تفسير آسان ج8 261 لغت، معنى، تركيب: ..... ص : 261
كلمه زبد بفتح (زاء و باء) آن كفى كه بر روى آب بوجود مىآيد كلمه رابِياً: كفى كه بر فراز آب است. كلمه حِلْيَةٍ: آن زر و زيورى كه از طلا و نقره مىسازند. كلمه مَتاعٍ در اينجا: آن وسائل و لوازم زندگى كه از آهن و مس و امثال آنها درست ميكنند. كلمه جُفاءً: باطل. كلمه مهاد بكسر ميم فراش و جايگاه- كلمه زَبَدٌ: مبتداى مؤخر و كلمه مِثْلَهُ صفت آن. و خبر آن محذوف است. كلمه ابْتِغاءَ حِلْيَةٍ: مفعول لاجله است براى كلمه يُوقِدُونَ كلمه جُفاءً: حال است براى ضمير كلمه فَيَذْهَبُ. كلمه لِلَّذِينَ اسْتَجابُوا: خبر مقدم و كلمه الْحُسْنى مبتداى مؤخر. كلمه الَّذِينَ لَمْ يَسْتَجِيبُوا: مبتداء و جمله لَوْ أَنَّ لَهُمْ: خبر آن. كلمه ما فِي الْأَرْضِ: اسم ان. و آن مصدرى كه تصور ميشود:
تفسير آسان ج8 262 آيه 17 أنزل من السماء ماء - إلى آخره: ..... ص : 261
اما آن مثالى كه خداى عليم براى حق و باطل مىزند: مقارنه بين فلزات معدنى از قبيل طلا و نقره است كه در ميان آتش آب ميشوند، و از آنها زيور آلات مىسازند، يا از قبيل: آهن و سرب و مس كه از آنها ظرف و آلتهاى ديگرى درست مىكنند. و بين آن كفى كه بر فراز آب اشياء معدنى فوق الذكر قرار ميگيرد. و اين كف همانند آن كفى كه بر فراز آب قرار مى- گيرد فورا نابود خواهد شد. پس بنابر اين: حق همانند هر نوع فلز معدنى است كه براى بشر مفيد باشد. و باطل همانند آن كفى ميباشد كه برفراز اشياء معدنى است كه بوسيله آتش آب ميشوند. و همين است معنى جمله ذيل كه ميفرمايد (وَ مِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ) و ...
تفسير آسان ج9 42 آيا خدا هم خزانه دارد؟: ..... ص : 41
به مناسبت جمله (عِنْدَنا خَزائِنُهُ) مىگوئيم: آيا خدا هم خزانه دارد، و اگر دارد كجايند و چگونهاند؟ آرى خدا خزانه دارد، ولى نه مثل خزانه خزانه داران كه ارزاق و قوت لا يموت و طلا و نقره و انواع ثروت و موجودى بىنوايان را به يغما مىبرند و احتكار مىنمايند، و سر انجام:
تفسير آسان ج9 148 آيه 21 أموات غير أحياء - الى آخره: ..... ص : 148
مثلا نظير نطفه و تخم پرندگان كه ميت بالفعل و زنده بالقوهاند. چرا كه اين استعداد و قابليت را دارند كه بعدا زنده گردند. اما آن بتهائى كه مشركان از جماد و فلزات، نظير: سنگ و چوب و طلا و نقره و ... بدست خويشتن مى- ساختند و مىپرداختند زنده كه نبودند بجاى خود، بلكه ميت بودند. آنهم نه مثل ميتى كه قابليت و استعداد پذيرش حيات و روح را داشته باشد. در صورتى كه خود مشركان اقلا اين قابليت و استعداد را داشتند كه روح در بدنشان دميده شود. با توجه به مطالب فوق، معلوم ميشود: كلمه (غير احياء) به اين منظور بكار رفته كه بتهاى بت پرستان حتى نظير اموات معمولى هم نيستند كه لا اقل بتوانند استعداد پذيرش روح و حيات را داشته باشند، و از عبادت پرستندگان خود آگاه كردند.
