سياست پولي سياستي است كه بانكهاي مركزي براي افزايش اشتغال و تنظيم نرخ تورم انجام ميدهند كه ميتواند شامل تغيير حجم پول، تغيير نرخ بهره و يا تغيير شرايط اعطاي تسهيلات بانكي باشد.
سياست پولي سياستي است كه بانكهاي مركزي براي افزايش اشتغال و تنظيم نرخ تورم انجام ميدهند كه ميتواند شامل تغيير حجم پول، تغيير نرخ بهره و يا تغيير شرايط اعطاي تسهيلات بانكي باشد.
سياست پولي شامل دو نوع انبساطي و انقباضي ميشود كه در نوع انبساطي آن بانك مركزي براي افزايش تقاضاي كل و در نتيجه افزايش اشتغال، اقدام به افزايش حجم پول از طريق اقداماتي مانند خريد اوراق قرضه دولتي ميكند. اين سياست زماني ميتواند مفيد واقع شود كه اقتصاد داراي ظرفيتهاي خالي باشد و به اصلاح در ركود به سر ببرد.
سياست پولي انقباضي در شرايطي به كار برده ميشود كه بانك مركزي تشخيص دهد فشار تورمي بيشتر از حد است به همين دليل براي كاهش تورم، بانكمركزي اقدام به فروش اوراق قرضه به اشخاص مينمايد و يا اينكه شرايط اعطاي تسهيلات بانكي را مشكل تر ميكند تا حجم نقدينگي در جامعه كاهش يابد و از ميزان تورم كاسته شود.
اينكه سياست پولي مفيد خواهد بود يا خير مانند تمام مباحث اقتصاد محل مناقشه است.
براي مثال جان مينارد كينز، اقتصاددان به نام بريتانيايي استفاده از سياست پولي در زمان ركود را بياثر ميداند و همواره از سياستهاي مالي دفاع ميكند. بهطور كلي موثر بودن سياست پولي به وضعيت اقتصاد بستگي دارد اما مسلم است كه آن دسته از بانكهاي مركزي كه توانستهاند در طول ساليان دراز نرخ تورم كشورشان را در سطحي معقول ثابت نگه دارند را ميتوان در اعمال سياستهاي پولي موفق ناميد.
۱ دی ۱۳۸۹ ساعت ۶:۶:۱۸ قبل از ظهر