با کمک گوگل و فروشگاه های آنلاین
کارمندان دولت در بیش از ۲۳ هزار بنگاه و خرده فروش ۹۰ شهر آمریکا، قیمت کالاها و خدمات مختلف را یافته و به دقت ثبت می کنند. وقتی می گویم به دقت، یعنی «واقعا به دقت.»
فرض کنید، کارمندی می خواهد قیمت اتاق هتلی را بیابد. احتمالا گزارش این چنینی می نویسد: ظرفیت: دو بزرگسال، نوع امکانات: دولوکس، مختصات اتاق: منظره اقیانوس، زمان اقامت: آخر هفته، مدت اقامت: یک شب، امکانات جانبی: دوش و آشپزخانه، تلویزیون یک عدد، به همراه شبکه های سینمایی، تلفن یک عدد با تماس داخلی رایگان، تهویه مطبوع: بله، وعده غذایی: صبحانه، پارکینگ: رایگان، حمل و نقل: به فرودگاه رایگان، امکانات رفاهی: میز بیلیارد، ساحل اختصاصی، زمین تنیس و سالن ورزش.
این فرآیند کند و کسالت بار برای ده ها و حتی صدها آیتم ادامه می یابد، نوشیدنی، اثاثیه اتاق، وعده های غذایی، نگهداری حیوانات، سیگار، اصلاح و آرایش، وغیره. وقتی همه قیمت ها نوشته شد، کارمندان فرم ها را تحویل می دهند تا پس از بررسی وارد پایگاه های اطلاعاتی شوند. سپس دولت تمام این ارقام را یک کاسه می کند. به برخی قیمت ها وزن می دهد (با توجه به هزینه ای که صرف هر کدام می شود). بهبود کیفیت کالاها و تغییر در عادات مصرفی را ثبت می کند. در نهایت به یک رقم اصلی می رسد که نشان می دهد هزینه خرید کالاهایی باکیفیت مشابه، هر ماه چقدر افزایش داشته است. این رقم اصلی شاخص قیمت مصرف کننده است که اصلی ترین سنجه تورم به شمار می رود.
اداره آمار هر ماه مجبور به تکرار همین فرآیند است، زیرا نرخ تورم یکی از مهم ترین شاخص های سنجش سلامت اقتصادی است – همچنین برای بودجه دولت نیز مهم است. تورم بالا؟ پس اندازکنندگان وحشت می کنند، نگران قدرت خرید ذخایر بانکی شان می شوند. پادتورم؟ همه پس انداز می کنند، منتظر پایین آمدن قیمت ها می مانند. نوسانات شدید تورم برنامه ریزی را برای مصرف کننده و تولیدکننده دشوار می کند. همچنین دولت برای شاخص بندی پرداخت هایش نیاز به نرخ تورم دارد، پرداخت های تامین اجتماعی یا بهره برخی اوراق قرضه را در این مورد تصور کنید.
اما همین که دولت تلاش زیادی برای تعیین نرخ تورم می کند، الزاما به این معنا نیست که روش محاسبه اش بهترین و دقیق ترین است. روش موجود تا حدودی مبتدیانه است. برای واشنگتن سالانه ۲۳۴ میلیون دلار خرج برمی دارد که کارمندانش را بفرستد تا شاهد افزایش ۵۷/۱ دلاری قیمت یک جفت جوراب باشند و سپس مشاهداتشان را برای پایگاه مرکزی گزارش کنند. ضمن اینکه بین جمع آوری داده ها و اعلامشان توسط دولت هفته ها فاصله است، تورم ماهانه اعلام می شود، اما قیمت ها پیوسته در حال تغییر هستند. روش کار هم نخ نما است، با توجه به آنکه ما در عصر اینترنت زندگی می کنیم. قیمت ها به راحتی روی وب دردسترس است و خیلی از خریدها هم آنلاین انجام می شوند.