تفسير آسان ج10 91 سبب نزول: ..... ص : 91
ابن عباس مىگويد: سبب نزول آيه 59 كه ميفرمايد: (وَ ما مَنَعَنا أَنْ نُرْسِلَ بِالْآياتِ إِلَّا أَنْ كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ) الى آخره اين بود كه كفار مكه از پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله خواستند تا كوه صفا را براى آنان طلا و زمين مكه را وسيع نمايد تا ايشان مشغول كشاورزى و زراعت شوند. بعد از اين جريان بود كه جبرئيل از طرف خداى وحى آورد كه يا محمّد (ص) اگر تو بخواهى و صلاح بدانى ما خواستههاى اينان را برآورده مىكنيم. ولى اگر ايمان نياورند ما فورا ايشان را نظير امم سابق نابود خواهيم كرد. و چنانچه صلاح بدانى ما به آنان مهلت خواهيم داد. پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله مهلت دادن ايشانرا انتخاب نمود (تا شايد توبه كنند، و يا اين كه حجت بر آنان تمام شود) كشف- فتوحات- غرائب.
تفسير آسان ج10 143 نماز شب و اهميت آن: ..... ص : 142
و هر كس نصف يك شب را نماز بخواند اگر زمين هفتاد هزار مرتبه پر از طلا شود معادل جزائى كه به وى داده مىشود نخواهد بود. و اين عمل او نزد خدا افضل و برتر است از اينكه هفتاد غلام زر خريد را از نسل حضرت اسماعيل آزاد نمايد.
تفسير آسان ج10 170 لغت، معنى، تركيب: ..... ص : 170
كلمه ينبوع: چشمه آب. كلمه كِسَفاً به كسر كاف كه جمع كسفه است تكهاى از چيزى. كلمه قَبِيلًا: مقابل و رو برو. كلمه زُخْرُفٍ: طلا يا زينت.
تفسير آسان ج10 176 پنجم: و ششم آيه 93 أو يكون لك بيت من زخرف - الى آخره: ..... ص : 176
ما، در صورتى به پيامبر بودن تو ايمان مىآوريم كه داراى خانهاى پر از طلا باشى. آرى يك چنين سخنى هم از آنان بعيد نبود. زيرا اينطور مىپنداشتند كه هر مقام والا و بالا حتى مقام نبوت بايد به ثروتمندان اختصاص داشته باشد.
تفسير آسان ج10 285 آيه 31 أولئك لهم جنات عدن - إلى آخره: ..... ص : 284
1- پيامبران- 2- صديقان و راستگويان 3- شهيدان. خداى سبحان به (عدن) ميفرمايد: خوشا به حال كسى كه داخل تو شود. افرادى كه داخل جنات عدن مىشوند داراى چهار نعمت و امتياز خواهند بود. 1- (تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ) آب نهرها از زير مسكن آنان در جريان خواهند بود 2- (يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ) آنان در بهشت عدن بوسيله دستبرنجنهائى از طلا آراسته خواهند شد.
تفسير آسان ج10 287 لباسهاى زينتى در جهان ديگر: ..... ص : 286
اين سؤال ممكن است براى بسيارى پيدا شود كه خداوند در قرآن از زرق و برق دنيا نكوهش كرده، ولى وعده اينگونه چيزها را به مؤمنان در آن جهان مىدهد. زينت آلات طلا، پارچههاى ابريشمين، نازك، ضخيم، اريكهها و تختهاى زيبا و مانند آن. در پاسخ اين سؤال قبلا توجه به اين نكته را لازم مىدانيم كه ما هرگز مانند توجيه گرانى كه همه اين الفاظ را كنايه از مفاهيم معنوى مىدانند اينگونه آيات را تفسير نمىكنيم. چرا كه از خود قرآن آموختهايم كه: معاد هم جنبه (روحانى) دارد، هم (جسمانى) و به اين ترتيب لذات آن جهان بايد در هر دو بخش باشد كه البته بدون شك لذات روحانيش قابل مقايسه با لذات جسمانى نيست.
