سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور در لایحه بودجه سال ۱۳۸۵ کل کشور، خرید دست اول اوراق مشارکت را برای تکمیل طرحهای عمرانی نیمه تمام توسط بانکهای دولتی ممنوع اعلام کرد. این در حالی است که در تبصرههای پیشنهادی برای بودجه ۸۵ به هیاتوزیران اجازه داده شده که برای سرعت در اجرای عملیات طرحهای تملک دارایی سرمایههای انتفاعی نسبت به انتشار اوراق مشارکت اقدام کند.
سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور در لایحه بودجه سال ۱۳۸۵ کل کشور، خرید
دست اول اوراق مشارکت را برای تکمیل طرحهای عمرانی نیمه تمام توسط
بانکهای دولتی ممنوع اعلام کرد. این در حالی است که در تبصرههای
پیشنهادی برای بودجه ۸۵ به هیاتوزیران اجازه داده شده که برای سرعت در
اجرای عملیات طرحهای تملک دارایی سرمایههای انتفاعی نسبت به انتشار
اوراق مشارکت اقدام کند. همچنین در تغییرات پیشنهادی لایحه بودجه ۸۵ کل
کشور مشخص شده است که بانکهای صنعت و معدن و کشاورزی برای خاتمه طرحهای
نیمه تمام صنعتی، معدنی و کشاورزی بخش غیردولتی، اوراق مشارکت با تضمین
خود بانک در مورد بازپرداخت اصل و سود اوراق منتشر کند.
بدین ترتیب بند ب تبصره ۱ قانون بودجه سال جاری در مورد بازپرداخت اصل
اوراق مشارکت توسط شرکتهای دولتی که برای اتمام طرحهای نیمه تمام منتشر
میشود، حذف شد. در این بند آمده بود که آغاز هرگونه طرح جدید و یا توسعه
عملیات طرحهای نیمه تمام با استفاده از این ساز و کار ممنوع است.
تبصرههای پیشنهادی بودجه ۸۵ کل کشور در حالی آماده شده که لایحه بودجه
هنوز در مراحل نهایی قرار نگرفته و ممکن است دی ماه به مجلس تقدیم شود. با
این حال تصمیماتی که در این تبصرهها اتخاذ شده نشان از تغییرات عمدهای
با برنامه چهارم توسعه که قرار بود بودجه سال آتی بر مبنای آن بسته شود،
دارد.
در قانون برنامه چهارم ابزارهای متفاوتی برای کنترل نقدینگی و کاهش تورم
پیشبینی شده است. ازجمله این ابزارها، انتشار اوراق مشارکت، تقویت حساب
ذخیره ارزی و کاهش و حذف تسهیلات تکلیفی بانکها و... بوده است که در جای
جای قانون برنامه چهارم بدان تاکید وافر شده است.
از دیگر موارد قانون برنامه چهارم تاکید بر عملیاتی کردن بودجه بوده است
که بر همین مبنا، مقدمات اجرایی کردن کار در دفتر اقتصاد کلان سازمان
مدیریت و برنامهریزی فراهم شد و قرار شد بودجه سال ۱۳۸۵ هم بر مبنای
عملیاتی و هم سنتی تهیه شود.
برخی کارشناسان سازمان مدیریت معتقدند با توجه به این که امکان اجرای
بودجه عملیاتی در اولین سال اجرا وجود ندارد، بنابراین کارشناسان دفاتر
سازمان مدیریت فعلا در مرحله ارزیابی آمار و ارقام هستند و به نظر نمیرسد
امسال بتوان امیدی به اجرای بودجه بر مبنای عملیات بست.
● آیا حساب ذخیره ارزی، مستحیل میشود؟
در یکی از بندهای تبصرههای پیشنهادی بودجه ۸۵ آمده که تا سقف ۵۰ درصد از
تسهیلات حساب ذخیره ارزی و حداکثر تا سقف ۸ میلیارد دلار صرف سرمایهگذاری
و صادرات بخش خصوصی میشود.
سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور در تبصرههای پیشنهادی خود برای الحاق
در لایحه بودجه ۸۵ کل کشور آورده است: در اجرای بندهای »د« و »ه’« ماده یک
قانون برنامه چهارم به دولت اجازه داده میشود حداکثر تا مبلغ ۸ میلیارد
دلار موجودی حساب ذخیره ارزی را پس از وضع تعهدات قانونی مربوط، به شرطی
که از ۵۰ درصد موجودی تجاوز نکند، برای سرمایهگذاری و صادرات به دادن
تسهیلات برای بخش خصوصی اختصاص دهد.
