دولتهای کميموفق شده اند ضرورت کوچک کردن را نادیده بگیرند. سه یا چهار سال اخیر با کاهش مداوم تعداد کارکنان و دپارتمانهای سازمانهای دولتی در کشورهای مختلف همراه بوده است.
دولتهای کميموفق شده اند ضرورت کوچک کردن را نادیده بگیرند. سه یا چهار سال اخیر با کاهش مداوم تعداد کارکنان و دپارتمانهای سازمانهای دولتی در کشورهای مختلف همراه بوده است.
برخی از دپارتمانهای این سازمانها حتی چندین بار مورد حمله این تعدیلات قرار گرفته اند. برای بسیاری از سازمانها، کوچک شدن به یک فرآیند سالانه تبدیل شده است.
زمانی که مدیران با مساله کوچکسازی مواجه ميشوند، بسیاری از آنها تنها به نتایج کوتاهمدتی تمرکز ميکنند که کوچک کردن سازمان و تعدیل نیرو برایشان به وجود خواهد آورد. در نهایت کارکنان باید بررسی شوند و از میان آنها افرادی برای ماندن و برخی هم برای رفتن انتخاب شوند. این کار یکی از دشوارترین کارهای مدیران است. مسوولیتهای شغلی مجددا باید در میان آنهایی که ماندهاند تقسیم شوند و این دوره زمانی، معمولا با فوران احساسی بالایی مواجه ميشود.
متاسفانه بسیاری از مدیران به صورت ناخودآگاه تمایل دارند که بیشتر به افرادی که ميروند توجه کنند تا آنهایی که باقی ميمانند. این موضوع حتی در مورد سازمانهایی که کارشان مشاوره دادن به سازمانهای دیگر در مورد تعدیل نیرو است هم صدق ميکند. هیچ بحثی سر این موضوع که کارکنان تعدیل شده به نوعی توجه و مراقبت نیاز دارند، وجود ندارد. متاسفانه مسالهای که در این میان به فراموشی سپرده ميشود این است که پس از اینکه اخراج شدهها سازمان را ترک کردند، باقی ماندهها باید همچنان به کارشان در شرایط جدید ادامه بدهند و مدیران هم مجبورند اثرات طولانی مدت این تعدیلها را تحمل کنند.
در این زمان است که تاثیر تعدیلات را ميتوان روی آنهایی که در سازمان باقی ماندهاند، مشاهده کرد. یکی از رایجترین جملاتی که یکی دو سال پس از تعدیل نیرو از زبان آنهایی که در سازمان باقی ماندهاند به گوش ميرسد این است: «گاهی فکر ميکنم آنهایی که تعدیل شدند، از ما خوششانستر بودند.» آنها در ادامه معمولا محیط کاری را توصیف ميکنند که در آن کارکنان این احساس را دارند که:
• مدیران به کارهای آنها توجه نميکنند.
• آنها اولویتهای سازمانی را نميدانند.
• حجم کاریشان خیلی زیاد است.
• اختیارات خودشان را نميدانند.
• احساس ميکنند مدیران به آنها خیانت ميکنند.
• به دیگران اطمینان ندارند.
• احساس ميکنند که به اندازه كافي از آنها تقدیر نميشود.
این موضوع به صورت عملی منجر به مسائل زیر ميشود:
• سازمان به سمت ریسک پذیری و نوآوری کمتر حرکت ميکند.
• برخوردهای مخرب افزایش ميیابند.
• رقابت داخلی برای به دست آوردن منابع افزایش ميیابد.
• کارکنان زمان کمتری را صرف همکاری با دیگران ميکنند و در مقابل ترجیح ميدهند زمانشان را بیشتر صرف مراقبت کردن از خودشان بکنند.
• همه دچار بیحوصلگی و رخوت ميشوند.
• کیفیت خدمات کاهش ميیابد و در مقابل خشونت افزایش ميیابد.
این موضوعات زمانی که با فاصله کوتاهی از تعدیلها به وقوع ميپیوندند، کاملا قابل درک است، چرا که در این زمان، کارکنانی که باقی ماندهاند، نبود همکارانشان را با پوست و خون احساس ميکنند. ولی مساله اینجا است که این موارد یک تا دو سال بعد از تعدیل، خودشان را نشان ميدهند. مسلم است که تعدیلها اثرات طولانی مدتی هم دارند که توجه کردن به آنها ضروری است.
برخی پیشنهادها
برای اینکه مدیران بتوانند این اثرات را تعدیل کنند، باید توانایی درک این را داشته باشند که سازمانها در چه زمانی در مرحلهای از نزول ميافتند.
1. فعالیتهای آینده نگر مدیریتی برای زمانهایی که تعدیلات به وقوع ميپیوندند، ضروری هستند. مدیران باید بدانند که یا الان باید این هزینهها را بپردازند یا بعدا. و اینکه کارهایی که آنها برای به تاخیر انداختن پرداخت این هزینهها ميکنند، به ایجاد سیر رشد نزولی برای سازمان ميانجامد.
مدیران باید بدانند که زمان پس از تعدیلات، یک زمان بحرانی است. کارهایی که در این دوران انجام ميشود مشخص کننده این موضوع است که آیا سازمان دچار یک سیر نزولی ميشود یا این توان را ميیابد که با امید به پیش برود. این زمانها همچنین زمانی هستند که سازمان باید چشمانداز و اهداف خود را بازنگری کند. همچنین در این زمانها مدیران باید انرژی خود را صرف ایجاد اعتماد در میان کارکنان سازمان کنند.
2. رویکردهای طولانی مدت باید به وسیله سازمانهایی که سازمانهای دیگر برای مشاوره تعدیلات از آنها کمک ميگیرند نیز دنبال شود. سلامت سازمانی در گرو توجه کردن طولانی مدت به آنهایی است که در سازمان باقی ميمانند.
3. اگر شما مدیر سازمانی هستید که از یک دوران تعدیلات عبور ميکند، باید به دو نکته توجه داشته باشید: اگر به سازمان رسیدگی نکنید، وضعیت از این که هست هم بدتر ميشود. کارهایی که برای مقابله با اثرات تعدیلات انجام ميشود باید به شکل پروژههای طولانی مدت دیده شود.
نویسنده: روبرت باکال
۲۷ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۰:۲۹:۳۳ قبل از ظهر