تفسير آسان ج10 294 آيه 34 و كان له ثمر فقال لصاحبه و هو يحاوره أنا أكثر منك مالا و أعز نفرا. ..... ص : 293
يعنى (ثمر) انواع مالى است كه استفاده شود، هر منفعتى ميباشد كه از چيز ديگرى بدست آيد، طلا و نقره و ... اضافه بر آنچه كه از معناى لغوى (ثمر) فهميديم ذيل آيه مورد بحث كه از نظرمان گذشت بهترين گواه بر اين است. زيرا از قول آن كافر به رفيق خود مىگويد اموال و قدرت من از تو بيشتر است. و اين بيانگر آن ميباشد كه مقصود از كلمه (ثمر) اموال و قدرت است- مؤلف- معجم.
تفسير آسان ج10 380 منظور از آن گنج چه بود!؟: ..... ص : 380
حضرت على بن أبي طالب عليه السّلام راجع به جمله (وَ كانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُما) كه در همين آيه ترجمه و تفسير شد ميفرمايد: آن گنج عبارت بود از يك لوح طلا كه در آن نوشته بود: لا اله الا اللّه محمّد رسول اللّه. تعجب مىكنم از
تفسير آسان ج10 389 آن گنج چه بود!؟: ..... ص : 389
در ميان مفسران گفتگو است- نمونه- صادق آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مىفرمايد: منظور از اين گنج: طلا و نقره نبوده است. بلكه لوحى بود كه حاوى چهار جمله بود، بدين شرح:
تفسير آسان ج11 70 آيه 7 يا زكريا إنا نبشرك بغلام اسمه يحيى - إلى آخره: ..... ص : 68
و لذا در شرح حال حضرت حسنين عليهما السّلام مىخوانيم: هنگامى كه هر يك از آنان متولد شدند فاطمه زهراء و على بن أبي طالب بدون اجازه پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نام ايشان را تعيين نكردند، و رسول خدا هم بدون اجازه خداوند سبحان نامى براى آنان تعيين ننمود. در هر صورت: قابل توجه و لازم به تذكر است: فقط پنج نفر بودند كه احدى قبل از ايشان به نام مباركشان نامگذارى نشده بود، بدين شرح: 1- حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم 2- حضرت علي بن- أبي طالب 3- حضرت امام حسن 4- حضرت امام حسين 5- حضرت يحيى عليهم السّلام. و اين نكته نيز دانستنى است كه امام حسين از دو جهت ديگر هم به حضرت يحيى شباهت داشت. يكى اينكه: آن دو بزرگوار شش ماهه بدنيا آمدند. و ديگر اينكه سر بريده ايشان در ميان طشت طلا نهاده شد- مؤلف.
تفسير آسان ج11 222 سبب نزول: ..... ص : 221
خباب گفت: آن زمان كه دين من و تو يكى بود و من به جهت اينكه با تو در يك دين بودم مدارا مىكردم گذشت. ولى چون اكنون تو كافرى و من مسلمانم لذا تا طلب خود را وصول نكنم نخواهم رفت. عاص گفت: مگر نه چنين است كه شما مسلمانها مىگوئيد: بهشت داراى طلا و نقره است؟
تفسير آسان ج11 236 دومين افرادى كه وارد بهشت مىشوند: ..... ص : 236
علي بن ابراهيم در تفسير خود از پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل مىكند كه به حضرت على بن ابى طالب عليه السّلام فرمود: فرشتگان با ناقههاى بهشتى به استقبال افراد باتقوا مىآيند. ناقههائى كه جهاز آنها از طلا و به وسيله در و ياقوتها مكلل، و: جل آنها از استبرق و سندس مىباشد. مهارشان از چوب ارغوان، و: زمامشان از زبرجد است. آن ناقهها پرواز مىكنند و افراد با تقوا را به صحراى محشر وارد مىكنند. با هر يك از مردان باتقوا هزار فرشته خواهد بود كه طرف راست و چپ و جلو آنان خواهند بود، كه ايشان را به سرعت مىبرند تا بر در بزرگ بهشت وارد ميشوند. درختى بر در بهشت مىباشد كه هر برگ آن صد هزار نفر را در زير خود جاى مى- دهد. چشمهاى طرف راست آن درخت است كه مطهره يعنى پاك كننده مىباشد. هنگامى كه يك شربت از آب آن چشمه به ايشان داده ميشود خداى توانا قلب ايشان را از حسودى پاك مىنمايد. و موهاى (زائد) بشره آنان فرو ميريزد! و همين است معنى قول خداى سبحان كه در سوره: هل اتى، در قسمتى از آيه 21 مىفرمايد:
تفسير آسان ج12 55 آيه 89 أ فلا يرون ألا يرجع إليهم قولا - إلى آخره: ..... ص : 53
حتما خدا هر كسى را آزمايش مىكند: در اينجا به مناسبت جمله (فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ) كه در ترجمه و تفسير شد به نگارش اين موضوع مىپردازيم كه خداوند عليم قطعا هر كسى را امتحان و آزمايش مىنمايد. كلمه و ماده (فتنه) در اصل به معنى گذاشتن طلا در آتش مىباشد، تا خوب و بد آن معلوم شود. و لذا جمله فتنت الذهب في النار.