شاید راه بهتری هم در کار باشد. طی چند ماه گذشته اقتصاددان ها روش های جدیدی برای محاسبه تورم پیشنهاد کرده اند که به سرعت اینترنت پیش می رود – سریع تر، ارزان تر و حتی شاید دقیق تر از روش قبلی است. اولین پیشنهاد از سوی دانشگاه MIT آمد. سال ۲۰۰۷ دواقتصاددان روبرتو ریگوبن و آلبرتو کاوالو قیمت های آنلاین را ثبت کرده و وارد پایگاه داده بزرگشان کردند. سپس ماه گذشته پروژه «یک میلیارد قیمت» خود را آغاز کردند که طرحی است برای محاسبه تورم بر مبنای قیمت ۵ میلیون آیتم که در ۳۰۰ خرده فروشی آنلاین در بیش از ۷۰ کشور به فروش می رسند.
پروژه BPP تفاوت آشکاری با روش محاسبه تورم دولت دارد. اقتصاددان ها تنها همه قیمت های آنلاین را میانگین می گیرند، یعنی سبدی از تمام کالاهایی که قابلیت خرید آنلاین دارند. ضمن آنکه محققان این بار به هر آیتم وزن ویژه ای نمی دهند، حتی اگر بخش بیشتری از هزینه خانوار صرف آنها شود.
تابه حال BPP قرابت زیادی با شاخص CPI داشته است. روش اندازه گیری آنلاین مزایای دیگری هم دارد. این محاسبه روزانه منتشر می شود. اجازه می دهد، محققان قیمت ها را روزبه روز و هر لحظه بررسی کنند. مثلا ریگوبن و کاوالو اشاره کرده اند که جمعه آخر هفته امسال تخفیف ها از سال ۲۰۰۹ اثر کمتری بر میانگین قیمت ها داشته اند. به علاوه کاوالو دریافته که خرده فروشان قیمت ها را به دفعات کمتر، اما با درصدهای بیشتری از آنچه که اقتصاددانان تصور می کرده اند تغییر می دهند.
یک روش دیگر برای محاسبه تورم بر گوگل تکیه دارد و شرکت اقتصاددان معروف هال واریان مجری آن است. فایننشال تایمز اوایل امسال گزارش داد که واریان قصد دارد از داده های عظیم گوگل برای محاسبه «شاخص قیمت گوگل» استفاده کند (شاخصی که نماینده تورم است و لحظه ای نیز تغییر می کند.) گوگل هنوز تصمیم نگرفته که این شاخص را منتشر کند و درباره روش شناسی اش نیز توضیح نداده است، اما واریان می گوید: این شاخص نزدیکی زیادی با CPI دارد، هر چند برای دوره هایی پادتورم نشان می داد که در CPI منعکس نبود.
ابداعات تازه منجر به شکل گیری این سوال بزرگ شده است که آیا دولت نباید روش های محاسباتی قدیمی اش را عوض کند – روندهای قیمتی جدید را بررسی کند، فرمول محاسبه اش را بازبینی کند، داده ها سریع تر به روز شوند و غیره. پاسخ شاید مثبت باشد، اما CPI با وجود روش عصر حجری اش یک مزیت بزرگ دارد: معیار باثبات و آزمون شده ای است که طی زمان یکنواخت است و روشش چندان تغییر نمی کند. به علاوه گوگل و BPP هم به نظر بر محاسبات CPI مهر تایید زده و به جای آنکه نتایجش را ابطال کنند آن را از نزدیک دنبال می کنند.
برای استفاده از معیارهای جدید تورم دلایل خوبی هست. دولت هم اکنون هم برای ترسیم تصویر بهتری از ارزش پول و وضعیت اقتصاد، چند شاخص تورم مختلف محاسبه می کند. BLS شاخص تورم هسته ای منتشر می کند که قیمت کالاهای پرنوسانی چون انرژی و غذا را در خود ندارد. روش های بسیاری وجود دارند. روش های اینترنتی تازه تنها بر دامنه انتخابات افزوده اند. به این ترتیب به نظر می رسد کارآگاهان قیمتی دولت که مغازه به مغازه رد قیمت ها را می گیرند، هنوز به کار خود ادامه خواهند داد.
مترجم: مجید شهرزاد
منبع: اسلیت
۱۲ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۴۷:۴۴ قبل از ظهر