همچنین طبق بند ح تبصره ۲ لایحه بودجه ۸۵ به دولت اجازه داده میشود به
منظور نوسازی ناوگان حمل و نقل معادل ۳۰۰ میلیون دلار از منابع حساب ارزی
برای نوسازی ناوگان هوایی دولتی و ریلی در اختیار بخشهای مذکور قرار دهد.
همچنین به دولت اجازه داده شده که از محل حساب ذخیره ارزی حداکثر معادل ۱۰
درصد مانده موجودی حساب مذکور را پس از کسر تعهدات بند ج ماده ۶۰ اصلاحی
قانون برنامه سوم توسعه، در ابتدای سال به صورت تسهیلات به بانکهای دولتی
پرداخت کند.
بدین ترتیب در پیشنهاد یاد شده بند »ذ« حذف شد. در این بند آمده بود به
منظور حمایت از سرمایهگذاری اشتغالزای بخشهای خصوصی و تعاونی دولت موظف
است مبلغ ۱۵ تریلیون ریال وجوه اداره شده و کمکهای فنی و اعتباری این
قانون را به عنوان ۵ درصد یارانه سود تسهیلات پرداخت کند.
بدین ترتیب شاید اولین ضربه به ماده ۶۰ قانون برنامه سوم توسعه زده شد
یعنی برای برداشت از حساب ذخیره ارزی سقف تعیین شد که در ماده ۶۰ قانون
برنامه سوم این مورد گنجانده نشده بود. ضمن این که مشخص نیست که دولت بنا
بر چه مصلحتی تعیین کرده که از محل حساب، معادل ۱۰ درصد و نه بیشتر یا
کمتر به صورت تسهیلات به بانکهای دولتی پرداخت کند. این موضوع با توجه به
این که بانکها به عاملیت از هیات امنای حساب ذخیره ارزی مامور اعطای
تسهیلات بودند در تناقض است.
یکی دیگر از موارد تبصرههای پیشنهادی بودجه سال ۱۳۸۵ کل کشور اختصاص ۷۵
درصد از افزایش سقف مانده تسهیلات تکلیفی بانکها به بخشهای غیردولتی
شامل خصوصی و تعاونی است. بدین ترتیب افزایش سقف مانده تسهیلات تکلیفی
بانکی در سال ۱۳۸۵ با رعایت سایر تکالیف تصریح شده در برنامههای توسعه
اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تا سقف یک تریلیون و ۸۰۰ میلیارد ریال مجاز
است. بدین ترتیب ۲۵ درصد از این افزایش مانده تسهیلات، سهم بخش دولتی و ۷۵
درصد آن سهم بخش خصوصی و تعاونی میباشد که حداقل ۳۰ درصد از سهم بخشهای
تعاونی و خصوصی از مانده تسهیلات تکلیفی بانکها صرف اعطای تسهیلات با هدف
اشتغالزایی در مناطق توسعه نیافته در اختیار متقاضیان قرار میگیرد.
یکی از موارد مهم و اساسی برنامه چهارم توسعه اصلاح سیاستهای پولی است.
مطابق این قانون، حجم تسهیلات تکلیفی بانکها باید هر ساله ۲۰ درصد کاهش
یابد و در انتهای برنامه به صفر برسد. با این حال این اقدام مهم مستلزم
تمهیداتی است و برای عملی کردن این ایده باید آزادسازی مالی صورت گیرد. در
حال حاضر بازار پولی کشور با مشکلاتی از قبیل تعیین اداری نرخ سود
سپردهها و تسهیلات، تعیین اداری سهم بخشهای اقتصادی از تسهیلات بانکی با
نرخ سودهای متفاوت، وجود شکاف بالای بین نرخ سود رسمی و عدم رقابت بین
بانکها مواجه است. قدم اول برای بهبود یا اصلاح وضعیت مالی و کلان
اقتصادی شامل کاهش نرخ تورم، کاهش کسری بودجه دولت، سیاستهای پولی و
اعتباری غیرانبساطی. قدم دوم باید توسعه ابزارهای پولی غیرمستقیم شامل
معرفی و یا دوباره فعال کردن ابزارهای پولی غیرمستقیم، آزاد کردن نرخهای
بهره روی این ابزارها، معرفی تسهیلات تامین مالی مجدد بانک مرکزی و تقویت
نظارت و مقررات بانکی و نظارت بر بدهیها باشد.سومین قدم افزایش رقابت بین
بانکهاست که از طریق زیر حاصل میشود:
اجازه دادن به فعالیت موسسات مالی غیربانکی برای رقابت بانکها و اجازه فعالیت و یا گسترش بانکهای خصوصی و خارجی.