تفسير آسان ج12 55 آيه 89 أ فلا يرون ألا يرجع إليهم قولا - إلى آخره: ..... ص : 53
يعنى طلا را در آتش امتحان نمودم در موردى بكار مىرود كه طلا را در ميان آتش بگذارى تا خالص و ناخالص بودن آن معلوم و مشخص گردد.
تفسير آسان ج12 55 آيه 89 أ فلا يرون ألا يرجع إليهم قولا - إلى آخره: ..... ص : 53
آرى چون خالص و ناخالص بودن طلا براى زرگر مجهول است لذا آنرا در آتش امتحان مىاندازد، تا خلوص و عدم خلوص طلا برايش معلوم شود.
تفسير آسان ج12 360 عمل خيرى كه كافر انجام مىدهد: ..... ص : 360
يكم: آيه 91 سوره: آل عمران كه مىفرمايد (إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا ...) يعنى قطعا آن افرادى كه كافر شدند و در حال كفر از دنيا رفتند اگر زمين را پر از طلا كنند و آنرا (براى نجات از عذاب خدا) فديه دهند هرگز از آنها قبول نخواهد شد (قبول كه نمىشود به جاى خود) بلكه عذاب دردناكى دچارشان خواهد شد، و هيچ ياورى نخواهند داشت.
تفسير آسان ج13 89 ترجمه: ..... ص : 89
23- خداوند بطور حتم آن افرادى را كه ايمان آوردهاند (يا بياورند) و عمل صالح انجام دادهاند (يا بدهند) داخل آن باغهاى بهشتى مىكند كه نهرها از زير آنها در جريانند (و) به وسيله دست برنجنهائى از طلا و مرواريد زينت داده مىشوند. و لباسشان در آن بهشتها از ابريشم است
تفسير آسان ج13 92 آيه 23 إن الله يدخل الذين آمنوا و عملوا الصالحات جنات تجري من تحتها الأنهار - إلى آخره: ..... ص : 90
مقدس اسلام، بر مردان حرام كرده كه خود را در دنيا به وسيله طلا زينت و تحليه نمايند. ولى اين عمل را در عالم آخرت براى آنان مباح فرموده است.
تفسير آسان ج13 92 آيه 23 إن الله يدخل الذين آمنوا و عملوا الصالحات جنات تجري من تحتها الأنهار - إلى آخره: ..... ص : 90
گواه بر اين معنى: كلمه (يحلون) يعنى زينت داده مىشوند- مىباشد كه جمع مذكر است. يعنى براى مردان بكار رفته است. و نيز از اين كلمه كه مضارع مجهول باب تفعيل و متعدى مىباشد معلوم مىشود. خود بهشتيان اين عمل را انجام نمىدهند. بلكه به امر خداوند مهربان است كه آنان به وسيله طلا و مرواريد زينت خواهند شد.
