده بيرون بياورى، ديگرى مى‏گفت اينهم كافى نيست بايد قصرى از طلا داشته باشى، ديگرى مى‏گفت اينهم براى ما قانع كننده نيست بايد جلو چشم ما به آسمان پرواز كنى، سپس اضافه مى‏كرد كه پرواز به آسمان نيز كافى نيست مگر اينكه نامه‏اى از طرف خدا براى ما بياورى! و از اين گونه ترهات و لا طائلات.

تفسير نمونه    ج‏9    37    شان نزول: .....  ص : 36

اگر راست مى‏گويى كه پيامبر خدا هستى كوه‏هاى مكه را براى ما طلا كن! و يا فرشتگانى را بياور كه نبوت تو را تصديق كنند! آيات فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت.

تفسير نمونه    ج‏10    41    5 - سقايه يا صواع .....  ص : 41

مفسران در خصوصيات اين ظرف مطالب زيادى دارند، بعضى گفته‏اند از نقره بوده، بعضى گفته‏اند از طلا، و بعضى اضافه كرده‏اند كه جواهر نشان بوده است، و در بعضى از روايات غير معتبر نيز اشاره‏اى به اينگونه مطالب شده است، اما هيچيك دليل روشنى ندارد.

تفسير نمونه    ج‏11    54    تفسير: گنجينه همه چيز نزد ما است .....  ص : 52

در بعضى از روايات نيز اشاره به اين معنى شده است، در روايتى از امام باقر ع مى‏خوانيم: كه تفسير اين آيه را از حضرتش پرسيدند، فرمود:" منظور اين است كه خداوند در كوه‏ها معادن طلا و نقره و جواهرات و ساير فلزات آفريده است".

تفسير نمونه    ج‏12    279    ترجمه: .....  ص : 278

92- يا قطعات (سنگهاى) آسمان را آن چنان كه مى‏پندارى- بر سر ما فرود آرى: يا خداوند و فرشتگان را در برابر ما بياورى!! 93- يا خانه‏اى پر نقش و نگار از طلا داشته باشى، يا به آسمان بالا روى، حتى به آسمان رفتنت ايمان نمى‏آوريم مگر آنكه نامه‏اى بر ما نازل كنى كه آن را بخوانيم!! بگو منزه است پروردگارم (از اين سخنان بى ارزش) مگر من جز بشرى هستم فرستاده خدا؟!

تفسير نمونه    ج‏12    280    شان نزول: .....  ص : 279

گفتند اگر چنين نمى‏كنى لا اقل از خدايت بخواه كه فرشته‏اى بفرستد و تو را تصديق كند، و براى ما باغها و گنجها و قصرها از طلا قرار دهد! فرمود: به اين امور هم مبعوث نشده‏ام، من دعوتى از ناحيه خدا دارم اگر مى‏پذيريد چه بهتر و الا خداوند ميان من و شما داورى خواهد كرد.

تفسير نمونه    ج‏12    283    تفسير: بهانه‏هاى رنگارنگ! .....  ص : 281

5-:" يا اينكه خانه‏اى از طلا داشته باشى، خانه‏اى پر نقش و نگار و زينتى" (أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ).

تفسير نمونه    ج‏12    283    تفسير: بهانه‏هاى رنگارنگ! .....  ص : 281

" زخرف" در اصل به معنى زينت است، و از آنجا كه طلا يكى از فلزات معروف زينتى است به آن زخرف گفته مى‏شود خانه‏هاى پر نقش و نگار را نيز" زخرف" مى‏گويند، و همچنين سخنان پر آب و رنگ فريبنده را گفتار مزخرف مى‏نامند.

تفسير نمونه    ج‏12    414    ترجمه: .....  ص : 414

31- آنها كسانى هستند كه بهشت جاودان از آنشان است، باغهايى از بهشت كه نهرها از زير درختان و قصرهايش جارى است، در آنجا با دستبندهايى از طلا آراسته‏اند، و لباسهاى (فاخرى) به رنگ سبز از حرير نازك و ضخيم در بر مى‏كنند، در حالى كه بر تختها تكيه كرده‏اند، چه پاداش خوبى و چه جمع نيكويى؟!

