بحران اقتصادی؛ بزرگ ترین فاجعه سال ۲۰۰۸

بحران اقتصادی؛ بزرگ ترین فاجعه سال ۲۰۰۸
با وجود گذشت ۲ سال از زمان ورشکستگی بانک بزرگ لمان برادرز (۱۵ سپتامبر ۲۰۰۸) هنوز ما نتوانسته ایم به این سوال پاسخ دهیم که اگر دولت آمریکا لمان برادرز را مورد حمایت خود قرار می داد، چه اتفاقی می افتاد؟
با وجود گذشت ۲ سال از زمان ورشکستگی بانک بزرگ لمان برادرز (۱۵ سپتامبر ۲۰۰۸) هنوز ما نتوانسته ایم به این سوال پاسخ دهیم که اگر دولت آمریکا لمان برادرز را مورد حمایت خود قرار می داد، چه اتفاقی می افتاد؟ ورشکستگی این بانک نقش اساسی در بحران اقتصادی یک دو سال اخیر داشت. تا آن زمان، وخامت اوضاع در بازار مسکن و اوراق رهنی، اوضاع را به سمت یک رکود جدی ـ اما قابل پیش بینی ـ هدایت کرده بود، اما با ورشکستگی لمان برادرز اقتصاد عملا در یک سراشیبی سقوط آزاد قرار گرفت. ببینید بعد از ورشکستگی لمان برادرز چه اتفاقاتی افتاد:
ـ تسهیلات دهی و جریان اعتبارات بشدت محدود شد. بانک ها به همدیگر وام نمی دادند مگر با نرخ های بسیار گزاف. نرخ اوراق قرضه مطمئن غیردولتی از ۷ درصد در ماه آگوست به حدود ۱۰ درصد در اکتبر رسید.
ـ بورس ها سقوط کردند. شاخص داوجونز که در اکتبر ۲۰۰۷ به رقم تاریخی ۱۴۰۰۰ واحد رسیده بود، قبل از ورشکستگی لمان به ۴۰۰/۱۱ رسید، اما سقوط آن پس از این ورشکستگی وحشتناک تر شد و در ماه مارس ۲۰۰۹ به ۶۶۰۰ واحد کاهش پیدا کرد.
ـ مخارج مصرف کنندگان و سرمایه گذاری بخش خصوصی (روی ماشین آلات، ساختمان و کامپیوتر) ـ که چهارپنجم تولید ناخالص را تشکیل می دهد ـ سقوط سنگینی را تجربه کرد. فروش خودرو در فاصله ماه های آگوست تا فوریه یک سوم کاهش پیدا کرد.
ـ اشتغال فروپاشید. ۸ ماه پس از ورشکستگی لمان برادرز ۵ میلیون شغل در آمریکا از بین رفت. نرخ بیکاری از ۲/۶ درصد در سپتامبر به ۵/۹ درصد در ژوئن ۲۰۰۹ رسید.
ورشکستگی لمان برادرز پیامدهای بسیار وخیمی داشت، چراکه نشان داد دولت کنترل اوضاع را از دست داده است. هیچ کس نمی دانست کدام نهاد مالی مورد حمایت قرار می گیرد و کدام از این موهبت محروم می شود. بعد از این اتفاقات بود که بزرگ ترین شرکت بیمه آمریکا AIG یک وام بسیار کلان دریافت کرد. همین اتفاق نااطمینانی ها را افزایش داد.
شرکت های بزرگ از ترس از دست دادن جایگاه اعتباری خود، شروع به اخراج کارکنان و توقف سرمایه گذاری به منظور حفظ نقدینگی شرکت کردند. کاهش اشتغال و ثروت مردم (در فاصله سپتامبر ۲۰۰۸ تا مارس ۲۰۰۹ بیش از ۹/۳ تریلیون دلار از ارزش روز بورس های آمریکا از بین رفت) باعث شد مردم خریدهای عمده مانند خودرو و املاک را به تاخیر بیندازند.
در آخر هفته ای که منتهی به ورشکستگی لمان برادرز شد (۱۳ و ۱۴ سپتامبر)، هنری پاولسون وزیر وقت خزانه داری، بن برنانکی رئیس فدرال رزرو و تیموثی گایتنر رئیس بانک مرکزی نیویورک ناامیدانه دور هم جمع شدند تا یک تیم نجات بخش خصوصی برای لمان برادرز تجهیز کنند. آنها یک کنسرسیوم از بانک ها را متقاعد کردند تا ۳۰ میلیارد دلار از سرمایه گذاری های نامطمئن لمان برادرز را تحت حمایت خود بگیرند.