تفسير آسان ج13 92 آيه 23 إن الله يدخل الذين آمنوا و عملوا الصالحات جنات تجري من تحتها الأنهار - إلى آخره: ..... ص : 90
نعمت سوم اينكه: ميفرمايد وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ يعنى لباس بهشتيان از حرير خالص و مخصوص است. همانگونه كه در ذيل نعمت دوم گفته شد- اسلام بر مردان مسلمان و پيروان خود حرام كرده كه در دنيا لباس حرير بپوشند. ولى در عالم آخرت- چنانكه صريح آيه مورد بحث است- لباس مردان از ابريشم خالص خواهد بود. و چون پوشيدن اين نوع لباس در دنيا بر مردان حرام است لذا ضمير (هم) را در كلمه (لِباسُهُمْ) به كار برده كه براى مردان به كار مىرود. و اما زنان: چون در دنيا مجازند خود را بوسيله طلا و لباس حرير تزيين نمايند پس در عالم آخرت به طريق اولى مجاز خواهند بود- مؤلف.
تفسير آسان ج13 129 آيه 30 ذلك و من يعظم حرمات الله فهو خير له عند ربه - إلى آخره: ..... ص : 126
چه از سنگ، يا از چوب، يا چيز ديگرى باشد. و (صنم) را از اين جهت (وثن) گفتند كه نظير (وثن) در يك مكان، منصوب و ثابت است. كلبى در صفحه- 53- كتاب (اصنام) مىگويد: اگر بت از چوب، يا طلا، يا نقره و به صورت انسان باشد آنرا (صنم) نامند. و اگر از سنگ باشد آنرا (وثن) گويند- مؤلف- ق.
تفسير آسان ج14 159 سبب نزول: ..... ص : 157
او قبل از اينكه غسل جنابت را به جاى آورد شمشير خود را بر گرفت كه متوجه جنگ شود. زوجهاش در آن بين فرستاد تا چهار نفر از زنان انصار را آوردند، و آن زن مؤمنه آن چهار زن را گواه گرفت كه حنظله با وى عروسى كرده است. و ايشان بعد از آنكه اقرار حنظله را شنيدند به زوجه وى گفتند: منظور تو از اين شهود چه بود!؟ وى در پاسخ گفت: من امشب در عالم خواب ديدم كه گويا: آسمان شكافته شد، و حنظله داخل آن گرديد، و آسمان به هم پيوست! چون تعبير خوابم اين است كه حنظله فردا شهيد خواهد شد لذا شما را گواه گرفتم كه اگر من باردار شدم بدانيد كه از او است! هنگامى كه حنظله وارد ميدان جنگ شد أبو سفيان را ديد كه بر اسبى سوار و مشغول جولان زدن است! حنظله پس از اينكه بر ابو سفيان حمله نمود اسبش را پى كرد، و ابو سفيان، پس از اينكه نقش زمين شد فرياد زد: اى گروه قريش! من ابو سفيانم و حنظله در نظر دارد: مرا به قتل برساند! ابو سفيان گريخت و حنظله وى را تعقيب كرد. در همين حال بود كه مردى از مشركان نيزهاى به حنظله نواخت، و حنظله ضربتى به او زد، و وى را كشت. بعدا حنظله در ميان: حمزه و عمرو بن جموح و عبد اللّه بن حزام و گروهى از انصار بر زمين افتاد و شهيد شد. در اين هنگام بود كه پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: من فرشتگان را ديدم كه حنظله را در ميان آسمان و زمين با آب مزن و كاسههاى طلا غسل مىدادند. و او را به:
تفسير آسان ج14 180 سبب نزول: ..... ص : 178
مشركان گفتند: يا محمّد (ص) اگر آنچه را كه ما به تو عرضه كرديم نمىپذيرى پس از خودت، يا از پروردگارت بخواه كه فرشتهاى بفرستد تا تو را در باره آنچه مىگوئى تصديق نمايد، و ما را از تو باز گرداند. از خداى خود بخواه باغها و قصرهائى از طلا و نقره براى تو قرار دهد، و تو را از آنچه كه در طلب آن هستى بىنياز كند. چرا كه تو در بازارها برمىخيزى و نظير ماها طلب معيشت مىكنى آنچه ما گفتيم انجام بده، تا ما فضيلت و منزلت تو را كه گمان مىكنى نزد پروردگارت بنگريم. اگر گمان مىكنى پيامبرى پس آنچه ما گفتيم انجام بده. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: آنچه شما گفتيد من نمىپذيرم. من آن كسى نيستم كه اين مطالب را از پروردگارم بخواهم. و براى يك چنين هدفى به سوى شما مبعوث نشدهام. بلكه خدا مرا فرستاده كه بشير و نذير يعنى بيم دهنده باشم. پس از اين جريان بود كه خداى سبحان اين آيه را نازل كرد (وَ قالُوا ما لِهذَا الرَّسُولِ) فتح.