تفسير نمونه    ج‏12    419    تفسير: پاكدلان پابرهنه! .....  ص : 415

آنها با دستبندهايى از طلا آراسته‏اند" (يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ).

تفسير نمونه    ج‏12    424    4 - لباسهاى زينتى در جهان ديگر - .....  ص : 424

اين سؤال ممكن است براى بسيارى پيدا شود كه خداوند در قرآن مجيد از زرق و برق دنيا نكوهش كرده، ولى وعده اين گونه چيزها را به مؤمنان در آن جهان مى‏دهد، زينت آلات طلا، پارچه‏هاى ابريشمين، نازك، ضخيم، اريكه‏ها و تختهاى زيبا و مانند آن.

تفسير نمونه    ج‏12    516    6 - آن گنج چه بود؟ .....  ص : 515

در كتاب كافى از امام صادق ع چنين نقل شده كه فرمود: اين گنج طلا و نقره نبود، تنها لوحى بود كه چهار جمله بر آن ثبت بود

تفسير نمونه    ج‏12    516    6 - آن گنج چه بود؟ .....  ص : 515

ولى در بعضى ديگر از روايات آمده لوحى از طلا بود، و به نظر مى‏رسد اين دو با هم منافات ندارد، زيرا هدف روايت اول اين است كه انبوهى از درهم و دينار آن چنان كه از مفهوم گنج به ذهن مى‏آيد نبوده است.

تفسير نمونه    ج‏13    289    تفسير: سرنوشت دردناك سامرى! .....  ص : 282

از آن برمى‏خاست، و اما مساله سوزاندن ممكن است به يكى از دو علت باشد، يكى اينكه اين مجسمه تنها از طلا نبوده بلكه احتمالا چوب هم در آن به كار رفته و طلا پوششى براى آن بوده است.

تفسير نمونه    ج‏13    289    تفسير: سرنوشت دردناك سامرى! .....  ص : 282

ديگر اينكه به فرض كه تمام آن هم از طلا بوده، سوزاندن آن براى تحقير و توهين و از ميان بردن شكل و ظاهر آن بوده، همانگونه كه اين عمل در مورد مجسمه‏هاى فلزى پادشاهان جبار عصر ما تكرار شد! بنا بر اين بعد از سوزاندن، آن را با وسائلى خرد كرده، سپس ذراتش را به دريا ريختند.

تفسير نمونه    ج‏13    289    تفسير: سرنوشت دردناك سامرى! .....  ص : 282

سؤال ديگر اينكه: آيا ريختن اينهمه طلا به دريا مجاز بوده؟ و اسراف محسوب نمى‏شده؟

تفسير نمونه    ج‏14    54    ترجمه: .....  ص : 53

22- هر گاه بخواهند از غم و اندوه‏هاى دوزخ خارج شوند آنها را به آن باز مى‏گردانند و (به آنها گفته مى‏شود) بچشيد عذاب سوزان را! 23- خداوند كسانى را كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام داده‏اند در باغهايى از بهشت وارد مى‏كند كه از زير درختانش نهرها جارى است، آنها با دستبندهايى از طلا و مرواريد زينت مى‏شوند و لباسهايشان در آنجا از حرير است.

تفسير نمونه    ج‏14    57    تفسير: دو گروه متخاصم در برابر هم! .....  ص : 54

سپس به زينت و لباس آنها پرداخته، مى‏گويد:" آنها با دستبندهايى از طلا و مرواريد زينت مى‏يابند و لباسشان در آنجا از حرير است" (يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ).