از سوی دیگر به نظر می رسید بارکلیز، یکی از بانک های بزرگ انگلیسی برای خرید لمان برادرز برنامه ریزی کرده است، اما مقامات انگلیسی در آخرین لحظات با این تصمیم مخالفت کردند. در چنین شرایطی فقط دولت آمریکا می توانست لمان را که در یک بحران عدم اعتماد به نفس به سر می برد، نجات دهد. مشتریان و سپرده گذاران این بانک در حال خروج سپرده های خود و نگران منابع مالی خود بودند. به همین خاطر فقط یک منبع بسیار عظیم مالی می توانست با حمایت از لمان برادرز به این اضطراب ها خاتمه دهد. توضیح معمول این که چرا پاولسون و برنانکی به عنوان ۲ مقام دولتی لمان را تحت حمایت خود درنیاوردند آن است که به لحاظ قانونی، آنها چنین اختیاری نداشتند.
استدلال وزارت خزانه داری آن بود که اجازه سرمایه گذاری ندارد. البته بانک مرکزی آمریکا می توانست به لمان وام دهد، اما مشروط بر آن که او نیز بتواند وثیقه لازم را فراهم کند. وضعیت وثیقه های لمان هم خب در آن شرایط مشخص بود. تا اینجا داستان این طوری بود، اما درست بعد از ورشکستگی لمان شرایط تغییر کرد.
پاولسون در این باره می گفت: هیچ وقت تصور نمی کردم که استفاده از پول هایی که از مالیات مردم جمع آوری شده است برای حل مشکل لمان برادرز اقدام مناسبی باشد. برنانکی هم توجیهی شبیه همین داشت. او در ۲۳ سپتامبر در صحن کنگره گفته بود: بحران لمان از قبل مشخص بود و ما فکر می کردیم که مدیران آن زمان کافی برای اتخاذ اقدامات پیشگیرانه خواهند داشت.
در واقع یک توافق نانوشته ایجاد شده بود که از منابع دولتی برای نجات لمان برادرز استفاده نشود. از سوی دیگر انتقادهای شدید پیشین نسبت به اقدام دولت بوش در حمایت از بانک بیراشترنز، دولتی ها را محتاط کرده بود. کمیته تحقیق بحران مالی هم در گزارش خود همین رویکرد را در پیش گرفته بود.
در نهم سپتامبر جیم ویلکینسون از مقامات ارشد وزارت خزانه داری در گزارشی اعلام کرد: حمایت از لمان برادرز، در مطبوعات تبعات وحشتناکی برای ما خواهد داشت. در نتیجه با وجود این نگاه ها و موضعگیری ها وقتی بانک بارکلیز انگلیس از خرید لمان منصرف شد، عملا هیچ گزینه دیگری برای نجات لمان باقی نمانده بود.
پاولسون، برنانکی و گایتنر از این اتفاق درس گرفتند و مانع وقوع یک بحران مالی تمام عیار و چیزی که می توانست رکود بزرگ دوم ( یادآور رکود سال ۱۹۲۹) نام بگیرد، شدند.
هرچند سیاست های آنها (شامل طرح TARP، تضمین دولتی وام ها و تسهیلات بانک مرکزی) چندان موردپسند کارشناسان نبود.
آنها سرانجام توانستند بازارها را آرام کنند، اما سوالی که هنوز پاسخ داده نشده این است که آیا آنها موفق شدند بحرانی را که خود در به وجود آمدن آن دخیل بودند، مهار کنند. به هر حال نجات بانک لمان برادرز، صرفا می توانست بحران را به تاخیر بیندازد و البته شدت بحران بیشتر می شد. اتفاقا در همان سیتی گروپ و بانک آمریکا هم شرایط مالی مناسبی نداشتند و بشدت نیازمند حمایت های دولتی بودند.
نیوزویک
مترجم: حسین اسدی
منبع خبر: دنیای اقتصاد
  ۲۵ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۱۰:۱۳:۵ قبل از ظهر
شما اولین نفری باشید که نظر میدهد

 همین حالا نظر خود را ثبت کنید:

نتایج یافت شده: 0 مورد