تفسير آسان ج14 206 خوبترين و بدترين جا و مكان!: ..... ص : 206
محل و اقامتگاه خود را چگونه يافتى؟ او خواهد گفت: بدترين اقامتگاه و جايگاهى كه بندگان تو در آنند. بعدا فرياد مىزند: اى پروردگار من! مبادا مرا به سوى آن مكان بازگردانى! خداى سبحان به او مىفرمايد: اگر تو را از آن خارج نمايم براى من چه خواهى كرد؟ او خواهد گفت: هر چه كه بخواهى براى تو انجام مىدهم. خدا مىفرمايد: زمين را پر از طلا كنى و به من بدهى. وى مىگويد: اگر بتوانم تقديم مىكنم. خدا مىفرمايد:
تفسير آسان ج15 60 آيه 35 و إني مرسلة إليهم بهدية فناظرة بم يرجع - المرسلون ..... ص : 60
دريابد كه آيا حضرت سليمان عليه السلام پادشاه است، يا پيامبر؟ اگر هديه را قبول كند پادشاه است، و الا پيامبر مىباشد. و اما هديهها عبارت بودند از شمشهاى طلا و نقره. گواه بر اين معنى: مضمون آيه 36 است كه خواهد آمد. و آن اينكه از قول حضرت سليمان مىفرمايد (... قالَ أَ تُمِدُّونَنِ بِمالٍ ...) يعنى آيا مىخواهيد مرا به وسيله مال، امداد نمائيد ... اضواء.
تفسير آسان ج15 208 آيه 76 إن قارون كان من قوم موسى فبغى عليهم - إلى آخره: ..... ص : 208
هنگامى كه فرعونيان بدريا غرق شدند قارون آن همه طلا و اموال را تصاحب نمود- متشابهات.
تفسير آسان ج15 210 آيه 76 إن قارون كان من قوم موسى فبغى عليهم - إلى آخره: ..... ص : 208
بعضى از مفسران، كلمه (مفاتح) را جمع كلمه (مفتح) بر وزن (مكتب) دانستهاند كه به معنى جاى اشياء نفيس است. و طبق اين تصور، معنى كلمه (مفاتح) همان صندوق و صندوقچههائى است كه در بالا از نظرمان گذشت. و برخى ديگر، كلمه (مفاتح) را جمع كلمه (مفتح) بر وزن (منبر) بكسر ميم مىدانند كه به معنى (كليد) است. و بنابر اين تصور، كلمه (مفاتح) به معنى كليدها مىباشد. و شايد بتوان گفت: قول دوم با ظاهر آيه مناسبت بيشترى داشته باشد. زيرا چندان مهم و تعجب- آور نيست كه شخصى مثلا داراى چند صد كيلو طلا باشد. بلكه مهم و شگفتآور اين است كه حمل و نقل كليدهاى او براى يك گروه، ثقيل و سنگين باشد. و اين بيانگر كثرت اموال و ثروت قارون است كه قرآن در صدد بيان آن مىباشد. اضافه بر آنكه معلوم نيست عرض و طول، و وزن كليدهاى آن زمان چقدر و چگونه بوده است. چه بسا وزن هر كليدى از آنها چند برابر كليدهاى فعلى اين زمان بوده است. به هر حال در اين آيات مورد بحث، پنج موعظه مهم و خواندنى و شنيدنى به قارون داده شده كه ذيلا از نظرمان مىگذرد.