تفسير نمونه    ج‏15    32    تفسير: چرا اين پيامبر گنجها و باغها ندارد؟ .....  ص : 26

آيا از اين دو تعجب نمى‏كنيد؟ كه با من شرط مى‏كنند بقاء ملك و دوام عزتم بستگى به خواسته آنها داشته باشد، در حالى كه خودشان فقر و بيچارگى از سر و وضعشان مى‏بارد (اگر راست مى‏گويند) چرا دستبندهايى از طلا به آنها داده نشده است؟

تفسير نمونه    ج‏15    32    تفسير: چرا اين پيامبر گنجها و باغها ندارد؟ .....  ص : 26

اين سخن را فرعون به خاطر بزرگ شمردن طلا، و جمع آورى آن و تحقير پشم و پوشيدن آن گفت.

تفسير نمونه    ج‏15    32    تفسير: چرا اين پيامبر گنجها و باغها ندارد؟ .....  ص : 26

ولى اگر خدا مى‏خواست، هنگام مبعوث ساختن پيامبرانش، درهاى گنجها و معادن طلا و باغهاى خرم و سرسبز را به روى آنان بگشايد، مى‏گشود، و اگر مى‏خواست پرندگان آسمان و حيوانات وحشى زمين را همراه آنان گسيل دارد، مى‏داشت، اگر اين كار را مى‏كرد، امتحان از ميان مى‏رفت، پاداش و جزاء بى اثر مى‏شد، وعده و وعيدهاى الهى بى‏فايده مى‏گرديد، و براى پذيرندگان، اجر و پاداش آزمودگان واجب نمى‏شد، و مؤمنان استحقاق ثواب نيكوكاران را نمى‏يافتند، و اسماء و نامها با معانى خود همراه نبودند، ...

تفسير نمونه    ج‏15    188    نكته‏ها: .....  ص : 188

" اگر خداوند مى‏خواست به هنگام مبعوث ساختن پيامبرانش، درهاى گنجها و معادن طلا و باغهاى خرم و سرسبز را به روى آنان بگشايد مى‏گشود، و اگر مى‏خواست پرندگان آسمان و حيوانات وحشى زمين را همراه آنان گسيل دارد مى‏داشت، اما اگر اين كار را مى‏كرد امتحان از ميان مى‏رفت، و پاداش و جزا بى اثر مى‏شد".

تفسير نمونه    ج‏15    254    تفسير: من چنين خدايى را پرستش مى‏كنم: .....  ص : 252

" اصنام" جمع" صنم" به معنى مجسمه‏اى بوده است كه از طلا و نقره يا چوب و مانند آن مى‏ساختند و به پرستش آن مى‏پرداختند، و آن را مظهر مقدسين و مقدسات مى‏پنداشتند.

تفسير نمونه    ج‏16    153    تفسير: ثروتمند خود خواه بنى اسرائيل .....  ص : 152

به اين ترتيب مفهوم آيه چنين مى‏شود كه قارون آن قدر طلا و نقره و اموال گرانبها و قيمتى داشت كه صندوق آنها را، گروهى از مردان نيرومند به زحمت جابجا مى‏كردند.

تفسير نمونه    ج‏16    159    تفسير: ثروتمند خود خواه بنى اسرائيل .....  ص : 152

 (البته صرف نظر از اينكه علم كيمياء- علمى است كه بوسيله آن مى‏توان از مس و مانند آن طلا بسازند- افسانه است يا واقعيت).

تفسير نمونه    ج‏16    164    تفسير: جنون نمايش ثروت! .....  ص : 163

تعبير به" فى زينته" گوياى اين حقيقت است كه او تمام توان و قدرت خود را به كار گرفت تا آخرين زينت و بالاترين ثروت خود را به نمايش بگذارد و ناگفته پيدا است كه مردى با اين ثروت چه‏ها مى‏تواند انجام دهد؟! در تواريخ داستانها، يا افسانه‏هاى زيادى در اين زمينه نقل شده است، بعضى نوشته‏اند قارون با يك جمعيت چهار هزار نفرى در ميان بنى اسرائيل رژه رفت، در حالى كه چهار هزار نفر بر اسبهاى گرانقيمت با پوششهاى سرخ سوار بودند كنيزان سپيدروى با خود آورد كه بر زين‏هايى طلايى كه بر استرهاى سفيدرنگ قرار داشت سوار بودند، لباسهايشان سرخ، و همه غرق زينت‏آلات طلا! بعضى عدد نفرات او را هفتاد هزار نوشته‏اند و مسائل ديگرى از اين قبيل.