برداشتن ابزارهای مستقیم سیاست پولی قدم چهارم است که در این راه نیز باید
نرخ تسهیلات و سپردههای بانکی آزاد شده و سقفهای اعتباری مستقیم نیز از
بین برود.
قدرمسلم آزادسازی مالی یکی از اجزای استراتژی توسعه صنعتی است. تجربه
کشورهای جنوب شرقی آسیا حاکی از آن است که دستیابی به ثبات اقتصاد کلان
پیش از اصلاحات مالی و همچنین اصلاح ساختاری و توسعه نهادی در بخش مالی،
به ویژه نظارت مالی احتیاطی، به عنوان پیششرطهای آزادسازی کاملا ضروری
است. درخصوص شرایط اولیه متغیرهای اقتصاد کلان توجه به کاهش نرخ تورم،
کاهش کسریهای بودجه دولت و تراز پرداختها همچنین اصلاح نرخ ارز از اهمیت
بیشتری برخوردار است. توسعه نهادهای مالی از قبیل توسعه بازار سهام، اوراق
بهادار، اجازه فعالیت به موسسات مالی غیربانکی به عنوان نهاد مکمل برای
تامین مالی بخش صنعت در کنار بانکها و همچنین توسعه ابزارهای غیرمستقیم
پولی جهت تنظیم سیاستهای پولی از دیگر نکاتی هستند که در فرایند اصلاحات
مالی باید به آن توجه داشت.
نکته دیگری که از تجربه این کشورها حاصل میشود، این است که سرعت اصلاحات
مالی متفاوت بوده و به شرایط اقتصادی کشورها بستگی داشته است. کنترلهای
نرخ بهره و سقف تسهیلات بانکی به بخشهای موردنظر دولت به طور تدریجی حذف
شده و در این فرایند به موسسات و واحدهای تولیدی کوچک در اعطای تسهیلات
اولویت داده شده است. در حالی که واحدهای بزرگ در تامین منابع مالی به طور
عمده بر بازار سرمایه متمرکز بودهاند.
در حال حاضر بازار پولی کشور با مشکلاتی از قبیل تعیین اداری نرخ سود
سپردهها و تسهیلات، تعیین اداری سهم بخشهای اقتصادی از تسهیلات بانکی با
نرخ سودهای متفاوت، وجود شکاف بالای بین نرخ سود رسمی و غیررسمی و عدم
رقابت بین بانکها مواجه است.
متاسفانه عدم تعادل در بازار وجوه (تسهیلات) از مشکلات اساسی کشور در بخش
پولی است. این امر موجب شده تا بخشی از تقاضای تسهیلات برآورده نگردد و در
نتیجه افراد حقیقی و حقوقی برای تامین نیازهای مالی به بازارهای غیرمتشکل
پولی مراجعه کنند و با نرخهای بالایی این نیازها را تامین کنند: وجود
بسیاری از صندوقهای قرضالحسنه و موسسات مالی غیربانکی در کشور که به صورت
پراکنده، عملیات پولی را انجام میدهند بدون این که عملکردشان نهادینه و
نظاممند باشد، موید این امر است که جایگاه نرخ سود در اقتصاد روشن نیست.
متاسفانه راهکارهایی که ارائه میشود، نه تنها به بهبود وضعیت پولی منجر
نمیشود بلکه تکلیف این بخش را عمدهتر میکند. به عنوان مثال دولت سقف
سود تسهیلات را برای بانکها ۱۶ درصد تعیین کرد. این اقدام نه تنها منجر
به کاهش نرخ سود سپردهها و نارضایتی مردم میشود، بلکه موجبات رانتخواری
در سیستم بانکی را فراهم کرده و به بازار سیاه پولی در کشور نیز دامن
میزند. این در حالی است که نرخ سود تسهیلات درواقع آئینهای از نرخ تورم
در هر کشور است و مادامی که نرخ تورم در کشور بالای ۲۴ درصد است، نمیتوان
به کاهش نرخ سودتسهیلات بانکی پرداخت و انتظار داشت که بازار پولی نیز با
ثبات بیشتری به عملکرد خود ادامه دهد. از طرفی رقابت بین بانکها تنها در
نرخ سود تسهیلات و سپردهها متجلی میشود. چگونه میتوان کارآمدی بانکها
را انتظار داشت، وقتی هیچ عاملی برای رقابت وجود ندارد. بانکهای خصوصی
نیز که وارد دنیای بیرقیب بانکداری دولتی در کشور شدند و در اندک زمانی
توانستند نقش مثبت خود را ایفا کنند قربانی سیستم دولتی شده و به ناچار
خود را باید با این سیستم تطبیق دهند، غافل از این که خصوصیها نه حمایت
دولتی را پشت سر دارند و نه بودجه و تسهیلاتی که آنها را دراین سیستم یاری
کند.