تفسير آسان ج15 229 آيه 2 أ حسب الناس أن يتركوا أن يقولوا آمنا و هم لا - يفتنون ..... ص : 229
(1) كلمه (يُفْتَنُونَ) از ماده (فتنه) در اصل به معنى گذاشتن طلا در آتش براى شناخته شدن ميزان خلوص آن است. سپس به هر گونه آزمايش ظاهرى و معنوى اطلاق شده است- نمونه.
تفسير آسان ج15 247 آيه 17 إنما تعبدون من دون الله أوثانا - إلى آخره: ..... ص : 247
(1) كلمه (أوثان) جمع كلمه (وثن) بر وزن (كفن) به معنى (بت) مى- باشد. فرق بين (وثن) و (صنم) اين است كه (وثن) براى بتهاى سنگى و غيره به كار مىرود كه به شكل و قيافه انسان ساخته نشده باشد. ولى (صنم) براى بتهائى به كار مىرود كه از طلا و نقره و درخت به شكل و قيافه انسان ساخته شده باشند- روح- مؤلف.
تفسير آسان ج16 235 علمائى كه امام زين العابدين(ع) قبول دارد: ..... ص : 234
(تجارتى پر سود و دائمى، با دستبندهائى از طلا و مرواريد و لباسهائى از حرير:)
تفسير آسان ج16 236 ترجمه: ..... ص : 235
33- اجر آنان: باغهاى جاويدان بهشت است كه داخل آنها مىشوند. در حالى كه به دستبندهائى از طلا و مرواريد، آراسته مىشوند، و لباسشان در آن باغهاى بهشت از حرير خواهد بود
تفسير آسان ج16 239 آيه 33 جنات عدن يدخلونها - إلى آخره: ..... ص : 239
ضمير كلمه (يَدْخُلُونَها) به وارثان قرآن باز مىگردد كه در آيات قبل گفته شد مضمون اين آيه شريفه، جمله اخير آيه قبل را كه فرمود: (ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ) بيان مىكند و مىفرمايد: فضل بزرگ و پاداش آن افرادى كه وارث قرآن مجيدند: باغهاى جاويدان بهشت كه داخل آنها خواهند شد. آرى تنها پاداش وارثين راستين قرآن، دخول در بهشت. بلكه نعمتهاى بزرگ ديگرى نيز نصيب آنان خواهد شد. و آن اينكه: اولا: به وسيله دستبندهائى از طلا و مرواريد، آراسته و مزين مىشوند
تفسير آسان ج16 240 آيه 33 جنات عدن يدخلونها - إلى آخره: ..... ص : 239
(يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً) آرى چون براى مردان، جايز نيست كه خويشتن را در دنيا به وسيله طلا آراسته و تزئين نمايند لذا اين آيه مىفرمايد: اين زينت را خدا در بهشت براى آنان حلال مىفرمايد. و ثانيا: لباس اينگونه افراد در بهشت عنبر سرشت از حرير خالص خواهد بود (وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ) مؤلف.
تفسير آسان ج16 370 آيه 125 أ تدعون بعلا و تذرون أحسن الخالقين. ..... ص : 370
(1) در تفسير كشاف مىگويد: كلمه (بعل) بر وزن (نعل): نام يك (بت) بوده است. نظير كلمه (مناة) و (هبل) گفته شده: (بعل) از طلا ساخته شده بود. و طول آن بيست ذراع، و داراى چهار صورت بوده است، و آنرا ثنا مىگفتهاند، و تعظيم مىكردهاند، چهارصد خدمتگزار داشته و ... و آن مردم اهل شهر (بعلبك) بودند كه از شهرهاى شام است. و بدين جهت بود كه آن شهر به (بعلبك) ناميده شده است. زيرا كلمه (بعل) كه نام آن بت بوده با كلمه (بك) كه بمعنى شهر است با يكديگر تركيب شدهاند- مؤلف.