تفسير نمونه    ج‏16    204    تفسير: آزمايش الهى يك سنت جاويدان .....  ص : 203

 (1)" يفتنون" از ماده" فتنه" در اصل به معنى گذاشتن طلا در آتش براى شناخته شدن ميزان خلوص آن است، سپس به هر گونه آزمايش ظاهرى و معنوى اطلاق شده است (براى توضيح بيشتر به جلد 2 صفحه 17 مراجعه شود).

تفسير نمونه    ج‏16    207    نكته: 1 - آزمونها در چهره‏هاى مختلف .....  ص : 206

" آزمايش مى‏شوند همانگونه كه طلا در كوره آزمايش مى‏شود، و خالص مى‏شوند همانگونه كه فشار آتش ناخالصيهاى طلا را از بين مى‏برد و آن را خالص مى‏كند".

تفسير نمونه    ج‏16    315    تفسير: آيا معجزه قرآن كافى نيست؟! .....  ص : 314

و يا همانگونه كه در سوره اسراء از زبان اين گروه آمده است" چرا پيامبر اسلام، نهرها و چشمه‏هاى آب جارى از بيابان خشك مكه ظاهر نمى‏كند"؟" چرا قصرى از طلا ندارد"؟" چرا به آسمان صعود نمى‏كند"؟ و" چرا نامه‏اى از سوى خدا از آسمان براى آنها نمى‏آورد"!!.

تفسير نمونه    ج‏16    315    تفسير: آيا معجزه قرآن كافى نيست؟! .....  ص : 314

بدون شك پيامبر اسلام ص معجزات ديگرى غير از قرآن مجيد داشته، و تواريخ نيز با صراحت از آن سخن مى‏گويد، ولى آنها با اين سخنانشان، دنبال تحصيل معجزه نبودند، بلكه از يك سو مى‏خواستند اعجاز قرآن را ناديده بگيرند و از سوى ديگر تقاضاى معجزات اقتراحى داشتند (منظور از معجزات اقتراحى اين است كه پيامبر ص طبق تمايلات اين و آن، هر امر خارق العاده‏اى را كه پيشنهاد كنند انجام دهد، مثلا اين يكى پيشنهاد خارج ساختن چشمه‏هاى آب كند ديگرى بگويد من قبول ندارم بايد كوه‏هاى مكه را طلا كنى، سومى هم بهانه بگيرد كه اين كافى نيست بايد به آسمان صعود كنى، و به اين ترتيب معجزه را به صورت بازيچه بى‏ارزشى در آورند، و تازه آخر كار بعد از ديدن همه اينها ساحرش بخوانند).

تفسير نمونه    ج‏17    194    تفسير: ادعاهاى بيهوده .....  ص : 192

" دوستى ما و دوستى دشمن ما در يك قلب نمى‏گنجد چرا كه خدا براى يك انسان دو قلب قرار نداده است كه با يكى دوست بدارد و با ديگرى دشمن، دوستان ما در دوستى ما خالصند همانگونه كه طلا در كوره خالص مى‏شود هر كس مى‏خواهد اين حقيقت را بداند، قلب خود را آزمايش كند اگر چيزى از محبت دشمنان ما در قلبش با محبت ما آميخته است از ما نيست و ما هم از او نيستيم".

منبع خبر: aligold
  ۶ خرداد ۱۳۸۸ ساعت ۷:۴۱:۳۰ قبل از ظهر
شما اولین نفری باشید که نظر میدهد

 همین حالا نظر خود را ثبت کنید:

نتایج یافت شده: 0 مورد