چنانچه تلاش برای دستیابی به تعادل در بازار وجوه (تسهیلات) انجام نشود و
زمینه ایجاد رقابت در بازارهای پولی فراهم نشود و همچنین زمینههای لازم
برای استفاده از ابزارهای غیرمستقیم سیاستهای پولی فراهم نشود و در نهایت
تورم نیز کنترل نگردد، ما کماکان با یک بازار پولی نامتعادل دست و پنجه
نرم خواهیم کرد و روز به روز شاهد افزایش نقدینگی و تورم خواهیم بود.
بودجه دولت نیز دیگر جوابگوی این میزان رشد تقاضا نخواهد بود، شاید تجربه
اصلاحات مالی در کشورهای آسیای جنوب شرقی بتواند به الگویی برای تغییرات
سیاستهای پولی و ارزی در کشورمان منجر شود.
سازمان مدیریت و برنامهریزی با ارائه گزارشی از تجربه سایر کشورها به
تفاوتهای موجود با کشور خودمان پرداخته است. در کشور تایلند اصلاحات مالی
عمدتاً در جهت تحرک پساندازهای داخلی، با اهداف برآورد نیازهای صنعتی،
آزادسازی و افزایش توان رقابت نهادهای مالی با نهادهای مالی خارجی درخصوص
جریان سرمایههای خارجی بوده است. آزادسازی مالی در این کشور به طور
تدریجی در طول دهه ۱۹۸۰ انجام گرفت. آزادسازی نرخ بهره بلندمدت به طور
کامل در سال ۱۹۸۹ و سپس نرخهای بهره کوتاه مدت در سال ۱۹۹۰ و نرخ بهره
وامها و سپردهها در سال ۱۹۹۲ اعمال شد. در فرایند اصلاحات مالی تایلند،
تسهیلات با نرخ ترجیحی نیز وجود داشت ولی سقف این واحدها حداکثر تا ۱۰
درصد تسهیلات بانکی را تشکیل میداد که ۹۰ درصد این تسهیلات به صادرات و
بقیه به بخشهای صنعتی و فعالیتهای کشاورزی و توسعه روستایی تخصیص داده
میشد.
سقف وامهای ترجیحی در سال ۱۹۸۸ کاهش یافت و در سال ۱۹۹۰ به طور کامل حذف
شد. توسعه بازار سرمایه از دیگر اهداف اصلی برنامه اصلاحات مالی تایلند
بوده است و به شکل ایجاد و توسعه بازار سرمایه اولیه با هدف تامین مالی
مستقیم صنعت انجام گرفت و به شرکتهایی که در بورس پذیرفته شدهاند اجازه
داده شد تا سهام جدید منتشر کنند. البته بازار سرمایه تایلند هنوز هم به
خوبی توسعه نیافته است. عمده بازارهای مالی قابل دسترس برای افراد شامل
سپردههای بانکی، سهام و اوراق قرضه بهادار مدتدار نهادهای مالی در
شرکتهای بزرگ میباشد. در طول دهه ۱۹۸۰ و طی اجرای اصلاحات مالی در
تایلند، سهم بازار سرمایه از تامین مالی سرمایهگذاری افزایش یافت به
گونهای که سهم پسانداز نهادهای مالی و بازار سرمایه از ۷۰/۷ درصد و ۸/۶
درصد در سال ۱۹۸۶ به ترتیب به ۵۰/۷ و ۲۸/۸ درصد در سال ۱۹۹۱ تغییر یافت.
در فرایند اصلاحات مالی، جریان سرمایه نسبتا آزاد بود البته برخی
محدودیتها بر خروج سرمایه به ویژه سرمایههای داخلی وجود داشت.
در اندونزی نیز در سال ۱۹۸۸ آزادسازی بانکها شروع شد، نرخهای ذخایر
قانونی کاهش یافت که این امر رقابت بین بانکها را تشدید کرد. دراین سال
اجازه تاسیس بانکها و موسسات جدید اعطا شد تا بانکهای ایالتی و ملی
رقابت داشته باشند و همچنین امکان گسترش شعبههای بانکهای داخلی و خارجی
به وجود آمد. بعد از آزادسازی بانکها و اجازه تاسیس بانکهای جدید و
تسهیل شرایط برای ایجاد شعبه بانکهای قدیمی در سالهای ۱۹۸۸-۸۹، مقررات
نظارتی از سوی بانک مرکزی معرفی شد و تمامی بانکها موظف بودند که در
چارچوب قوانین مذکور فعالیت کنند.
۱۴ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۸:۱:۷ قبل از ظهر