یکی از بزرگترین اشتباهات ما این بوده که بین تولید علم و خلق ثروت دیواری کشیده ایم تا یکی را بر دیگری ترجیح دهیم.
یکی از مشکلات بنیادین ما آن است که اقتصادمان مدیون علم نیست. ما علمی تولید نمی کنیم که دردی از اقتصاد و صنعت کشور درمان کند. دانشگاه های ما، راهبری اقتصاد و صنعت را وظیفه خود نمی دانند و کاری به کار رشد و شکوفایی اقتصادی و ارتقای بازدهی ندارند.
با نگاهی به کشورهای صاحب ثروت دنیا درمی یابیم که آنها، بدون دقت نظر در اقتصاد و شاخصه های پایدار آن آب نمی خورند. اما کشور ما در تولید علم اقتصاد محور فقیر است و این فقر، ثروت سازی در ایران را به چالش کشانده است. متأسفانه باید بگوییم حتی نگاهمان به تولید ثروت هم ایراد دارد. ما ثروت آفرینی را در کشورمان کم اهمیت دیده ایم. ده ها دلیل بر این ادعا می توان عنوان کرد. بیکاری گسترده ای که امروز شاهد درگیری ثروت اصلی این مملکت یعنی جوانان کشور با آن هستیم یکی از این موارد است.
اشتباهی که ما مرتکب شده ایم، این است که علم را از ثروت جدا می دانیم. ما ندانسته کاری کرده ایم که امروز اهمیت ارتباط متقابل علم و ثروت در جامعه به فراموشی سپرده شده است. علم قادر است به خلق ثروت بپردازد، منابع ثروت را کشف کند و راه استفاده بهینه از ثروت را به ما بیاموزد. ماحصل همه این مسایل، افزایش رفاه در جامعه است. این که جامعه به بیماری اقتصادی مبتلا است، ناشی از عدم حضور ظرفیت علمی در کشور نیست؛ چرا که به وفور رشته های دانشگاهی داریم که می توانند در خدمت ثروت آفرینی درآیند. مشکل، عدم انتقال این دانش به بازار است. اقتصاد اروپا بعد از جنگ جهانی دوم و رکود تورمی وحشتناک آن سال ها، تنها ۳ سال بیشتر طول نکشید و به دستان توانای اقتصاددانان مهار شد. حال که ما ۳۰ سال است از بیکاری رنج می بریم. تورم سرسام آور ناراحتمان کرده و قدرت تصمیم گیری را از مردم و تولید کنندگان و سرمایه گذاران گرفته است. چرا علم به دردمان نخورده و هنوز هم نمی خورد؟ آیا از عالمان و محققان استقبال نمی کنیم؟ آیا علم دانشگاهی ما ظرفیت حل مشکلات را ندارد؟ اگر این گونه است، چه اصراری داریم بر ادامه دادن آن؟
● مهندسی معکوس
کشور ما که راه سختی را برای رقابت با کشورهای تکنولوگ، توسعه یافته و حتی نوظهور امروز دنیا در پیش دارد، باید از ابزاری استفاده کند که در زمانی اندک، فاصله خود را با این کشورها کاهش دهد. یکی از این ابزارها و شاید مهمترین آنها – که بسیاری از کشورهای شرقی همچون ژاپن، کره و چین هم از آن استفاده کرده اند علم مهندسی معکوس (Reverse Engineering) است. در کشورهای توسعه یافته دنیا، متخصصین رشته های مختلف صنعتی در واحدهای تحقیق و توسعه (R&D)، جهت شناخت نحوه عملکرد یک محصول، با کارگروه های تخصصی به بررسی کارکرد آن محصول می پردازند و با تحقیق و پژوهش، محصولی نیمه صنعتی از آن را تهیه کرده و در نهایت با تکمیل آن، نمونه نیمه صنعتی را به نمونه کامل و مبتنی بر الگوی مدرن تولید می کنند. ثروت واقعی و محصول نهایی علم این است، نه یاد گیری مشتی تئوری های علمی که قدمت بسیاری از آنان به نیم قرن پیش باز می گردد.
عموم کشورهای نوظهور که در مدت کوتاهی توانسته اند با ارتقای توان اقتصادیشان، سهمی در بازارهای جهانی دست و پا کنند، تنها به برکت بهره گیری از این علم بوده که الان حرفی برای گفتن دارند.
● دست به دست هم
برای جبران نواقص و کم و کاستی هایی که در حال حاضر با آنها روبه رو هستیم، به پیشنهاد واحد تحقیقات «اقتصاد ایران»، علاوه بر واردات تکنولوژی، باید طرح "وحدت اقتصادی" را برای حل مشکلات به کار بندیم. سازوکار این طرح آن است که به دلیل مشکلات تحریمی دولت، بخش خصوصی به جای دولت به واردات تکنولوژی بپردازد. وظیفه دولت هم آن است که با ترمیم زیرساخت های اقتصادی، از جمله بازار سرمایه و نظام بانکی که بخش خصوصی را به شدت در منگنه قرار داده، راه واردات تکنولوژی و دور زدن تحریم ها را فراهم نماید. بکار گیری این طرح، علاوه بر توسعه اشتغال، خود به خود زمینه توسعه بخش خصوصی واقعی را در اقتصاد تسهیل می نماید و خیال دولت را هم از واگذاری های صوری و بی بازده راحت می کند. بخش خصوصی هم می تواند با عقد قراردادهای سرمایه گذاری مشترک (Joint Venture) با قدرت های بزرگ اقتصادی در بخش های تأثیر گذاری چون صنعت نفت و گاز، ارزش افزوده بیشتری را برای تولید ثروت پایدار به وجود آورد.
● سرمایه گذاری در تکنولوژی High Tech
تکنولوژی برتر یا همان High Tech از دیگر عوامل تأثیر گذار بر خلق ثروت در دنیای امروز است. پتانسیل بالا و بالقوه ای که این تکنولوژی در زمینه رشد اقتصادی از آن بهره می برد، بسیاری از کشورها را به سرمایه گذاری گسترده در این بخش سوق داده است. در حال حاضر، آمریکا و کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا بیشترین سرمایه گذاری را در High Tech انجام داده اند.
در مجموع، صنعت مخابرات با در اختیار داشتن ۵۶۲ هزار و ۸۱۴ میلیون یورو در سال ۲۰۰۷ بیشترین حجم تجارت محصولات بهره مند از فناوری High Tech را در اختیار داشته است. پس از آن هم صنعت رایانه و ماشین های اداری با در اختیار داشتن ارزش ۲۹۸ هزار و ۲۴۳ میلیون یورو در رتبه دوم قرار داشته و تجارت خدمات فنی و مهندسی بهره مند از High Tech با ۱۴۵ هزار و ۱۰۰ میلیون یورو در رده سوم بیشترین حجم تجارت صنعت تکنولوژی برتر قرار داشته است.
در حال حاضر، چین با سهم ۱/۱۷ درصدی از کل صادرات محصولات بهره مند از فناوری High Tech در صدر رهبران صادر کننده این محصولات در دنیا قرار دارد.
۲۳ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۵:۲۹:۱۴ قبل از ظهر