تفسير آسان ج17 47 مناظرات: ..... ص : 47
حضرت حسين بن على (ع) مىفرمايد: يكى از دانشمندان يهود شام بحضور حضرت على بن أبي طالب مشرف شد و گفت: به سليمان (ع) سلطنتى عطا شده بود كه بعد از او به احدى داده نشده بود (در صورتى كه به پيامبر شما داده نشده است) حضرت على فرمود: آرى. همين گونه است. ولى به حضرت محمد صلّى اللّه عليه و سلّم بهتر از اين عطا شده است. زيرا فرشتهاى كه (ميكائيل) نام دارد و قبل از پيامبر اسلام به زمين نازل نشده بود به حضور پيامبر اسلام مشرف شد و گفت: يا محمد صلّى اللّه عليه و سلّم تو پادشاهى باش كه نعمت داشته باشى. اين كليدهاى خزانههاى زمين است كه براى تو آوردهام. و كوههاى زمين براى تو طلا و نقره خواهند شد. و مقام آخرتى تو براى اين نعمتها پائين نخواهد آمد.
تفسير آسان ج18 263 11 - 13 - لا تسمع فيها لاغية ..... ص : 262
شايد مؤنث بودن كلمه (تَسْمَعُ) بنابر اينكه مؤنث باشد به مناسبت كلمه (وُجُوهٌ) باشد كه مؤنث است. يعنى اهل بهشت سخنان لغو و بىهده در آن نميشنوند 12- فِيها عَيْنٌ جارِيَةٌ- كلمه (عَيْنٌ) براى جنس چشمهها است. چون آب جارى مزايائى دارد كه آب راكد ندارد لذا آنها را بجارى بودن توصيف نموده است. چنانكه اين وصف براى نهرهاى بهشتى نيز بكار رفته و در موارد فراوانى از قرآن ميفرمايد: (تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا- الْأَنْهارُ) نهرهاى بهشت جارى ميباشند. يعنى در آن بهشتى كه اينگونه افراد مىباشند چشمههائى است جارى- مؤلف- 13- فِيها سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ- يعنى در آن بهشت، تختهائى است كه برافراشته و مرتفع ميباشند. ابن عباس ميگويد: لوح- هاى آن تختها از طلا و بوسيله زبرجد و درّ و ياقوت مكلل خواهند بود- آن تختها مادامى كه صاحبانشان ميخواهند بر فراز آنها بنشينند آنها فرود ميآيند و پس از آن بلند و بجاى خود برقرار خواهند شد- مج.
تفسير آسان ج18 389 مناظرات: ..... ص : 388
بهتر از اينكه شما ميگوئيد بمن عطا شده است. گفتند: چه چيزى بتو عطا شده؟ فرمود: خداى مهربان نهرى در آسمان بمن عطا كرده كه مجراى آن از زير عرش است- بر فراز آن نهر هزار هزار قصر ميباشد كه يك خشت آنها طلا و ديگرى نقره است. گياه آنها: زعفران، سنگريزههاى آنها: درّ و ياقوت. زمين آنها: مشك سفيد ميباشد. و اين نعمت براى من و امت من بهتر خواهد بود. گواه بر اين معنا قول خداى سبحان است كه ميفرمايد: (إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ) يهوديان گفتند: يا محمّد راست گفتى، زيرا اين موضوع در تورات هم مكتوب، است و اين نعمت (از آن نعمتى كه به نوح عطا شده بود) بهتر ميباشد- نور.
تفسير آسان ج18 402 سبب نزول: ..... ص : 402
فرمود: بسوى خدا. عامر گفت: پروردگارت را براى ما توصيف كن. آيا پروردگار تو از طلا و نقره، يا از آهن و چوب است؟ پس از اين جريان بود كه سوره: توحيد نازل گرديد. بعدا خداى توانا صاعقهاى فرستاد تا اربد بن ربيعه را سوزانيد. و نيزهاى به وسط بدن عامر اصابت كرد و او را كشت- مج.